صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

رهبری کسب و کار با الگو باعث ایجاد اعتماد می‌شود؛ اعتماد در مرکز همه روابط خوب در داخل و خارج محیط کار است. مدیرانی که به طور مداوم اعتماد را از طریق راه‌های کوچک و بزرگ تقویت می‌کنند، به احتمال زیاد بازخورد بهتری از کارمندان خواهند دید.
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۰ - ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۲

اعتماد برای یک محیط کاری پررونق و مولد ضروری است. کارمندان زمانی بهتر عمل می‌کنند که به شرکت و مدیری که از آن‌ها حمایت می‌کنند، ایمان داشته باشند. ایجاد اطمینان در درون سازمان‌ها اغلب از اقدامات کوچکی ناشی می‌شود که در طول زمان ایجاد می‌شوند.

به گزارش دنیای اقتصاد، این افزایش اعتماد منجر به همکاری بیشتر کارکنان، قدرت تصمیم‌گیری و افزایش وفاداری به شرکت می‌شود. نتایج حاصل از اعتمادسازی را به ندرت می‌توان نادیده گرفت، به خصوص در زمان قیاس شرکت‌هایی که در زمینه اعتمادسازی خوب یا بد عمل می‌کنند. اعتماد را باید در بیشتر روابط به دست آورد و در دنیای تجارت نیز تفاوت چندانی ندارد. در اینجا نکاتی برای اعتمادسازی وجود دارد که مدیران و تیم‌ها می‌توانند آن‌ها را در جریان کاری روزمره خود پیاده‌سازی کنند.

به چهار عنصر وفادار بمانید: «شایستگی»، «تعهد»، «ثبات» و «مراقبت» چهار عنصر مرتبط با اعتمادسازی هستند.

شایستگی؛ کارمندان انتظار دارند برای کسی کار کنند که می‌داند چه کاری انجام می‌دهد. عدم اعتماد به کارفرما می‌تواند باعث شود کارکنان اعتماد خود را به کل شرکت از دست بدهند. حتی ممکن است شرح ماموریت سازمان را نامشخص کند که منجر به نتایج ضعیف و بهره وری پایین‌تر شود.

تعهد؛ کارمندان به احتمال زیاد انگیزه بیشتری خواهند داشت اگر ببینند مدیر آن‌ها خود را وقف هدف کرده است. همچنین احتمال بیشتری دارد که برای مدت زمان طولانی با شرکت همکاری کنند.

ثبات؛ کارمندان روی مدیری حساب باز می‌کنند که بدون توجه به شرایط حضور دارد و مدیریت می‌کند. ثبات به افراد کمک می‌کند که بدانند چه چیزی در انتظارشان است و این موضوع احتمال بروز موانع پیش بینی نشده را از بین می‌برد. این قابل اعتماد بودن به کارمندان اجازه می‌دهد تا برنامه ریزی بهتری داشته باشند.

مراقبت؛ افراد باید احساس کنند که در محل کار اهمیت دارند. آن‌ها مدیرانی می‌خواهند که به سازمان و افراد آن اهمیت می‌دهند. این موضوع یکی از دلایل مهمی است که بسته‌های مزایا را پراهمیت می‌کند. آن‌ها ارتباط برقرار می‌کنند که یک شرکت از کارکنان خود مراقبت می‌کند. اگر شما جزو مدیرانی هستید که هر یک از این دستورالعمل‌ها را زیر پا می‌گذارند، با کارکنان خود صادق باشید. اعتراف به اشتباهات خود راه دیگری برای پرورش و ایجاد اعتماد است.

همیشه شفاف و روراست باشید: دستورالعمل‌ها و بازخورد‌های غیرشفاف از مدیران می‌تواند به طور چشمگیری اعتماد را در طول زمان از بین ببرد. کارمندان شما مدیرانی می‌خواهند که مهارت‌های ارتباطی مناسب را تمرین کنند. اگر یک کارمند دستورالعمل‌های دقیقی برای دنبال کردن نداشته باشد، به راحتی دچار استرس می‌شود. این وظیفه شما به عنوان یک رهبر سازمانی است که انتظارات و دستورالعمل‌های مشخصی را برای تیم خود تعیین کنید. قبل از اینکه تیم شما شروع به کار کند، جزئیات دستورالعمل‌هایی را که برای بررسی یک کار باید رعایت شود را به آن‌ها شرح دهید. این به کیفیت بالاتر کار کمک می‌کند.

با گفتگو‌های چالشی روبه رو شوید: نیمی از مدیران از داشتن مکالمات دشوار به عنوان بزرگ‌ترین چالش خود به عنوان یک مدیر یاد می‌کنند. نیاز به پیمایش موضوعات دشوار یک واقعیت است چه ازسوی کارفرمایان مورد توجه قرار گیرد یا خیر. به عنوان یک مدیر، نباید از این مکالمات مهم صرفاً به این دلیل که ممکن است ناراحت کننده یا دشوار باشند، دوری کنید. کارمندان برای مدیری احترام قائلند که از قبول بحث‌های چالش برانگیز هراس ندارد به خصوص در دنیای امروز. این نوع مدیریت نمونه‌ای است که دیگران تمایل دارند از آن تبعیت کنند. اجتناب از این مکالمات ناخودآگاه کارمندان را به بی احترامی و از دست دادن اعتماد به مدیر شرکت سوق می‌دهد.

به سلامت روان کارمندان علاقه‌مند باشید: مدیران باید به سلامت روان کارکنان خود علاقه واقعی داشته باشند. نشان دادن اهمیت به این موضوع با ایجاد تعادل سالم بین کار و زندگی برای همه کارمندان آغاز می‌شود. این الگوی رفتاری مدیران می‌تواند سرمشق خوبی برای کارکنان باشد و امیدوار باشد که بقیه اعضای تیم نیز از آن پیروی کنند.

کارفرمایان باید به گسترش آگاهی در مورد اهمیت سلامت روان کمک کنند. آگاهی شامل سازماندهی گروه‌های پشتیبانی برای کارکنان و ایجاد یک محیط کار سالم و همچنین به معنای برخورد محترمانه با تک‌تک کارکنان است. شرکت‌ها ترغیب می‌شوند سیاست‌های بیمه سلامت خود را بازبینی کنند تا اطمینان حاصل کنند که خدمات بهداشت روانی را به درستی پوشش می‌دهند. این امکانات به کارمندان اجازه می‌دهد تا در صورت نیاز راحت‌تر از یک متخصص سلامت روان کمک بگیرند.

محیطی از ارتباطات باز را پرورش دهید:رهبر یک سازمان باید تلاش کند محیطی را ایجاد کند که صدای همه کارکنان در آن شنیده شود و همه در آن محیط احساس راحتی کنند. پرورش یک محیط کار حمایت کننده برای سلامت روان کارمندان ضروری است. بهره وری و احساس اعتماد در بین کارکنانی که احساس کنند امنیت دارند و حمایت می‌شوند، افزایش می‌یابد. این جو حمایتی باید در تمام سطوح محل کار، ازجمله جلسات یا گفتگو‌های دونفره گسترش یابد.

مطالعات نشان می‌دهد که کارمندان از مدیران خود انتظار ارتباطات باز و شفافیت دارند. مدیران تاثیرگذار به روش‌های مختلف با کارمندان خود ارتباط برقرار می‌کنند که می‌تواند شامل گوش دادن به هر پیشنهاد یا نگرانی و سوالات تشویقی و بازخورد واضح باشد.

سیستم‌های پشتیبانی را بشناسید: کارمندان باید بدانند زمانی که احتیاج به حمایت دارند، به کجا رجوع کنند. سیستم‌های پشتیبانی می‌توانند در قالب یک عضو تیم تعیین شده باشند یا حتی به شکل یک سیستم مدیریت پروژه قابل اعتماد. اطمینان از تاثیرگذاری و قوی بودن این سیستم‌ها می‌تواند به طور چشمگیری اعتماد را در سازمان‌ها در طول زمان تقویت کند.

یک عضو منتخب از منابع انسانی که برای هر تیم تعیین می‌شود، می‌تواند نوعی حمایت مستقیم محسوب شود. ایجاد ارتباطات اجتماعی راه دیگری است که یک تجارت می‌تواند پیشرفت کند و باعث شود همه کارکنان احساس کنند حمایت می‌شوند. یک شرکت همچنین ممکن است از نرم‌افزار بهره وری استفاده کند تا تیم‌های خود را به روشی یکپارچه به هم متصل کند.

رهبری کسب و کار با الگو باعث ایجاد اعتماد می‌شود: اعتماد در مرکز همه روابط خوب در داخل و خارج محیط کار است. مدیرانی که به طور مداوم اعتماد را از طریق راه‌های کوچک و بزرگ تقویت می‌کنند، به احتمال زیاد بازخورد بهتری از کارمندان خواهند دید.

شرکت‌ها زمانی که به بهداشت روانی کارمندان خود اهمیت می‌دهند و الگو قرار می‌دهند، نیروی کار بیشتری را پرورش می‌دهند. «ثبات» همچنین برای یک محیط اداری پر رونق حیاتی است. زمانی که مدیران به وعده‌هایی که می‌دهند عمل نکنند، ضربه‌ای جدی به اعتماد کارکنان وارد می‌شود.

مدیران نباید از گفتگو‌های چالشی دوری کنند و برای ایجاد محیطی که در آن همه احساس امنیت کنند، تلاش کنند. علاوه بر این، کارمندانی که احساس می‌کنند حمایت می‌شوند، به احتمال زیاد در درازمدت به همکاری خود با سازمان ادامه خواهند داد. عوامل یادشده به ایجاد یک پایه قوی اعتماد کمک می‌کند تا سازمان برای موفقیت آماده شود.

مترجم: شهلا زمانی‌اسکوئی

منبع: readwrite

ارسال نظرات