فرارو- پس از احیای روابط ایران و عربستان با میانجیگری چین، در معادلات مهم منطقهای شاهد تحولات تازهای هستیم. کاهش قابل توجه درگیریها در یمن، بهبود روابط سوریه با جهان عرب و بازگشت آن به اتحادیه عرب، و در عین حال ابراز علاقه کشورهایی نظیر مصر و اردن جهت احیا روابط با کشور ما، تنها چند نمونه از گشایشهایی هستند که شاهد آنها بودهایم.
به گزارش فرارو، به تازگی "فیصل بن فرحان" وزیر خارجه عربستان در تحولی قالب توجه به تهران سفر کرده و رایزنیهای گستردهای را با مقامهای ایران انجام داده است. ناظران و تحلیلگران درباره این سفر، ۲ تحول مهم را مورد اشاره قرار میدهند که میتوانند به سنگ محکِ تداوم روابط ایران و عربستان تبدیل شود.
اولا، شاهد آن بودیم که پس از سفر وزیر خارجه عربستان به ایران، برای نخستین بار در هفت سال گذشته (از سال ۲۰۱۶ تاکنون)، اولین پرواز تجاری میان یمن و عربستان برقرار شد و ۲۷۷ حاجی یمنی عازم عربستان شدند. تحولی که وقوع آن با توجه به محدودیتهای گستردهای که ائتلاف سعودی علیه این کشور اعمال کرده بود، بی سابقه به شمار میرود. برخی تحلیلگران بر این باورند که یکی از محورهای اصلی آغاز ۵ دور مذاکرات تنشزدایی ایران و عربستان با میانجیگری عراق و قبل از اینکه توافق نهایی میان دو طرف به امضا برسد، با محوریت مساله یمن بوده است.
اینکه پس از سفر اخیر وزیر خارجه عربستان به ایران شاهد برقراری اولین پرواز تجاری میان دو کشور بودهایم، گواهی روشن بر یک حرکت رو به جلو و به پیش رفتن رایزنیهای پشت پرده تهران-ریاض در این رابطه است. با نشانههایی نظیر آنچه اخیرا مشاهده کردیم و البته نیازِ عربستان به ثبات در مرزهای جنوبی خود، انتظار میرود که این روندهمچنان ادامه دار باشد.
نباید فراموش کرد که ناآرامیها از مبدا یمن و حملات حوثیهای یمنی به زیرساختهای مهم عربستان نظیر فرودگاهها و سایتهای نفتی، یک مانع مهم و جدی جهت محقق شدن چشم انداز ۲۰۳۰ عربستان به شمار میرود. چشماندازی که در واقع ابتکار محوری و حیثیتی محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان است.. جدای از این ها، سعودیها اساسا به این نتیجه رسیده اند که در یمن، راهکار نظامی برای آنها وجود ندارد.
در جبهه مقابل، ایران نیز استقرار و تحکیم قدرت حوثیها در یمن به عنوان طیف متحد را پیروزی بزرگی برای خود میبیند و تمامی این مسائل مطمئنا محرکهای قابل توجهی را جهت رایزنیهای پشت پرده ایران و عربستان با محوریت مساله یمن ایجاد کرده اند. درست به همین دلیل است که سفر وزیر خارجه عربستان به ایران و متعاقبا برقراری نخستین پرواز تجاری از مبدا یمن به سمت عربستان، روند مثبتی است که به احتمالا ادامه دار هم خواهد بود.
دوم اینکه، جدای از یمن، مساله لبنان نیز از جمله پروندههای منطقهای است که آزمون بزرگی برای تداوم روند تنشزدایی از روابط ایران و عربستان و انعکاس تبعات منطقهای آن است. لبنان در هشت ماه گذشته و با پایان یافتن دوره ریاست جمهوری میشل عون، هنوز نتوانسته توافق احزاب و گروههای مختلف سیاسی را جهت انتخاب یک رئیس جمهور جلب کند.
این مساله زمانی ابعاد جدیتر خود را نشان میدهد که بدانیم کشورهایی نظیر ایران، عربستان سعودی و البته فرانسه، از بازیگران سنتی و پشت پرده تحولات سیاسی در این کشور هستند و اساسا حصول توافقات سیاسی در این کشور، بدون ایجاد سازوکارهایی که توافقات این سه طرف و به ویژه ایران و عربستان را به همراه داشته باشد، محقق نمیشود. در این راستا، گروههای حزب الله و جنبش امل به عنوان گروههای شیعی سیاسی متحد ایران در لبنان، از ریاست جمهوری "سلیمان فرنجیه" رهبر گروه المزده حمایت میکنند.
این در حالی است که برخی احزاب مسیحی و سنی نزدیک به عربستان سعودی، خواهان ریاست جمهوری "جهاد ازعور" وزیر دارای سابق این کشور هستند. دراین میان، فرانسه از ریاست جمهوری سلیمان فرنجیه حمایت میکند، اما خواهان نخست وزیری نواف سلام نماینده سابق لبنان در سازمان ملل متحد به عنوان نخست وزیر لبنان است. فرمولی که مورد قبول گروهها و فرقههای مختلف سیاسی در لبنان قرار نگرفته و عملا صحنه سیاسی لبنان را به صحنهای پیچیده و چندوجهی تبدیل کرده است.
برخی ناظران و تحلیلگران بر این باورند که بخش زیادی از تلاشهای دیپلماتیک فیصل بن فرحان در تهران و رایزنیهای او با مقامهای کشور ما، معوطف به مساله لبنان و توافق در این حوزه بوده است. البته دیدار اخیر رئیس جمهور فرانسه با محمد بن سلمان نیز این گمانه زنی را تقویت کرده که احتمالا وزیر خارجه عربستان در سفر به تهران حامل برخی پیشنهادها از سوی طرف فرانسوی (که البته مورد قبول سعودیهاست) بوده است.
از این رو، ناظران و تحلیلگران با توجه به روند مثبت و ادامه دارِ تنش زدایی میان ایران و عربستان، ایده زیادی دارند که این مساله نمودهای عینی را از خود در لبنان نیز نشان دهد. با این حال، لبنان را باید یکی از سختترین آزمونها برای روند تنش زدای از روابط تهران-ریاض به شمار آورد.
این کارشناس مسائل عربستان گفت: «چشم اندازهایی که در آن ها اصلِ رقابت عربستان با ایران از بین نمیرود بلکه جِنس و نوع آن تغییر می کند. از این رو، عربستان به نوعی سعی دارد تا با پیشرفتهای فناورانه و اقتصادی خود، فاصلهاش را از دیگر کشورهای منطقه به ویژه ایران تا جای ممکن بالا ببرد و در این فضا، ایران را پشت سر بگذارد. مساله ای که می تواند جدا از بهبود وضعیت منطقه ای ریاض، موقعیت رقبای آن را هم تا حد زیادی تضعیف کند».
وی افزود: «این موضوع با توجه به تداوم تنش ها میان ایران و غرب و البته ادامه یافتن فشارهای غرب علیه ایران مخصوصا در بعد اقتصادی، معنا و مفهوم عینیتری را به خود می گیرد. اگر از این منظر به کلیت مساله بنگریم، تا حد زیادی پاسخ به سوال شما نیز روشن می شود. عربستانی ها اکنون به انعطاف در پروندههای مهم منطقه ای نظیر یمن و لبنان نیاز دارند و اساسا به همین دلیل هم بوده که روند تنش زدایی با ایران را آغاز کردهاند و احیای روابط دیپلماتیک با تهران را در دستورکار قرار داده اند».
سید صباح زنگنه در پایان گفت: «در واقع، قبل از احیای روابط با ایران، جریان سیاستگذار در سیاست خارجی عربستان یک چشم انداز و افق برای خود ترسیم کرده که در آن، وزنِ حل و فصل معادلات منطقه ای در موضوعاتی نظری یمن و لبنان با ایران، سنگین تر است. از این رو، به نظر من به ویژه پس از سفر وزیر خارجه عربستان به ایران، بایستی انتظار گشایش های بیشتر و بیشتر را در سطح منطقه و در مورد پرونده های یمن و لبنان داشت. موضوعی که نظام حکمرانی در عربستان قبل از حصول توافق با ایران، قطعا به آن فکر کرده و مهره های خود را متناسب با شرایط و هدفگذاری های جدید، چیده است.»