صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۴۴۵۷۱
«مسکو نگران وقایع سیاسی در ایران در آینده نزدیک است و ترجیح می‌دهد با هر بهانه‌ای فعلاً فرآیند امضای معاهده را متوقف کند تا شرایط دولت بعدی در ایران مشخص شود و با ارزیابی مجدد شرایط، مذاکرات را از سر بگیرند یا متن کنونی را امضا کنند. روسیه به‌طور کلی روش و سیاستی را در قبال ایران دارد که این سیاست کلی درون ایران به‌خوبی فهم و درک نشده‌است.»
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۶ - ۲۴ خرداد ۱۴۰۳

نعمت‌الله ایزدی، سفیر پیشین ایران در شوروی و روسیه طی یادداشتی در هم میهن نوشت: روز سه‌شنبه وقتی خبر اظهارات ضمیر کابلوف، دیپلمات ارشد روسیه را مشاهده کردم و پس از آن اظهارات مقام‌های ارشد روسیه از جمله دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین و سرگی لاوروف، وزیر خارجه روسیه را در مورد تعلیق یا به تاخیر افتادن امضای توافق همکاری‌های جامع بلندمدت ایران و روسیه مطالعه کردم، احساس کردم که این‌چنین اظهارنظرهایی بدون تردید با نزدیک بودن انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران ارتباط دارد.

به گزارش هم میهن، روسیه، هم به دلیل قرابت سرزمینی و هم به دلیل روابط چند قرنی و حضور مستمر دیپلمات‌های روس در ایران، شاید بیشتر از بسیاری از کشورهای بزرگ و قدرتمند نسبت به تحولات داخلی ایران توجه می‌کند و اهمیت می‌دهد.

یکی از نگرانی‌های عمده روسیه این است که چه اتفاقی در چند هفته آینده در ایران رخ خواهد داد و قرار است چه فردی در انتخابات ایران پیروز شود. برای روسیه اهمیت دارد که رئیس‌جمهور بعدی ایران چه ذهنیت و سیاستی در قبال روسیه دارد و از چه رویکردی در مقابل مسکو حمایت می‌کند.

مسکو ارزیابی می‌کند که ممکن است در مذاکرات معاهده توافق همکاری بلندمدت با دولت جاری به توافق‌هایی برسند که دولت بعدی ایران آن‌ها را نپذیرد.

تعلل و تأمل روس‌ها در آستانه انتخابات در ایران بی‌سابقه نیست. روس‌ها گاهی روی نتیجه انتخابات در ایران حساب باز کرده‌اند و بعد از برگزاری انتخابات با واقعیت غیرمنتظره‌ای مواجه شده‌اند که مطابق میل‌شان نبوده‌است.

البته نباید تصور کرد که روس‌ها توانایی انعطاف ندارند و نمی‌توانند خودشان را با وقایع غیرمنتظره یا تغییر ریل سیاست در ایران تطبیق بدهند، بلکه مفهومش این است که روس‌ها به تجربه دریافته‌اند که در آستانه انتخابات در ایران باید جانب احتیاط را بگیرند. نمونه بسیار بارز این رویکرد روسیه در خرداد ۱۳۷۶ رخ داد که دولت روسیه سفارت خودش را در تهران به دلیل بی‌اطلاعی وعدم گزارش دقیق و تحلیل صحیح اوضاع در ایران توبیخ کرد.

پیش‌بینی غلط نتیجه انتخابات در آن زمان برای مسکو که بسیار نسبت به اوضاع داخلی و سیاست خارجی ایران حساس است، گران آمد. از آن دوره به بعد، به نظر می‌رسد که روس‌ها با احتیاط بیشتر با انتخابات در ایران مواجه می‌شوند.

آنچه ابتدا از سوی دیپلمات روس با عنوان «تعلیق مذاکرات» عنوان شده‌بود ساعاتی بعد از آن در حضور سرپرست وزارت امور خارجه ایران با تعدیل کلمات توسط وزیرخارجه روسیه با عنوان «معطل شدن امضا به دلیل سازوکارهای داخلی ایران» تکرار شد.

واقعیت این است که در شرایط کنونی سازوکارها و تشریفات قانونی امضای معاهده در ایران هیچ تغییری نکرده‌است و براساس قانون اساسی مسیر امضای معاهده جدید مشخص است، نهاد ریاست‌جمهوری و مجلس و همه نهادهای دیگر سر جای خودشان هستند.

برداشت من این است که مسکو نگران وقایع سیاسی در ایران در آینده نزدیک است و ترجیح می‌دهد با هر بهانه‌ای فعلاً فرآیند امضای معاهده را متوقف کند تا شرایط دولت بعدی در ایران مشخص شود و با ارزیابی مجدد شرایط، مذاکرات را از سر بگیرند یا متن کنونی را امضا کنند.

روسیه به‌طور کلی روش و سیاستی را در قبال ایران دارد که این سیاست کلی درون ایران به‌خوبی فهم و درک نشده‌است. مسئولان دست‌اندرکار سیاست خارجی ما متاسفانه به رویکرد و راهبرد سیاست خارجی روسیه در قبال ایران توجه کافی نشان نداده‌اند.

حرف من این نیست که ما باید در سیاست‌مان در قبال روسیه غیرصادقانه برخورد کنیم یا با تاکتیک‌های غیراخلاقی وارد عمل شویم، ولی نباید اساساً همه حرف‌ها را علنی و رسانه‌ای بیان کرد. روس‌ها وقتی متوجه بشوند که از سر ناچاری یا از سر اینکه گزینه دیگری نداریم به سراغ آن‌ها می‌رویم، طبیعتاً قیمت‌ها را بالا می‌برند و چون می‌دانند که ما جای مانور و چانه‌زنی نداریم، گران‌فروشی می‌کنند. این شیوه رویکرد در سیاست خارجی روسیه همواره صادق بوده‌است.

ما تنها در زمان‌هایی توانسته‌ایم در روابط با روسیه توازن و تعادل برقرار کنیم که آن‌ها تصور نمی‌کردند تنها گزینه ما در روابط خارجی هستند. به‌عنوان مثال بعد از پایان جنگ ایران و عراق فضایی ایجاد شد که می‌شد تصور کرد غربی‌ها هم برای همکاری با ایران تمایل داشته‌باشند.

روس‌ها بلافاصله تا باز شدن فضای سیاست خارجی ایران را دیدند، پیش‌قدم شدند و به دلیل نگرانی از اینکه ممکن است غربی‌ها جای آن‌ها را در رابطه با تهران تنگ کنند، به سرعت برای همکاری با تهران اعلام آمادگی کردند.

سال ۱۳۶۸ در سفر اکبر هاشمی‌رفسنجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی به اتحاد جماهیر شوروی، توافق‌های خیلی مفصل و جامعی در زمینه‌های مختلف با مسکو امضا شد و تقریباً تمام این توافق‌ها عملیاتی شد. دلیل تمایل روس‌ها به امضای فوری توافق‌ها و عملیاتی کردن تعهدات‌شان در آن دوران این بود که مسکو احساس می‌کرد فضای جدیدی در سیاست خارجی ایران ایجاد شده‌است و نگران شده‌بودند مبادا سهمی که دل‌شان می‌خواهد از مناسبات خارجی ایران داشته‌باشند، از دست بدهند.

این رویکرد مسکو را باید با دوره‌های دیگری مقایسه کرد که دولت روسیه باور داشت ایران هیچ گزینه دیگری ندارد؛ در این دوره‌ها روس‌ها گران‌فروشی می‌کنند، در اجرای تعهدات‌شان تعلل می‌کنند و برای امضای معاهدات و توافق‌نامه‌ها امتیازهای بیشتری طلب می‌کنند.

روس‌ها به خاطر گل روی ما نیست که یکسری همکاری‌ها را با ایران انجام می‌دهند، بلکه مسکو در چارچوب کلی سیاست خارجی‌اش در عرصه بین‌المللی جایگاه مشخصی برای ایران قائل است که هر وقت بتوانند از آن جایگاه استفاده کنند به سمت ایران می‌آیند و هر زمان احساس کنند نیازی به ایران ندارند، فاصله می‌گیرند. تمایل گاه و بی‌گاه روسیه به همکاری با تهران را نباید به این حساب گذاشت که ایران اولویت سیاست خارجی روسیه است یا عباراتی مانند شریک استراتژیک و متحد و امثال آن را در مورد روابط ایران و روسیه به کار برد.

نکته مهم دیگر این است که باید از تبلیغات بی‌جا و سروصدا در مورد پیشرفت روابط با روسیه اجتناب کرد. وقتی ما دائم روی روابط با روسیه و هر بهبود جزئی در مناسبات با مسکو مانور بدهیم، روس‌ها متوجه می‌شوند که ما نیازمند هستیم و به همین دلیل امتیازهای ممکن را گران‌تر از قبل عرضه می‌کنند. اگر ما انتظارات و تصورات روسیه را از سیاست خارجی و نیازهای داخلی خودمان به‌خوبی مدیریت کنیم و فضایی ایجاد نکنیم که روس‌ها احساس کنند ایران نیازمند به روسیه است، آنگاه دیگر روس‌ها در اجرای تعهدات‌شان در قبال ایران تعلل و تاخیر نشان نمی‌دهند.

نکته بسیار مهم در روابط ایران و روسیه این است که ظرفیت روسیه برای ایران، ظرفیت وسیع و گسترده‌ای محسوب نمی‌شود، بلکه ظرفیت محدودی در توسعه روابط تهران و مسکو وجود دارد. نباید این تصور ایجاد شود که ایران می‌تواند همه نیازهای سیاست خارجی خود را از روسیه تامین کند.

روسیه نمی‌تواند منبع تامین نیازهای سیاسی، اقتصادی، صنعتی، فناوری و غیره ما باشد؛ خود روس‌ها در بسیاری از فناوری‌ها وابسته به خارج هستند. در بازرگانی و تجارت ظرفیت‌های محدودی برای همکاری با روسیه وجود دارد، درحالی‌که بسیاری از قدرت‌های اقتصادی و صنعتی دیگر مانند چین، اروپا، ژاپن و هند می‌توانند خیلی بهتر از روسیه نیازهای ما را برطرف کنند.

سیاست خارجی ما باید براساس یک مدیریت متوازن در قبال روسیه شکل بگیرد که روس‌ها را متقاعد کند که اگر همکاری با روسیه شکل می‌گیرد، براساس نیاز متقابل است نه براساس نیاز یک‌طرفه؛ یعنی اگر ما کاری برای روسیه می‌کنیم، مسکو هم به ازای آن باید کاری برای ما بکند.

همانطور که در سال ۱۳۶۸ ایجاد فضا در سیاست خارجی منجر به تمایل روس‌ها به انعقاد قرارداد و برعهده گرفتن و اجرای تعهدات جدید شد، سال ۱۳۷۹ هم روس‌ها با همان دیدگاه بار دیگر وارد تعامل جدی با ایران شدند. در دوران ریاست‌جمهوری سیدمحمد خاتمی، روابط ایران با غرب توسعه پیدا کرد و همین باعث شد وقتی این امکان برای رئیس‌جمهور ایران فراهم شده‌است که به فرانسه و آلمان سفر کند، در فضای بین‌المللی اثرگذار باشد و ایده «گفتگوی تمدن‌ها» را مطرح کند، روس‌ها متقاعد شدند که نکند چیزی را از دست بدهند. به همین دلیل هم بود که وقتی سیدمحمد خاتمی سال ۱۳۷۹ به روسیه سفر کرد، روس‌ها آمادگی داشتند که توافق همکاری بلندمدت ده‌ساله با ایران امضا کنند و به سرعت این توافق را به تصویب رساندند و کمتر از یک سال بعد اجرایی شد و هنوز هم این توافق معتبر است.

حتی در دوران دولت یازدهم، زمانی که حسن روحانی رئیس‌جمهور بود و برجام در حال امضا شدن بود، روس‌ها دچار نگرانی شدند که رابطه بالقوه یک‌طرفه با ایران را از دست بدهند و به همین دلیل هم چندان از برجام راضی نبودند. وقتی تحریم‌ها برطرف شوند، مزیت‌هایی که ایران در دوران تحریم برای روس‌ها داشت، دیگر از بین می‌رود و روس‌ها مجبور می‌شوند که دنبال مزیت‌های جدیدی بگردند و به‌جای اینکه برای رابطه با ایران منت بگذارند، مجبور می‌شوند که برای رابطه به سمت ایران تمایل پیدا کنند. اجرای چنین سیاست متوازنی که باعث بشود روس‌ها هم به سمت ایران متمایل شوند، همیشه شدنی است.

ما چند قرن است که با روس‌ها رابطه داریم و فراز و فرودهای رابطه را به وضوح دیده‌ایم. اگر به لحاظ تاریخی روابط تهران و مسکو را بررسی کنیم، در تمام دوران‌هایی که ما توانسته‌ایم سیاست خارجی متعادلی داشته‌باشیم، از رابطه با روس‌ها منفعت برده‌ایم. قطعاً نباید فراموش کرد که بنیان سیاست خارجی ایران هرگز نمی‌تواند براساس تخاصم با روس‌ها بنا شود، بنا به جبر جغرافیایی ما ناگزیر از روابط صمیمانه و مبتنی بر حسن همجواری هستیم؛ اما در عین حال باید در سیاست خارجی خود توازن برقرار کنیم تا روس‌ها زیاده‌خواهی نکنند.

ارسال نظرات