جنگی که یکی از دلایل شروع آن زیاده روی ناتو و آمریکا و نزدیکی بیش از حد به روسیه میباشد و این مسئله بهانهای شد بریا اینکه روسیه از طریق این جنگ قدرت خود را به غرب دیکته کرده و بتواند بر منطقه شرق اروپا اعمال نفوذ کرده و از این طریق بتواند به آبهای آزاد از جمله دریای سیاه پیدا کرده و قدرت دریایی خود را در عرصه نظامی و تجاری افزایش بدهد.
جنگ پدیدهای است که قدمت آن بسیار طولانی است و در همه دورانهای تاریخی وجود داشته و دارد. دلایل شکلگیری جنگها شامل طیف وسیعی از دلایل جغرافیایی، اقتصادی، ایدئولوژیکی و ... میباشد، اما آنچه که مسلم است این سات که جنگ برای کلیت نظام بین الملل و جامعه بشری عواقب زیانباری دارد.
از این رو بعد از جنگ جهانی دوم و با توجه به اهمیت صلح جهانی، سعی شده است تا با ایجاد سازمانها و نهادهای بین المللی از وقوع جنگهای ویرانگر جلوگیری شود تا صلح و امنیت در سطح جهان تامین شود. با این حال و همچنان در قرن بیست و یکم علی رغم وجود سازمان ها، عهدنامهها، پیمانها و. شاهد جنگهای مخرب در اکثر نقاط جهان هستیم که آرامش و امیت جهانی را متزلزل میکند.
این مقاله در صدد آن است تا با بررسی جنگ هارتلند از دلایل آن ریشهیابی کند.
مدل ژئوپلتیکی سر هافورد مکیندر جغرافیدان انگلیسی به هارتلند یا قلب زمین معروف است که این منطقه در قسمتی از اوراسیا واقع شده است. طبق این مدل فدراسیون روسیه حاکم و مسلط بر بخش اعظمی از هارتلند است که یک قدرت سرزمینی بزرگ محسوب میشود. با توجه با اینکه کشور اوکراین یکی از همسایههای غربی فدراسیون روسیه هم در هارتلند واقع شده است، میتوان گفت: جنگ میان این دو کشور، جنگ در هارتلند است.
طبق مدل ژئوپلتیکی هارتلند در اطراف این منطقه یک ناحیه هلالی شکل وجود دارد که هارتلند را از آبهای آزاد جدا میکند که به این منطقه هلالی شکل، ریم لند هم گفته میشود و طیف وسیعی از کشورهای اروپائی، خاورمیانه، شرقو جنوب شرق آسیا در این منطقه قرار گرفته اند.
کشور اوکراین تا حد زیادی محل تماس بخشی از هارتلند با بخشی از ریملند است. ریملند یک منطقه طلایی برای دستیابی به آبهای آزاد میباشد که همواره مورد توجه قدرت دریایی و به خصوص قدرت سرزمینی بوده است. در جنگ سرد هم ریملند جایگاه برجستهای در نقشههای استراتژیک آمریکا جهت مقابله با شوروی داشته است.
ریشهیابی
موقعیت ژئوپلتیکی فدراسیون روسیه به گونهای است که از لحاظ دسترسی به آبههای آزاد با مشکلات زیادی مواجهه است و همین مسئله باعث شده است تا این کشور توجه خاصی به بخشهایی از ریم اند به خصوص شرق اروپا و خاورمیانه داشته باشد از این طریق به آبهای آزاد دست پیداکرده و کشتیرانی تجاری و نظامی خود را گسترش دهد.
در گذشته هم اتحاد جماهیر شوروی و قبل زا آن هم روسیه تزاری با این مشکل روبرو بودند و همواره به دنبال دستیابی به آبههای آزاد بودند تا قدرت خود را افزایش داده و اهاف خود را محقق سازند. درباره وقوع جنگ میان روسیه و اوکراین دلایل متعددی وجود دارد، اما یکی از این دلایل، پیشروی نیروهای ناتو به سمت اروپای شرقی و احساس خطر روسیه از این مسئله میباشد.
پیمان نظامی و امنیتی ناتو پیمانی بین کشورهای حوزه اروپای غربی و آمریکا بعلاوع کانادا بود که در دوران جنگ سرد برای مقابله با سیاستهای توسعه طلبانه شوروی و جاوگیری از نفوذ کمونیسم شکل گرفت. بعد ار فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد نه تنهاای پیمان از بین نرفت بلکه گسترش یافت و تعداد اعضای آن بیشتر شد. تعدادی از کشورهای اروپای شرقی که سابقا عضو بلوک شرق و پیمان ورشو بودند به پیمان ناتو پیوستند تا امنیت خود را از این طریق تامین کنند.
البته هنوز کشورهایی هستند که سابقا در بلوک شرق قرار داشته و همجنان تخت نفوذ روسیه قرار دارند و از پیوستن به این پیمان خودداری کرده اند. اوکراین یکی از هسایههای غربی روسیه است که چندی پیش از وقوع جنگ، رابطع دوستانه خود را با غرب و آمریکا گسترش داد و در راستای تامین امنیت خود سعی کرد تا به عضویت در پیمان ناتو در بیاید.
در این راستا اوکراینیها چندین سال پیش با تعطیل کردن زرادخانههای خود و انتقال تسلیحات نظامی هستهای خود زمینه سازی لازم را انجام دادند تا حسن نیت خود را به غرب و آمریکا نشان دهند تا عضویتشان در ناتو تسهیل شود.
این مسئله، اما برای روسیه خطری جدی و بزرگ محسوب میشد. گسترش ناتو در مناطقی ار اروپای شرقی، ایجاد پایگاههای نظامی و استقرار موشکهای بالستیک میان برد در برخی از این کشورها مثل رومانی چندی پیش حساسیت روسها را افزایش داده بود و این بار ادعای اوکراین بریا پیوستن به ناتو، آتش این حساسیت و خطر را بیشتر کرد.
فدراسیون روسیه که به دنبال تحقق سیاستهای فرامرزی خود در منطقه آسیا و اروپا است، سعی دارد تا در منطقه اروپای شرقی که سابقا در بلوک شرق قرار داشته اعمال نفوذ داشته باشد و یک منطقه امن را بریا خود ایجاد کند.
در این راستا این بار روسیه در مقابل ادعای اوکراین و غربیها واکنش تندی را نشان داد و حدود سه ماه پیش به اوکراین حمله کرد تا تهدیدات غرب و آمریکا را رفع کرده و مانع از پیشروی بیش ار حد نیرویهای ناتو شود.
تمام این موارد بهعلاوه تعطیلی زرادخانههای هستهای در اوکراین و کاهش توان نظامی این کشور سبب شد تا روسیه با اطمینان بیشتری به اوکراین حمله نظامی بکند و سعی داشت تا با تصرف نقاط حساس و کلیدی اوکراین در چند هفته جنگ را به نفع خود پایان دهد.
اکنون حدود سه ماه از شروع جنگ در هارتلند میگذدر و علی زغم مذاکرات متعدد برای ایجاد صلح هنوز آینده روشنی برای این جنگ قابل تصئر نیست. از یک سو روسیه و پوتین مجدانه بر مواضع خود اسرار میورزند و سعی در عقبنشینی ندارند و میخواهند با زیاده خواهی ناتو و غرب مقابله کنند. از سوی دیگراوکراین دلگرم به حمایتهای جبهه غرب قصد کوتاهی در مقابل روسیه را ندارد و در صدد این است که خود را از زیر چتر اعمال نفوذ روسیه خارج کند.
جنگ میان روسیه و اوکراین علیرغم تصورات کشور روسیه و سایر کشورها چند روزه یا چند هفتهای به پایان نرسید و اکنون چندین ماه از آن میگذرد و به یک جنگ فرسایشی تبدیل شده است. جنگی که شروع آن به دلیل تحرکات بیش از اندازه ناتو و فعالیتهای آن جهت گسترش خود بوده که باعث نگرانی فدراسیون روسیه شده است. در مقابل روسیه به منظور ایجاد یک منطقه امن برای خود این بار در پاسخ به تحرکات ناتو با اوکراین وارد جنگ شد تا با پیروزی در این جنگ هم قدرت خود را افزایش داده و هم پاسخ محکمی به جبهه غرب بدهد.
از طرفی دیگر روسیه با پیروزی در جنگ اوکراین به دنبال این است تا بر مناطقی از ریم لند تسلط پیدا کرده و از این طریق دسترسی خود را به آبهای آزاد به خصوص دریای سیاه را افزایش داده و خود را در حد یک قدرت دریایی در عریه بینالمللی مطرح بکند. به حال این جنگ و نتیجه آن احتمالا نظم بین الملل و مسائل آن را دستخوش تغییرات زیادی میکند.
منابع: