صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

این روزها عکس و چهره پارسا پیروزفر در بیلبوردهای شهری گسترده شده و تا حدودی جای عکس‌های تبلیغاتی پژمان جمشیدی را گرفته است. از یک‌سو چهره او را در شمایل مولانا بر بیلبوردهای‌تبلیغاتی فیلم «مست عشق» می‌بینیم و از جانب دیگر بر بیلبوردهای تبلیغی سریال «در انتهای شب».
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۷ - ۰۷ خرداد ۱۴۰۳

«پارسا پیروزفر» این روز‌ها در کانون توجه مخاطب و رسانه‌هاست. اکران «مست عشق» در سینما‌ها و حضور او در این فیلم و بازی در نقش مولانا کافی بود تا او را که همواره از بازیگران و سلبریتی‌های محبوب محسوب می‌شد دوباره در کانون توجه‌ها بنشاند.

به گزارش عصر ایران، هم تماشای نقش مولانا و هم نقش آفرینی پارسا پیروزفر بر روی پرده، حضور او را در این فیلم با کنج‌کاوی بیشتری همراه کرد. هنوز تب و تاب این حضور و نقش تمام نشده که سریال جدید «در انتهای شب»، حضور او را در شبکه نمایش خانگی هم تداوم بخشیده و بار دیگر در کانون توجه تماشاگران و مخاطبان قرار داده است.

حالا این بازیگر محبوب و خوش چهره، هم پردۀ سینما و هم قاب نمایش خانگی را تسخیر کرده و با همراه ساختن مخاطبان انبوه با حضورش، موجب رونق آن‌ها شده است.

برخی دلیل این محبوبیت را در فیزیک زیبا و خوش چهره بودن پیروزفر می‌دانند، اما او یکی از بهترین بازی‌هایش را با چهره‌ای تکیده و در شمایل یک معتاد در کارنامه خود ثبت کرده و این نشان می‌دهد که داریوش مهرجویی نه تنها به مؤلفۀ زیبایی توجه نکرده بلکه آن را شکسته تا از توانایی پارسا پیروزفر به عنوان بازیگر استفاده کند.

بازی پارسا پیروزفر در نقش یک معتاد به اسم یوسف در فیلم «مهمان مامان» یکی از بهترین‌بازی‌ها در کارنامۀ حرفه‌ای اوست. معتادی که به نوعی آنارشیسم و طغیان علیه خاستگاه طبقاتی خود دست زده و به خاطر عشق به زنی از طبقه فقیر، خودخواسته از خانواده ثروتمند خود بُریده!

شخصیت پارسا در این فیلم روایت نوعی «خود ویران‌گری قهرمانانه» است که امتداد آن را می‌توان در «علی سنتوری» هم پی گرفت. همان طور که یوسف، سخاوت‌مندانه به خانه پدری رفته و از یخچال آن، مرغ و ماهی برای مهمانی عفت خانم (گلاب آدینه) فراهم می‌کند، علی سنتوری هم در آن ویرانه، سوسیس‌ها را سرخ کرده و بین معتادان دیگر تقسیم می‌کند.

بسیاری از کسانی که به فیلم «مست عشق» انتقاد داشتند معتقد بودند انتخاب او برای نقش مولانا درست نیست و او نتوانسته عظمت شخصیت مولانا را در بازی خود به نمایش بگذارد یا برخی معتقد بودند او خیلی شیک‌تر و امروزی‌تر از آن است که در شمایل مولانا باورپذیر باشد و منتقدی گفت: "مولانایی که او بازی کرده بسیار منفعل و مفلوک است".

حسن فتحی، اما در پاسخ به این نقد‌ها گفته است پارسا پیروز‌فر آگاهانه نقش مولانا را بازی کرده است و تصویر مولانایی که در فیلم می‌بینیم مربوط به آشنایی او با شمس و مرعوبیت در برابر شخصیت اوست نه آن مولانای بزرگی که سال‌ها بعد از ملاقات شمس در ذهن داریم.

با این حال این نقش هم یکی از خاص‌ترین نقش‌هایی است که پارسا پیروز فر در کارنامه خود ثبت کرده است. در واقع او برای نخستین بار، بازی در نقش یک شخصیت تاریخی را تجربه کرده است.

حالا حضورش در سریال «در انتهای شب» با اقبال زیادی از سوی مخاطبن همراه شده است و این بار او در نقش یک مرد میان‌سالی که در آستانی جدایی و فروپاشی زندگی زناشویی اش قرار دارد به تصویر کشیده شده است. در نقش بهنام که یک نقاش و هنرمند است.

جذابیت چهره میان‌سالی او هم در این فیلم مزید بر علت است تا به میانجی حضور او، سریال مورد توجه مخاطب قرار بگیرد. گرچه نه فقط حضور او که فیلم‌نامه خوب این سریال در اقبال مخاطب به ان در همان قسمت اول مشهود است.

این روز‌ها عکس و چهره پارسا پیروزفر در بیلبورد‌های شهری گسترده شده و تا حدودی جای عکس‌های تبلیغاتی پژمان جمشیدی را گرفته است. از یک سو چهره او را در شمایل مولانا بر بیلبوردهای‌تبلیغاتی فیلم مست عشق می‌بینیم و از سوی دیگر بر بیلبورد‌های تبلیغی سریال «در انتهای شب». این روز‌ها نام «پارسا پیروزفر» بیش از هر بازیگری به زبان مخاطب می‌آید.

ارسال نظرات