صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۸۵۴۲۴
کوروش احمدی دیپلمات سابق و کارشناس سیاست خارجی در گفتگو با فرارو بررسی می‌کند:
«قدرت گیری جمهوریخواهان در کنگره آمریکا، سیاست دو خطی دولت بایدن در رابط با ایران که هم بر دستیابی به توافق با تهران و هم اعمال فشار بر آن تاکید دارد را کاملا تحت تاثیر قرار می‌دهد. در این راستا، جمهوریخواهان از قدرت خود در کنگره و اثرگذاریِ این نهاد قانونی بر سیاست خارجی دولت مستقر استفاده خواهند کرد و زمینه را جهت تقویت آن بُعد از سیاست خارجی دولت بایدن در قبال ایران که بر تشدید فشار‌ها علیه این کشور تاکید دارد، بیش از پیش فراهم می‌کنند و البته در مسیر تعامل با ایران، چالش‌های گسترده‌ای را ایجاد خواهند کرد.»
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۸ - ۱۸ آبان ۱۴۰۱

فرارو- همزمان با برگزاری انتخابات میاندوره‌ای کنگره آمریکا و البته آغاز روند شمارش آرا در ایالت‌های مختلف این کشور، تحلیل و تفسیر‌های مختلفی در مورد نتیجه نهایی این انتخابات و تاثیرات آن بر سیاست‌ها و رویه‌های دولت آمریکا در دو عرصه داخلی و خارجی مطرح می‌شود.

در این چهارچوب، برخی بر این باروند که جمهوریخواهان آمریکایی با توجه به عملکرد ضعیف دموکرات‌ها چه در کاخ سفید و چه در کنگره (در دو سال اخیر)، از شانس بالایی جهت پیروزی در این انتخابات برخوردار هستند (نتایج ابتدایی انتخابات میاندوره‌ای کنگره آمریکا نیز این گزاره را تایید می‌کند).

با این حال، گروهی دیگر بر این باورند که قدرت گیری شمار قابل توجهی از اعضای حزب جمهوری‌خواه در قالب نهاد‌های مهم قانونگذاری آمریکا که بیش از آمریکا، به فردی نظیر ترامپ و باور‌های خاص وی در حوزه حکمروایی کشورشان اعتقاد دارند، می‌تواند تهدیدی جدی برای آمریکا و حتی جهان باشد.

استدلال اصلی آن‌ها نیز این است که این طیف اولا با استفاده از قدرت جدیدِ کسب شده توسط خود در قالب کنگره می‌توانند مروج سیاست‌های مخرب در حوزه سیاست داخلی و خارجی آمریکا باشند و در عین حال، زمینه را جهت قدرت گیری شخص ترامپ در جریان انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا و یا حداقل تسهیل روند جنجال آفرینی‌های وی در قالب چهارچوب‌ها و ساختار سیاسی آمریکا فراهم کنند.

در این نقطه یک سوال مهم که به ویژه برای کشورمان از اهمیت فراوانی برخوردار است این موضوع می‌باشد که با قدرت گیری و تقویت موضع احتمالی جمهوری‌خواهان در کنگره آمریکا، چه تغییراتی را در رویکرد واشینگتن و سیاست خارجی این کشور در قبال ایران در مواردی نظیر احیای توافق برجام شاهد خواهیم بود؟

فرارو در گفتگو با "کوروش احمدی"، دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل متحد و کارشناس حوزه سیاست خارجی، به بررسی مسائل مذکور پرداحته است. مشروح گفتگو با کوروش احمدی را در ادامه بخوانید

"کوروش احمدی"، دیپلمات سابق و کارشناس سیاست خارجی کشورمان در ابتدا در مورد تحلیل خود از نتیجه نهایی انتخابات میاندوره‌ای کنگره آمریکا گفت: «در مورد نتیجه نهایی انتخابات میاندوره‌ای کنگره آمریکا، جدای از نتایج ابتدایی که در این رابطه از ایالت‌های مختلف این کشور منتشر می‌شود، صرفا می‌توان به نظرسنجی‌هایی که قبل از برگزاری انتخابات انجام می‌شوند تکیه کرد. این نظرسنجی‌ها در مورد مجلس نمایندگان، تقریبا همگی بر پیروزی جمهوریخواهان و کسب اکثریت توسط آن‌ها در این رابطه تاکید داشته اند.

با این حال، درمورد مجلس سنا، اما و اگر‌هایی وجود داشته و دارد و دلیل آن هم این است که انتخابات آریزونا و پنسیلوانیا بسیار حساس و نزدیک است و مشخص نیست که نتیجه نهایی در آن‌ها چه خواهد بود. در شرایط فعلی نیز روند کلی رقابت انتخاباتی در مورد سنا کاملا نزدیک و غیرقابل پیش بینی است».

کوروش احمدی در پاسخ به این سوال که ارزیابی وی در مورد جنجال آفرینی‌های ترامپ و طیف همراه با وی در حزب جمهورخواه در روند برگزاری انتخابات میاندوره‌ای کنگره آمریکا و اعلام نتایج نهایی آن چیست؟ گفت: «باید توجه داشت که این مساله (رویه‌های جنجالی ترامپ و حامیان وی در حزب جمهوریخواه) در نوع خود یک موضوع تازه و جدید در عرصه معادلات سیاسی کشور آمریکا است».

وی افزود: «تا آنجا که من می‌دانم در تاریخ برقراری دموکراسی در آمریکا بی سابقه است که شاهد باشیم فردی نظیر ترامپ در مقام رئیس جمهور سابق آمریکا، نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ کشورش را که به نفع رقیبش خاتمه یافته انکار کند و مهم‌تر از همه اینکه این مساله ماهیتی ادامه دار نیز به خود بگیرد. در واقع ترامپ و طیف همراه با وی بدون اینکه هرگونه توضیح و سند قابل اتکا و قانع کننده‌ای را ارائه کنند، صرفا نتیجه انتخابات مذکور را رد کردند و مدعی وقوع تقلب در آن شدند».

احمدی در ادامه گفت: «در جریان دو سالی نیز که از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا گذشته، ترامپ مساله نپذیرفتن نتیجه انتخابات مذکور را به عنصری مرکزی در قالب تلاش‌ها و فعالیت‌های سیاسی خود تبدیل کرده است. در این فضا، همانطور که تاکنون نیز شاهد بوده ایم، معیار اصلی ترامپ جهت حمایت از کاندیدا‌های حزب جمهوریخواه در جریان انتخابات میاندوره‌ای کنگره آمریکا نیز این بوده که آیا این کاندیدا‌ها نیز همچون شخصِ ترامپ، نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا را رد می‌کنند یا خیر؟»

این کارشناس سیاست خارجی کشورمان در ادامه تصریح کرد: «در این چهارچوب، با توجه به نفوذ قابل توجهی که ترامپ در میان بخش‌ها و طیف‌هایی از جمهوریخواهان دارد، مساله حمایت وی از کاندیدا‌های حزب جمهوریخواه و جلب آرا مردمی به سمت آن ها، موضوعی مهم تلقی می‌شود. در این فضا یکی از بحث‌های مهم و روز در آمریکا این است که با وجود فردی نظیر ترامپ و حامیان دو آتشه اش که دموکراسی در این کشور را نفی می‌کنند، اساسا پدیده "دموکراسی" چه آینده‌ای را می‌تواند در آمریکا داشته باشد؟»

احمدی در ادامه گفت: «بر اساس آخرین آمارها، از میان چیزی بیش از ۵۰۰ کاندیدای حزب جمهوریخواه که خود را برای انخابات مختلف آمریکا در سطوح گوناگون آماده می‌کنند، چیزی قریب به ۲۰۰ نفر از آن‌ها اساسا نسبت به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا یا مشکوک هستند و یا آن را قویا رد می‌کنند. در این راستا، راهیابی طیف قابل توجهی از این افراد به مجالس سنا و نمایندگان می‌تواند اثرگذاری قابل توجهی را بر چهارچوب‌ها و معادلات قانونگذاری و سیاسی در آمریکا در مسیر و روندی مشخص داشته باشند.»

کوروش احمدی در پاسخ به این سوال که نتیجه نهایی انتخابات میاندوره‌ای کنگره آمریکا چه تاثیری را بر سیاست خارجی این کشور در قبال ایران خواهد داشت؟ گفت: «به عنوان یک قاعده کلی در آمریکا، سیاست خارجی این کشور در کنترل شخصِ رئیس جمهور آمریکا است. مساله‌ای که مطابق با قانون اساسی آمریکا و عرف و سنت‌های رایج در این کشور نیز است. با این حال، کنگره تاثیرات خاصی را از منظر بودجه‌ای می‌تواند داشته باشد».

وی افزود: «نباید فراموش کرد که پیشبرد طرح‌ها و دستورکار‌های مختلف سیاسی خارجی، بدون تردید به مسائل بودجه‌ای نیاز دارد. مثلا کمک آمریکا به اوکراین در جریان جنگ با روسیه به تخصیص بودجه نیاز دارد. حال در این فضا قدرت گیری جمهوری‌خواهان در کنگره می‌تواند تا حد زیای طرح و برنامه‌های دولت بایدن را به ویژه در عرصه سیاست خارجی آمریکا را با چالش و بحران رو به رو کند.

این کارشناس سیاست خارجی تصریح کرد: «یک مولفه مهم دیگر مساله انتصابات است. بسیاری از پُست‌های مهم حوزه سیاست خارجی آمریکا نظیر تعیین سفرای آمریکا در خارج از این کشور و یا پست‌های سیاسی وزارت خارجه آمریکا، جدای از معرفی توسط رئیس جمهور این کشور، به تایید مجلس سنا نیاز دارند. اضافه بر این ها، کنگره آمریکا در قالب‌هایی نظیر نظارت و تحقیق و امثالهم می‌تواند تاثیرگذاری قابل توجهی را بر دستورکار‌های حوزه سیاست خارجیِ رئیس جمهور مستقر آمریکا داشته باشد».

احمدی در ادامه گفت: «در این چهارچوب در مورد ایران من اولا بر این باور نیستم که دولت بایدن در مساله‌ای نظیر برجام از صرافت توافق با تهران افتاده باشد. با این حال، مساله اصلی این است که آن‌ها اولویت سابق خود را در این رابطه دیگر ندارند. در این راستا، آن‌ها سیاست تک خطی سابق خود در رابطه با ایران را که صرفا معطوف به حصول توافق با این کشور بود کنار گذاشته اند و سیاستی دو خطی که در قالب آن هم دستیابی به توافق با تهران و هم اعمال فشار بر آن مد نظر است را در پیش گرفته اند (دستورکاری که تا حد زیادی به دلیل اعتراضات جاری در ایران و مثلا نقش آفرینی ادعایی ایران در قالب جنگ اوکراین در پیش گرفته شده است).»

دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل متحد گفت: «در یکچنین شرایطی، قدرت گیری جمهوری‌خواهان در کنگره می‌تواند روند فشار‌ها علیه ایران را تقویت کرده و سرعت بخشد. در واقع به نوعی با قدرت گیری طیف جمهوریخواه در کنگره باید انتظار تقویت بنیان‌های سیاست فشارحداکثری را علیه ایران داشت. مساله‌ای که کار دولت بایدن جهت احیای برجام را به شدت سخت می‌کند و در عین حال همانطور که گفته شد، روند‌های مرتبط با افزایش فشار‌ها علیه ایران را تسهیل می‌کند.»

کوروش احمدی در پایان در پاسخ به این سوال که آیا تهران در ادامه راه باید انتظار تشدید فشار‌های واشینگتن علیه خود را داشته باشد یا خیر؟ گفت: «به نظر من این پرسش شما دو سمت عمده دارد. در یک سمت دولت آمریکا قرار دارد و در سمت دیگر، ایران است. دولت ایران به هر حال یکسری از فرصت‌ها را در جریان مذاکرات احیای برجام از دست داده است. باید توجه داشت که در حوزه سیاست خارجی، استفاده به موقع و درست از فرصت ها، یک اصل است. در واقع، مولفه "زمان" کاملا عامل مهمی است. از این رو، یک کار که در یک مقطع زمانی از قابلیت انجام برخوردار است، لزوما در مقطع زمانی دیگر از قابلیت تحقق و عملیاتی شدن برخوردار نیست».

وی افزود: «در این فضا، اینکه دولت ما چگونه عمل کند یک مولفه مهم است. ما تاکنون فرصت‌هایی را از دست داده ایم و در ماه‌های اخیر مولفه‌های جدیدی وارد مسائل مرتبط با روابط ایران و آمریکا شده اند که پیشتر وجود نداشته اند و کار را جهت کسب توافقات سازنده، دشوارتر و سخت‌تر کرده اند. حال زین پس اگر فرصت‌هایی که پیش خواهند آمد را دولت کشورمان به موقع مورد استفاده قرار دهد، این می‌تواند برای سیاست خارجی کشور حامل بُرد و منفعت باشد».

وی تصریح کرد: «در آن سوی ماجرا، اینکه دولت بایدن چطور در قبال ایران رفتار خواهد کرد؟ همانطور که پیشتر گفتم این دولت عملا یک فاکتور اعمال فشار را نیز به سیاست‌های خود در قبال ایران افزوده است و تردیدی نیست که اگر جمهوریخواهان قدرت را در کنگره قبضه کنند، این قسمت از سیاست آمریکا در قبال ایران تقویت و تشدید خواهد شد».

کوروش احمدی در پایان گفت: «از این رو، من قائل به این هستم که نوعی حالت متعادل در روابط دو کشور با اساس سیاست‌ها و رویه‌هایی که در پیش خواهند گرفت وجود دارد و این دو می‌توانند تاثیرات متقابلی را بر یکدیگر داشته باشند. این بدان معناست که اگر ایران فرصت طلبی پیشه کند، می‌تواند بر دستورکار‌ها و سیاست‌های دولت بایدن نیز اثرگذاری قابل توجهی را داشته باشد. در غیر اینصورت، ابتکار عمل از ایران گرفته خواهد شود و این مساله تبعات خاصی را برای کشورمان به همراه خواهد داشت.»

ارسال نظرات