صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۴۴۰۰۹
اعدام با توپ بویژه در مورد راهزنان به کار برده می‌شد. بنابر تاکید ناصرالدین شاه راهزنانی که امنیت جاده‌ها را مختل می‌کردند باید به این شیوه اعدام می‌شدند که درس عبرتی برای دیگران باشد که هیچگاه هم درس عبرت نمی‌شد و راهزنی و دزدی تا زمان رونق اقتصادی هر روز بیشتر می‌شد.
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۱ - ۰۳ تير ۱۴۰۲

تاریخ معاصر نوشت: یکی از مجازات‌های مرسوم در ایران تا پیش از انقلاب مشروطه، بستن محکومان به توپ جنگی و شلیک آن بوده است. این نوع مجازات پس از انقلاب مشروطه به مرور منسوخ شد. در تصویر این تاریخی، عکسی از به توپ بستن یک محکوم را ببینید.

تصویر ثبت شده از مجرمی که به مرگ محکوم شده است. مجرم به توپ بسته شده و لحظاتی بعد توپ شلیک شده است. مجازات اعدام به روش‌های مختلفی در دوران قاجاریه وجود داشت. از جمله سر بریده، دار زدن با طناب و بستن مجرم به توپ.

به توپ بستن مجرمان نخستین بار در دوران انکیزاسیون و در پرتغال دیده شد. امپراطوری گورکانی که با پرتغالی‌ها روابط تجاری و دیپلماتیک گسترده داشت این شیوه را در مجازات مجرمان به کار بست و ایرانیان نیز به تبع آن‌ها به توپ بستن مجرمان را در سرتاسر ایران باب کردند.

اعدام با توپ بویژه در مورد راهزنان به کار برده می‌شد. بنابر تاکید ناصرالدین شاه راهزنانی که امنیت جاده‌ها را مختل می‌کردند باید به این شیوه اعدام می‌شدند که درس عبرتی برای دیگران باشد که هیچگاه هم درس عبرت نمی‌شد و راهزنی و دزدی تا زمان رونق اقتصادی هر روز بیشتر می‌شد.

اعدام با توپ روش مناسبی برای نشان دادن سبعیت و اقتدار حاکمان بود؛ به همین دلیل در سرتاسر ایران به صورت گسترده استفاده می‌شد. چارلز جیمز ویل، پزشک بریتانیایی ناصرالدین شاه درباره به توپ بستن یک محکوم به دستور ظل السلطان در شیراز چنین می‌نویسد: (محکوم]را به دهانهٔ لولهٔ یکی از توپ‌های دهن‌پر باروتی بستند. ابتدا شلاق مفصلی به پشتش زدند. پس از آن مردک توپچی سبیل کلفت با قدم‌های سنگین خود به سمت توپ رفت، دستی به سبیل‌های آویخته‌اش کشید، سپس توپ را آتش کرد، ولی متأسفانه توپ عمل نکرد. پس از تحقیق بیشتر معلوم شد هنوز آنطور که باید آن را پر از کهنه و باروت نکرده و نکوبیده‌اند. در نتیجه این کار مدتی طول کشید. طی این مدت محکوم بیچاره با چشمان نگران از حدقه خارج‌شده‌اش همچنان ناظر بر کار آنان بود. من با استفاده ازین فرصت خود را به ظل‌السلطان رساندم تا درخواست عفو محکوم بیچاره را از او بکنم. ظل‌السلطان که از قرار معلوم پی به مقصودم برده بود با زرنگی بدون اینکه به من مجال حرف زدن بدهد به منظور وقت‌گذرانی شروع به صحبت کردن از موارد دیگر نمود که ناگهان صدای انفجار شدیدی به گوشمان رسید که این دلیل بر قطعه‌قطعه شدن پیکر محکوم به‌توپ بسته بود.)

محکومین البته با رشوه دادن می‌توانستند نوع مجازات خود را تغییر دهند و حتی در مواردی مورد عفو همایونی قرار گیرند. اما غالب مردم توان پرداخت رشوه را نداشتند و اعدام می‌شدند. در حالی که به ندرت فرد متمولی را اعدام می‌کردند. به توپ بستن مجرمان به دلیل غیر انسانی بودنش توسط مشروطه خواهان نفی شد و پس از انقلاب مشروطه به مرور برچیده شد.

ارسال نظرات