صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۷۰۴۳۷۷
برگردیم به ماجرای ردصلاحیت. طبق معمول تندرو‌ها و خودارزشی‌ها شروع کردند به هلهله و دست افشانی و حتی بعضی سخن از محاکمه روحانی به میان آوردند. آرزویی که از همان روز‌های اول ریاست جمهوری روحانی در دل می‌پروراندند.
تاریخ انتشار: ۰۸:۳۳ - ۰۹ بهمن ۱۴۰۲

عبدالجواد موسوی در خبرآنلاین نوشت: ردصلاحیت‌ها چنان که پیش بینی می‌شد در میان مردم هیچ واکنشی را برنینگیخت. یعنی از آن بیست و چهار میلیونی که به حسن روحانی رای دادند هیچ کس ککش هم نگزید. چرا؟

آن بیست و چهار میلیون نه امروز که خیلی زودتر از این حرف‌ها یعنی درست چندماه پس از انتخاب روحانی در سال ۹۶از او ناامید شدند و دریافتند از مردی که برگزیده اند کار چندان خاصی برنمی آید. هرچند بسیاری از آن‌ها اگر تاریخ به عقب برمی گشت بازهم به روحانی رای می‌دادند چرا که فهمیده بودند سیاست عرصه تحقق آروز‌ها و آرمان‌های بلند نیست. چرا که می‌دانستند امکان دیگری پیش رویشان ندارند، اما به هرحال توقعشان از نماینده منتخبشان بیشتر از این حرف‌ها بود و حق هم با آن‌ها بود.

حسن روحانی به عهدش وفا نکرد، اما خطای بزرگ ترش این بود که از محدودیت‌ها و معذوریت هایش با مردم سخن نگفت. قطعا از سر مصلحت، اما این مصلحت اندیشی حاصلش سرخوردگی دست کم بیست و چهار میلیون نفر بود. بگذریم. از این گلایه‌ها که گرهی از کار کسی نخواهد گشود بگذریم و برگردیم به ماجرای ردصلاحیت. طبق معمول تندرو‌ها و خودارزشی‌ها شروع کردند به هلهله و دست افشانی و حتی بعضی سخن از محاکمه روحانی به میان آوردند. آرزویی که از همان روز‌های اول ریاست جمهوری روحانی در دل می‌پروراندند.

اصولا این جماعت عشق و علاقه عجیبی به محاکمه کسانی دارند که مردم به آن‌ها اقبال نشان می‌دهند. فرق نمی‌کند این آدم سیاستمدار باشد یا یک مجری تلویزیونی. آدمی که مردم به او توجه نشان می‌دهند باید محاکمه شود. شاید به این دلیل که نمی‌توانند مستقیم سراغ تک تک مردم بروند دلشان می‌خواهد دق دلی شان را سر نماینده مردم خالی کنند. نمی‌دانم. به هرحال پدیده‌ای است که می‌تواند مورد توجه روانکاوان و روانپزشکان قرار بگیرد.

...

البته که شما در مسابقه‌ای که رقیبی در آن وجود ندارد بالاخره با چهار پنج هزار رای بر صندلی‌های سبز و قرمز تکیه خواهید زد، اما با مردم، با مردم واقعی، با مردم کوچه و خیابان چه خواهید کرد؟ شما درست می‌گویید مردم از این جماعت که روزگاری به آن‌ها اقبال نشان داده اند دل خوشی ندارند، اما این دل ناخوشی بیشتر به این برمی گردد که این بزرگواران آن طور که شاید و باید از خجالت شما در نیامده اند و با شما مماشات کرده اند. شما اگر این موضوع را خوب درک می‌کردید بیشتر از شخص حسن روحانی باید از ردصلاحیت او ناراحت می‌شدید.

ارسال نظرات