فرارو- رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، اخیرا درباره برنامه هستهای ایران به پیشرفتهایی اشاره کرده است. این اظهارنظر در شرایطی منتشر میشود که رسانههای داخلی به نقل از منابع آگاه، مدعی شده اند ایران و آژانس اختلافات پیشین خود را درباره سایت مریوان در آباده و ادعای کشف ذرات اورانیوم با غنای ۸۳.۷ درصد حل کرده اند.
به گزارش فرارو، پس از آغاز روابط ایران با عربستان، تبادل زندانیان ایران و بلژیک وسفر سلطان هیثم بن طارق، پادشاه عمان به تهران اکنون برخی تحلیلگران سیاسی معتقدند بارقههای امید برای احیای برجام پررنگتر شده است. با توجه به فرصت زمانی محدود برای احیای برجام و فرصتهای متعددی که پیشتر از دست رفته است، اکنون توجه ناظران سیاسی معطوف به واپسین تلاشهای دیپلماتیک برای خروج برجام از انجماد معطوف شده است.
فرارو برای بررسی میزان اثربخشی تحولات اخیر که مانند دومینو یکی پس از دیگری در عرصه دیپلماسی ایران ظاهر میشوند، میافتند و دومینوی بعدی را به سمت ترسیم یک نقشه کلیتر هدایت میکنند، با سید جلال ساداتیان، سفیر پیشین ایران در انگلستان و حشمت الله فلاحت پیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس دهم گفتگو داشته است:
توافق موقت تنها راه نجات از موقعیت فعلی است
وی افزود: «فرجه زمانی دورتر، اوایل پاییز سال جاری رخ خواهد داد که از آن به عنوان فرجه اکتبر یاد میشود. در آن تاریخ عملا کل تحریمهای تسلیحاتی ایران برداشته میشود. یعنی ایران عملا میتواند به خرید، فروش و تولید تسلیحات بپردازد و هیچ نوع تحریمی را نیز تحمل نکند. برخی از جریانهای افراطی اروپا که مخالف ایران هستند، سعی میکنند این بخش از اختلاف را به جنگ اوکراین ربط بدهند و حتی تهدید فعال شدن مکانیسم ماشه علیه ایران را مطرح میکنند. این طیف، به دنبال ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت هستند.»
رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس دهم در خصوص کارشکنیهای اسرائیل در مسیر برجام گفت: «چالشهای زمانی زیادی پیش روی طرفین است و در نتیجه دیپلماتهای فعال در این حوزه سعی دارند دیپلماسی را حفظ کنند و با امد و شدهای دیپلماتیک برجام را احیاء کنند. یک عامل پررنگ در این مسئله، تهدیدهایی است که اسرائیل در قالب حمله نظامی علیه ایران مطرح میکند. حتی رابرت مالی هم در سخنان دیروز خود، اشارهای به این موضوع داشت و گزینه نظامی را به شکلی کم سابقه مطرح کرد. این سخنان مالی پیش از این که چراغ سبز به اسرائیل باشد، هشداری برای ایران بود. اسرائیل همواره تلاش کرده این تهدید را مطرح کند که اگر برنامه هستهای ایران از کنترل خارج شود، حمله نظامی فعال میشود.»
وی درباره علل عدم احیای برجام سال ۲۰۱۵ گفت: «برجام سال ۲۰۱۵ قابل احیاء نیست یا برای احیاء شرایط بسیار سختی پیش رو دارد. آن چه که باعث شکست برجام شده، نقض تعهدات توسط طرف آمریکایی است؛ بنابراین برجام کامل، تنها در شرایطی احیاء میشود که کنگره آمریکا به گونهای برجام را تصویب کند که حتی اگر ترامپ رئیس جمهور بعدی ایالات متحده شد، قابلیت خروج از برجام را نداشته باشد. ایران بدون در نظر گرفتن چنین بندی، نمیتواند برجام را امضا کند. اما بعید میدانم کنگره، در سال انتخابات، تن به چنین امتیازی بدهد.»
این تحلیلگر سیاسی در خصوص روشهای دیپلماتیک فعلی گفت: «دو ساز و کار جدید شکل گرفته است: اول، کاهش تنش میان ایران و آمریکا بدون بحث از برجام. مصداق این موضوع را در بحث آزادی زندانیان و آزاد شدن بخشی از منابع مسدود شده ایرانیان مشاهده کردیم. این نوع ساز و کار به عنوان «روش تنش زدا» شناخته میشود. ساز و کار دیگر، راهکار توافق موقت است و در شرایط فعلی، تنها راه عملی کاهش تنش بین ایران و آمریکا یک توافق موقت است. اما چه نوع توافقی؟ این، دقیقا همان جایی است که اختلاف نظرها شکل میگیرد. آمریکاییها و دولت بایدن هنوز حاضر نشده اند به حدی برای این توافق موقت هزینه کنند که منجر به یک ضعف انتخاباتی برای آنان شود. دموکراتها مدعی بودند در قالب امضای برجام عملا هر نوع تهدید هستهای ایران را کنار میزنند. با توافق موقت، برنامه هستهای ایران در سطح کنونی تثبیت میشود. یعنی با همین تولید ۶۰ درصد پیش میرود و در ازای این تثبیت، بخشی از دغدغههای تحریمی ایران رفع میشود. بایدن فقط به دنبال این است که در عین حال که به ایران امتیاز نمیدهد، تهدید هستهای ایران را رفع کند.»
وی افزود: «اسرائیلیها و فراکسیون جمهوری خواهان، معتقدند نگه داشتن ایران با غنی سازی ۶۰ درصدی در یک توافق موقت یعنی تثبیت قدرت ایران در «درگاه بمب هسته ای». آنان این موضوع را ضعفی جدی میدانند. به همین دلیل نیز مخالف توافقند و سعی دارند ایران در ازای برخی امتیازات محدود، وارد توافق شود. اما چنین توافقی برای ایران یک توافق خوب نخواهد بود.»
فلاحت پیشه درباره توافق موقت و چگونگی اثربخشی آن گفت: «به طور کلی تنها توافقی که با شرایط فعلی، برای ایران قابل انجام است، یک توافق موقت است. البته درباره توافق موقت هم باید دقت کنیم که کم و کیف چنین توافقی چگونه خواهد بود. مهمترین ابزار ایران همین فناوری هستهای است و در نتیجه ایران نمیتواند زیر بار توافقی برود که ساختار کلی تحریم را حفظ کند، ایران تحت فشار بماند و حتی در دولت جدید آمریکا به علامت سوال جدید تبدیل شود و در مقابل، ایران مجبور باشد فناوری هستهای خود را منجمد کند. بخشی از مشکلات داخلی ایران به مدیریت داخلی ایران بر میگردد. به عنوان مثال هم اکنون برخی مدعی اند دولت ما به ازای منابع مسدود شده کره و عراق را در داخل هزینه کرده. یعنی پولی که هنوز وارد نشده، ازقبل خرج شده. در چنین شرایطی ما نمیتوانیم انتظار اثرگذاری قابل توجهی را داشته باشیم.»
وی افزود: «ما دو مرحله اساسی داریم. یکی به جلسه هفته آینده شورای حکام و آژانس مرتبط است. اگر گزارش گروسی به گونهای باشد که پرونده به شرایط اضطرار نیفتد به معنای فراهم شدن مقدمات توافق موقت خواهد بود. اما اگر گزارش به گونهای سیاسی تنظیم شود، معتقدم کل دیپلماسی تحت الشعاع خواهد بود. متاسفانه بخشی از گزارش گروسی مرتبط با اعلام رضایت یا عدم رضایت آمریکاییها از دیپلماسی با ایران است. یعنی اگر آمریکاییهایی که دیپلماسی پنهان و واسطهای با ایران دارند، از نتایج این دیپلماسی به گونهای اعلام رضایت نکنند، گزارش گروسی به شدت تحت تاثیر خواهد بود و با سنگلاخ در توافقات برجام رو به رو خواهیم شد.»
برجام موقتی قابل دفاع نیست
وی افزود: «سال گذشته و پس از ملاقات سید ابراهیم رئیسی با شی جین پینگ درحاشیه اجلاس سران شانگهای، رئیس جمهور ایران به چین سفر کرد. در جریان این سفر، چین، پیامی مشخص به ایران داد که باید راهی برای حل مشکلات ایران پیدا شود. ظاهرا چین در راستای تمایل به همکاری با کشورهای عرب منطقه به دنبال تنش زدایی منظقهای بین ایران و کشورهای عرب بود. نتیجه این موارد منتهی یه این شد که آقای شمخانی پیگیر این ماجرا باشد و نتایج مذاکرات عراق با جدیت بیشتری دنبال شده و به بازدهی برسد. سفارتخانههای ایران و عربستان نیز مجددا راه اندازی شد و توافقاتی نیز در بخش حج شکل گرفت.»
این تحلیلگر سیاسی در خضوص سفر پادشاه عمان به ایران و زوایای مهم این سفر گفت: «این تحولات باعث شد، امید در سایر زمینهها نیز ایجاد شود. عمان که همیشه به عنوان میانجی بین ایران و غرب شناخته میشد، وارد عمل شد و تلاشهای پیشین در جهت تبادل زندانیان با جدیت بیشتری دنبال شد. همچنین پس از سفر سلطان عمان به ایران، گمانه زنیهایی مطرح شد. از جمله این گمانی زنیها مسئله روابط ایران و مصر بود. مجموعه این تحولات، امیدی را ایجاد کرده است که توافقات جدیدی اتفاق خواهد افتاد. به همین دلیل هم سخنان اخیر رابرت مالی، نماینده ایالات متحده در امور ایران، مورد توجه است که اشاره کرده ترجیح ایالات متحده گزینه دیپلماتیک است.»
وی افزود: «به نظر میرسد روزنههای امید در حال باز شدن هستند، البته به شرط این که روزنههای امید تخریب نشوند. این تخریب معمولا از سوی اسرائیل انجام میشود، البته دولت فعلی ایالات متحده چندان همراهی با مواضع اسرائیل نشان نمیدهد. بخشی از تخریبها نیز داخلی و از سوی تندروهایی است که چندان اعتقادی به توافق ندارند و متصورند این توافق نباید صورت بگیرد. فراموش نکنیم که این تخریبها در راه است و دولت باید مراقب باشد در قالب دلسوزی برای مردم، مدافع تخریبگران نشود.»
ساداتیان در خصوص برجام موقت و تاثیرگذاری آن بر شرایط فعلی کشور گفت: «برجام موقتی نمیتواند چندان قابل دفاع باشد. به نظر میرسد سفر پادشاه عمان به تهران در راستای توافقی است که آمریکا و اروپا روی آن اتفاق نظر دارند و پیشنهاداتی را نیز شامل میشود که هنوز رسانهای نشده و مبهم است. اما اگر روند موجود را ارزیابی کنیم متوجه میشویم که ایران در مسیر مثبت قرار گرفته است. ایران در بحث غنی سازی اورانیوم و سایت آباده با آژانس سازش کرده است. توافق با عربستان و حل و فصل مشکلات با مصر میتواند ایران را به سمت توافقات امنیتی ببرد. در نتیجه اگرچه وزیر امور خارجه ایران چند بار اعلام کرده است که به کمتر از توافق ۲۰۱۵ رضایت نمیدهیم، اما باید به فکر یک جایگزین جدید در همان حد و اندازه برای برجام پیشین باشیم.»
وی درباره آینده برجام و شرایط پسابرجامی گفت: «برای پیش بینی این که چه اتفاقی خواهد افتاد باید به این موضوع توجه کنیم که پیشنهاداتی که به ایران داده میشود تا چه حد قابل پذیرش است و آیا دو طرف به یک توافق همه جانبه میرسند یا خیر. هر چند روند فعلی، آینده امیدوار کنندهای را نشان میدهد. اگر برجام احیا شود شاهد تعاملات با کشورهای مختلف و افزایش درامدزایی در سایه رفع تحریمهای هستهای خواهیم بود. همه این موارد منتهی به بهبود شرایط اقتصادی میشود، ولی اگر به سمت برجام موقت برویم شاهد تاثیر چندانی نخواهیم بود.»
کمترین بهره را از انرژی هستهای بردیم، اما از حیث هزینهای که برای اقتصاد داشت، بیشترین هزینه و خسارت را در میان کشورهای دارای برق هستهای دادیم.
بیشتر از ۱۰۰۰ میلیارد دلار خسارت اقتصادی به زندگی ۸۵ میلیون ایرانی وارد شد.