صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

دنیای تک قطبی پس از جنگ سرد رو به پایان است
برخی از اقتصاددانان می‌گویند شوک‌های مالی در سالیان اخیر معماری پولی جهانی را مجبور به تغییر کرده‌اند.
تاریخ انتشار: ۱۸:۵۹ - ۱۴ بهمن ۱۴۰۱

فرارو- جیمز میدوی مشاور سیاسی سابق "جان مک دانل" وزیر اقتصاد و دارایی در کابینه سایه و از مهم‌ترین متحدان "جرمی کوربین" در حزب کارگر بریتانیا بوده است. او اقتصاددان ارشد سابق بنیاد اقتصاد نوین بوده است. جیمز میدوی مدیر انجمن اقتصاد مترقی است.

به گزارش فرارو به نقل از اوپن دموکراسی، دو خبر کوچک، اما بسیار مهم در چند هفته گذشته نشانه‌های اولیه‌ای هستند که نشان می‌دهند نظم اقتصادی جهانی با تمرکز بر اولویت دلار به آرامی در حال از هم پاشیدن است و خطر بی‌ثباتی را به شدت بدتر می‌کند.

نخست آن که وزیر دارایی عربستان سعودی اعلام کرده که پادشاهی سعودی هیچ مخالفتی با فروش نفت خود به ارزی غیر از دلار ندارد. عربستان پیش از این نیز سیگنال‌های مشابهی ار ارسال کرده بود. با این وجود، پیشنهاد اخیر پس از آن مطرح شد که "شی جین پینگ" رئیس جمهور چین در جریان حضور در اولین نشست سران کشور‌های عربی و چین که با شکوه و تشریفات فراوان توسط "محمد بن سلمان" ولیعهد عربستان سعودی ماه گذشته در ریاض برگزار شد از کشور‌های حاشیه خلیج فارس خواست تا یوان را برای حل و فصل تجارت نفت و گاز با چین دریافت کنند.

به‌عنوان بزرگ‌ترین صادرکننده نفت خام جهان و تا همین اواخر محور استراتژی ایالات متحده در خاورمیانه چنین حرکتی از سوی عربستان سعودی خبر بزرگی بود. این بدان معناست که عربستان سعودی و روسیه اولین و دومین صادرکننده بزرگ نفت جهان دیگر به دنبال تجارت نفت تنها به دلار نیستند.

عربستان سعودی در سالیان اخیر روابط نزدیک‌تری با چین، بزرگ‌ترین واردکننده نفت جهان برقرار کرده است. در اجلاس دسامبر هر دو طرف "حمایت قاطع" خود را از یکدیگر تکرار کردند و مجموعه‌ای از قرارداد‌ها را در زمینه تجارت و فناوری امضا نمودند. این موارد شامل یک یادداشت تفاهم با غول فناوری چینی هوآوی در زمینه تامین رایانش ابری و زیرساخت‌های فناوری پیشرفته برای شهر‌های سعودی برخلاف ممنوعیت‌های ایالات متحده بود. یک پترویوان جدید این گسست را در نظام بین الملل تقویت می‌کند.

برزیل و آرژانتین در طرف دیگر جهان اعلام کردند که آنان نیز به دنبال استفاده از ارز جدیدی برای تجارت دوجانبه خواهند بود و این بار واحد پولی کاملا جدید را ایجاد می‌کنند که احتمالا "سور" نامیده می‌شود. پیش از این نیز اقداماتی برای ایجاد ارز‌های مشترک برزیل و آرژانتین انجام شده بود، اما با مخالفت شدید بانک‌های مرکزی هر دو کشور این ارز‌ها به دلایل سیاسی در حال دست و پنجه نرم کردن بودند.

اکنون با وجود دولت‌های چپگرا و مستقل در هر دو کشور تمایل بیش‌تری برای ایجاد ارز جدید جدا از سیستم دلاری وجود دارد. گزارش‌های اولیه نشان می‌دهند که طبق برنامه ریزی صورت گرفته قرار است آن ابزار تنها برای تجارت خارجی باشد و در در تسویه پرداخت‌ها به منظور معاملات برون مرزی مورد استفاده قرار گیرد. هر دو کشور نسبت به عوارض احتمالی ناشی از آن آگاهی دارند، اما با دعوت دیگر کشور‌های آمریکای جنوبی برای پیوستن به جمع استفاده کنندگان از آن ارز می‌توانند کاری کنند که ارز تازه به مرور زمان به عنوان جایگزینی برای دلار عمل کند.

این دو مورد را کنار هم قرار دهید و آن را به یک الگوی کلی تبدیل کنید که در آن اقتصاد‌های بزرگ عقب‌نشینی از سیستم جهانی تحت سلطه دلار را آغاز کرده‌اند. از زمان پایان جنگ سرد تمام ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که اقتصاد ایالات متحده و همراه با آن دلار بسیار مهم بوده‌اند.

این سیستم گهگاهی متزلزل شده است و شاید بتوان گفت در جریان بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ میلادی به شدت متزلزل شد. با این وجود، "آدام توز" مورخ در روایت خود از آن بحران استدلال می‌کند که بحران در آن زمان قدرت ایالات متحده را نشان داد که در نهایت توانست سایر بخش‌های اقتصاد جهانی را از طریق اقدامت فدرال رزرو تثبیت کند. فدرال رزرو در مواقع اضطراری دلار‌های بسیار ارزانی را به کشور‌های طرفدار امریکا از نظر سیاسی مانند بریتانیا ارائه کرده و به آن کشور‌ها کمک مالی برای نهاد‌های مالی داخلی شان اعطا کرده است.

این اقدام به ایالات متحده وزن زیادی می‌بخشد همان طور که "توز" استدلال می‌کند اگر امریکا بخواهد بازیگری را نجات دهد و هم چنین اگر نخواهد آن را نجات دهد قدرت زیادی بر آن بازیگر خواهد داشت. حتی تهدید به حذف پشتیبانی اضطراری می‌تواند به امریکا قدرت بدهد. با این وجود، این نمایش قدرت بود که به کاشت بذر فروپاشی مداوم سیستم دامن زد همان طور که امروز شاهد آن هستیم.

دقیقا به این دلیل که ایالات متحده می‌توانست قدرت پولی خود را به گونه‌ای اعمال کند که با منافع گسترده‌تر آن کشور انطباق داشته باشد باعث شد تا تنها نزدیک‌ترین متحدان‌اش به خطوط مبادله دسترسی داشته باشد. در مقابل، این انگیزه برای امریکا ایجاد شد که هر کشوری که در مواقع اضطراری نیاز به دلار داشته باشد را تا حد ممکن از محور سیستم پولی بین المللی دلار خارج کند.

در نتیجه، این وضعیت اقتصاد‌های دیگر تحت رهبری چین از سال ۲۰۰۸ میلادی سریع‌تر از ایالات متحده رشد کرده‌اند و برخی از متحدان نزدیک ایالات متحده مانند بریتانیا عقب مانده‌اند. پاندمی کووید به طور چشمگیری کل سیستم را تحت الشعاع قرار داد و ما هنوز به شدت با ویروس کووید و پیامد‌های آن زندگی می‌کنیم. در حوزه سلامت کووید بر ما تاثیر گذاشته است. هم چنین، پاندمی کووید باعث مختل شدن زنجیره تامین شده و باعث ایجاد مقادیر بسیار قابل توجهی از بدهی شد که اعمال قرنطینه‌ها به انسداد ناشی از آن دامن زد.

هنگامی که ایالات متحده بدون ابهام بر جهان تسلط یافت همان طور که در سالیان پس از پایان جنگ سرد نیز این گونه بود همزمان بزرگترین اقتصاد، رهبر تکنولوژیکی و بزرگترین قدرت نظامی روی سیاره زمین محسوب می‌شد. با این وجود، اکنون از آنجایی که قدرت ایالات متحده در آن ابعاد مختلف کاهش یافته خطرات خروج از این سیستم برای کشور‌هایی که به آن فکر می‌کنند نیز با کاهش همراه بوده است.

از سوی دیگر، خطرات باقی ماندن در سیستم دلار به ویژه اگر خارج از دایره جذاب متحدان نزدیک ایالات متحده هستید با حمله روسیه به اوکراین و متعاقب آن اعمال تحریم‌ها علیه روسیه به طور چشمگیری افزایش یافته است. تقریبا یک سال پیش هنگامی که تانک‌های روس از مرز اوکراین عبور کردند واکنش ایالات متحده و متحدان‌اش سریع بود: منع دسترسی روسیه به سیستم پرداخت دلاری درست همان طور که ایران در اوایل دهه گذشته از دسترسی به آن سیستم منع شده بود.

"زلتان پوزار" رئیس استراتژی جهانی در بانک کردیت سوئیس از این محدودیت ناگهانی به عنوان یک علامت هشدار بزرگ برای هر کشور دیگری که به سیستم پرداخت دلاری جهانی متکی است یاد می‌کند. کشور‌های دیگر با خود می‌گویند اگر امریکا می‌تواند روسیه را از سیستم پرداخت دلاری جهانی کنار بگذارد پس قابلیت کنار گذاشتن هر کشور دیگری را نیز دارد. پوزار معتقد است که علاوه بر فرصت خروج از سیستم که به دلیل افول نسبی ایالات متحده در مقایسه با سایر قدرت‌های بزرگ ایجاد شده تهاجم روسیه به اوکراین انگیزه خروج را ایجاد کرد تا از ایجاد فرصت برای هوس‌های واشنگتن به منظور یافتن بالقوه یک کشور دیگر برای کنار گذاشتن از سیستم پرداخت جهانی به دلار جلوگیری شود.

پوزار باور دارد که یک سیستم ارزی بین‌المللی چند قطبی جدید در حال ظهور است که او آن را " برتون وودز ۳" نامیده و به این ایده اشاره می‌کند که از پایان جنگ جهانی دوم جهان از سه نظام پولی بین‌المللی متفاوت عبور کرده است.

اولین مورد در کنفرانس برتون وودز در ایالات متحده در سال ۱۹۴۴ میلادی طراحی شد جایی که قدرت‌های متفقین سعی کردند قوانین اساسی را برای نحوه عملکرد سیستم پولی بین المللی پس از جنگ وضع کنند. این توافق نامه بانک جهانی و صندوق بین المللی پول را که هنوز با ما هستند و سیستمی از نرخ‌های ارز ثابت را ایجاد کرد که به دلار (و سپس به طلا) متصل شده بود این سیستم در اوایل دهه ۱۹۷۰ میلادی فروپاشید زمانی که ایالات متحده دیگر از حفظ قیمت ثابت دلار در طلا خودداری کرد.

دومین "برتون وودز" حدود ۲۰ سال بعد ظاهر شد، زیرا سیستم مالی جدید جهانی در پی پایان جنگ سرد تثبیت شد. ایالات متحده به عنوان یک مصرف کننده بزرگ و دارای بدهی عمل کرد و از تقاضای جهانی برای دلار در تجارت سوء استفاده نمود و به عنوان ذخیره‌ای برای ایجاد بدهی‌های هنگفت در برابر بقیه جهان عمل کرد. کشور‌های دیگر خوشحال بودند که به ایالات متحده وام دهند، زیرا آنان در ایالات متحده به نوبه خود از اقتصاد‌های در حال رشد سریع مانند چین خرید می‌کردند. این سیستم در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی به قدری پایدار به نظر می‌رسید که حتی بدون توافق رسمی برخی از اقتصاددانان آن را "برتون وودز ۲" می‌نامیدند.

پوزار استدلال می‌کند که اکنون جهان ۱۵ سال پس از سقوط در حال ورود به "برتون وودز ۳" است. این یک قیاس است هیچ توافق بین‌المللی فراگیر بزرگی در اینجا وجود ندارد و هیچ کشوری آن قدر قدرتمند وجود ندارد که بتواند آن را اجرا کند در سال ۱۹۴۵ میلادی ایالات متحده تقریبا نیمی از تولید صنعتی جهان را تشکیل می‌داد امروز این میزان حدود ۱۶ درصد است.

سیستم جدید مانند سلف خود به طور ارگانیک و در نتیجه تصمیمات جداگانه و منفعت طلبانه توسط بازیگران قدرتمند در حال ظهور است. با این وجود برخلاف برتون وودز ۲ دلار دیگر غالب نخواهد بود. پوزار می‌گوید شوک‌های سالیان اخیر که در جریان حمله روسیه به اوکراین به نقطه اوج خود رسیده معماری پولی جهانی را مجبور به تغییر کرده و شاهد ظهور ارز‌های رقیب جایگزین با ادعای شان مبتنی بر دارای ارزش بودن در سیستم هستیم.

پوزار استدلال می‌کند که رنمینبی چین در راه تبدیل شدن به چنین ارزی است که ارزش آن بر اساس نقش آن ارز در تجارت کالا تعیین می‌شود دقیقا مانند اولین رژیم برتون وودز که در نهایت به ارزش‌گذاری دلار در رابطه با طلا بستگی داشت. پترویوان اگر زمانی به نتیجه برسد نمونه بارز آن خواهد بود.

این ادعایی بسیار جسورانه است. دلار هنوز حدود ۵۰ درصد از تجارت جهانی را تشکیل می‌دهد و در حالی که رنمینبی در حال افزایش است به سختی در ۲ درصد از معاملات جهانی استفاده می‌شود. ایالات متحده کماکان بزرگترین اقتصاد جهان است و از وزنه عظیمی از قدرت نرم از جمله هالیوود و صنعت موسیقی در سراسر جهان برخوردار است. هم چنین، امریکا تا حدودی بیش‌ترین هزینه نظامی در جهان را صرف می‌کند. علیرغم آن که شاید این تغییرات کوچک‌تر از آن باشند که بتوانند اهمیت داشته باشند در یک سیستم شکننده و مستعد بحران تغییرات کوچک در حاشیه می‌توانند باعث ایجاد تغییرات بزرگ در جا‌های دیگر شوند.

در همین حال، هند تجارت روپیه با روسیه و چین را آغاز کرده است. امارات استفاده از درهم را آغاز کرده است. کشور‌ها به تدریج از سیستم تجاری و مالی دلاری خارج می‌شوند. بعید است که آنان به طور کامل از دلار جدا شوند مگر آن که مجبور باشند این کار را انجام دهند و ایالات متحده با اقتصاد بسیار بزرگ و قدرتمند این نیروی مجبور سازنده باشد. با این وجود، این بدان معناست که به نظر می‌رسد دنیای تک قطبی که از پایان جنگ سرد در آن زندگی کرده ایم رو به پایان است.

تغییرات در رهبری اقتصاد جهانی پیش‌تر بار‌ها رخ داده اند. "جیووانی اریقی" اقتصاددان ایتالیایی در اثر کلاسیک خود "قرن بیستم طولانی" استدلال می‌کند اقتصاد جهانی در طول ۷۰۰ سال گذشته از یک توالی جغرافیایی پیروی کرده و سرمایه داری به سیستم جهانی مسلط تبدیل است. در هر مرحله از رشد آن یک «هژمون» جدید پدیدار شد اقتصادی که به اندازه کافی قدرتمند بود تا به عنوان یک تثبیت کننده برای کل سیستم عمل کند. بنابراین، جنوا در قرن شانزدهم جای خود را به هلند داد هلند در قرن هجدهم جای خود را به بریتانیا داد و بریتانیا در قرن بیستم جای خود را به ایالات متحده داد.

با این وجود، اریقی خاطر نشان می‌سازد که هر گذاری از نظر تاریخی یک دوره بی‌ثباتی عظیم است. ما اکنون در عصر جنگ در اروپا زندگی می‌کنیم دوره‌ای از تنش‌های فزاینده در سرتاسر جهان و تغییرات آب و هوایی بی پایان که با خود کاهش منابع و انقراض دسته جمعی را به همراه دارد. با شکل‌گیری رژیم پولی جدید جهانی آینده نزدیک با عدم اطمینان و بی‌ثباتی شدید همراه است.

ارسال نظرات