صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۸۳۷۰
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۸ - ۱۸ بهمن ۱۳۸۹


 نوه دختری  امام(ره) گفت که اراده مردم مشخص می کند چه جریانی بر سر کار آید.

مرتضی اشراقی فرزند آخر مرحوم آيت‌الله شهاب‌ الدين اشراقي و نوه امام خمینی(ره)، هنگام پيروزي انقلاب اسلامي يك ساله بود. وی دوران دبستان و راهنمايي را در مدرسه نيكان تهران و دبيرستان را به دليل علاقه به فراگيري علوم ديني با مشورت آيت‌الله امامي كاشاني، در دبیرستان علوم و معارف اسلامی شهيد مطهري گذراند و مهر ماه 74 وارد قم شد و دوره مقدمات را در مدرسه علميه عترت آل محمد (ص)، دوره سطح را نزد حضرات آيات استادي و بيگدلي و حجج اسلام والمسلمين حسینی بوشهری عظيمي و خادمي گذراند و اکنون 7 سال است كه مشغول خواندن درس خارج فقه و اصول نزد حضرات آيات مكارم شيرازي، سبحاني، شيخ‌ صادق لاريجاني و هم‌اكنون آيت‌الله گنجي است که علاوه بر آن، به تدريس در حوزه علمیه قم نیز مشغول است. 

مرتضي اشراقي همچنین نزديك به 6 سال است كه با نوه دختري آيت‌الله دكتر سيد مصطفي محقق داماد ازدواج كرده است. ایام دهه فجر انقلاب اسلامی بهانه ای شد که به دیدن این عضو بیت بنیانگذار جمهوری اسلامی برویم تا برایمان هم از دغدغه های خانواده خویش نسبت به میراث امام بگوید و هم به بازگویی مبانی اندیشه فقهی امام راحل که منجر به سازماندهی نهشت اسلامی از سوی ایشان شد، بپردازد.

وی در این گفت و گو امتياز برجسته امام را نسبت به سایر جریانات آن دوره در این امر دانست که ايشان مبارزه با ظلم را به هر قيمتي واجب مي‌شمردند و هنگام تشکیل حکومت نیز بحث ولايت فقيه را از قلمرو فقه بيرون آورده و به جايگاه اصلي اش كه مساله كلامي است نشاندند. 

اشراقی همچنین دو دیدگاه که یکی رای مردم را تزئینی می پندارد و دیگری معتقد به جمهوری ایرانی است را تفکرات انحرافی مقابل امام خمینی می داند و همچنین از ارائه چهره خشن از امام در داخل و خارج کشور، توسط برخی شخصیتها و جریانات گلایه می کند. 

اشراقي همچنين در سخنانش تصريح مي‌كند :« آیت الله سید حسن خمینی پرچمدار بیت امام برای پاسداری از تفکر و اندیشه امام است.»

وي تاکید کرد که او و سایر اعضای خانواده امام در این مسیر تردید به خود راه نمی دهند. 

نوه دختري امام در پایان با تاکید بر پایبندی اکثر جریانات سیاسی کشور به قانون اساسی و راه امام(ره) گفت: «این اراده ملت است که چه جریانی بر سر کار آید و چه جریانی هم فعلا باید منتظر برگزاری انتخابات آتی باشد.»

مشروح این گفت و گو در پی می آید:

امام (ره) بحث ولايت فقيه را در قلمرو کلام گنجاندند
حجت الاسلام و المسلمین مرتضی اشراقی در ابتدای این گفت و گو، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه «با توجه به مرجعیت دینی امام خميني(ره)، دیدگاه فقهی ایشان و مکتبی که بدان معتقد بودند چه تاثیری در آغاز نهضت اسلامی داشت؟»، اظهار کرد: «قبل از ورود به بحث باید مروری گذرا بر تاريخ فقه سياسي شيعه داشته باشيم، زیرا در اين صورت راحت‌تر مي‌توانيم به موضوع مرجعیت دینی و تعیین سرنوشت رهبری در عصر غیبت امام معصوم (ع) بپردازيم.»

وی در این زمینه یادآور شد: «در عصر حضور امامان معصوم، رهبري جامعه مسلمين به عهده آن بزرگواران بوده و مردم نيز براي رفع مشكلات ديني و پرسش‌هاي خود با رجوع مستقيم به آن بزرگواران آنان را حل مي‌كردند؛ آنان علاوه بر رسيدگي به امور عامه مسلمين به تربيت شاگرداني چون زراره‌ بن اعين، ابا بصير، محمد بن مسلم، بريد بن معاويه، يونس بن‌ عبدالرحمان و... براي ترويج وتبیین و تحكيم مباني اسلامي همت گماشتند تا زمینه را برای آغاز دوره غیبت امام معصوم (ع) فراهم آورند.»

این مدرس حوزه علمیه گفت: «با شروع دوره غيبت صغري و عدم دسترسي عامه مردم به امام معصوم (ع) و برای جلوگيري از تشتت در صفوف مسلمين، نواب خاص از سوی حضرت حجت (عج) انتخاب شدند تا علاوه بر اینکه آن حضرت ارتباط غیر مستقیم خود را با مردم حفظ کند، مردم نیز آمادگی و اعتماد لازم را برای رجوع به شخص غیر معصوم (ع) در رابطه با مسائل امور دینی خود پیدا کرده و شوک حاصل از خلاء ظاهری امام معصوم (ع) در جامعه کمتر احساس شود.»

اشراقی با بیان اینکه با يك بررسي در مورد حيطه اختيارات نواب خاص، به اين نتيجه مي‌رسيم كه آن بزرگواران نه فقط يك وكيل، بلكه جانشينان آن حضرت به حساب مي‌آمدند، یادآور شد: «در مکاتبه ای از توقيعات شريف حضرت حجت (عج) خطاب به «حسن بن عبدالحميد» كه درباره يكي از وكيلان امام ترديد كرده بود، مي‌بينيم که امام خطاب به ایشان می نویسند، «ليس فينا شك ولا في من يقوم مقا منا بأمرنا»؛ در اين عبارت به طور وضوح سخن از قائم مقامي و جانشيني گفته شده است و نه صرفا وكالت.»

وی ادامه داد: «با شروع دوره حساس و خطیر غیبت کبری، علماي عظام شیعه براي جلوگيري از فروپاشي نظام تشيع به تاليف كتب متعدد و تنظيم مباني فقه اسلامي با استمداد از روايات رسيده‌ از ائمه معصومين و استنباط ازآن پرداخته و آثار فقهی بدیعی مانند كتاب شريف «المقنعه»، «النهايه» و «المبسوط» را به جهان فقاهت عرضه كردند. همچنین با توجه به حساسیت های موجود و حائز اهمیت نخستین سالهای پس از غیبت کبری و تعیین و تکلیف سرنوشت رهبری جهان اسلام، مرحوم شيخ مفيد دست به قلم شده و در كتاب شريف المقنعه به تمام گمانه‌زني‌ها در مورد سرنوشت مسلمانان پس از غيبت كبري پاسخ مي‌دهد.»

این مدرس حوزه علمیه گفت: «مرحوم شیخ مفید معتقد است که احكام دين اختصاص به عصر حضور ندارد وغيبت امام، دوره هرج و مرج و بلاتكليفي و تعطيلي دين نیست، بلکه دوره‌اي از تكامل فكري بشريت است كه طبق حكمت الهي تقدير شده است. ایشان در کتاب شریف المقنعه میفرمایند، "کسی که توان اقامه حدود و تنفیذ احکام و امر به معروف و نهی از منکر و جهاد با کافران و فاجران را دارد باید از این توان خود بهره گیرد و بر مردم واجب است که چنین شخصی را در راه این اهداف یاری رسانند."»

اشراقی با اشاره به اینکه در قرن هشتم هجري «شهيد اول» كتاب شريف «لمعه» را براي گروه سربداران خراسان نوشته است، ادامه داد: ««ابوطالب محمد» فرزند شهيد اول مي‌گويد که كتاب لمعه به درخواست شمس‌الدين محمد آوي كه يكي از نزديكان سلطان علي بن مويد از سلاطين سربداران خراسان مي‌باشد نگارش شده تا مرجع احكام فقهي و حكومتي باشد.»

وی در ادامه شرح تاریخ فقه سیاسی شیعه، با بیان اینکه با آغاز قرن دهم و حاكميت صفوي بر ايران و با به رسميت شناخته شدن مذهب تشيع و دعوت از فقها براي همكاري با حكومت، بستري جديدي براي پايه گذاري فقه سياسي فراهم مي‌شود، اظهار کرد: «با بررسي تاريخ آن دوران (و تا حدودي عصر قاجار) به ويژه در زمان جنگ ايران و روس ما شاهد همكاري فقيهان با دستگاه سلطنت البته به صورت مشروط هستيم که از جمله اين فقها محقق ثانی است مي‌باشد كه مشاركتي فعال در دستگاه صفوي داشته است. وی در كتاب رسائل خود بر نيابت فقيه در حال غيبت امام معصوم (ع) در جميع امور كه نيابت در آن دخيل است، تاکید کرده و ادعای اجماع دارد و طبق همين نظريه صریح، ولايت سياسي براي فقيه را ثابت مي‌داند و با اين نظريه فقهي به همكاري با صفویان دست زده است.»

اشراقی یادآور شد: «در اين دوره فقيهان چون «شيخ بهائي»، «محقق كركي» و فرزندش و مرحوم «مجلسي اول» و «مرحوم مجلسي» صاحب كتاب شريف «بحارالانوار» در حكومت صفوي منصب شيخ الاسلام را كه بالاترين و مهم‌ترين منصب ديني و اجرايي در آن عصر بوده است را پذيرفته‌اند.»

نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی همچنین با اشاره به اینکه در دوره سلسله قاجاریه به شاخص‌ترين و بارزترين فقيه عصر خود مرحوم «كاشف الغطاء» - كه در تحولات اجتماعي و سياسي آن دوره كه همزمان با جنگ ايران و روس بوده – می رسیم، افزود: «وی در مورد جهاد دفاعي در عصر غيبت ميفرمايد که «مجتهدان بايد به اين امر كه همان جهاد دفاعي است قيام كنند و افضل مجتهدان يا ماذون از طرف افضل واجب است كه مقدم گردد و ديگران حق دخالت ندارند مردم بايد اطاعت كنند و اگر مجتهد نبود نوبت به مومنان عادل مي‌رسد» و بر طبق همين فتوا هم بود كه مرحوم کاشف الغطاء به فتحعلي شاه قاجاربراي جنگ با روسيه و اخذ زكات و دريافت ماليات از مردم ، اذن دادند. وی چون اقامه حدود را وابسته به امام و نايب خاص يا نايب عام مي‌دانند معتقد است كه مجتهدان در زمان غيبت مي‌توانند اقامه حدود كنند.»

اشراقی در جمع بندی خود از تاریخ فقه سیاسی شیعه، اظهار کرد: «با نگاهی گذرا به این تاریخ در می یابیم که مساله ولایت فقیه در تمام اعصارشیعه به نحوی وجود داشته است و علما و فقها هر جا که فرصتی مناسب برای پیاده و اجرا کردن احکام الهی به دست می آمده به این امر مهم همت گمارده اند. لذا امام در حقيقت مبتكر نظريه ولايت فقيه نبوده‌اند بلكه ادامه دهنده راه فقها پيشين مي‌باشند.»

نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی یادآور شد: «ایشان در واقع مبحث ولايت فقيه را در خلال مباحث فقهي كتاب «بيع» در بهمن ماه سال 1348 در 13 جلسه درس خارجشان مطرح كرده‌اند، ولي اينگونه هم نبود كه از چهارچوب فقه خارج نشوند، بلكه ضرورت ايجاد حكومت اسلامي را به رهبري ولي فقيه، در علم كلام نیز ثابت كردند و كاري كه ایشان كردند اين بود كه بحث ولايت فقيه را از قلمرو فقه بيرون آورد و به جايگاه اصلي اش كه مساله كلامي است نشاند.»

این مدرس حوزه علمیه ادامه داد: «آیت الله جوادی آملی در همین رابطه میفرمایند، «ابتکار امام خمینی در دین و فقه شناسی نه مانند سایر اخباریون بود که از روزنه زبون تحجر و ثبقه کم نور جمود و خمول به آن می نگرند و نه مانند اصولیون بود که از تنگنای مباحث الفاظ و اصول عملیه در آن نظر می نمایند، بلکه دین شناسی امام در فقه اصغر و اوسط و اکبر تابع دین شناسی امامان معصوم(ع) بوده است.»»

اشراقی با بیان اینکه امام با نگارش کتاب کشف الاسرار در سال 1323 شمسی ضمن پاسخگویی به اتهاماتی که نویسنده اسرار هزار ساله و دیگران به اسلام زدند حمله به رژیم پهلوی را نیز به نحو بارزی آغاز کردند، یادآور شد: «ایشان در این كتاب مي‌فرمايند، «خداي عادل هرگز تن دادن به حكومت ظالمان را نمي‌پذيرد؛ تنها حكومتي كه خرد و شرع آن را حق مي‌داند حكومت خدا يعني حكومت قانون الهي است و اين نوع حكومت اگر به دست فقيه هم نباشد بايد حكومت با اساس و قانون الهي كه صلاح كشور و مردم در آن است اداره شود و چنين حكومتي بدون نظارت فقها امكان‌پذير نيست». لذا ایشان به عنوان ابداع ‌گر فرضيه انقلاب ديني، طغيان عليه مناسبات غاصبانه و مستقر را نه تنها مجاز، بلكه وظيفه واجب همه مسلمانان بر مي‌شمارند.»

امام اولویت کار را با تربیت عناصر آگاه و یاران همدل می دانستند
نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی با بیان اینکه از اين زاويه تفاوت امام (ره) با عالمان پيش از او هر چه بيشتر آشكار مي‌شود، تصریح کرد: «یک گروه، براندازي حكومت‌هاي موجود را اگر با ضرر و خطر همراه بود واجب شرعي و لازم عقلي نمي‌دانستند و اصولا اكثر فقها مبارزه با ستم را نوعي نهي از منكر تلقي كرده و انجام آن را تحت شرايط ويژه‌اي كه مهم‌ترين آن در پي نداشتن خطر جاني بود مطرح مي‌کردند، در حالی که امتياز برجسته امام اين بود كه ايشان مبارزه با ظلم را به هر قيمتي واجب مي‌شمردند و اگر منكر، ظلمي كلي و فراگير بود نهي و مبارزه براي انهدام آن حتي اگر به كشتار و شهادت منتهي مي‌شد واجب دانسته مي‌شد و اين معنايي جز انقلاب نداشت.»

وی تاکید کرد: «به این ترتیب اندیشه تاسیس حکومت اسلامی از آغاز مبارزات مورد نظر امام بود، ولی اولویت کار با ساختن و تربیت عناصر آگاه و یاران همدل بود؛ کاری که با جو آن روز هم شجاعت می خواست و هم نیاز به زمان داشت و ایشان با این نگاه وارد مبارزه با رژیم پهلوی شدند و سرانجام نیز به پیروزی نهایی رسیدند و پایه گذار حکومتی اسلامی به شکل ومحتوایی نوین و سازگار با متد حکومت داری روز، یعنی «جمهوری اسلامی» را بر پا کردند.»

اشراقی گفت: «حضرت امام با تشکیل جمهوری اسلامی به جهانیان ثابت کردند که می توان حکومتی اسلامی تشکیل داد که با آراء و نظر مستقیم مردم و تحت نظارت کامل همه مردم شکل بگیرد و با تشکیل جمهوری اسلامی این وعده الهی را محقق ساختند.»

تزئینی دانستن رای مردم و جمهوری ایرانی؛ جریانات انحرافی در مقابل دیدگاه امام
عضو بیت امام خمینی(ره) در ادامه این گفت و گو در پاسخ به این سوال که «گاهی اوقات سخن از انحراف در تفکر امام گفته می شود و فکر می کنید نمونه های عینی این انحراف چیست؟»، اظهار کرد: «بزرگترین یادگار امام، جمهوری اسلامی است و وقتی که ایشان می گویند «جمهوری اسلامی نه یک کلام کمتر نه یک کلام بیشتر»، یعنی یک نوع حکومت جدید با متد امروزی را بنا کرده اند که منظور از جمهوریت در این کلامشان یعنی اینکه شکل حکومت و نحوه اداره حکومت کاملا با آراء و خواسته مستقیم مردم است و مردم به طور مستقیم و یا غیر مستقیم برای انتخاب هر شخص در هر جایگاه اختیار کامل دارند؛ مثلا برای اداره اجرایی کشور به طور مستقیم رییس جمهور را انتخاب می کنند و یا برای سیستم قانون گذاری کشور برای خود نماینده انتخاب می کنند، یعنی تمام مراحل اداره و تشکیل حکومت با خواست و اراده ملت صورت می گیرد.»

وی با بیان اینکه «وقتی هم که امام از اسلامیت سخن می گویند به این معناست که ماهیت حکومت و قوانین جاری بر کشور باید بر گرفته از قوانین الهی باشد و نباید تمرد از احکام الهی انجام گیرد»، تصریح کرد: «این حرف کاملا درست است، زیرا ایران کشوری مسلمان و پایبند به مبانی و اعتقادات دینی است و به همبن خاطر باید موازین دینی هم در آن اجراء شود، چون خود همین موضوع باز خواست عمومی جامعه است.»

اشراقی با اشاره به اینکه اگر بخواهیم نگاهی دقیق به علتهای پیدایش انقلاب اسلامی در ایران بیاندازیم، می بینیم که بارزترین و شاخص ترین علت این مساله دین ستیزی رژیم پهلوی بوده است، یادآور شد: «رژیم پهلوی با بکار گیری ترفند های مختلف، قصد دین زدایی و گسترش لا ابالی گری در سطح جامعه داشت و از این رو با جلو گیری از بر پایی مجالس مذهبی و ترویج فسادهای اجتماعی، جامعه متدین و مومن ایرانی را رو به زوال اجتماعی و اخلاقی سوق داده بود؛ بر پایه همین علت نیز وقتی صدای مبارزه با این رژیم از طرف یک شخصیت مذهبی و یک مرجع تقلید بلند می شود و خواستار تاسیس حکومتی بر اساس مبانی دینی و احکام الهی شده است به یک باره صدای میلیونها نفر از مردم متدین و مذهبی ایران به پا خاسته و به ندای مرجع تقلیدشان لبیک گفتند و او را تا به ثمر رساندن حکومتی بر پایه شریعت همراهی می کنند که در این جا هم خواست و اراده عمومی جامعه مبنی بر تشکیل حکومتی بر پایه مبانی و احکام اسلامی بطور وضوح نمایان است.»

وی سپس گفت: «متاسفانه در مقابل دیدگاه صریح و روشن امام نسبت به نوع و شیوه حکومت که همان جمهوری اسلامی می باشد، دو دیدگاه انحرافی وجود دارد؛ یک نگاه این است که برخی آقایان دارند و بر اساس آن رای مردم را تزئینی و بی تاثیر در سرنوشتشان می دانند؛ آنان می گویند که امام به خاطر رو در بایستی و به عنوان دروغ مصلحتی از رای مردم گفته اند که این سخن قطعا خلاف واقع و جفای بزرگ در حق امام است، زیرا ایشان به نظر و خواست مردم در اداره امور کشور اعتقاد قلبی داشتند و این امر بارها هم در کلام ایشان و هم در کردارشان ملاحظه شده است.»

اشراقی تصریح کرد: «وقتی امام می گویند مجلس در راس امور است در پس این حرف اعتقاد راسخ به نظر و خواست ملت در اداره امور کشورنهفته است و چون مجلس خانه واقعی ملت است، چکیده واقعی خواست عمومی است؛ یعنی مردم در سراسر کشور با حضور در انتخابات و با انتخاب نمایندگان خود، برای شیوه قانون گذاری در نحوه اداره امور کشور، وکیل معرفی می کنند و همین نمایندگان و وکلاء مردم در مجلس شورای اسلامی با تدوین قانون و نظارت دقیق بر امور تمام دستگاههای اجرایی، به خواست و اراده واقعی مردم در شیوه حکومتداری جامه عمل می پوشانند.»

وی ادامه داد: «دلیل این دیدگاه آن است که اینان نمایندگان ملت هستند و باید به نمایندگی از طرف مردم به وظیفه اصلی شان که هم قانون گذاری و هم نظارت بر اجرای صحیح قانون، پایبند باشند و با رای و نظر مردم هر منطقه، خواست و اراده ملت را به طور دقیق و روشن درک کنند تا در قالب تدوین قانون و نظارت بر صحت اجرای دقیق آن پیگیری کنند. پس در اینصورت است که خواست و اراده ملت در اداره امور کشور تبلور پیدا می کند.»

نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی با تاکبد بر اینکه با همین جمله شیوای امام اعتقاد راسخ به رای و نظر مردم در رابطه با اداره امور کشور و تعیین سرنوشت خودشان به دست خود مردم کاملا مشخص می شود، یادآور شد: «البته امام صحبتهای فراوانی در رابطه با نقش و جایگاه مردم دارند که بر هیچکس هم پوشیده نیست و می توان طومارها از آن نوشت. بطور مثال ایشان میفرمایند، وقتی ملتی چیزی را خواست کسی نمی تواند مخالفت کند و یا در جایی دیگر میفرمایند هر ملتی سر نوشت خودش را باید خودش تعیین کند.»

اشراقی سپس به تشریح نگاه انحرافی دوم در مقابل دیدگاه امام(ره) پرداخت و گفت: «این گروه، تفکری است که قائل به شکل گیری «جمهوری ایرانی» است و خواستار حذف اسلام از کشوری هستند که برای زنده نگه داشته شدن نام اسلام صدها هزار شهید و جانباز داده است؛ کسانی که این شعار را می دهند کاملا از مسیر امام دور و از خط اصیل امام منحرف شده اند.»

وی یادآور شد: «این تفکر از آغاز انقلاب اسلامی ایران هر از چند گاهی از ناحیه بعضی از گروهها و دسته جات معاند با نظام شنیده می شد؛ مانند سالهای اول انقلاب که این افرادعلم مخالفت با اجرای قانون الهی قصاص و یا حجاب را برداشتند و یا به مخالفت با اجرای حدود الهی می پرداختند (که البته اینها نه به اسلام اعتقادی دارند و نه به احکام الهی). گرچه در حال حاضر این تفکر غلط و انحرافی در بعضی از موارد به گوش میرسد ولی خود این افراد هم می دانند تا این خیل عظیم مردم انقلابی و مومن و متعهد به انقلاب و نظام در این کشور بسر میبرند راه به جایی نخواهند برد.»

اشراقی در پایان این موضوع تصریح کرد: «این دو تفکر دو لبه یک قیچی هستند که هر دو جریان کاملا انحرافی و از خط اصیل امام دور هستند.»

بايد به شرايط زماني و مكاني سخن و رفتار امام (ره) توجه داشت
نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی در ادامه، در پاسخ به سوال دیگر خبرنگار ایلنا مبنی بر اینکه «فکر می کنید تلاش برخی جریانات داخل و خارج کشور برای نشان دادن چهره خشن از امام، به چه نتیجه ای منتهی می شود؟»، اظهار کرد: «متاسفانه برخی از افراد که در دوره امام مسئولیتهایی هم داشتند و دچار تندروی بودند، امروز اشتباهات خود را به پای ایشان می نویسند و چهره مهربان و رئوف آن خورشید درخشان و تابناک را به دروغ ، خشن معرفی می کنند و در کمال تاسف همان عده بخاطر مطامع و مقاصد فرومایه خود در خارج از کشور دست به مصاحبه هایی هم می زنند و با ارائه مدارک دروغ و تقطیع شده از جملات امام قصد خشن نشان دادن این چهره فروزان و درخشنده را دارند.»

اشراقی ادامه داد: «می بینید که این افراد حتی مهدویت را هم زیر سوال برده اند، البته از آنان انتظار بیشتری هم نیست، زیرا کسی که به مسلمات دین خود هم پایبند نیست؛ البته اگر دینی هم برایش باقی مانده باشد و فقط هم بخاطر مقاصد شخصی خود و با تفکری واپسگرایانه دست به چنین کاری میزند هیچ انتظاری بیش از این، از او نمی رود.»

وی با تاکید بر اینکه چهره و عملکرد امام واضح و روشن است، گلایه کرد که این عملکرد اشتباه در داخل و حتی بین دوستداران نظام و انقلاب هم مشاهده می شود، در حالی که معرفی چهره ای دروغین و خشن از امام رئوف و اسوه پاکی و صداقت و مهربانی و زیبایی، معنایی جز خیانت به آن امام می تواند داشته باشد. 

این مدرس حوزه علمیه تاکید کرد: «وقتی به سخن یا رفتاری از امام اشاره می شود، باید به شرایط زمانی و مکانی آن توجه شود و نمی توان با تقطیع کلمات، به نتیجه ای دلخواه رسید و چنین عملی استفاده ای ابزاری از امام است، که متاسفانه در داخل هم شاهد آن هستیم که امیدوارم این روند کاملا اشتباه و مقطعی هر چه سریعتر خاتمه یابد.»

اشراقی در پاسخ به سوال دیگری در مورد دعواهای سیاسی در کشور، اظهار کرد: «هر دو طرف سیاسی کشور به خاطر دعواهای سیاسی پیش آمده باید خیلی مراقب و مواظب باشند تا خدای ناکرده دعوا را به جایی نرسانند که به بزرگترین میراث امام که همان جمهوری اسلامی است لطمه ای وارد شود و من به هر دو طرف می گویم که این انقلاب به سادگی به دست نیامده است و حاصل خون هزاران شهید است؛ حال چرا باید حد دعواهای سیاسی را تا جایی بالا ببرند که خدای ناکرده به اصل نظام و انقلاب آسیب وارد شود؟»

وی تاکید کرد: «البته مردم هوشیار و بیدار و انقلابی هم باید مواظب باشند و پایبند به خط اصیل انقلاب بمانند که بحمد الله اینگونه است و توده مردم خود پاسدار آرمانها و ارزشهای انقلاب اسلامی هستند.»

 پاسداری از اندیشه های امام فقط مختص به بیت ایشان نیست
اشراقی در ادامه در پاسخ به سوال دیگری در مورد نقش خانواده امام از ابتدا تا پیروزی نهضت اسلامی، گفت: «وقتی امام بزرگترین قیام قرن را سامان می دادند، نقش خانواده و همسر ایشان بسیار مهم بود و اگر نبود، ایشان دچار کاستی می شدند. همسر امام در سخت ترین وضعیت در کنار امام زندگی کردند و لحظه ای در همراهی با امام و کمک به هدف ایشان تردید نکردند؛ ایشان تمام مشکلات را به جان خریدند تا امام بتوانند در سایه آرامشی که خانم در خانواده درست کرده بودند به مبارزات خود ادامه دهند و می توان گفت «مرحومه خانم» پشتوانه اصلی امام به حساب می آمدند و تمام اعضای خانواده امام نیز بدون هیچ گونه تردید به هدف والای امام در خط ایشان و همراه ایشان بودند.»

وی یادآور شد: «در دوره سخت تبعید امام به نجف و از آنجا به فرانسه تمام اعضای خانواده ایشان برای رسیدن به هدف والای آن بزرگوار یعنی تشکیل جمهوری اسلامی از هیچ کوششی دریغ نکردند و تمام دشواری ها و سختی های حاصل از تبعید را به جان خریدند و همیشه همراه و پیرو آن بزرگوار بودند.»

نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی گفت: «امام در این راه ، عزیز ترین و محبوب ترین شخص نزدشان شهید آیت الله سید مصطفی خمینی را از دست می دهند و کلیه اعضای خانواده امام نیز برای رسیدن به هدف والای امام یا مانند مرحوم والد درتبعید بودند و یا همراه امام در مبارزات بودند و لحظه ای هم در راهی که انتخاب کرده بودند شک و تردیدی نداشتند و همیشه و در همه جا یار و همراه امام بوده اند، زیرا پرورش یافته مکتب خمینی کبیر بوده و از آن بزرگمرد جاودانه تاریخ درسها آموخته بودند.»

اشراقی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه «به عنوان عضوی از خانواده بنیانگذار جمهوری اسلامی، نقش خانواده امام را در پاسداری از میراث ایشان چگونه ارزیابی می کنید؟»، با بیان اینکه مهمترین وظیفه خانواده امام پاسداری از آرمانهای ایشان است که بحمد الله تا به امروز بر سر عهد خود با امامشان هم ایستاده اند، اظهار کرد: «باید از شخصیت فاضل و اندیشمند، آیت الله حاج سید حسن خمینی تشکر و قدردانی کنم، زیرا ایشان واقعا به عنوان پرچمدار بیت امام برای پاسداری از تفکر و اندیشه امام از هیچ کاری دریغ نکرده اند تا جایی که حتی همگان شاهد بی مهری به ایشان هم بودیم، اما ایشان و بقیه اعضای بیت امام برای پاسداری از تفکر و اندیشه امام لحظه ای تردید به خود راه نخواهند داد.»

وی تاکید کرد: «البته پاسداری از تفکر و اندیشه های امام فقط مختص به بیت ایشان نیست بلکه وظیفه همه علاقه مندان به ایشان است؛ لذا امروز همه افرادی که دوستدار امام و علاقه مند به تفکر امام هستند موظفند از یادگار ارزشمند و گرانبهای امام که همان نظام مقدس جمهوری اسلامی است پاسداری کنند و جلوی هجمه ها و تبلیغات سنگین دشمن برای ناکارآمد جلوه دادن نظام اسلامی در اداره امور کشور را با پایبندی به قانون اساسی بگیرند.»

نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی تصریح کرد: «بحمد الله بیت امام و به خصوص جناب سید حسن آقای خمینی با درایت و ذکاوتی که در ایشان سراغ دارم، بر این امر مهم پا فشاری دارند و هرگز لحظه ای از پاسداری از خط و آرمانهای والای آن عزیز سفر کرده دست بر نخواهند داشت.»

 هر جریان سیاسی که پیرو واقعی خط امام باشد، بیت امام با آن سازگاری دارد
وی در پاسخ به سوال دیگری در مورد ارتباط بیت امام با جریانات سیاسی کشور، با بیان اینکه موضع بیت امام روشن است و آن «خط امام» است و این بیت به هیچ حزب و گروهی هم وابسته نیست، اظهار کرد: «هرگروه و جریان سیاسی که پیرو واقعی این خط و پاسدار آن باشد، بیت امام با آن تفکر سازگاری دارد و از سوی دیگر این خط آنقدر روشن است که قابل مصادره نیست و مشخصات اصلی آن، «پاسداری از انقلاب و آرمانهای امام» و «احترام به جایگاه واقعی مردم» است.»

اشراقی گفت: «بر این اساس گروههای گوناگون سیاسی که پایبند به قانون اساسی و اندیشه امام و در چهارچوب خط امام حرکت می کنند، در این چهارچوب می گنجند و اصولا سیاست حذف یک جریان سیاسی که در چهار چوب نظام و انقلاب حرکت کنند در تفکر امام نیز وجود نداشت؛ اینکه یک جریان سیاسی پایبند به قانون اساسی را حذف کنیم، بر خلاف تفکر امام است و اینکه چه جریانی بر مسند مختلف کشور بنشیند باید توسط مردم مشخص شود؛ یعنی مردم اگر جریانی را نپسندیدند، با رای ندادن به آن جریان در انتخابات، این نظر را نشان می دهند.»

این مدرس حوزه علمیه تاکید کرد: «مردم باید خودشان نسبت به سرنوشت کشور خودشان هم احساس مسولیت کنند و هم تصمیم گیرنده باشند و اینکه می بینیم امام این قدر سفارش و تاکید بر حضور گسترده مردم بر سر صندوقهای رای دارند، به این دلیل است که کشور باید تحت خواست عمومی مردم اداره شود و خود مردم برای سرنوشت خود و کشورشان تصمیم بگیرند؛ این نظر صریح امام است که هیچ کس حق قیمومیت بر مردم را ندارد و مردم آزادانه به هر شخص و یا گروه و جریان سیاسی که موافق با نظام جمهوری اسلامی هست می توانند رای دهند و آنان را به عنوان نماینده خود برای اداره امور کشور معرفی کنند.»

اشراقی تصریح کرد: «البته جریان های سیاسی که نه به انقلاب اعتقاد دارند و نه پایبند به قانون اساسی هستند، در این چهار چوب قرار نمی گیرد زیرا امام به همه دوستداران انقلاب این هشدار را داده بودند و فرموده بودند که نگذارید این انقلاب به دست نا اهلان و نا محرمان بیفتد که با توجه به این فرمایش امام همه چیز روشن و مشخص است و گروه هایی که منحرف هستند از جریان خط امام خارج بوده و جزء نا اهلان و نا محرمان به حساب می آیند و قطعا همه باید از اینگونه جریانات ناهمگون با نظام، فاصله گرفته و دوری نمایند.»

وی گفت: «راه امام باید راه همه گروه های سیاسی معتقد به قانون اساسی باشد و رهنمود های امام مشعل فروزنده این راه است که لحظه ای هم دوستداران امام از پاسداری از آرمانهای امام نباید غافل شوند، زیرا راه سعادت و پیروزی و اعتلای ایران اسلامی فقط با پیمودن این مسیر حق میسر خواهد شد.»

نوه بنیانگذار جمهوری اسلامی با بیان اینکه اگر پایبند به قانون اساسی که چکیده افکار امام است، باشیم، می توان به بسیاری از اهداف رسید، یادآور شد: «قانون اساسی به طور واضح همه مسائل را روشن کرده است و پایبندی به قانون اساسی یعنی پایبندی به تفکرات امام؛ بحمد الله اکثر جریانات و گروه های سیاسی موجود در نظام پایبند به این اصول هستند و این اراده و خواست ملت است که مشخص می کند چه جریانی بر سر کار آید و اداره امور مملکتی را به دست بگیرد و چه جریانی هم فعلا باید منتظر برگزاری انتخابات آتی باشد.»

برچسب ها: نوه امام
ارسال نظرات