صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۸۷۶۹۹
«از این به بعد، بر نوشتن کتاب‌هایم متمرکر می‌شوم و در این کانال نیز فقط در بارۀ تاریخ و امور انتزاعی می‌نویسم و کلامی از آنچه در این کشور می‌گذرد و خواهد گذشت، نخواهم نوشت. این تصمیم برگشت‌ناپذیر است.»
تاریخ انتشار: ۰۰:۲۳ - ۳۰ آبان ۱۴۰۱

احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «لحظۀ خداحافظی!» نوشت:

بازتاب مطلبی که خطاب به حامد اسماعیلیون نوشتم، مرا نسبت به آیندۀ این کشور از هر جهت روشن کرد؛ گرچه پیش از آن هم، برایم کم و بیش روشن بود.

از فحاشی چارپاداری تا تهدید به قتل و تجاوزِ جنسی، بخشی از واکنش افرادی بود که در فضای مجازی و غیرمجازی به حمایت از آقای اسماعیلیون نثارم کردند.

من این سرزمین را سرزمین عطار و سنایی و مولوی و خیام و حافظ و سعدی می‌دانستم. هرگز فکر نمی‌کردم بخشی از مردم این سرزمین روزی به این نقطه برسند. حالا که رسیده‌اند، دیگر جای حضور من نیست. به هر حال، من هم از پوست و گوشت و خون و عصب ساخته شده‌ام. فشارها از همه سوست و من چنان تنها و غریب مانده‌ام که مرگ را بر هموطنی با چنین افرادی ترجیح می‌دهم.

این لحظه، لحظۀ خداحافظی من با سیاستی است که می‌خواهد با این شیوه و روش پیش برود. من این صحنه را ترک می‌کنم، چون هیچ رگی در وجودم با آن سنخیت ندارد و با سرتاسرش بیگانه‌ام.

از این به بعد، بر نوشتن کتاب‌هایم متمرکر می‌شوم و در این کانال نیز فقط در بارۀ تاریخ و امور انتزاعی می‌نویسم و کلامی از آنچه در این کشور می‌گذرد و خواهد گذشت، نخواهم نوشت. این تصمیم برگشت‌ناپذیر است.

اگر ممنوع‌الخروج نبودم و پاسپورت داشتم، برای مدتی به یاد دوران شکوفایی فرهنگ ایران، به سمرقند یا بخارا می‌رفتم و یا راهی عراق می‌شدم و به یادِ لحظه‌های غربت و مظلومیت علی در جوار مسجد کوفه ساکن می‌شدم.

با این همه، من عاشق وطنم هستم. برایش دعای خیر می‌کنم و این تنها کاری است که فعلاً از دستم برمی‌آید.

ارسال نظرات
ناشناس
۱۱:۰۳ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
جناب اقای زید ابادی شما محبوب دل ما هستید
ناشناس
۱۰:۵۱ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
مرد حسابی حافظ و سعدی کیه؟ مگه نمی بینی مملکت چه خبره؟ ملت به نقطه انفجار رسیدن
ناشناس
۱۰:۳۳ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
انسان بسیار سالم و عاری از هرگونه فساد...
ناشناس
۱۰:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
جناب زيدآبادي!وقتي كاريكاتوري از ماندلا و گاندي را ارائه مي كنيد خب جواب مردم هم اينگونه مي شود!
تاجيك
۱۰:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
زندان شما را محافظه كار كرد و اين انتخاب شيوه البته حق شماست اما وقتي جرات سخن گفتن از عامل خشونت را نداريد و مدام مردم! را به خشونت پرهيزي دعوت مي كنيد چه انتظاري داريد جز برانگيخته شدن خشم مردم!!!
ناشناس
۱۰:۱۱ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
عقلانیت و تعادل دو چیزی هستند که ما ایرانیها به شدت به آن نیازمندیم؛ مبارزه با ظلم و تلاش برای احقاق حق که ما این روزها مشغول آن هستیم هم نیاز به عقلانیت و حرکات حساب شده دارد؛ وگرنه به سرمنزل مقصود که همانا آزادی و دموکراسی هست نمی رسیم.
ناشناس
۱۰:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
مگر قرار نشد در فضای دو قطبی انقدر حرف نزنید و مردم را جری نکنید؟
ناشناس
۱۰:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
حیف
ناشناس
۱۰:۰۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
زیدآبادی را آدم عاقل، متعادل و خیرخواهی می دانم
علیپور
۰۹:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
برای اهل درد مدتهاست هوا هوای غریبی و تنهایی است دوست عزیز، اما اوست که دلها را آرامش عطا میکند.
احمد
۰۹:۵۳ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
لعنت خدا بر بی منطق و فحاش.
چه بسیار تحلیل های شما را خواندم و امیدوار شدم و متاسفم از وضعیت بوجود آمده
ناشناس
۰۹:۴۱ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
هر جا هستی زنده و برقرار باشی
۰۰۰
۰۹:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
ما ز بغض گلو نمی گوییم حرفی از آرزو نمی گوییم/ ماکه بدنام و شهره شهریم دگر از آبرو نمی گوییم /
ناشناس
۰۹:۳۸ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
ضمن تشکر از تحلیل ها و مطالبی که در طول سالها تهیه و منتشر می کردید برای افراد ی که متاسفانه مغزشون فسیل شده و بدون فکر مثل ربات عمل می کنند کار نمی شود کرد ای کاش ادم ها گاهی چشم سر ببندند و چشم عقل بازکنند
ناشناس
۰۹:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
خودتان عامل بسیاری از این بی اخلاقی شدید
یادتان رفته چطور در رد همه ی غیر از خودتان میبافتید و بعد پیروزمندانه فخر میفروختید که انگار صرفا این شمایید که می دانید و می توانید و دیگران نابلدند و ناتوان و فشل و .....
بنظرم حالات که پاسپورت نداری برو در جوار شاه عبدالعزیز کنج عزلت بگیر و به اعمال خودت بنگر و توبه کن
ناشناس
۰۹:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
روغن ریخته خرج امامزاده نکنید!
ناشناس
۰۹:۰۲ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
از دلایل پیدایش این شرایط شما و امثال شما هستند، همان بهتر که به کوفه و شام بروید. خیر پیش
ناشناس
۰۸:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
از اول معلوم بود مال این حرفا نیستی
ناشناس
۰۸:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
باید زودتر از این خودشو بازنشسته می کرد
ناشناس
۰۸:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
باید زودتر از این خودشو بازنشسته می کرد
.
۰۸:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
کاش اونهایی که امروز اینگونه دهانشان را باز میکنند یه هزارم شما برای سیاست هزینه داده باشند، زندان رفته باشند و.... کشوری که از عقلانیت فاصله بگیره هیچ وقت روی آرامش نمی‌بینه
مهدی
۰۸:۴۸ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
متاسفانه فعلا ایران محل جولان تندروهاست.مثل همیشه تاریخ تفکر و اندیشه در این سرزمین تعطیله .بدرود بزرگمرد
محسن
۰۸:۴۱ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
آقاي زيد آبادي اين سرزمين جاي شما و امثال شما نيست!!!!! عطايش را به لقايش و به آقاي كوشكي و همفكرانش بسپار.
امید
۰۸:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
آقای زید آبادی شما تنها نیستی! مشکل از آنجاست که اندیشیدن بی صداست ولی غوغا کرن پرصدا!
ناشناس
۰۸:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
"..از فحاشی چارپاداری تا تهدید به قتل و تجاوزِ جنسی، بخشی از واکنش افرادی بود که در فضای مجازی و غیرمجازی به حمایت از آقای اسماعیلیون نثارم کردند..."
چند دهه است که همین مواردی که ردیف کردی از طرف مقابل نثار مردم و از جمله خودت شده. چطور تا حالا به فکرت نرسیده بود که چنین تصمیمی بگیری؟!
ناشناس
۰۸:۳۴ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
زیدآبادی مطلب منطقی و خوبی خطاب به ایشان (آقای اسماعیلیون) نوشته بود؛ من جز خیراندیشی چیزی در مطلب ایشان ندیدم.
فرشاد
۰۸:۳۲ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
هرجا هستید،موفق و سازنده باشید جناب زید آبادی
قلم شما همیشه زیبا و جذاب بوده،و امیدوارم باز هم بتونیم ازش بهره ببریم.
حامد الوفی
۰۸:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
آقای زیدآبادی هرچند با برخی نظرات شما مخالف هستم ولی به شما یادآور می شوم که این زمان وقت مقاومت و مخالفت با کارها و سخنانی است که نشان از عدم تعقل و دنباله روی از افراد بد نیت و سوء استفاده گراست نه وقت خالی کردن میدان و وسیع کردن آن برای کسانی که آبروی فرهنگ فارسی را برده اند.
ناشناس
۰۸:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
خیر پیش برادر برو به سلامت، این وطن دیگر آن وطن نیست و نشود!!!!!!!!
محمد
۰۸:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
ای دوست
گر به سجاده ی اخلاصت وصله ی کفر ندوزند
و نیاویزند بر بیرق ِ شهر
من به ایمان ِ تو شک خواهم کرد.
ناشناس
۰۸:۲۴ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
پس شما هم طعم هتاکان را چشیدی فقط بخاطر اینکه به اسماعیلیون گفتی بخاطر ایران بس کن و برگرد
ناشناس
۰۸:۲۰ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
مثل اينكه لباس شخصي ها بد جوري ترسوندنت
ناشناس
۰۸:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
جناب زید آبادی
تهدید کنندگانت همین اغتشاشگران بودند نه مردم انقلابی
چون تو از اسماعیلیون به نوعی انتقاد کردی و خواستی برگردد و باعث نابودی ایران نشود
این حرفت آنها را عصبانی کرد
بهلول
۰۸:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
اگر ممنوع‌الخروج نبودم و پاسپورت داشتم، برای مدتی به یاد دوران شکوفایی فرهنگ ایران، به سمرقند یا بخارا می‌رفتم و یا راهی عراق می‌شدم و به یادِ لحظه‌های غربت و مظلومیت علی در جوار مسجد کوفه ساکن می‌شدم.
عمرا
قطعا میرفتی اروپا یا کانادا
ناشناس
۰۸:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
در این لحظه که میتونستی کاری برای مردم بکنی کنار کشیدی
ناشناس
۰۸:۰۵ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
عالی. درم پشت سرت ببند
ناشناس
۰۸:۰۳ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
جناب زیدآبادی عزیز؛
فارغ از بدزبانی برخی هموطنان، واقعاً چه انتظاری درباره بازخورد مواضع اتخاذی خود دارید.
چگونه انتظار دارید با نصیحت طرف مدافع که قربانی داده و می دهد، مشکلات و بحران های طرف مهاجم را رفع نمایید.
شما که بحق جسارت تاختن به حاکمان را ندارید، چرا یکسره مردم را به خویشتنداری فرا می خوانید؟
ناشناس
۰۸:۰۳ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
نه در مسجد گذارندم که رنداست
نه در میخانه کاین خمار خام است
حامد
۰۸:۰۲ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
کار خوبی کردی برو بچسب به درس و دانشگاهت ! تو این دور و زمونه وسط بازی اصلاً پسندیده نیست از هر دو طرف فحش میخوری !
مهدی
۰۸:۰۱ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
تنها نیستی اقای زید ابادی
همه مردم این سرزمین هم فحاش و متجاوز و... نیستند ولی حق با شماست
روزگار تنهاییست
ناشناس
۰۷:۵۸ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
آقای زیدآبادی
از اینکه لندن نشین ها و کانادا نشین ها را شناختید خوشحالیم. هرچند انتظار بود زودتر بشناسید.
از اینکه ادبیات فاخر آدمهای مدرن برای شما هم مشخص شد خوشحالیم. قبلا هم در دانشگاه شریف همین ادبیات را برای دیگران به کار بردند ولی شما گفتید فحش باد هواست. به خودتان که فحش دادند رنجیدید.
از اینکه تصمیم به خروج از سیاست را گرفتید متاسفیم. هیچ نویسنده‌ای غیر سیاسی نیست حتی اگر روزنامه نگاری را ترک کند.
البته مرقد مولا علی(ع) مامن آزادگان است و سمرقند هم جایگاه ویژه دارد. ولی رفتن شما به آنجا هم شکل دیگری از مبارزه را سر راه شما قرار می‌دهد. مبارزه را پایانی نیست، چه با توشتن، چه با هجرت .
ناشناس
۰۷:۵۱ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
چه مصیبت بزرگی!
naser
۰۷:۴۲ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
میدان رو برای رائفی پور وعباسی ورسائی خالی کنیدتا به هدفشون برسن
ناشناس
۰۷:۳۱ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
با این ترک کردن صحنه سیاست مشکل پاسپورتتون هم حل میشه . سلام مرا به فارسی زبانان سمرقند و بخارا برسانید
ناشناس
۰۴:۲۴ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
امیدوارم از خوندن نقدها و دلنگرانی‌ها شامه‌ی قوی زیدآبادی بی‌بهره نشیم. چه حیف که سال ۹۶ اصلاح‌طلبا به حرف زیدآبادی گوش نکردن و اصلاحات رو به پای حضور در قدرت قربانی کردن. روشنفکر نه مجبزگوی حکومتش هست و نه مجیزگوی مردم کشورش هست. روشنفکر هرجا اشکالی و خطایی ببینه دلسوزانه حرفشو میزنه. سالهای سال با این آموزه‌ها بزرگ شده بودیم که اگر با خشونت به حکومت برسیم با خشونت ادامه خواهیم داد. ولی این آموره دیگه این روزا تکرار نمی‌شه. روشنفکرا جرات ندارن به مردم بگن انتقام‌گیری ممنوع هسن. کامنتها رو که نگاه می‌کنی همه در تایید انتقام‌گیری و کشت‌وکشتار وسیع هست. چه از طرف انقلابیون ۵۷ی چه از طرف انقلابیون امروز. و اکثریت میانه‌رو مجبور به سکوت شده. تمام فضای مجازی در اختیار اقلیت تندرو هست و ما اکثریت مجبور به سکوت شدیم.
osho
۰۳:۴۹ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
این چند سال خیلی فیض بردیم. اوضاع رو خطری دیدی کشیدی کنار.
ناشناس
۰۲:۵۲ - ۱۴۰۱/۰۸/۳۰
اصلاح طلب ها همیشه همین بودن... یه ذره فشار‌‌..الفرار