صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۷۸۲۷۸
غرب هرگز نخواسته به طرف جنگ روسیه علیه اوکراین تبدیل شود. با این وجود، طرح‌های پوتین برای الحاق مناطقی از اوکراین به فدراسیون روسیه و زرادخانه هسته‌ای او اکنون این استراتژی را تهدید می‌کند. از این نقطه به بعد خویشتن داری تنها سیاست مسئولیت پذیرانه خواهد بود.
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۰ - ۱۱ مهر ۱۴۰۱

فرارو- چندین نقطه عطف در جنگ  پوتین علیه اوکراین وجود داشته است؛ و به همان اندازه که این جنگ وحشتناک و خطرناک است برخی از تحولات در جریان آن مثبت و حتی دلگرم کننده بوده‌اند: دفاع موفق از کی یف، اتحاد متحدان غربی در موضوع تحریم‌ها و موفقیت اخیر حمله اوکراین برای بازپس گیری سرزمین‌های اشغالی.

به گزارش فرارو به نقل از اشپیگل، با این وجود، اکنون شاهد نقطه عطفی هستیم که از هیچ منظری نمی‌تواند مثبت به نظر برسد: الحاق قابل پیش بینی سرزمین‌های اوکراین به خاک روسیه و بسیج نسبی نیرو توسط روسیه. تقریبا عجیب به نظر می‌رسد که این گام «ولادیمیر پوتین» را مرحله جدیدی از تشدید وضعیت بنامیم.

با این وجود، این گام تهدیدکننده‌ترین وضعیت برای صلح جهانی تا این لحظه در طول جنگ اوکراین بوده است. هرگز خطر ناشی از این خودکامه مجهز به سلاح هسته‌ای به این بزرگی به نظر نمی‌رسید. آلمان و شرکای آن با این پرسش مواجه هستند که چگونه می‌توانند پیش فرض اصلی استراتژی خود را حفظ کنند: هدف از تبدیل نشدن به یک طرف این جنگ تحت هیچ شرایطی، اما ارائه تمام حمایت‌های ممکن به اوکراین.

تا کنون حملات پوتین توسط غرب با تحریم‌ها علیه مسکو حمایت مالی از کی یف و تحویل تسلیحات در مقیاس روزافزون همراه بوده است. با این وجود، چگونه می‌توان با اقدام اخیر پوتین مقابله کرد؟ در برابر بسیج صد‌ها هزار روس چه می‌توان کرد؟

هنگامی که مسکو بخش‌هایی از اوکراین را قلمروی روسیه می‌داند هرگونه واکنش متقابلی می‌تواند از سوی مسکو به عنوان اقدامی تحریک آمیز و حمله به روسیه قلمداد شود. پس از اعلام همه‌پرسی‌های ساختگی، متحدان غربی اوکراین به طرح‌های الحاق پوتین تنها با کلمات و به صورت لفظی واکنش نشان دادند. با این وجود، حقیقت تلخ این است که هیچ راه آشکار دیگری برای جلوگیری از الحاق واقعی سرزمین‌های اوکراین توسط پوتین وجود ندارد.

غرب پیش‌تر در سال ۲۰۱۴ میلادی در مورد الحاق کریمه به فدراسیون روسیه جدای از وضع چند تحریم اجازه داده بود چنین رخدادی روی دهد. جعبه ابزار تحریم‌ها تقریبا تمام شده است. هیچ کشور غربی‌ای تانک‌های مدرن جنگی را تامین نمی‌کند و اکنون بدترین زمان برای انجام این کار خواهد بود.

"اولاف شولتز" صدراعظم آلمان به دلیل تزلزل و تردید در موضوع تحویل تسلیحات مورد سرزنش قرار گرفته است؛ و البته سیگنال اشتباهی برای کاهش یا حتی توقف کمک‌های نظامی جاری ارسال می‌کند. در چنین وضعیتی احتیاط و هوشیاری بیش از همیشه در دستور کار قرار دارد.

پوتین به جهان هشدار داده که تهدید به استفاده از زرادخانه هسته‌ای او یک بلوف نیست. پس چه کسی اینجا واقعا بلوف می‌زند؟ رئیس جمهور روسیه غرب را به چالش می‌کشد تا کارت‌های خود را روی میز بگذارد. بر اساس گزارش‌ها واشنگتن به مسکو هشدار داده است که استفاده از سلاح‌های هسته‌ای تاکتیکی عواقب فاجعه باری در پی خواهد داشت.

با این وجود، این عواقب چه می‌توانند باشند؟ آلمان و شرکای آن در برابر مردی که ممکن است حتی از خرابکاری خطوط لوله دریای بالتیک خود ابایی نداشته باشد چه چیزی در دست دارند؟ روزی که غرب و پوتین پا به پای بازدارندگی بایستند احتمالا روز تاریکی خواهد بود. کسانی که سعی می‌کنند خطر هسته‌ای ناشی از مسکو را از دور ارزیابی کنند مجبور هستند به روانشناسی عامه تکیه کنند و به دنبال تشخیص از راه دور وضعیت ذهنی پوتین باشند.

برخی در دولت آلمان پیروزمندانه پوتین را مردی می‌خوانند که پشت اش به دیوار است: به مثابه موشی که در گوشه‌ای گرفتار شده است. با این وجود، این دیدگاه به سختی آرامش بخش است. آنانی که به گوشه‌ای رانده می‌شوند احتمال بیش تری دارد که بتازند. این دقیقا همان ترسی است که پوتین می‌خواهد ایجاد کند. در واقع، ممکن است این آخرین سلاح او باشد این موضوع باعث کاستن از ماهیت تهدید موجود نمی‌شود. غرب نمی‌تواند آن را نادیده بگیرد مگر این که خود خطر جنگ را بپذیرد.

بسیار خوب است که پاسخ صدراعظم آلمان را به شاید ناراحت کننده‌ترین پرسش در جنگ اوکراین بدانیم: آیا اکنون به نقطه‌ای رسیده ایم که نیاز‌های اوکراین و منافع غرب از یکدیگر جدا می‌شوند؟ افزایش سرسام آور قیمت گاز یک موضوع است. با این وجود، از نظر اولاف شولتز غرب تا کجا باید برای دفاع از جان و حاکمیت اوکراینی‌ها پیش برود؟

برچسب ها: جنگ اوکراین
ارسال نظرات