صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۸۴۹۳۴
ناصر رفیعی استاد حوزه علمیه قم گفت: آقای عبدالحمید شما مردم را دعوت به رفراندوم می‌کنید و با تریبونی که به واسطه جمهوری اسلامی کسب کرده‌اید حرف‌های نابجا می‌زنید در حالی‌که می‌دانید سخنان شما منطبق با واقعیت نیست.
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۲ - ۱۶ آبان ۱۴۰۱

همشهری روزنامه ارگان شهرداری تهرانی در گزارشی به مولوی عبدالحمید اسماعیل‌زهی امام جمعه اهل سنت زاهدان حمله کرد.

در این مطلب آمده است: ناصر رفیعی استاد حوزه علمیه قم گفت: طبق روایت اگر انسان یک کلمه‌ای بگوید که باعث قتل انسان دیگری شود در ریخته شدن خون آن شخص بی‌گناه شریک است. متأسفانه شاهدیم عده‌ای در خصوص شهادت طلبه‌ای در زاهدان و پسر بچه‌ای که در شاهچراغ به شهادت رسید سکوت کرده‌اند.

رفیعی با اشاره به مواضع مولوی عبدالحمید در سیستان و بلوچستان و تحریک برخی افراد در ایجاد آشوب و ناامنی خاطرنشان کرد: آقای عبدالحمید شما مردم را دعوت به رفراندوم می‌کنید و با تریبونی که به واسطه جمهوری اسلامی کسب کرده‌اید حرف‌های نابجا می‌زنید در حالی‌که می‌دانید سخنان شما منطبق با واقعیت نیست.

او یادآور شد: باید مواظب اختلاف‌افکنی دشمنان باشیم چرا که افتخار ایران به وحدت اقوام مختلف است و اگر اتفاقی برای ایران بیفتد دشمنان به هیچکس رحم نخواهند کرد.

ابوالقاسم علیزاده نیز در نامه‌ای سرگشاده خطاب به مولوی عبدالحمید نوشت: آنگاه که ناله‌ها و نجوا‌های شما را، از جایگاه وحدت و تقوا و تواصی به حق و تواصی به صبر نماز جمعه ناباورانه شنیدیم، باید حدس می‌زدیم که حمایت‌های رژیم کودک‌کش سعودی از جریان وابسته به مسجد مکی زاهدان، بالاخره اثر خود را گذارده است و به قول قدیمی‌ها گربه محض رضای خدا هرگز موش نمی‌گیرد. مطالبه و انتظار بیگانگان از ورود شما در عرصه سیاست شیطانی استکباری آن هم همزمان با جریان فتنه جدید، گواه روشنی بر لایه دیگر فتنه اخیر است. به راستی چقدر تفاوت است بین شما و روش و منش سلف شما بویژه مرحوم مولوی عبدالعزیز.

برادر عزیز، گذشته از تمامی مطالب و ادعا‌های به دور از عدل و انصاف شما، تنها در خصوص اختناق و آزادی که بار‌ها تکرار فرمودید چند سؤال اساسی و جدی از محضرتان دارم که امیدوارم به دور از تعصب اینترنشنالی سعودی پاسخ فرمایید.

۱_ بعد از پیروزی انقلاب که به برکت انقلاب اسلامی جان گرفته و مسجد مکی نیز از مدرسه و مسجدی کوچک، اکنون به قطبی از فعالیت‌های دینی و سیاسی تبدیل گردیده است، آیا چگونه این حجم ملموس و محسوس در حالت اختناق ممکن است و متصور؟

۲- آیا در حمایت بی، چون و چرا از خط لیبرال دموکراسی و جریان‌های فتنه از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون آزاد نبودید؟

۳- آیا در حمایت از دولت‌های گذشته و همسو با دیدگاه‌های شما، آزاد نبودید و البته در جاده دو طرفه، شما نیز مورد لطف قرار نگرفتید؟ حتما فراموش نکرده‌اید، تیم‌ها و گروه‌ها و مهمانان ویژه تهرانی را که گاهی با پرواز‌های اختصاصی در دولت‌های پیشین به مقصد زاهدان و به قصد دیدار با شما و هماهنگی‌های دیگر به خدمت می‌رسیدند، آیا اینهمه برو و بیا در فضای اختناق بود؟ و آیا چگونه است که اکنون به یاد دمکراسی افتاده‌اید؟ آیا عبدالمالک ریگی از دست‌پرورده‌های مسجد و مدرسه شما نبود و آیا تا مرفق دستش به خون مردم مظلوم آغشته نگردید؟ آیا دنباله‌های همان جانی شرور خون بهترین‌های فرزندان این ملت را به جرم حافظ امنیت بودن مقابل همان مسجد نریختند؟

ارسال نظرات