صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

پرداختن به اشرافیت، رانت و فساد به ویژه از سوی چهره‌های سیاسی و فرزندانشان که در اصطلاح عامیانه به آقازاده معروف شده‌اند، در قالب یک اثر نمایشی قطعا به مذاق برخی خوش نخواهد آمد.
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۳ - ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۳

«هفت سر اژدها» درامی سیاسی بود که به موضوع فساد اقتصادی چهره‌های سیاسی پرداخت و سکانس‌هایی اکشن با ریتمی تند را ارائه کرد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، موضوع برخوردن به آدم‌ها، شخصیت‌ها و گروه‌ها را باید از ۲ منظر بررسی کرد؛ نخست گروهی هستند که در ورای چهره‌های به ظاهر مردمی خود پنهان شده و در واقعیت غرق در فساد و اشرافیت هستند که اتفاقا باید به این گروه بربخورد. درواقع رسالت بزرگترین رسانه کشور این است که سمت مردم باشد و مفسدان را حتی اگر صندلی و جایگاهی دارند، رسوا کند، اما گروه بعدی کسانی هستند که طبق رسم غلطی که از گذشته هم در مورد سریال‌ها بود، هرگاه شخصیت منفی شغل خاصی داشت یا کاراکتر بد داستان عبارتی درباره شغل خاصی گفت، به سرعت آن را تعمیم به کل می‌دهند و نامه‌نگاری می‌کنند.

این رسم غلط باید برچیده شود تا رسانه فرصت مطرح کردن برخی سوژه‌ها را داشته باشد. اینکه شخصیت منفی داستان نسبت به شغلی رفتار غلطی داشته باشد، به این معنا نیست که به همه کسانی که لباس آن شغل را بر تن دارند، توهین شده است؛ از طرفی دیر زمانی است که جای سریال‌های انتقادی در رسانه ملی خالی است و نباید فشار‌ها را به حدی زیاد کرد که هیچ کارگردانی جرأت پرداختن به این موضوعات را نداشته باشد.

فارغ از سوژه در قالب فرم «هفت سر اژدها» متفاوت از دیگر سریال‌های مناسبتی ماه رمضان که به نسبت ریتم آرام و درام بیشتری دارند، عمل و سکانس‌هایی اکشن با ریتمی تند را ارائه کرد. البته اکشن لازمه سوژه‌های این چنینی است و تجربه ثابت کرده که معمولا پرداختن به این گونه موضوعات که ماهیتی جاسوسی، پلیسی و معمایی هم دارند، مورد توجه مخاطب قرار می‌گیرند.

«هفت سر اژدها» درامی برای نمایش

سریال هم یکی از ابزار‌های قدرتمندی است که رسانه از آن برای نمایش سوژه‌های اجتماعی استفاده می‌کند. سوژه‌های اجتماعی که می‌توانند مورد توجه کارگردان‌ها قرار بگیرند، به وفور در جامعه ایران پیدا می‌شوند و یکی از سوژه‌های پرمخاطب هم پرداختن به فساد اقتصادی، رانت و اختلاس است، اما سوژه‌هایی از این دست آمیخته به مسائل سیاسی هستند و خط قرمز‌ها و ترس از برخوردن به جریان‌های فکری مختلف باعث شده تا کمتر کارگردانی به سمت موضوعات این چنینی برود. حالا بعد از مدت‌ها ابوالقاسم طالبی کارگردان نام‌آشنایی که سابقه پرداختن به موضوعات حساس سیاسی را در کارنامه خود دارد، با سریالی به تلویزیون آمد که در همان روز‌های ابتدایی پخش، جنجال‌برانگیز شد.

این سریال درامی سیاسی بود که به موضوع فساد اقتصادی چهره‌های سیاسی پرداخت و اینگونه برداشت شد که مدیران تلویزیون تصمیم گرفته‌اند از سوژه‌های تکراری و کلیشه‌ای که حاشیه‌ای امن دارند، فاصله بگیرند و فضا را برای پرداختن به موضوعات روز و حساس جامعه باز کنند. شاید همین تصمیم باعث اقبال بیشتر مخاطب به رسانه‌ای شود که به خودش تعلق دارد و باید بازنمای جامعه باشد.

طالبی دراین درام اجتماعی و سیاسی سعی کرد وارد مقوله آقازادگی و کج‌روی چهره‌های سیاسی شود، در همین راستا شخصیت‌پردازی کاراکتر‌ها شباهت‌هایی با چهره‌های نام‌آشنای عرصه سیاست داشت که فارغ از نحوه پرداخت سوژه و فضای سریال، حرکتی جسورانه قلمداد می‌شود.

علاوه بر پرداختن به چنین سوژه‌ای که می‌توان با عنوان بکر از آن نام برد، توجه به ابعاد مختلف شخصیت‌ها و پرداخت چند بعدی به داستان، ویژگی بارز کارگردانی طالبی در این سریال است. او خط اصلی داستان را پرونده‌های کلان فساد اقتصادی در نظر گرفت، اما از پرداختن چندجانبه به شخصیت‌ها و قصه‌ها غافل نماند. توجه ویژه به خانواده و نمایش روابط خانوادگی مثل سایر آثار طالبی در این سریال هم دیده شد. کارگردان لایه‌های مختلف شخصیتی هر یک از کاراکتر‌ها را به مخاطب نشان داد و از این طریق ذهن بیننده با تماشای اشخاص با عملکرد‌های مختلف‌شان، برداشتی واقعی‌تر ثبت کرد. توجه به ارزش‌ها، آسیب‌شناسی اتفاقات پرتعداد از دیگر مواردی است که طالبی به‌شکلی برجسته آن‌ها را در اثر خود گنجاند. ورود به کنه شخصیت‌های داستان، واکاوی درونی آن‌ها و قرار دادن‌شان در موقعیت‌های مختلف و متفاوت، خط سیر داستان را از ورطه تکرار دور کرد و باعث شد تا بیننده با ریتمی مناسب شاهد اتفاقاتی تازه باشد.

فساد آقازاده‌ها و چهره‌های سیاسی

آنچه این سریال را متمایز از دیگر آثاری می‌کند که به این موضوع پرداخته‌اند، پرداختن به فساد آقازاده‌ها و چهره‌های سیاسی است و این نشان می‌دهد که دوران انکار واقعیت‌ها گذشته و برای اصلاح شرایط اجتماعی باید سیاهی‌ها را پذیرفت و برای تغییر آن‌ها تلاش کرد. مصداق این گفته هم نمایش فساد یک قاضی در این فیلم است که کمتر شاهد سکانس‌هایی از این دست در تلویزیون بوده‌ایم. سراغ دانه درشت‌ها و ریشه بروز فساد‌ها رفتن، ساده نیست و نیاز به این دارد که اول کارگردان شجاعت ورود به موضوعی این چنینی را داشته و علاوه بر این با مطالعه پرونده‌های مشابه به سوژه اشراف کافی داشته باشد. کمااینکه طالبی در گفتگو‌هایی که داشته گفته که چندین پرونده فساد اقتصادی را مطالعه و با صاحب‌نظران این حوزه مشورت کرده است.

«هفت سر اژدها»‌ی طالبی از این جهت اثری پیش‌رو برای آغاز نزدیک شدن به خط قرمز‌ها و پرداختن به سوژه‌های حساس سیاسی و اقتصادی است که ریشه‌های فساد را در ارگان‌های مختلف ردیابی می‌کند و از نمایش آن هراس ندارد و این دقیقا همان چیزی است که رهبری در بیانات متعدد بر آن تاکید داشته‌اند که جسورانه به دل فساد بزنیم.

نقد اشرافیت و رانت‌خواری خواست مردم است و نباید «هفت سر اژدها» نقطه پایان ساخت سریال‌هایی با این مضمون باشد بلکه باید هم رسانه ملی و هم نهاد‌های مسئول همکاری کنند تا بیشتر شاهد پرداختن به این موضوعات آن هم در قاب تلویزیون باشیم. «هفت سر اژدها» غافلگیری‌های جالبی برای مخاطب داشته و سعی کرده تابو‌ها را بشکند و با نمایش فساد دانه درشت‌ها مخاطب را با خود همراه کند و این درام سیاسی را به نقطه مطلوب برساند.

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: