حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین طاهری آکردی در نامه خود به ذبیح الله خدائیان با یادآوری اصل هشتم قانون اساسی که ستاد امر به معروف را محل رجوع مردم و طرح مطالبات اقشار مختلف دانسته، تصریح کرد: معاونت اجتماعی و مطالبه گری این ستاد روزانه پاسخگوی تماسهایی با موضوعات مختلف میباشد که دسته بندی و اولویتگذاری این تماسها نشان میدهد مسأله کیفیت و قیمت خودرو در رأس مطالبات مردمی است.
به گزارش جماران ، وی افزود: مردم گلایهمند هستند که بر چه اساس و منطقی قیمت یک خودرو گاهی در طول یک ماه چند بار افزایش پیدا میکند، اما کیفیت خودروها ثابت و حتی گاهی دچار افت هم میشود.
این مقام مسئول، با توجه به کثرت مطالبات مردمی در بحث سامان دادن به صنعت خودرو بیان کرد: ستاد امر به معروف و نهی از منکر از باب امر به معروف و نهی از منکر مردم به مسئولین به مسأله شفاف سازی نحوه قیمت گذاری خودرو (و نه مسائل تخصصی این صنعت) ورود کرده و با راه اندازی پویش «مطالبهگری شفاف سازی قیمت خودرو توسط شورای رقابت» در صدد تجمیع مطالبات مردمی در قالب یک پویش و انتقال آن به نهادهای قانونی کشور برآمد.
وی تأکید کرد: ما در ستاد امر به معروف و نهی از منکر خود را در کنار تولیدکنندگان کشور میدانیم، اما رضایت مردم بر هر امر دیگری اولی است. این پویش در ۳۰ آبان ماه راهاندازی شد که مورد توجه رسانهها و مردم قرار گرفت، به نحوی که تا تاریخ این نامه بیش از ۱۰ هزار نفر از مردم این پویش را امضا کردهاند.
دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر با طرح این موضوع که ستاد امر به معروف و نهی از منکر بعد از رسیدن این پویش به عدد قابل توجه با تهیه و تنظیم این نامه، مطالبه و نارضایتی مردم را به سازمان بازرسی کل کشور که نهاد قانونی متولی در این زمینه است، ارجاع میدهد که تا طبق فرآیندهای قانونی به این مطالبه مردم رسیدگی شود، خاطرنشان کرد: با توجه به اینکه خدشه به نظام اسلامی بالاترین منکر است و نارضایتی مردم باعث خدشه به نظام میشود، از شما درخواست داریم در اسرع وقت نسبت به رسیدگی به مطالبات مردم در زمینه مسائل مرتبط با صنعت خودرو اقدام نمایید.
مطمئنی؟؟؟
یعنی مردم می توانند در مورد منکرات دیگری که در جامعه در حال وقوع است پویشی راه بیندازند و امضا جمع کنند و شما رسیدگی کنید؟
من که باور ندارم
ساده مردی ز عقل دور تَرَک ،
داشت در ده یکی ضعیف خرک !
خرکی پیر و سست و لاغر و لنگ ،
که نرفتی دو روز یک فرسنگ !!
بس که از روزگار دیده دِرُوش [یعنی دِرَفش!]،
نَمی دُمِ او به جای مانده نه گوش !
هرگز از ضربِ گز نیاسودی ،
راه را جز به گز نپیمودی !!
[یعنی از بس چوب خورده بود کیلومترشمارش زیادی کار کرده بود ]
بود دایم ز زخمِ مردِ سلیم ،
سرخ کیمُختِ او به رنگِ ادیم !!
[یعنی رنگِ پوستش شده بود رنگِ گِلِ رس یا خاکِ زمین ]
گر رسیدی به جو یکی باریک ،
همه عالم بر او شدی تاریک !
ور شدی راه هم ز بولش گِل ،
بودی از گِل گذشتش مشکل !!
[یعنی تو ادرارِ خودشم گیر افتاده بود، یاتاقان میزد ،روغن سوزی داشت ، ایربگ و برف پاک کن و دیفرانسیلش کار نمیکرد ، موتورشم یه چیزی بین انژکتوری و کاربوراتوری بود !!]
روزی آن ساده سوی شهرش برد ،
به حریفان خر فروش سپُرد .
یکی از جمعِ خر فروشانه ،
بهر آن کار ریش زد شانه !!
[معلومه خرفروشه مکتبی و خودی و انقلابی بوده !!]
بانگ می زد که کیست در بازار ،
که خرد بهرِ خود خری رهوار !؟
خر مگو استری جوان و روان ،
سخت در راه و تند در میدان !
جَهَد از جای اگر رسد به مَثل ،
سایه تازیانه اش به کَفَل !!
بلکه بر سایه اش گر آید نیش ،
گامها بگذرد ز سایه خویش !!
می جهد همچو باد جای به جای ،
می رود همچو آب در گل و لای !!
هست جوی بزرگ و نهرِ عظیم ،
پیشِ او کم ز جدولِ تقویم !!
خلق ازان گفت و گوی می خندید ،
لیک آن ساده مرد چون بشنید ،
سر فراگوشِ خر فروش آورد ،
کِای به بازارِ خرفروشان فرد !
اگر این قصه راست میگویی ،
راهِ این عرصه راست میپویی ،
سخنی گویمت به من کن گوش ،
به منش باز ده به کس مفروش !!
دیر شد کین چنین ستوده الاغ ،
که تو گفتی کنم به شهر سراغ !!!
ای عجب کان خود آنِ من بوده ست ،
روز و شب زیرِ ران من بوده ست ،
یار در خانه و به گرد جهان ،
من طلبکارش آشکار و نهان !!!!!!