به گزارش فرارو به نقل از واشنگتن پست، تعیین درصدها در مورد میزان خطر و ریسک دشوار است با توجه به خطرات موجود اگر احتمال ۱۰ تا ۴۰ درصد باشد پاسخ یکسان خواهد بود: احتمال استفاده از سلاح هستهای را به حداقل ممکن برسانید و پاسخها را از پیش آماده کنید. این کاری است که رهبران نظامی و اطلاعاتی ایالات متحده انجام میدهند و از روزهای اولیه جنگ اوکراین انجام داده اند.
آنان در حال مطالعه تمام سناریوهای ممکن هستند. نهادهای اطلاعاتی ایالات متحده از نزدیک به دنبال هرگونه نشانهای مبنی بر آماده شدن سلاح هستهای هستند. ما باید این حرف پوتین را باور کنیم که میگوید احتمال استفاده از سلاح هستهای توسط روسیه "یک بلوف نیست".
اولین استفاده از تسلیحات هستهای در یک درگیری، بخشی جدایی ناپذیر از دکترین نظامی روسیه است همان طور که در برنامههای جنگی ایالات متحده وجود دارد. برخلاف ایالات متحده، روسیه به طور منظم استفاده از تسلیحات هستهای را تمرین میکند و آن را در تمرینات نظامی متعارف خود ادغام میکند که اخیرا درست پیش از حمله پوتین این کار را انجام داده بود.
متون نوشته شده ارتش روسیه به تفصیل توضیح میدهند که اگر روسیه در یک درگیری، متحمل شکست شود چگونه میتواند از تسلیحات هستهای برای وادار کردن دشمن خود به عقب نشینی استفاده کند. این استراتژی "تشدید برای کاهش تنش" یا "تشدید برای پیروزی" تا حدودی بحث برانگیز است، اما بی شباهت به طرحهای مختلف ایالات متحده برای استفاده از تسلیحات هستهای نیست.
در اوکراین وضعیت به چه شکل خواهد بود؟ در صورت استفاده روسیه از سلاح هستهای سناریوهای متعددی وجود خواهند داشت.
در سناریوی نخست، روسیه یک سلاح هستهای را بر فراز یک منطقه خالی از سکنه برای مثال، در بخشی از دریای سیاه به عنوان نشان دادن جدیت خود به امید عقب نشینی غرب پرتاب میکند. برخی از دانشمندان درگیر در پروژه منهتن نیز خواستار انجام چنین نمایشی به عنوان جایگزینی برای بمباران شهرهای ژاپن در پایان جنگ جهانی دوم شده بودند.
در این سناریو علیرغم آن که هیچ کس کشته نمیشود و آسیب فیزیکی وجود ندارد انفجار جهان را در مسیر خود متوقف میکند. ۷۷ سال است که هیچ سلاح هستهای در نبرد مورد استفاده قرار نگرفته است. از سال ۱۹۸۰ میلادی تاکنون فردی حتی یک انفجار هستهای بر فراز سیاره زمین ندیده است.
این انفجار نیازی به پاسخ هستهای از سوی ایالات متحده ندارد. برای جلوگیری از تشدید بیشتر تنش، بایدن میتواند خواستار انزوای بین المللی روسیه شود تا چین و هند به سرعت از روسیه دور شوند. هم چنین، تشدید تحریمها علیه روسیه و هشدار دادن درباره عواقب انفجارهای بیشتر از سوی روسیه بر آن کشور تاثیرگذار خواهند بود.
هر اندازه که شوکه کننده باشد روسیه احتمالا این گزینه را به همان دلیلی که رهبران نظامی ایالات متحده در سال ۱۹۴۵ میلادی انجام دادند رد میکند چرا که به اندازه کافی تکان دهنده نیست.
در سناریوی دوم روسیه میتواند یک سلاح هستهای "کم بازده" خود را به سوی یک هدف نظامی اوکراین شلیک کند. در این سناریو صدها یا هزاران نفر کشته میشوند و خسارات قابل توجهی به بار خواهد آورد.
روسیه میتواند از یکی از کلاهکهای ۱۰ کیلوتنی کارگذاری شده بر روی موشکهای کروز زمینی از جمله اسکندر استفاده کند. اگرچه این یک انفجار مهیب برابر با ۱۰۰۰۰ تن تی ان تی خواهد بود، اما از نظر استانداردهای هستهای انفجاری کوچک است. بمبی که هیروشیما را ویران کرد ۱۵ کیلوتن بود.
بیشتر کلاهکهای هستهای ایالات متحده و روسیه بین ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ کیلوتن هستند. برخی بر این باور هستند که روسیه حتی کلاهکهای با قدرت کمتری در برد یک کیلوتنی دارد.
این ممکن است محتملترین سناریو باشد. باز هم، نیازی به "واکنش مشابه" از سوی ایالات متحده ندارد اگرچه برخی بر آن تاکید دارند. پاسخ محتمل علاوه بر مواردی که در سناریوی نخست ذکر شد افزایش گسترده کمکهای نظامی به اوکراین و احتمالا حملات هماهنگ ناتو یا ایالات متحده به واحدهای روسی که حمله را آغاز کردند در دستور کار خواهد بود.
در سناریوی سوم سلاح با بازده بزرگ پوتین میتواند نیروی انفجاری حمله را به برد ۵۰ یا ۱۰۰ کیلوتنی یا حدود سه تا شش برابر بمب هیروشیما برساند. دهها هزار نفر بر اثر آسیبهای عظیم وارده و همراه با تشعشعات میمیرند. اگر هدف کی یف باشد راس رهبری اوکراین در صورت چنین حملهای از بین خواهد کرد.
این وضعیت تقریبا به طور قطع باعث واکنش مستقیم ایالات متحده یا ناتو خواهد شد اگرچه احتمالا این واکنش هستهای نخواهد بود. ایالات متحده و ناتو به اندازه کافی از تسلیحات متعارف دقیق و قدرتمندی برخوردار هستند که میتوانند برای ویران کردن نیروهای روسیه در اوکراین و مقر فرماندهی آنان از جمله واحدهایی که مسئول حمله هستند مورد استفاده قرار گیرند. این حمله احتمالا با عملیات سایبری در مقیاس بزرگ همراه خواهد بود.
حمله اتمی علیه ناتو نیز سومین سناریو، اما با پایینترین احتمال رخ دادن است. دکترین "استفاده اول" روسیه شامل گزینه حمله به اهداف ناتو است. این حمله میتواند با موشکهای دوربرد یا موشکهای کروز هوایی به کشورهای مرکز اروپا صورت گیرد.
اگر عملکرد این سلاح مشابه سناریوی قبلی بود سطحی از تخریب را بر یک کشور ناتو وارد خواهد ساخت که از زمان جنگ جهانی دوم مشاهده نشده است. این حمله میتواند آغازگر واکنش هستهای باشد.
برخی استدلال میکنند که یک حمله متقابل هستهای محدود برای حفظ بازدارندگی هستهای ضروری است. احتمال بیشتری وجود دارد که یک حمله متعارف همه جانبه برای از بین بردن تسلیحاتی که پوتین فرماندهی کرده پیش از حمله مجدد صورت گیرد.
این سه مورد سناریوهای وحشتناکی هستند که باید در نظر گرفت. ما اکنون باید تمام تلاش خود را انجام دهیم تا یک واکنش سیاسی گسترده را آماده سازیم که ممکن است پوتین را از عبور از خط قرمز هستهای باز دارد.