صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

بیشتر از ۲ دهه از انتشار نخستین فیلم «هری پاتر» (Harry Potter) می‌گذرد. در این مدت شخصیت‌های این دنیای جادویی نزدیکی زیادی به ما پیدا کردند.
تاریخ انتشار: ۲۱:۵۴ - ۲۷ مهر ۱۴۰۲

بیشتر از ۲ دهه از انتشار نخستین فیلم «هری پاتر» (Harry Potter) می‌گذرد. در این مدت شخصیت‌های این دنیای جادویی نزدیکی زیادی به ما پیدا کردند.

به گزارش روزیاتو، آن زمان شاید بار‌ها و بار‌ها این فیلم‌ها را به دنبال نکته‌ای تازه و مغفول مانده تماشا می‌کردیم. اما به لباس‌های شخصیت‌ها هم دقت کرده بودید؟ فیلمسازان و طراحان لباس آثارشان بسیاری از اوقات سعی می‌کنند نکات مهمی درباره‌ی شخصیت‌ها و داستان را از طریق لباس‌ها بگویند.

۱- شال گردن‌های هرماینی، رون و هری

طرحان لباس «هری پاتر» تصمیم گرفتند به کمک یک نکته‌ی جزئی به شخصیت هر یک از ۳ قهرمان اصلی این مجموعه فیلم اشاره کنند: شال گردن هایشان. اگر دقت کنید متوجه می‌شوید که هر کدام آن‌ها به شیوه‌ی متفاوتی شال گردن خود را می‌بستند. هرماینی شال گردن خود به مرتب‌ترین شکل ممکن و طبق قواعد می‌بست. هری یک سر شال گردن را روی یک شانه اش می‌انداخت؛ و رون اصلاً شال گردنش را نمی‌بست.

۲- هودی‌های ۳ دوست

در فیلم سوم «هری پاتر»، شخصیت‌های اصلی از کودک تبدیل به نوجوان شدند، امری که بایددر ظاهر آن‌ها نمود پیدا می‌کرد. به گفته‌ی طراح لباس «هری پاتر»، او می‌خواست به لباس‌های این جادوگران جوان ظاهری مدرن دهد تا نه شبیه جادوگرها، بلکه مثل طرفداران شان باشند، مخاطبان نوجوان «هری پاتر» که هم سن و سال شخصیت‌های اصلی بودند و آن‌ها را تماشا می‌کردند. به همین دلیل بود که از فیلم «هری و پاتر و زندانی آزکابان» (Harry Potter and the Prisoner of Azkaban) هرماینی، رون و هری شروع به پوشیدن شلوارجین معمولی و هودی کردند.

به علاوه، مخاطبان متوجه شدند که با بزرگ‌تر شدن رون و هرماینی، لباس هایشان شبیه به هم شد. برای مثال، هر دوی آن‌ها هودی‌های راه راه به تن می‌کردند. سازندگان «هری پاتر» شاید از این طریق می‌خواستند حس رمانتیکی را نشان دهند که به شکلی ظریف میان آن‌ها به وجود آمد. در عین حال، لباس‌های هری در این جمع ۳ نفره متمایز بود. این امر بی دلیل نبود، چون او گاهی از دوستان خود بسیار فاصله می‌گرفت.

۳- لباس‌های بافتنی مولی ویزلی

همانطور که می‌دانید ویزلی‌ها خانواده‌ی ثروتمندی نبودند، به همین دلیل مولی لباس‌های مُد روز و گران قیمت برای خود نمی‌خرید، بلکه برای خودش لباس می‌بافت. او برای کریسمس به عزیزانش پولیور‌های دستباف هدیه می‌داد. خودش هم یک پیراهن زنانه‌ی بافتنی به تن می‌کرد که با کاموا‌های رنگارنگ درست شده بود. این کاموا احتمالاً باقیمانده‌ی آن همه پولیور، جوراب و دیگر لباس‌هایی بود که مولی برای خانواده اش می‌بافت.

مولی برای تزئین لباس هایش صرفاً جزئیاتی بافتنی به لبه‌ی پایینی یا آستین هایشان می‌داد. هر چه نباشد او هم مانند هر زن دیگر دلش می‌خواست علیرغم مشکلات اقتصادی اش، احساس زیبایی کند.

۴- لباس‌های شاگردان مدارس دیگر

در فیلم «هری پاتر و جام آتش» (Harry Potter and the Goblet of Fire) می‌توان شاگردان مدرسه‌های دیگر که به مسابقه آمده بودند را دید: دختران مظلوم آکادمی جادوی بوبیتنز و پسران مغرور مؤسسه آموزش جادوی درمسترانگ. به گفته‌ی طراح لباس «هری پاتر»، او برای طراحی لباس این شخصیت‌ها از فرهنگ‌های مختلف الهام گرفت.

یونیفرم دختران به فرانسه اشاره دارد. اولی اینکه، رنگ آبی از گذشته نقش پررنگی در فرهنگ این کشور داشته است. دوم اینکه، آن‌ها کلاه به سر گذاشته بودند که آن هم در میان زنان فرانسوی رایج است. به علاوه بی دلیل نبود که ان‌ها لباس‌هایی خنک و نازک و شنل به تن داشتند که برای یک آب و هوای سرد مناسب نبود. این امر برای آن بود که به ظرافت و همیشگی نبودن آن‌ها تأکید شود. تعجبی ندارد که رون آن‌ها را موجودات بهشتی خواند.

دانش آموزان درمسترانگ کاملاً مجهز بودند: ردا‌های گرم قرمز رنگ، کلاه‌های خزدار و شنل. طراحان لباس «هری پاتر» برای طراحی لباس‌های آن‌ها از افسانه‌های محلی اسلوونیایی مربوط به دوران حکومت هابزبروگ الهام گرفتند. هدف از طراحی این یونیفرم سنگین وزن این بود که نشان داده شود آن‌ها از فرهنگ کاملاً متفاوتی هستند.

۵- تغییر لباس‌های دولورس آمبریج

نشان دادن قدرت دولورس آمبریج در ظاهرش از اهمیت زیادی برخوردار بود. ما می‌بینیم که او مانند بسیاری از دیگر افراد قدرتمند اندکی محافظه کار است. برای مثال، او همیشه یک مدل مو دارد و یک رنگ لباس می‌پوشد. آمبریج یفته‌ی رنگ صورتی است، اما رنگ صورتی لباسش با جلو رفتن داستان دستخوش تغییر می‌شود.

طراح لباس «هری پاتر» در اینباره گفته: «من با یک صورتی کمرنگ‌تر شروع کردن و بعد هر چه فیلم جلوتر رفت، این رنگ صورتی پررنگ‌تر و پررنگ‌تر و پررنگ شد، چون آمبریج آشفته‌تر و آشفته‌تر شد.» در عین حال، ظاهر دولورس متضاد با تصویر کلیشه‌ای از شخصیت‌های شرور است. طراحان لباس «هری پاتر» به عمد از این تضاد استفاده کردند تا شخصیت آمبریج همزمان جالب‌تر و شیطانی‌تر شود: ملایمت ظاهری، بی رحمی مطلق را پنهان می‌کند.

۶- کلاه گیس گیلدروی لاکهارت

در فیلم «هری پاتر و تالار اسرار» (Harry Potter & the Chamber of Secrets)، تماشاگران بادقت متوجه شدند که استاد درس دفاع مقابل هنر‌های سیاه، یک کلاه گیش روی میز خود داشت. بعداً متوجه شدیم که لاکهارت یک دروغگو بود و همه‌ی را فریب داده بود و هیچ کار برجسته‌ای انجام نداده بود. او درباره‌ی همه چیز دروغ می‌گفت و حتی فر‌های طلایی اش دروغ بودند.

۷- لباس‌های قرون وسطایی بلاتریکس لسترنج

طراح لباس «هری پاتر» در مصاحبه‌ای گفت که بلاتریکس یکی از شخصیت‌های مورد علاقه‌ی او بود و کار روی طراحی لباس هایش یک لذت تمام عیار بود. نام اصلی او «بلک» (Black / سیاه) بود، به همین دلیل همه‌ی لباس هایش سیاه رنگ بودند. علاوه بر این، باید به این نکته تأکید می‌شد که او از یک خانواده‌ی اشرافی قدیمی بود. این امر نیز در لباس‌های او نمود پیدا کرده بود، لباس‌هایی که عناصری از مُد دوران قرون وسطی را داشتند.

به آستین‌ها دقت کنید – در دوران قرون وسطی آستین‌ها را به لباس نمی‌دوختند، بلکه با بند به آن وصل می‌کردند، درست مانند لباس‌های لسترنج. یک نکته‌ی جزئی مهم دیگر لبه‌ی بریده شده‌ی دامن او است. آن زمان زنان لباس‌های دنباله دار به تن می‌کردند. طول این دنباله به موقعیت اجتماعی زنان بستگی داشت. در بدو ورود زنان به شهر، لباس آن‌ها بررسی می‌شد تا از اینکه طول دنباله‌ی لباس زن با موقعیت اجتماعی او متناسب است، اطمینان حاصل شود. اگر طول دنباله با موقعیت اجتماعی متناسب نبود، آن را می‌بریدند.

شاید بلاتریکس درمورد موقعیت اجتماعی خود را اندکی غلو کرده بود. به علاوه، لسترنج دائماً کرست به تن می‌کرد که جزئی جدایی ناپذیر از لباس زنان در دوران قرون وسطی بود.

۸- عدد ۷ روی یونیفرم کوئیدیچ هری

هواداران پر و پاقرص این فرانشایز شاید متوجه شده باشند که هری با شماره‌ی ۷ کوئیدیچ بازی می‌کرد. ۷ در دنیای جی. کی. رولینگ در واقع عددی نمادین است. به علاوه، لرد ولدمورت ۷ هورکراکس داشت و که آخرین آن هری بود که آن هم کاملاً نمادین است. با این حال، به گفته‌ی طراح لباس «هری پاتر» انتخاب این عدد برای یونیفرم کوئیدیچ هری اشاره‌ای به دیوید بکهام بود که قبلاً با این شماره فوتبال بازی می‌کرد.

۹- سوروس اسنیپ و شال گردن گریفندور

سوروس اسنیپ یکی از بحث برانگیزترین شخصیت‌های «هری پاتر» بود. بی دلیل نیست که در صحنه‌ی کشته شدن او یک شال گردن راه راه گریفندور آویزان به دیوار وجود داشت. شاید نمایانگر ذات واقعی سوروس اسنیپ بود و او به وقتش باید به گریفندور می‌پیوست نه اسلیترین.

در کتاب، دامبلدور در جایی این جمله را در رابطه با تقسیم دانش آموزان می‌گوید: «گاهی وقت‌ها فکر می‌کنم خیلی زود دسته بندی می‌کنیم.» شاید حق با دامبلدور باشد. شاید آن شال گردن آویزان می‌گوید که آدم‌ها می‌توانند تغییر کنند و به شخص بهتری تبدیل شوند.

۱۰- توپ یادآور نویل لانگ باتم

نویل را بسیاری در ابتدا یک احمق می‌دانستند. او گرچه از یک خانواده‌ی قدیمی از جادوگر‌ها است، اما در جادوگری خوب نیست و دائماً در موقعیت‌های ناخوشایندی گیر می‌افتد.

به همین دلیل، در یکی از سکانس‌های فیلم «هری پاتر و سنگ جادو» (Harry Potter and the Philosopher’s Stone) یک توپ یادآور گرفت که اگر صاحبش چیزی را فراموش کند به رنگ قرمز در می‌آمد. نویل به دوستانش اعتراف کرد که مشکل این بود که او چیزی که به ذهنش می‌آمد را نمی‌توانست به خاطر بسپارد. با این حال، اگر دقیق‌تر نگاه کنیم متوجه می‌شود که در همان سکانس هم نویل ردایش را فراموش کرده بود – همه‌ی دانش آموزان ردا به تن داشتند جز او.

با این حال، نویل هر چه بزرگ‌تر شد قدرتمندتر شد و در قسمت آخر «هری پاتر» هم تبدیل به یک قهرمان شجاع شد. یک نکته‌ی جزئی جالب است که در نبرد نهایی برای هاگوارتز به نظر می‌رسید نویل از لباس‌های پدرش در یک عکس قدیمی تقلید کرده بود. شاید این همان معنی‌ای است که مفهوم تداوم نسلی دارد.

در نهایت این نویل لاگ باتم بود که هورکراکس یکی مانده به آخر لرد ولدمورت، ماری به نام ناگینی را از میان برد.

ارسال نظرات