صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

افسردگی و گیاه‌خواری ممکن است هر دو نتیجه یک عامل سوم باشند، نه اینکه یکی از آن‌ها مستقیماً عامل دیگری باشد. این عامل ممکن است تعدادی از ویژگی‌ها یا تجربیاتی باشد که هم با افسردگی و هم با گیاه‌خواری مرتبط است. برای مثال، زنان بیشتر از مردان گیاه‌خوار می‌شوند و افسردگی را نیز بیشتر تجربه می‌کنند. با این حال، این مطالعه جدید، جنسیت را در نظر گرفت و این عامل را رد کرد.
تاریخ انتشار: ۱۵:۴۱ - ۱۶ مهر ۱۴۰۱

تحقیقات جدید نشان می‌دهد که گیاه‌خواران صرف نظر از وضعیت مالی و انتخاب سبک زندگی، بیشتر از افراد گوشتخوار مستعد افسردگی هستند.

به گزارش ایسنا و به نقل از آی‌ای، یک مطالعه جدید بر اساس داده‌های یک نظرسنجی در برزیل نشان می‌دهد که گیاه‌خواران دو برابر بیشتر از افرادی که گوشت می‌خورند، دوره‌های افسردگی را تجربه می‌کنند.

این مطالعه با تحقیقات قبلی در این زمینه مطابقت دارد، مطالعاتی که نشان می‌دهند میزان افسردگی در میان افرادی که گوشت را از رژیم غذایی خود حذف می‌کنند، بیشتر است.

البته این فقط مربوط به گیاه‌خواری و گوشت‌خواری نیست. طیف گسترده‌ای از پارامتر‌های تغذیه‌ای در تحقیقات فعلی، مانند مصرف کلی کالری، دریافت پروتئین، مصرف ریز مغذی‌ها و درجه فرآوری مواد غذایی در نظر گرفته شده است.

بر اساس این مطالعه جدید، مصرف مواد غذایی در رژیم غذایی گیاه‌خواران دلیل مستقلی برای افزایش میزان افسردگی نیست. در مقابل، افسردگی می‌تواند یکی از دلایلی باشد که منجر به گیاه‌خوار شدن می‌شود، زیرا علائم آن می‌تواند تمایل بیشتر به افکار منفی مانند احساس گناه باشد.

اگرچه افسردگی معمولاً با افکار بیش از حد بدبینانه همراه است، تحقیقات نشان می‌دهد که افراد مبتلا به افسردگی خفیف تا متوسط، پیش‌بینی‌های واقعی‌تری در مورد نتایج موقعیت‌های نامطمئن انجام می‌دهند و نقش و پتانسیل خود را با دقت بیشتری ارزیابی می‌کنند.

در این مورد به این شکل است که گیاه‌خواران بیشتر از دیگران متوجه می‌شوند که رفتار ظالمانه با حیوانات در تولید گوشت ناشی از تقاضای مصرف کنندگان برای دسترسی به گوشت ارزان است.

حتی اگر دنبال کردن یک رژیم گیاه‌خواری بتواند احساس سبکی و بی‌گناهی در افراد ایجاد کند، ممکن است که ترک مصرف گوشت به دلیل عوامل دیگر منجر به ناراحتی شود. به عنوان مثال، گیاه‌خوار بودن ممکن است بر رابطه فرد با محیط خود و آن دسته از فعالیت‌های اجتماعی که می‌تواند در آن‌ها شرکت کند، تأثیر بگذارد. همچنین ممکن است در برخی موارد منجر به نیش و کنایه خوردن یا سایر انواع طرد اجتماعی شود.

در نهایت، افسردگی و گیاه‌خواری ممکن است هر دو، نتیجه یک عامل سوم باشند، نه اینکه یکی از آن‌ها مستقیماً عامل دیگری باشد. این عامل ممکن است تعدادی از ویژگی‌ها یا تجربیاتی باشد که هم با افسردگی و هم با گیاه‌خواری مرتبط است. برای مثال، زنان بیشتر از مردان گیاه‌خوار می‌شوند و افسردگی را نیز بیشتر تجربه می‌کنند. با این حال، این مطالعه جدید، جنسیت را در نظر گرفت و این عامل را رد کرد.

این مطالعه نشان داد که صرف نظر از وضعیت مالی و انتخاب‌های سبک زندگی، افرادی که گوشت مصرف نمی‌کنند، بیشتر دچار دوره‌های افسردگی می‌شوند. با این حال، این ارتباط را نمی‌توان با کمبود مواد مغذی توضیح داد و داده‌های برای روشن کردن این رابطه مورد نیاز است.

این مطالعه در مجله Affective Disorders منتشر شده است.

ارسال نظرات