صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۲۷۳۷۰
من انگیزه‌ای برای قتل او نداشتم. من او را نکشتم و گوسفند‌ها را سرقت نکردم. قبلاً تحت فشار روانی در پلیس آگاهی به قتل اعتراف کرده بودم.
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۴ - ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۲

اواخر سال ۹۹ صاحب یک انبار واقع در پیشوای ورامین که برای سرکشی به آنجا رفته بود با پلیس تماس گرفت و از کشته شدن نگهبان خبر داد.

به گزارش ایران، وی گفت: من صاحب انبار مواد غذایی دام در پیشوای ورامین هستم و مدتی است مرد ۶۰ ساله‌ای به نام سیف‌الله را به عنوان نگهبان انبار استخدام کرده‌ام. چند روزی بود پنج گوسفند خریده و از سیف‌الله خواسته بودم از آن‌ها در انبار نگهداری کند. اما امروز صبح وقتی برای سرکشی به انبار رفتم با جسد خونین سیف‌الله روبه رو شدم.

گوسفند‌ها هم سرقت شده‌اند. با این تماس مأموران پلیس به انبار رفتند و جسد خونین پیرمرد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد. شواهد نشان می‌داد این مرد شبانه با ضربات جسم سخت به سرش از پا درآمده است و دزدان شب رو به احتمال فراوان آشنا بوده‌اند.

ردیابی دزدان آشنا

با افشای این ماجرا مأموران به ردیابی دزدان پرداختند و دریافتند چند روز قبل صاحب انبار از یکی از کارگران به نام رامین خواسته بود تا ۵ گوسفند خریداری کند و وی تنها کسی بود که از ماجرای خرید گوسفندان اطلاع داشت.

بدین ترتیب رامین بازداشت شد و به قتل نگهبان سالخورده با همدستی یکی از دوستانش به نام نعیم اعتراف کرد.

رامین گفت: چند روز قبل صاحب انبار ازمن خواسته بود تا چند گوسفند بخرم. چون می‌دانستم سیف‌الله تنها نگهبان انبار است از دوستم کمک خواستم تا شبانه گوسفند‌ها را سرقت کنیم. ما شبانه به انبار رفتیم تا گوسفند‌ها را بدزدیم.

اما سیف‌الله که از خواب بیدار شده بود با ما درگیر شد. به همین خاطر با چوب به سرش چند ضربه زدم. وقتی سیف‌الله خونین روی زمین افتاد گوسفند‌ها را دزدیدیم و گریختیم.

نعیم نیز به همدستی در جنایت اعتراف کرد. به این ترتیب برای آن‌ها کیفرخواست صادر و پرونده‌شان برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در دادگاه

در ابتدای جلسه دو پسر و دختر قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و برای عاملان جنایت حکم قصاص خواستند.

پسر قربانی گفت: پدرم بتازگی به عنوان نگهبان انبار استخدام شده بود. او با رامین دوست بود، اما رامین به او خیانت کرد و شبانه بی‌رحمانه پدرم را کشت.

سپس رامین روبه روی قضات ایستاد و اتهام قتل را نپذیرفت.

وی گفت :من از دو ماه قبل به عنوان کارگر برای صاحب انبار کار می‌کردم و دو ماه بود که سیف‌الله را می‌شناختم و با او رابطه دوستانه داشتم. من می‌دانستم او نگهبان انبار است، اما این موضوع دلیلی بر قاتل بودن من نیست.

من انگیزه‌ای برای قتل او نداشتم. من او را نکشتم و گوسفند‌ها را سرقت نکردم. قبلاً تحت فشار روانی در پلیس آگاهی به قتل اعتراف کرده بودم.

اما حالا می‌گویم بی‌گناه هستم. نعیم نیز اتهام معاونت در جنایت را نپذیرفت و گفت: من اصلاً از نحوه کشته شدن سیف‌الله اطلاعی ندارم. من بی‌گناه هستم و نمی‌دانم چرا رامین مرا به عنوان همدستش معرفی کرده است. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.

برچسب ها: قتل
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: