صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۲۰۰۸۸
«از بد یا خوب حادثه، بالاخره در مملکتی به دنیا آمده‌ایم که همین هستیم که هستیم. نه می‌توانیم از بیرون وارد کنیم نه می‌توانیم این‌ها را بیرون کنیم. همه جور آدم‌هایی هستند می‌اندیشند و ممکن است نسل به نسل فکر‌ها عوض شود. از دید من آن‌ها غلط هستند، از دید آن‌ها من غلط هستم. تلاش می‌کنیم به یک وحدت فکر برسیم، ولی وقتی نرسیدیم چه کار کنیم. به هر حال باید با یک متدی با هم حرف بزنیم و به هم احترام بگذاریم. جز با به رسمیت شناختن همدیگر در زندگی اجتماعی نمی‌توانیم. تجربه هم نشان داده نمی‌توانیم. »
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۶ - ۰۴ فروردين ۱۴۰۳

سیدحسن خمینی گفت: گروه‌های مختلف با اندیشه‌های متفاوت هستیم که ممکن است من خیلی‌های‌شان را دوست نداشته باشم، اصلا هم لزومی ندارد که اگر من با شما صحبت کردم یا با هم کار کردیم، من و شما هم‌عقیده باشیم.

به گزارش اعتمادآنلاین، سیدحسن خمینی در گفت‌وگویی گفت: من و شما می‌توانیم با هم کار کنیم و هدف مشترکی داشته باشیم، برای بهبود اوضاع کشور تلاش کنیم و با هم اختلاف سلیقه هم داشته باشیم، حتی اختلاف عقیده داشته باشیم. یعنی لزومی ندارد وقتی می‌خواهیم زیر یک سقف با هم زندگی کنیم همه‌مان با هم یکسان باشیم.

بخش‌هایی از این گفتگو را در ادامه می‌خوانید و می‌بینید:

*سال گذشته من بیانیه‌ای دادم که باید همه همدیگر را به رسمیت بشناسیم و گفتگو کنیم. گفتگو نه اینکه گعده کنیم. یعنی بدانیم هیچ کسی توان حذف گروه دیگر را ندارد. گروه‌های مختلف با اندیشه‌های متفاوت هستیم که ممکن است من خیلی‌های‌شان را دوست نداشته باشم، اصلا هم لزومی ندارد که اگر من با شما صحبت کردم یا با هم کار کردیم، من و شما هم‌عقیده باشیم. این مساله متاسفانه در رفقای شما هم هست. فکر می‌کنند، چون می‌خواهند با یکسری نسل جوان کار کنند حتما باید با آن‌ها هم‌عقیده باشند. من و شما می‌توانیم با هم کار کنیم و هدف مشترکی داشته باشیم، برای بهبود اوضاع کشور تلاش کنیم و با هم اختلاف سلیقه هم داشته باشیم. حتی اختلاف عقیده داشته باشیم. یعنی لزومی ندارد وقتی می‌خواهیم زیر یک سقف با هم زندگی کنیم همه‌مان با هم یکسان باشیم.

*از بد یا خوب حادثه، بالاخره در مملکتی به دنیا آمده‌ایم که همین هستیم که هستیم. نه می‌توانیم از بیرون وارد کنیم نه می‌توانیم این‌ها را بیرون کنیم. همه جور آدم‌هایی هستند می‌اندیشند و ممکن است نسل به نسل فکر‌ها عوض شود. از دید من آن‌ها غلط هستند، از دید آن‌ها من غلط هستم. تلاش می‌کنیم به یک وحدت فکر برسیم، ولی وقتی نرسیدیم چه کار کنیم. به هر حال باید با یک متدی با هم حرف بزنیم و به هم احترام بگذاریم. جز با به رسمیت شناختن همدیگر در زندگی اجتماعی نمی‌توانیم. تجربه هم نشان داده نمی‌توانیم. این نه توان مدیریتی کشور است نه توان مقابله نیرو‌ها کم می‌شود، همه عوامل در هم دخیل هستند و این تلخی‌ها را پدید می‌آورد. حیف است واقعا ایران با توجه به موقعیت و مزیت‌های جغرافیایی، هم از نظر جایگاه تاریخی، هم پتانسیل بزرگی که انقلاب دارد، نیروی عظیمی که در زمان خودش آزاد کرده، هم گذشته‌ای که دارد (به پیشرفت مورد نظر مردم دست پیدا نکند).

ارسال نظرات