فرارو- یک نیروکار ماهر در عراق ماهانه ۲ هزار دلار حقوق میگیرد، با پول ملی ما نزدیک صد میلیون تومان میشود. این جمله را جهانبخش سنجابی شیرازی، دبیر کل اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق گفته است. سنجابی با اعلام بیشتر شدن مهاجرت نیروی کار ایرانی به عراق گفته است: «دو گروه از ایران به عراق مهاجرت میکنند. یک گروه نیرو کار ساده هستند که حجم عمده مهاجرت را تشکیل میدهد، گروه دوم نیز نیروی کار ماهر است. برای کارفرمای عراقی منطقی است که هزینههای اقامت یک نیروکار ماهر را بپردازد.» به گفته سنجابی کارگران ایرانی احساس میکنند با کار در عراق به سطح اقتصادی بهتری میرسند.
به گزارش فراو، اخیرا یکی از اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس، میزان خط فقر در تهران را ۳۰ میلیون تومان عنوان کرده است. با توجه به دادههای مرکز پژوهشهای مجلس، نزدیک به سی میلیون نفر زیر خط فقر به سر میبرند. بر اساس تازهترین گزارش بانک جهانی، ایران پنجمین کشور دنیا از نظر تورم قیمت مواد غذایی در جهان است. از سویی طبق گزارشهای رسیده اجاره یک آپارتمانِ کوچک ۶۰ متری در تهران، حدودا ماهی ۱۰ تا ۲۰ میلیون تومان است. در این شرایط در بهترین حالت حقوق و مزایای یک کارگر ۹ میلیون تومان است.
شرایط کارگران و افزایش مهاجرتها با سوالاتی همراه است، از جمله این که چرا نیروی کار ایرانی، عراق را برای مهاجرت انتخاب میکنند و تبعات مهاجرت کارگران از ایران چه خواهد بود؟ فرارو در راستای پاسخ دادن به این پرسشها با حسین راغفر، اقتصاددان و احسان سلطانی، کارشناس اقتصادی گفتگو کرده است:
وی افزود: «این مسئله در شرایطی تشدید میشود که مسئولین طرحهای انقلابی خود را مینویسند و دستمزد و امکانات حداقلی مورد نیاز نیروی کار را سرکوب میکنند، در نتیجه همین سرکوب دستمزد و مزایای نیروی کار، افراد تصمیم میگیرند به هر نحوی که شده مهاجرت کنند. رفت و آمد به عراق به دلیل مجاورت ایران و عراق بسیار ساده و کم هزینه است و روند اخذ ویزا و تردد نیز سادهتر از بسیاری از کشورها است. عراق یک بازار کار نسبتا فعال به جهت تقاضای نیروی کار و به ویژه نیروی کار فنی دارد. این نیروی کار چه در حوزههای تخصصی و چه در حوزه ساخت و ساز و عمرانی استفاده میشود.»
این اقتصاددان گفت: «طی حداقل سه دهه اخیر، حقوق و دستمزد کارگران مورد اجحاف قرار گرفته و یکی از مشخصههای اقتصاد ایران همین است که دستمزد نیروی کار را سرکوب کرده است. این موضوع قطعا یکی از دلایل جدی مهاجرت کارگران از ایران طی ۳۴ سال گذشته است. به اعتقاد من، این پدیده چندان جدید نیست، اما طی یک دهه اخیر با توجه به شرایط اقتصاد ایران تشدید و بیشتر دیده شده است. لازم است در این جا به برنامه هفتم توسعه اشاره کنم. تاکنون هرگز به این شدت نسبت به سرکوب دستمزد و حقوق نیروی کار، رسمیت بخشیده نشده بود که در برنامه هفتم این اتفاق افتاده است.»
راغفر افزود: «مسئله مهاجرت بدترین مشخصه اقتصاد کشور است که طی سالهای اخیر رخ داده است که اتفاقا هماکنون نیز تبعات تشدید مهاجرت نیروی کار (کارگر یا متخصص حرفه ای) را شاهدیم. وضعیت اقتصاد ایران پس از انقلاب، هرگز به این بدی نبوده که امروز میبینیم. گفته میشود که آینده دنیا «جنگ بر سر نیروهای متخصص» است. به این معنا که هر کشوری که امکان جذب نیروهای متخصص و ماهر را فراهم کند، میتواند در بازار رقابت جهانی از دیگران سبقت بگیرد. هم اکنون یکی از اصلیترین زمینههای درگیری ایالات متحده و چین، همین نیروی کار است. ایالات متحده در اکتبر (مهرماه) سال گذشته، تحریمهایی جدی، علیه مهاجرت سرمایههای انسانی و دانش فنی از آمریکا به چین وضع کرد. این موضوع اهمیت سرمایه انسانی را نشان میدهد. این در حالی است که متاسفانه در کشور ما فعلا دغدغه مسئولان، بیشتر چیزهای دیگر است تا مسئله حفظ توسعه و سرمایههای انسانی.»
وی افزود: «مسئله این است که این سقوط ارزش نیروی کار در ایران واقعا قرار است به چه نتیجهای برسد. در حال حاضر حقوق کارگر ما با کشورهای بسیار عقب مانده از جمله کشورهای آفریقایی برابری میکند. طبیعتا وقتی یک کارگر میتواند در عراق حداقل ماهی ۶۰۰ دلار درآمد داشته باشد، چرا این فرصت را از دست بدهد؟ عراق تنها کشوری نیست که کارگر ماهر ایرانی را جذب میکند. عربستان و ترکیه نیز از دیگر کشورهایی هستند که کارگران متخصص ایرانی را جذب میکنند. کارگری که بتواند خود را به اروپا برساند میتواند تا ۲ هزار دلار دستمزد بگیرد، بنابراین طبیعتا وقتی دستمزدی گرفته میشود که برای هزینههای جاری زندگی کفایت نمیکند، مهاجرت امری بدیهی خواهد بود.»
این کارشناس اقتصادی گفت: «با درآمد پایه ۷ الی ۸ میلیون تومانی نه تنها نمیشود در کلانشهر تهران زندگی کرد، بلکه حتی زندگی در شهرستانها نیز دشوار خواهد بود. در حال حاضر اجاره ماهانه آپارتمانهای کوچک هم به ۱۰ میلیون تومان رسیده است. اتفاق بد دیگری که افتاده این است که نیروی کار تحصیلکرده نیز به موازی با کارگران، در حال مهاجرت هستند؛ بنابراین به زودی نه تنها با بحران فقدان کارگر، بلکه با فقدان پزشک و مهندس و متخصصان رو به رو میشویم. دقیقا به همان دلیل که اهالی افغانستان به کشور ما پناه میآورند، ایرانیها هم به دامان کشورهای منطقه پناه میبرند. این یک حقیقت تلخ، اما ساده است.»