مشاهده یک یا چند مورد از نشانههای زیر (بدون اولویت) میتواند نشانه این واقعیت باشد که کارکنان ما ناراضی هستند یا در شرایط سختی قرار دارند که احتمالا به نارضایتی آنها ختم خواهد شد.
به گزارش عصر ایران، بدون هیچ شکی، نارضایتی کارکنان پدیدهای است که اثرات مخربی بر کسب و کار و تحقق اهداف آن دارد؛ دامنه این اثرات مخرب میتواند از تخریب روحیه فردی تا نابودی کامل کسب و کار گسترده باشد.
با توجه به اهمیت این موضوع برای کسب و کارها، در این نوشتار ابتدا نگاهی به نشانهها و سپس عوارض نارضایتی خواهیم داشت و پس از مرور اثرات مثبت توجه و پرداختن به این معضل برای کسب وکار، به ارائه چند راهکار عملی برای مدیریت این پدیده خواهیم پرداخت.
مشاهده یک یا چند مورد از نشانههای زیر (بدون اولویت) میتواند نشانه این واقعیت باشد که کارکنان ما ناراضی هستند یا در شرایط سختی قرار دارند که احتمالا به نارضایتی آنها ختم خواهد شد:
- تغییر در رفتار
- افزایش غیبت یا تاخیر در ورود و تعجیل در خروج
- استراحتهای طولانی مدت
- فقدان انگیزه و ابتکار عمل
- کاهش قابل توجه عملکرد و افت بهره وری
- انزوا و زوال در روابط بین فردی
- مشکل در همکاری با همکاران
- منفی نگری مداوم – رد کردن پیشنهادها و راه حلهای کاری
- نارضایتی از وظایف خود، درخواستهای مداوم برای کارهای دیگر
- مقاومت در برابر تغییر
مواجهه با عوارض جانبی مربوط به وجود کارمند ناراضی نیازمند اقداماتی پیشگیرانه است. با توجه به اهمیت این موضوع، به نفع مدیران و سازمان است که ارتباطات باز را در اولویت قرار دهند، نگرانیها را سریعاً برطرف کنند و یک محیط کاری مثبت جهت کاهش اثرات منفی نارضایتی فرد بر تیم ایجاد کنند.
اینها تعدادی از عوارض ناشی از نارضایتی کارکنان است:
۱-کاهش روحیه: یک کارمند ناراضی میتواند به عنوان عامل تضعیف روحیه برای کل تیم عمل کند. در ادامه، نگرش منفی و نارضایتی میتواند گسترش یابد و جو ناامیدی و کاهش شور و اشتیاق را بین اعضای تیم ایجاد کند.
۲- اختلال در تیم: نارضایتی معمولا مسری است. کارمند ناراضی ممکن است پویایی تیم را مختل سازد، اختلاف بین افراد را تقویت کرده و مانع حفظ یا تقویت روحیه همکاری افرادگروه شود.
۳- کاهش بهره وری: تیمی با روحیه پایین احتمالاً کاهش بهره وری را تجربه میکند. کارمندان ناراضی آن اندازه که لازم است درگیر کار خود نیستند و این منجر به از دست دادن فرصت کار اثربخش، افت عملکرد و کاهش خروجی تیم خواهد شد.
۴- افزایش دامنه دار تقاضاهای غیرواقعی: نارضایتی اغلب به میل به جستجوی فرصتهای بهتر در جای دیگر دامن میزند. حضور یک کارمند ناراضی ممکن است خطر جابجایی را افزایش دهد، زیرا اعضای تیم ممکن است احساس کنند مجبور هستند در جستجوی یک محیط کاری مثبتتر را ترک کنند.
۵- ارتباطات ضعیف: احساسات منفی میتواند مانع برقراری ارتباط موثر در تیم شود. کارمند ناراضی ممکن است تمایل کمتری به اشتراک گذاری اطلاعات و همکاری یا برقراری ارتباط آشکار با سایر همکاران داشته باشد که این فاصله ارتباطی منجر به ایجاد شکاف در هماهنگی تیم میشود.
۶- تأثیر بر روابط با مشتریان: تعامل کارمند ناراضی با مشتری یا مشتریان، میتواند خطرساز باشد. مشتریان ممکن است نارضایتی کارمند را احساس کنند. این موضوع به طور مستقیم یا غیر مستقیم منجر به کاهش رضایت مشتری از سازمان و آسیب زدن به شهرت سازمان میشود.
۷- از بین رفتن اعتماد: اعتماد سنگ بنای کار تیمی موثر است. حضور یک عضو ناراضی در تیم، میتواند اعتماد همکاران را جریحه دار کند. زیرا منفی گرایی و نارضایتی نهایتاً جوی از سوء ظن و شک ایجاد میکند.
۸- افزایش سطح استرس تیم: انرژی منفی متصاعد شده از یک کارمند ناراضی میتواند به افزایش سطح استرس در بین اعضای تیم منتهی شود. افزایش استرس هم بر سلامت ذهنی و روانی تیم و نتیجتاً عملکرد کلی آن تأثیر میگذارد.
۹- چالشهای رهبری: مدیریت یک کارمند ناراضی نیاز به مهارتهای بسیار رهبری دارد. اگر این وضعیت به سرعت و به طور مؤثر مورد توجه قرار نگیرد، میتواند چالشهایی را برای رهبری ایجاد کند.
نارضایتی کارمند (آن) چیزی نیست که بتوان از کنار آن بی تفاوت گذشت. علاوه بر تاثیرات منفی چندگانه نارضایتی که بالاتر بر شمردیم، در این بخش از منظری دیگر، تعدادی از مزایای کنترل و مدیریت نارضایتی کارمندان توسط مدیر را بر خواهیم شمرد.
حل تعارض: صاحب نظران معتقدند که پرداختن به نگرانیهای یک کارمند ناراضی، مهارتهای حل تعارض را در کل سازمان تقویت میکند. این کار نمونهای برای ارتباطات باز و صادقانه است و به سایر کارکنان آموزش میدهد که چگونه میتوانند به طور سازنده درگیریهای محل کار را مدیریت کنند. اثرات مثبت و شگفت انگیز این امر نیازمند توضیح نیست.
بهبود مشارکت کارکنان: با تعامل فعال با کارمندان ناراضی و حل مشکلات آنها، میتوانید به افزایش تعامل آنها کمک کنید. در نتیجه تعامل حاصله، آنها به اهداف سازمان متعهدتر خواهد شد و کارکنان متعهد بیشتر تمایل دارند که مولدتر، متعهدتر و همسوتر از گذشته، اهداف کسب وکار را دنبال کنند.
فرهنگ مثبت محیط کار: رسیدگی به کارکنان ناراضی نشان دهنده تعهد سازمان به حفظ فرهنگ مثبت محیط کار است. این میتواند منجر به افزایش رضایت شغلی در بین کارکنان و جذب استعدادهای برتر شود.
حفظ استعداد: هنگامی که به طور مؤثری نگرانیهای کارکنان ناراضی را مدیریت و به آنها رسیدگی میکنید، اغلب میتوانید استعدادهای ارزشمندی را حفظ کنید که در غیر این صورت ممکن است سازمان را ترک کنند. این خودش به کاهش هزینههای پرسنلی از جمله استخدام و آموزش و مدیریت جابجایی کارکنان کمک میکند.
تقویت روحیه اعضای تیم: حل مسائل پیش آمده برای کارکنان ناراضی میتواند از گسترش نگرش منفی در تیم جلوگیری کند. ناگفته پیداست که نیروی کار شادتر و با روحیه بهتر منجر به بهبود روحیه تمام اعضای تیم، همکاری و بهره وری بیشتر کسب و کار میشود.
یادگیری و رشد: مدیریت کارکنان ناراضی میتواند تجارب یادگیری ارزشمندی را هم برای مدیران و هم برای متخصصان منابع انسانی فراهم کند. به آنها کمک میکند تا مهارتهای بهتر حل تعارض، هوش هیجانی و توانایی همدلی با نگرانیهای کارکنان را توسعه دهند.
تقویت برند کارفرمایی: مدیریت موثر کارکنان ناراضی و رسیدگی به نگرانیها و دغدغههای آنها میتواند ایشان را به حامیان سازمان تبدیل کند. هنگامی که مشکلات شان حل شد، چه بسا به حامیان پر شور و هیجان مدیر و کسب وکار تبدیل شوند، تجربیات مثبت خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و به ساخت یک برند کارفرمایی مطلوب کمک کنند.
مهارتهای رهبری پیشرفته: مدیرانی که وظیفه رسیدگی به کارکنان ناراضی را دارند، اغلب مهارتهای رهبری پیشرفتهتری را در خود توسعه میدهند. مهارتهایی نظیر توانایی هدایت مکالمات چالشی، ایجاد اعتماد به نفس در اعضای تیم و نشان دادن انعطاف پذیری شخصی در مواجهه با چالشهای محل کار.
تقویت نوآوری و خلاقیت: پرداختن به دغدغههای کارکنان ناراضی میتواند به خلق یک محیط کاری مشارکتی منجر شود. وقتی اعضای تیم احساس میکنند صدای شان شنیده میشود و مدیر برای شان ارزش قائل است، علاقه آنها به ارائه ایدههای نوآورانه و راهحلهای خلاقانه تقویت میشود و حتی فرهنگ بهبود مستمر تقویت میشود.
با همدلی عمل کنید: در جلسه با کارمندان ناراضی، همدلی و درک خود از مشکلات آنها را عینی و علنی نشان دهید. احساسات آنها را واقعاً بپذیرید و به آنها بگویید و نشان دهید که نگرانیهای آنها جدی گرفته میشود. ترجیحا در این نشست از هرگونه قضاوت افراد یا دفاع از شرایط بپرهیزید.
به نارضایتیهای آنها گوش دهید و راه حلهای سازنده هم ارائه دهید: با گوش دادن به نگرانیهای کارمندان ناراضی شروع کنید. فضایی امن و محرمانه برای بیان مسائل و احساسات خود در اختیار آنها قرار دهید. از قطع یا رد شکایات آنها خودداری کنید. کارمند را در یافتن راه حل برای نگرانیهای خود درگیر کنید.
در یافتن راه حل رویکرد مشارکتی داشته باشید: رویکرد مشارکتی به هر دو طرف قدرت تصمیمگیریهای مؤثرتر میدهد. با حفظ این شیوه، بهتر میتوان در مورد اقدامات بالقوه و تغییراتی که میتوان برای رفع مشکلات آنها ایجاد کرد بحث کرد.
علت (علل) اصلی را شناسایی کنید: درک و کشف علت اساسی بسیار مهم است. با کارمند ناراضی همکاری کنید تا دلایل اصلی نارضایتی شناسایی شود. مثلاً در این مورد گفتگو کنید که آیا مشکل اصلی ایجاد نارضایتی مسائل مربوط به حجم کار، همکاران، مدیریت یا شرایط شخصی است یا خیر؟
پیگیری و سریعاً اقدام کنید: کار به این جا ختم نمیشود. پس از رفع نگرانیهای اولیه کارمند ناراضی، به پیگیری موضوع برای نظارت بر پیشرفت و بهبود اوضاع ادامه دهید. اطمینان حاصل کنید که راه حلهای اجرا شده موثر هستند و کارمند بهبودهایی را تجربه میکند.
مکالمات را مستند کنید: خلاصه گفتگوها و توافقات حاصل شده در این مکالمات را یادداشت کنید. این یادداشتها میتواند برای ردیابی پیشرفت و بهبود کار و حصول اطمینان از رعایت قولها و تعهدات کمک کننده باشد.
توصیه نهایی به مدیران کسب و کار این است که در تمام مراحل شناسایی تا حل معضل، همواره اصول حرفهای را رعایت کنند.