صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۶۱۳۹۶۲
روسیه اکنون به شدت تحریم شده است. این موضوع قابل درک است. با این وجود، علی‌رغم آن که ایالات متحده به اسرائیل کمک‌های اقتصادی و نظامی سخاوتمندانه ارائه می‌دهد و هم چنین از وتوی خود برای محافظت از اسرائیل در برابر انتقادات در شورای امنیت سازمان ملل استفاده می‌کند چنین استاندارد‌های دوگانه آشکاری باعث می‌شود که نگرش اخلاقی غربی به سختی مورد پذیرش قرار گیرد.
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۹ - ۱۰ اسفند ۱۴۰۱

فرارو- استفن والت؛ پژوهشگری برجسته در مکتب رئالیسم (واقع گرایی) در روابط بین الملل است. او در سال ۲۰۱۸ میلادی کتابی را با عنوان «جهنم نیات خوب» منتشر کرد که در آن استدلال کرده بود ظرف سه دهه گذشته «هژمونی لیبرال» که در آن امریکا سیاست استقرار اقتصاد بازار آزاد، لیبرال دموکراسی و حقوق بشر را در سراسر جهان دنبال کرده باید با استراتژی «خارج از مرز» جایگزین شود.

به گزارش فرارو به نقل از فارین پالسی؛ من امسال برای اولین بار در کنفرانس امنیتی مونیخ شرکت کردم. از این تجربه لذت بردم، اما نمی‌توانم بگویم که با احساس بهتری نسبت به وضعیت فعلی جهان حضور در آن نشست را به پایان رساندم.

البته جنگ در اوکراین بر روند مذاکرات غالب بود. در این مورد دو شکاف مهم در گفتگو‌های جمعی وجود داشت. اولین شکاف، برداشت‌ها، روایت‌ها و پاسخ‌های ترجیحی بسیار متفاوت بین جامعه فرا آتلانتیک از یک سو و اعضای کلیدی جنوب جهانی از سوی دیگر بود.

چندین رسانه مهم پیش‌تر این شکاف را تشریح کرده‌اند و گزارش تازه‌ای از شورای روابط خارجی اروپا حاوی داده‌های نظرسنجی قانع کننده‌ای است که آن را مستند می‌کند. من در جلسات متعددی شرکت کردم و در چندین ضیافت شام خصوصی روی این موضوع تمرکز شد و بحث‌ها آشکار کننده بودند.

آتلانتیک گرایان سرسخت تمایل دارند جنگ در اوکراین را به عنوان تنها و مهم‌ترین موضوع ژئوپولیتیکی در جهان امروز به تصویر بکشند. "کامالا هریس" معاون رئیس جمهور ایالات متحده گفت که این جنگ "پیامد‌های جهانی گسترده ای" داشته و یکی از روسای اندیشکده‌ای مستقر در امریکا آن را "نقطه تکیه گاه قرن بیست و یکم" خواند.

به همین ترتیب، زمانی که از "آنالنا بائربوک" وزیر امور خارجه آلمان پرسیده شد که چگونه ممکن است جنگ پایان یابد پاسخ داد که هر چیزی کم‌تر از شکست کامل روسیه و عقب نشینی آن کشور به معنای "پایان نظم بین المللی" و "پایان حقوق بین الملل" است.

در این روایت، به طور خلاصه، آن چه در اوکراین در معرض خطر می‌باشد آینده کل نظم مبتنی بر قوانین و حتی آینده آزادی است. به نظر می‌رسد برخی از سخنرانان امریکایی و اروپایی در حال رقابت با یکدیگر بودند تا ببینند چه کسی می‌تواند چرچیلی‌ترین سخنرانی را ایراد کند. آنان اصرار داشتند که هیچ جایگزینی برای پیروزی در جنگ اوکراین وجود ندارد و هرگونه خطر تشدید تنش را نادیده گرفته و از حامیان اوکراین می‌خواستند هر آن چه را که برای پیروزی سریع و قاطع مورد نیاز است به کی یف ارائه دهند.

سایر نقاط جهان موضوع را به شکلی متفاوت می‌بینند. هیچ کس در مونیخ از روسیه یا "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه دفاع نکرد و قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل متحد که خواستار خروج "فوری"، "کامل" و "بی قید و شرط" از اوکراین شده بود چند روز بعد با بیش از ۱۴۰ رای به تصویب رسید. با این وجود، کشور‌های خارج از ائتلاف ترانس آتلانتیک (از جمله قدرت‌های مهمی مانند هند، برزیل یا عربستان سعودی) به تلاش‌های غرب برای تحریم روسیه نپیوسته اند و درگیری را با همان اصطلاحات آخرالزمانی که اکثر مقام‌های غربی مطرح می‌کنند نمی‌بینند.

به نظر می‌رسید که آتلانتیک گرایان در مونیخ از موضع آنان گیج شده بودند و چند نفر از آنان از این رویکرد شدیدا انتقاد کردم. شنیدم که یکی از روسای اندیشکده‌های غربی از کشور‌های غیر متعهد می‌گفت: "این کنفرانس درباره ابهامات اخلاقی نیست".

در واقع درک این شکاف چندان دشوار نیست. برای آغاز می‌توان گفت که مردمان خارج از غرب این استدلال مقام‌های غربی درباره لزوم حفظ نظم مبتنی بر قواعد و اصرار غرب مبنی بر آن که کشور‌ها نباید قوانین بین المللی را نقض کنند ریاکارانه می‌دانند و به طور خاص از تلاش‌های های غرب برای طرح ادعای برخورداری از برتری اخلاقی در این موضوع عصبانی هستند.

به نظر آنان نه تنها قدرت‌های غربی اکثر قوانین را وضع می‌کنند بلکه کاملا مایل هستند زمانی که مناسب ببیند این قوانین را زیرپا بگذارند. جای تعجبی نیست که نمایندگان جنوب جهانی سریعا موضوع حمله غیر قانونی ایالات متحده به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی را مطرح کردند و پرسیدند نظم مبتنی بر قوانین در آن زمان کجا بود؟

به همین ترتیب، چندین سخنران خاطرنشان ساختند که همان دولت‌های غربی که هشدار می‌دادند روسیه هنجار پس از جنگ جهانی دوم را در مورد تصاحب قلمرو از طریق اشغال سرزمینی نقض می‌کند هیچ مانعی در برابر اسرائیل برای متوقف کردن آن کشور در اشغال بلندی‌های جولان و کرانه باختری الحاق اولی و پر کردن دومی با شهرک نشین‌ها انجام نداده اند.

روسیه اکنون به شدت تحریم شده است. این موضوع قابل درک است. با این وجود، علی‌رغم آن که ایالات متحده به اسرائیل کمک‌های اقتصادی و نظامی سخاوتمندانه ارائه می‌دهد و هم چنین از وتوی خود برای محافظت از اسرائیل در برابر انتقادات در شورای امنیت سازمان ملل استفاده می‌کند چنین استاندارد‌های دوگانه آشکاری باعث می‌شود که نگرش اخلاقی غربی به سختی مورد پذیرش قرار گیرد.

علاوه بر این، کشور‌های کلیدی در جنوب جهانی این باور غربی را ندارند که آینده قرن بیست و یکم را نتیجه جنگ اوکراین تعیین می‌کند. برای آنان توسعه اقتصادی، تغییرات آب و هوایی، مهاجرت، درگیری‌های داخلی، تروریسم، قدرت رو به رشد هند و چین و بسیاری مسائل دیگری فارغ از سرنوشت دونباس یا کریمه تاثیر بیش تری بر آینده بشریت خواهند گذاشت.

آنان تعجب می‌کنند که چرا دولت‌های غربی به سرعت ده‌ها میلیارد دلار برای ارسال به اوکراین پیدا کردند، اما به اندازه کافی به منظور راه اندازی یک کارزار جهانی واکسیناسیون موثر علیه کووید -۱۹ پولی پرداخت نکردند.

آنان می‌پرسند که چرا اوکراین اکنون ۲۴ ساعته در کانون توجه است، اما غرب صرفا به طور دوره‌ای به زندگی افرادی که در جنوب صحرای آفریقا، امریکای مرکزی یا سایر نقاط همراه با مشکلات زندگی می‌کنند توجه کرده است.

آنان از تماشای استقبال کشور‌های اروپایی با آغوش باز از پناهجویان اوکراینی عصبانی هستند چرا که همزمان با پناهجویانی که از شرایطی به همان اندازه وحشتناک از سوریه یا افغانستان فرار می‌کنند استقبال مشابهی به عمل نمی‌آورند. آنان با اشاره به تاثیر منفی جنگ از جمله از طریق افزایش قیمت مواد غذایی بیش‌تر به پایان یافتن جنگ علاقمند هستند تا تداوم کمک به کی یف برای دستیابی به تمام اهداف جنگی تعیین شده توسط آن کشور.

موضع سنجیده جنوب جهانی به این معنا نیست که "حامی روسیه" است. این بدان معناست که آن دولت‌ها به اندازه سایر کشور‌ها به منافع خود می‌اندیشند. هم چنین، این بدان معناست که شکاف بین غرب و به اصطلاح کل جهان احتمالا از بین نخواهد رفت.

دومین شکافی که من در مونیخ مشاهده کردم شکافی بود که بین خوش بینی مقام‌ها در ملاء عام و ارزیابی‌های بدبینانه‌تر آنان در جلسات پشت پرده و در صحبت‌های در خلوت شنیده می‌شد. در رویداد‌های اصلی با حضور مقام‌هایی مانند هریس و بلینکن و سایرین داستان‌های خوش بینانه‌ای از اتحاد غرب و چشم انداز بلند مدت برای پیروزی شنیده شد.

"جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا و "ولودیمیر زلنسکی" رئیس‌جمهور اوکراین این پیام را در جریان سفر غیر منتظره بایدن به کی‌یف در هفته گذشته تکرار کردند. علیرغم آن که این اذعان صورت گرفت که روز‌های سختی در راه است، اما تمرکز در مونیخ بر پیروزی‌ای بود که روزی حاصل خواهد شد. با این وجود، در خلوت گفتگو‌ها بسیار تلخ‌تر بود.

در هیچ یک از جلسات خصوصی‌ای که من در آن حضور داشتم مقام‌های کلیدی در راس دولت‌ها حضور نداشتند، اما هیچ یک از افرادی که من با آنان صحبت کردم انتظار نداشت که جنگ اوکراین به زودی پایان یابد و هیچ کس فکر نمی‌کرد که اوکراین بتواند تمام اراضی از دست رفته خود (از جمله کریمه) را فارغ از میزان کمک‌های غرب در سال آینده بازپس گیرد.

در واقع، درخواست‌های شدیدتر برای کمک‌های مرگبار بیش‌تر (مانند تانک ها، توپخانه، سامانه‌های موشکی تاکتیکی ارتش و هواپیما‌های جنگنده) ممکن است نشان دهنده این آگاهی باشد که اوکراین در وضعیت بدتری نسبت به گزارش‌های رسانه‌های جریان اصلی قرار دارد.

اکثر افرادی که من با آنان صحبت کردم انتظار داشتند که بن بست سخت ادامه یابد که شاید در چند ماه آینده منجر به برقراری آتش بس شود. کمک غرب به اوکراین با هدف پیروزی آن کشور در جنگ صورت نمی‌گیرد. بنابراین، هدف واقعی این است که کی یف را در موقعیتی قرار دهیم که زمانی که مناسب به نظر برسد معامله مطلوبی صورت گیرد.

این شکاف بین خوش بینی در عرصه عمومی و واقع گرایی خصوصی و در خلوت نیز تعجب آور نیست. رهبران در جنگ نیاز به حفظ روحیه عمومی (و انسجام اتحاد) دارند و این به معنای گفتن یک داستان خوش بینانه در انظار عمومی است. حتی اگر بازیگری فکر کند که زمان حصول معامله فرا رسیده بیان این موضوع با صدای بلند موقعیت چانه زنی اش را تضعیف می‌کند و در نهایت نتیجه بدتری به همراه خواهد داشت.

با این وجود، آن چه مرا نگران می‌کند تداوم حمایت لفظی دولت بایدن از اوکراین است و این که کماکان به ما نوید یک پایان خوش هالیوودی را می‌دهد. سفر بایدن به کی یف اقدامی جسورانه بود که بر استقامت و تعهد شخصی او به منظور کمک به اوکراین تاکید داشت. با این وجود، هم چنین ثروت سیاسی او را به طور مستقیم و آشکارتر به نتیجه جنگ گره زد. اگر بایدن نتواند آن چه را که وعده داده عملی سازد آن گاه آن چه که امروز به نظر می‌رسد نمایشی قانع کننده از رهبری امریکاست یک سال آینده بسیار کم‌تر تاثیرگذار به نظر می‌رسد.

اگر جنگ در فوریه ۲۰۲۴ میلادی هم چنان در بن بست وحشیانه قرار گیرد و اوکراین در حال ویران شدن باشد بایدن یا برای انجام کار‌های بیش‌تر یا جستجوی طرح ب با فشار مواجه خواهد شد.

با توجه به آن چه او وعده داده هر چیزی کم‌تر از پیروزی کامل اوکراین با شکست مواجه خواهد شد. علاوه بر این، اگر چین تصمیم بگیرد به روسیه کمک بیش تری ارائه دهد بایدن ممکن است مجبور شود تحریم‌های بیش تری را بر دومین اقتصاد بزرگ جهان اعمال کند که مشکلات جدیدی در زنجیره تامین ایجاد می‌کند و بهبود اقتصادی ظریفی که اکنون در جریان است به خطر خواهد افتاد. اگر چنین وضعیتی رخ دهد این شانسی برای نامزد‌های حزب جمهوری خواه در انتخابات خواهد بود.

ارسال نظرات