صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۹۴۴۶۷
روسیه همسایه تاریخی بزرگ و موثر ما است، ولی نه ما فتحعلیشاه هستیم و نه روس‌ها قدرت تزار‌ها را دارند، اما جدای از خلق و خوی خاص خود مشکلاتی در اوکراین برای خویش فراهم کرده اند که از نقاط ضعف ایران که با سیاستهایش یک سپر حفاظتی و بازدارنده برای روسیه ایجاد کرده، برای حل مشکلاتشان سو استفاده می‌کنند.
تاریخ انتشار: ۲۱:۰۴ - ۰۵ دی ۱۴۰۲

ممکن است ایران و روسیه نیاز متقابل به یکدیگر داشته باشند، ولی ایران در این همکاری به نوعی خود را آسیب پذیر کرده، ولی روسیه اهرم بهتری برای ایجاد توازن با غرب و اعراب برای خود پیدا کرده است.

نصرت الله تاجیک، دیپلمات بازنشسته و سفیر پیشین ایران در اردن در یادداشتی برای جماران نوشت:

سقف روابط امروزه ایران و روسیه به دلیل ویژگی‌های جامعه ایرانی و سیاست و حکومت در ایران، بیش از روابط دو جانبه نمیتواند باشد و تلقی و تبلیغ رابطه استراتژیک از این رابطه حتی به روابط سنتی و دو جانبه هم لطمه خواهد زد. زیرا هر دو کشور خود را در سطح ملی، منطقه‌ای و بین المللی آسیب پذیر کرده و ترجیحا باید با استفاده از Hedging هر دو سیاست خارجی خود را برای استفاده از منافع بین المللی متنوع کنند نه اینکه به یکدیگر تکیه کنند.

در حالی که روس‌ها این کار را به هر طریق ممکن و حداقل با همسایگان جنوبی ما آغاز کرده اند تا مشکلاتشان را حل کنند، اما ما خود را محروم ساخته ایم و این قدرت مانور ایران را نه تنها در مقابل رقبای منطقه ائی و بین المللی بلکه هم پیمانان کم کرده است؛ لذا می‌بینیم در این رابطه روس‌ها به راحتی و بدون دغدغه برای حل مشکلاتشان از جیب مردم ایران هزینه می‌کنند و این امر همچون مسائلی که به حاکمیت سرزمینی ایران مربوط و باعث حساسیت افکار عمومی ایران می‌شود نشان می‌دهد هر گونه سرمایه گذاری به هر نوع، بیش از سقف روابط دوجانبه و تخریب زیرساخت‌های خود در سیاست خارجی و روابط بین المللی، روی آب است.

روسیه همسایه تاریخی بزرگ و موثر ما است، ولی نه ما فتحعلیشاه هستیم و نه روس‌ها قدرت تزار‌ها را دارند، اما جدای از خلق و خوی خاص خود مشکلاتی در اوکراین برای خویش فراهم کرده اند که از نقاط ضعف ایران که با سیاستهایش یک سپر حفاظتی و بازدارنده برای روسیه ایجاد کرده، برای حل مشکلاتشان سو استفاده می‌کنند.

روسیه در همکاری با عربستان در زمینه نفت و سرمایه گذاری و با امارات در زمینه فروش نفت ارزانتر از بازار به این کشور و تامین کالا‌های مورد تحریم منافع کلانی دارد. اما در مقابل چنین منافعی در ایران برای خود ترسیم نکرده و بلکه برعکس این ایران است که روسیه را یدک میکشد.

بعضی این بکسل کردن ماشین روسی را فقط در معاملات نظامی و قضیه پهپاد می‌دانند، در حالی که سیاست خارجی اگر نه غرب ستیز حداقل غرب گریز ایران یک فرصت طلائی برای روسیه است که تبعات مثبت در سیاست خارجی روسیه و حتی امنیت ملی این کشور در رقابت با آمریکا دارد.

به طور مثال تلقی آمریکا و اندیشکده‌های آمریکایی که معتقدند روسیه برای جلوگیری از هژمونی آمریکا در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس روی کمک ایران حساب باز کرده است حرف نادرستی نیست.

وقتی نشریه اینترنشنال پالسی دایجست نوشت، در حالی که روسیه مخالفتی با کشور‌های عربی خلیج فارس ندارد، حضور قدرتمند ایران از هژمونی کامل آمریکا و سلطه این کشور بر یکی از مناطق استراتژیک جهان جلوگیری کرده است، بی تردید باید به این حساسیت درست غربی‌ها توجه داشت. این نشان می‌دهد ایران فی نفسه چه کمک بزرگی به روسیه کرده، حتی اگر ایران هیچ نقشی در جنگ اوکراین ایفا نکرده بود.

ایران در قبال چنین امتیاز بزرگی از روسیه چه چیزی دریافت کرد؟ آیا ایران فقط در همکاری‌های نظامی که عموما از چشم انظار پنهان مانده، امتیاز‌هایی گرفته و یا متاع خود را که ناشی از موقعیت سوق الجیشی و سیاست‌های ضد آمریکایی اش است به ثمن بخس فروخته است؟

البته نمی‌توان از نقش و تاثیر حق وتوی روسیه در شورای امنیت و یا سایر کمک‌های این کشور در مجامع بین المللی غافل بود، ولی این را هم به خاطر بیاوریم که این شرایط ناشی از رویکرد سیاست خارجی ایران است. به اضافه اینکه با همکاری‌های نظامی بین ایران و روسیه، منافع ایران در سیاست خارجی و نحوه تعاملات با جامعه جهانی و مخصوصا غرب را نیز تحت تاثیر قرار داده است. البته فراموش نمیکنیم در این میان اوکراین برای جذب بیشتر همکاری‌های تسلیحاتی غرب نقش زیادی در بزرگنمائی این وزن ایران در معادله بین روسیه و اوکراین دارد.

با این توضیحات ممکن است ایران و روسیه نیاز متقابل به یکدیگر داشته باشند، ولی ایران در این همکاری به نوعی خود را آسیب پذیر کرده، ولی روسیه اهرم بهتری برای ایجاد توازن با غرب و اعراب برای خود پیدا کرده است. بنابراین، ایران باید با هشیاری بیشتری در صدد تنظیم روابط با روسیه باشد و باید با بازی با کارت‌های فراوان خود و حاکمیت تفکر سیاسی به جای نظامی، ارزش و اهمیت استراتژیک همکاری‌های ایرانی- روسی را افزایش دهد و از منافع آن در جهت مصالح ملی از جمله رفاه مردم استفاده کند.

درست است که موقعیت ژئوپلیتیکی ایران، سوخت موتور سیاست خارجی در ماشین سیاست و حکومت و تحرکات خارجی ایران است، اما از این سوخت و موتور و ماشین چیزی عاید جامعه ایرانی نمیشود تا سطح رفاه و امید به زندگی را افزایش دهد؛ لذا هرچه هستیم، روسوفیل، انگلوفیل، روس ستیز، غرب گریز، از حکومت نخواهیم یک رابطه را تخریب یا با آمریکا رابطه برقرار کند، فقط بخواهیم بر اساس Hedging سرمایه گذاری خود را متنوع و با گذاشتن تخم مرغ هایش در سبد‌های مختلف یک ‎استراتژی تعامل حداقلی بازدارنده با غرب داشته باشد تا از فواید رابطه با شرق هم همزمان استفاده کند.

غرب برای اینکه تخم مرغ‌ها در سبدش نشکند و از فواید بازار و اقتصاد ایران استفاده کند با سرمایه گذاری در صنایع حیاتی ایران از جمله انرژی پاک و نفت پشت سپر بازدارندگی میماند و شرق هم دست ایران را تا آن میزان خالی نمی‌بیند که گربه رقصانی کرده و از جیب ایران هزینه و مشکلاتش را حل کند.

این راهبرد اگر ترامپ یا یکی از نومحافظه کاران تیمش انتخاب شوند که احتمالش کم نیست، حیاتی است تا سیاست خارجی ایران یک فضای تنفسی دیگر پیدا کند، این راهبرد مردم را امیدوار، کارائی حکومت را ارتقاء، جامعه را از التهاب خارج و انسجام ملی را افزایش میدهد.

برچسب ها: ایران روسیه
ارسال نظرات