سال ۲۰۲۴ با سریالهای تلویزیونی جدید فوقالعادهای که در ماههای ابتداییاش منتشر شد، سال بسیار خوبی در حوزه سریالهای جدید بوده است. در کنار بازگشت سریالهایی که فصلهای جدید هیجانانگیز را منتشر میکنند، سریالهای جدید جالبی نیز در سال ۲۰۲۴ تاکنون منتشر شدهاند که ردِّپای خود را در چشمانداز پخش تلویزیونی تثبیت کردهاند. این سریالها از کمدی گرفته تا مهیج و درام، تا داستانهای درگیرکننده ذهن، ژانرها و حوزههای مختلفی را شامل میشوند.
به گزارش روزیاتو، در بسیاری از سریالهای کاملاً جدید در سال ۲۰۲۴ تاکنون ترند خاصی وجود دارد: این سریالها در واقع اسپینآف هستند، داستانهایی که پس از وقفههای طولانی ادامه مییابند یا داستانهایی بر اساس فیلمها یا سریالهایی که قبلاً منتشر شده اند. با این حال، چند مورد از این سریال ها، مفاهیم کاملاً جدیدی دارند؛ و تنها چیزی که در همه این سریالهای جدید مشترک است این است که ارزش وقت شما را دارند. هر کدام از این سریالها این پتانسیل را دارند که به داستان محبوب بینندگان امسال و پس از آن تبدیل شوند. بدین بهانه در ادامه این مطلب شما را با ۸ سریال برتر سال ۲۰۲۴ تاکنون آشنا خواهیم کرد.
به گزارش روزیاتو، حتی دختر شیطان هم ایمان دارد که هرکسی را میتوان اصلاح کرد. این گزاره به حدی قابل قبول است که در سریال انیمیشن هتل هازبین، چارلی مورنینگ استار، که به پرنسس جهنم نیز معروف است، تصمیم میگیرد یک مرکز توانبخشی در اعماق دنیای مردگان جهنمی ایجاد کند. امید او این است که به جای نابود کردن آنها به دلیل ازدحام جمعیت، حداقل چند روح شکنجه شده را به بهشت بفرستد. با این حال، خامی و بی تجربگی او میتواند سقوطش را در پی داشته باشد و هیچ کس بیشتر از رادیو دیمون آلاستور که موافقت میکند به چارلی کمک کند، نمیخواهد این موضوع را ثابت کند. چیزی که پرنسس نمیداند این است که او مخفیانه فقط میخواهد ببیند که نقشه او تا چه اندازه اشتباه پیش میرود.
سریال هتل هازبین یک کمدی موزیکال انیمیشن بزرگسالانه است، بنابراین در حالی که تم سریال تاریک و تکان دهنده به نظر میرسد، تصویرسازی صورت گرفته به زیبایی حالتهای بیمارگونه و خنده دار را در هم میآمیزد. این مجموعه پس از عرضه آزمایشی اپیزود اول در یوتیوب به شهرت رسید، در حالی که کل بودجه پروژه توسط فالوورهای Patreon تامین شده و انیماتورهای مستقل آن را تولید کرده اند. بعد از فصل اولی که ۹ اپیزو داشت، هتل هازبین برای فصل دوم تمدید شده است. منتقدان این سریال را به خاطر منحصر به فرد بودن، انیمیشن جذاب، آهنگهای به یاد ماندنی و صداپیشگان فوق العاده اش که شامل استفانی بئاتریز، کیت دیوید، کیمیکو گلن و الکس برایتمن است، ستایش کرده اند.
به عنوان یک یک موفقیت غافلگیرکننده، طرفداران در مورد کیفیت این سریال تلویزیونی جاسوسی اقتباسی از داستانی بر اساس فیلمی در سال ۲۰۰۵ که برد پیت و آنجلینا جولی در نقش شخصیتهای اصلی بازی داشتند مطمئن نبودند. اما نقدها برای Mr. & Mrs. Smith بسیار مثبت بوده است. نقشهای اصلی این سریال را دونالد گلاور و مایا ارسکین ایفا میکنند که نقش مایکل و آلانا را بر عهده دارند، دو مامور مخفی که در نقش یک زوج متاهل به نامهای جان و جین اسمیت ظاهر میشوند. این سریال درگیری آنها را در ماموریتهای خطرناک مختلف و در عین حال تلاش برای حفظ ظاهر را به تصویر میکشد. با این حال، احساسات عاشقانه آنها نسبت به یکدیگر شروع به ایجاد مانع بر سر راه کارشان میکند.
آقا و خانم اسمیت به زیبایی سکانسهای اکشن و مبارزه پرتنش را با طنز گزندهای ترکیب میکنند. این دو شخصیت اصلی به دلیل جذاب بودن مورد تحسین قرار گرفته اند، شخصیتهایی که کشش متقابلشان باعث میشود که تماشای این سریال لذتبخش باشد، زیرا این دو در انواع درگیریها و سروصداها مشارکت میکنند. این سریال به ادعای Deadline، یکی از پنج سریال برتر پرایم ویدیو است که تا به حال در ایالات متحده شروع شده است، و بدین ترتیب، احتمالاً آقا و خانم اسمیت شاهد تمدید برای فصل دوم باشد.
تصور کنید که از فضا به زمین برگشته اید و میبینید که همه چیز عوض شده است، اما شما تنها کسی هستید که این تغییر را میبینید. جنبههایی از زندگی وجود دارد که منطقی نیست، و حتی فرزند شما نیز فرد مناسبی به نظر نمیرسد. این همان اتفاقی است که برای جو در سریال صورت فلکی میافتد، فضانوردی که پس از انجام ماموریتی که به شدت شکست خورده، به خانه بازمی گردد. اما در حالی که جو سعی میکند بار دیگر خود را با جامعه و زندگی خانوادگی اش وفق دهد، متقاعد شده است که بخشهایی از زندگی اش گم شده و دیگر مانند گذشته نیست. حتی بخشهایی از زندگی اش که هنوز پابرجا مانده اند نیز درست به نظر نمیرسند. چیزی ناخوشایند وجود دارد، و او نمیتواند دقیقاً به آن اشاره کند. به نظر میرسد که احتمالاً یک دلیل شوم برای همه اینها وجود داشته باشد، و جو ناامیدانه در تلاش است تا قبل از اینکه عقلش را از دست بدهد، به عمق ماجرا پی ببرد.
اپل با سریال Severance یک تریلر روانشناختی هیجانانگیز را ارائه کرد و این سرویس استریم با Constellation یک بار دیگر این کار را تکرار کرده است. از نقش آفرینانی که شامل بازیگران با استعدادی مانند جاناتان بنکس، نومی رپس و جیمز دوآکری میشوند تا خط داستانی جذاب، این سریال در تمام طول مسیر روایتش، توجه مخاطب را به خود جلب میکند. در حالی که به دلیل سرعت روایت بسیار کند و حتی گیج کننده اش مورد انتقاد قرار گرفته است، ترسناک بودن کلی طرح داستان، جنبه ترسناک جالبی را نیز به سریال میبخشد که برای برخی به طور ویژه جذاب است، اگر چه همزمان کمی ترسناک نیز هست.
هر کسی که عاشق فیلمهای تد و تد ۲ باشد، از دیدن سریال تد لذت خواهد برد. این سریال یک حس کمدی سنتی دهه ۹۰ی را دارد، اما در واقع چیزی غیر کاملاً متفاوت از این است. گول نخورید، زیرا این سریال مملو از مکالمات و مضامین نامناسب و همچنین انبوه فحاشی است. به عنوان یک پیش درآمد بر نسخههای سینمایی، این سریال داستان یک خرس عروسکی حساس به نام تد را روایت میکند که با بهترین دوستش جان و بقیه اعضای خانواده بنت بزرگ میشود. همه هیاهوها در مورد زنده شدن او به پایان رسیده است و اکنون تد فقط به جان کمک میکند تا برای عبور از چالشهای معمولی دوران بلوغ به او کمک کند، اگرچه او اغلب در این زمینه تاثیر زیادی ندارد. هنگامی که او مجبور میشود با جان به دبیرستان برود، اتفاقات عجیب و غریب، اما بامزه زیادی رخ میدهد.
تد عمیقاً خندهدار و بامزه است و هر قسمت موضوع متفاوتی را ارائه میکند، از اینکه جان برای اولین بار مواد مخدر را امتحان کرد تا برخورد با قلدرها، قرار ملاقات، و حتی رفتن به نمایش رقص مدرسه. در حالی که تد و جان چهرههای اصلی داستان هستند، بازیگران نقش مکمل صحنههایی از سریال را از آنِ خود میکنند، از جمله پدر عبوس و نژادپرست جان به نام متی، و مادر عمیقاً مذهبی، بیش از حد معتقد و بیش از حد شاد او سوزان. بلر، پسر عموی در سن دانشجویی جان، فمینیستی که به نظر میرسد متعلق به قرن بیست و یکم است، رنگ و بویی خاص به سریال میبخشد. سث مک فارلین بار دیگر صداپیشگی شخصیت تد را بر عهده دارد و مکس بورکهلدر کار فوقالعادهای را با به تصویر کشیدن جان با لهجه سنگین بوستونی (نسخه جوانتر شخصیت مارک والبرگ در نسخههای سینمایی) انجام میدهد. تد پر از فحاشی و در عین حال به شکل خوشایندی نوستالژیک است.
Masters of the Air که به عنوان یک سریال متعلق به فضایی مشترک با سریالهای Band of Brothers و The Pacific ساخته و منتشر شد، گروهی از مردان را دنبال میکند که با نام گروه صدم بمب افکن در طول جنگ جهانی دوم شناخته میشوند. در شرایطی که آنها ماموریتهای خطرناکی را آغاز میکنند، بینندگان لحظات پرتنش و گاهی عمیقاً شخصی را نیز دنبال میکنند. کار تیمی هرگز اینقدر مهم نبوده است، به خصوص وقتی زندگیها در خطر است.
سخت است سریالی بتواند به اندازه اربابان آسمان بازیگران طراز اول داشته باشد، بازیگرانی که شامل آستین باتلر، کالوم ترنر، آنتونی بویل و بری کیوگان میشود، که همگی در حال حاضر در اوج دوران بازیگری خود هستند.. این سریال هم ادای احترامی به مردانی در دنیای واقعی است که زندگی خود را به خطر انداخته اند، که برخی از آنها زنده نماندند، و هم داستانی هیجان انگیز و احساسی. Masters of the Air با پتانسیل قرار گرفتن در بین بهترین سریالهای جنگی تاریخ، ناامیدتان نخواهد کرد. با توجه به اینکه تام هنکس و استیون اسپیلبرگ پشت این پروژه هستند، جای تعجب نیست که سریال اربابان آسمان تا این حد موفق بوده است.
از نظر فنی فصل چهارم سریال آنتالوژی کارآگاه حقیقی در شرایطی منتشر شد که طرفداران پنج سال منتظر ماندند تا فصل جدیدی به نتیجه برسد. این اتفاق در نهایت افتاد و نام آن True Detective: Night Country شد. با بازیگران و محیطی کاملاً جدید، مانند فصول قبلی، این فصل نیز داستان دو کارآگاه را دنبال میکند که در حال بررسی ناپدید شدن مرموز هشت مرد از یک ایستگاه تحقیقاتی محلی در آلاسکا هستند. هرچه این دو در تحقیقات خود عمیقتر میروند، این پرونده وحشتناکتر و گیجکنندهتر میشود، و ارتباطات نگرانکنندهای با پرونده قبلی مربوط به یک زن گمشده پیدا میکند.
این فصل از True Detective مفهوم عناصر فراطبیعی را به داستان تزریق میکند و باعث میشود که در حوزه درامهای جنایی آنتالوژی از دیگران متمایز باشد. شاید این سریال بهترین فصل در میان چهار فصل کارآگاه حقیقی پخش شده تاکنون نباشد، اما جودی فاستر و کالی ریس در نقش کارآگاهانی که در تقابل با یکدیگر هستند، بازیهای استثنایی ارائه میدهند، در شرایطی که هر دو با شیاطین شخصی شان درگیرند که تلاش دارند بر آنها غلبه کنند. این فصل ترسناک و دارای عناصر زیادی از ژانر وحشت است، بیش از هر فصل دیگری از کارآگاه حقیقی، به اندازهای که تقریباً آن را به عنوان سریالی در ژانر وحشت رده بندی میکند.
احتمالاً موردانتظارترین اسپین آف در فرنچایز رو به رشد مردگان متحرک، سریال The Walking Dead: The Ones Who Live سرانجام به سوالاتی که طرفداران سالها منتظر پاسخشان بودند پاسخ میدهد: ریک گرایمز در تمام این مدت کجا بوده است و چرا سعی نکرده است به خانه بازگردد؟ این سریالی جاهای خالی زیادی از داستان مردگان متحرک را پر میکند و در عین حال به طور خلاصه سفر شریک زندگی اش میشون برای یافتن او میپردازد، و اتفاقاتی که بعد از دیدار دوباره این دو رخ میدهد.
برخلاف دیگر سریالهای دنیای مردگان متحرک، سریال، The Walking Dead: The Ones Who Live نیز یک داستان عاشقانه درباره دو نفر است که بر خلاف همه احتمالات و موانع به هم رسیده و در تلاش برای یافتن عشقی هستند که در گذشته داشته اند، در شرایطی که در محاصره مرگ، ویرانی و دشمنان قدرتمند هستند. بله، ریک و میشون قبلاً با شرورهای ترسناکی روبرو شدهاند، اما هیچکدام به اندازه ارتش جمهوری مدنی (CRM) قدرتمند و خطرناک نبودند – حتی نیگان. The Walking Dead: The Ones Who Live رکورد بینندگان را در فصل اولش برای AMC شکست و با امتیاز ۸۹ درصد از منتقدان راتن تومیتوز، بهترین امتیاز را در میان اسپین آفهای سریال اورجینال مردگان متحرک در اختیار دارد.
در سال ۱۹۸۰ سریالی بر اساس رمان جیمز کلاول به همین نام ساخته شد و اکنون سریال شوگان در قالب یک درام تاریخی جدید بازسازی شده است. داستان، بر اساس ماجراهای تاریخی واقعی زندگی سه شخصیت است. جان بلکثورن یک ملوان انگلیسی است که کشتی او در ژاپن به ساحل میرسد. لرد توراناگا یک جنگ سالار قدرتمند با رقبایی به همان اندازه قدرتمند است؛ و لیدی ماریکو یک سامورایی است که از خانوادهای مرفه و نجیب زاده میآید، اما شرافت خانوادگی اش را از او گرفته و اکنون جایگاهی دون پایه دارد. این سه شخصیت متفاوت با هم همراه شده و تلاش دارند تا در دورانی خطرناک به مقابله با دشمنانشان بروند.
با شباهتی خاص و جذاب به سریال بازی تاج و تخت، طرفداران آن سریال محبوب که منتظر سریال جدیدی برای پر کردن جای خالی دنیای وستروس بودند، از شوگان لذت خواهند برد. داستان این سریال ژاپنی بسیار متفاوت است، اما با مناظر بسیار زیبا، صحنههای مبارزه فراوان و بازیهای شگفتانگیز، به همان اندازه جذاب است. چیزی که این سریال را جذابتر میکند این است که هر شخصیت بر اساس شخصیتی واقعی ساخته شده است. شخصیت بلکثورن بر اساس دریانوردی انگلیسی به نام ویلیام آدامز خلق شده است. لرد توراناگا بر اساس شخصیت بنیانگذار اولین شوگان به نام توکوگاوا لیاسو ساخته شده؛ و شخصیت بانو ماریکو نیز از شخصیت هوسوکاوا گراسیا الهام میگیرد، یک گروگان سیاسی و عضوی از خانواده اشرافی آکچی در دهه ۱،۵۰۰ میلادی در ژاپن. وقتی تاریخ واقعی که الهام بخش ساخت این سریال شد را مطالعه میکنید، داستان آن برایتان جذابتر و هیجان انگیزتر خواهد شد.