رییس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری خبر داد که رییسجمهوری، این مرکز را مامور به «نگهداشت نخبگان و مهاجرت معکوس» کرده است.
به گزارش اعتماد، محمدصادق خیاطیان، ابتدای تابستان امسال هم از آییننامه مصوب اسفند ۱۴۰۰ در هیات دولت برای استفاده از ظرفیت نخبگان در بخشهای مختلف دولت خبر داد و در توضیح هدف از تصویب این آییننامه گفت: «کشورهای اطراف، پروژههای بزرگی را تعریف میکنند که نخبگان ایرانی را جذب کنند و با وعده پولهای کلان این افراد را به سمت خود ببرند.»
طبق اعلام سه سال قبل مسوولان سازمان نظام پزشکی، از ابتدای دهه ۹۰ تا سال ۱۳۹۷، تعداد درخواست پزشکان برای دریافت تاییدیه حرفهای Good Standing به سالانه ۱۰۰۰ فقره افزایش یافت و پیشبینیها حکایت از آن داشت که در این بازه ۷ ساله، سالانه ۳۰۰ الی ۳۵۰ پزشک عمومی و ۳۰۰ پزشک متخصص به خارج از کشور مهاجرت کردهاند.
بیشمار وعدههای محقق نشده دولتهای وقت درباره اصلاح و رفع چالشهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، بهبود شرایط زیست شهروندان در کشور، پایان مفاسد اقتصادی و رانتخواریها و تبعیضهای اجتماعی و اقتصادی در تمام سطوح جامعه، از جمله مهمترین دلایل تصمیم شمار زیادی از پزشکان برای عزیمت دایم به مقصد کشورهایی بود که علاوه بر تامین این مطالبات به عنوان خواسته بحق هر شهروند و هر انسان، بتوانند بدون گرفتار شدن در دایره بروکراسی فرساینده و کهنه اداری و همچنین با بهرهمندی از نظام آموزشی بهروز و مدرن در جهان پیشرفته، هم حرف جدیدی برای گفتن و شنیدن داشته باشند هم خدمات انساندوستانه خود را مطابق با معیارهای روز فراگرفته و ارایه دهند.
فارغالتحصیلان رشتههای پزشکی تنها گروه صف بسته برای مهاجرت به قاره سبز و امریکا نبودند. طبق آمارهای رسمی، تعداد دانشجویان ایرانی در خارج از کشور در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹، از حدود ۴۴ هزار نفر به بیش از ۵۹ هزار نفر افزایش یافت و در سال ۲۰۱۹، کشور ایران از بابت دانشجو فرستی، بین ۲۴۱ کشور جهان به رتبه ۱۹ رسید.
طبق این آمار، از مجموع دانشجویان ایرانی مهاجر خارج از کشور، حدود ۱۰ هزار نفر در رشتههای پزشکی مشغول تحصیل بودند. طبق شنیدههای «اعتماد»، در فاصله سه سال گذشته تاکنون، تعداد تقاضای پزشکان برای دریافت تاییدیههای حرفهای از سازمان نظام پزشکی به بیش از ۴ هزار فقره در سال افزایش یافته که این رشد بیش از سه برابری در فاصله سه سال، نشان میدهد همان شرایطی که جمعی از نخبگان کشور را مصمم به مهاجرت و ترک وطن کرده بود حالا به مراتب ناامیدکنندهتر شده که فارغالتحصیلان رشتههای پزشکی ترجیح میدهند سختی و دشواری ترک زادگاه را به جان خریده، اما حداقل به کشوری بروند که شأن و کرامت همه انسانها، فارغ از هر گونه تعلق و تفکر و مکنت، برابر و یکسان رعایت و محترم شمرده شود.
افزایش بیش از سه برابری تقاضای مهاجرت گروهی از نخبگان کشور آنهم به فاصله سه سال، باز هم تاییدی دوباره است بر کاهش شدید سرمایه اجتماعی و البته آب رفتن این سرمایه که باید به عنوان پشتوانه دولتها مورد توجه قرار میگرفت، بازتاب موثری در تغییر رویکرد دولتهای وقت نداشت.
۲۶ مرداد امسال، هیات وزیران مصوبهای درباره افزایش یکساله سقف کارانه پزشکان شاغل در مناطق برخوردار به رقم ۱۲۰ میلیون تومان داشت، اما به نظر میرسد در شرایطی که نخبگان کشور از هر گشایشی در نابسامانیهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ناامید شدهاند، مشوقهای ریالی و مادی از جنس نوشداروی بعد از مرگ سهراب، دیگر جوابگو نخواهد بود.
اگر امروز و در چهارمین دهه بعد پیروزی انقلاب، شهرهای دورافتاده از دسترسی به یک پزشک متخصص محروم هستند، دلیلی ندارد جز اینکه پزشک غیربومی، صرفا به جبر «طرح اجباری» زندگی موقت در یک منطقه فاقد هرگونه امکانات را تاب میآورد و برای پایان یافتن این اجبار دو ساله آنهم در منطقهای که نه آب آشامیدنی سالم دارد و نه جاده و نه زیرساختهای معمول مثل خطوط اینترنت و آنتندهی شبکه تلفن همراه، ثانیهشماری میکند.
بخش دیگر از این حکایت مربوط به آن تعداد از فارغالتحصیلان رشتههای پزشکی و پیراپزشکی است که در سالهای گذشته برای ادامه تحصیلات تخصصی، عازم یکی از دانشگاههای پزشکی خارج از کشور شدهاند و بعد از پایان تحصیلات و دریافت مدرک تخصصی و حتی در مواردی، اشتغال به طبابت در کشور مقصد، حالا قصد بازگشت به وطن و خدمت به شهروند ایرانی در زادگاه خودشان را دارند. حتی برای تسهیل بازگشت این گروه از نخبگان هم هیچ تسهیلاتی فراهم نشده تا انگیزهساز افزایش تعداد بازگشتیها باشد.
آمارهای رسمی وزارت بهداشت نشان میدهد که از جمع فارغالتحصیلان رشتههای پزشکی که طی ۱۰ سال اخیر برای ادامه تحصیلات تکمیلی و تخصصی مهاجرت کردهاند، تعداد بسیار اندکی و حدود ۲۰۰۰ نفر و کمتر از ۱۵ درصد متقاضی انتقال به داخل کشور بودهاند و البته برای همین تعدادی که قصد بازگشت داشتند هم هیچ تسهیلات مشوق و امیدوارکنندهای مهیا نیست.
سه سال قبل از مجموع ۱۶۰۰ دانشجوی پزشکی متقاضی انتقال به دانشگاههای علوم پزشکی داخل کشور، ۷۰۰ نفر واجد شرایط انتقال تشخیص داده شدند، اما به دلیل موانع سختگیرانه پیش روی متقاضیان، فقط ۹۲ نفر موفق به اخذ پذیرش از دانشگاههای علوم پزشکی داخل شدند.
مرداد ماه امسال هم دو خبر مربوط به نحوه انتقال فارغالتحصیلان رشتههای پزشکی به دانشگاههای داخل کشور منتشر شد که چیزی نبود جز تمدید همین سنگاندازیهای ناامیدکننده.
ابتدای مرداد ماه، معاونت آموزشی وزارت بهداشت با صدور اطلاعیهای برای آزادسازی مدارک فارغالتحصیلان علوم پزشکی جهت مهاجرت به خارج از کشور از اجرای دوباره محدودیتهای مستند به «طرح قانون خدمات پزشکان و پیراپزشکان» خبر داد. طبق این اطلاعیه، متقاضیان تحصیل با هزینه شخصی در خارج از کشور و مشمول قانون خدمت پزشکان و پیراپزشکان، تا زمانی که دوره طرح خود را در مناطق انتخابی سپری نکرده باشند، امکان دریافت مدارک فارغالتحصیلی را نداشته مگر آنکه وثیقههای کلانی بالای ۲۰۰ میلیون تومان و در قالب اسناد ملکی بسپرند و در اینصورت هم پس از ارایه تعهد خدمت بعد از فراغت از تحصیل در دانشگاه خارجی، صرفا مدارک تحصیلی و گواهی موقت طبابت دریافت میکنند.
به دنبال صدور این اطلاعیه که واکنشهای فراوانی در جامعه عمومی به دنبال داشت و انتقادهایی با مضمون «مداخله دولت در زندگی و تصمیمات شخصی نخبگان» را برانگیخت، مشاور معاون آموزشی وزارت بهداشت با تاکید بر اینکه همه افراد میتوانند بعد از گذراندن «طرح قانون خدمات پزشکان و پیراپزشکان»، مدرک خود را آزاد کنند، گفت: «کسانی که تعهد خدمت به وزارت بهداشت دارند و از امکانات این وزارتخانه استفاده کرده و در بیمارستانهای تابعه تحصیل کردهاند؛ باید حتما سنوات تعهدات خود را بگذرانند و بعد از اتمام تعهدات میتوانند مدرک خود را آزاد کنند.
بنابراین، محدودیت آزادسازی مدارک برای هیچ گروهی وجود ندارد و همه افراد میتوانند بعد از گذراندن طرح قانون خدمات پزشکان و پیراپزشکان یا تعهد خدمت، مدرک خود را آزاد کنند. کسانی که قصد تحصیل در رشته پزشکی و پیراپزشکی دارند و همچنین افرادی که تخصص و فوق تخصص میگیرند، متعهد به خدمت در وزارت بهداشت هستند. قانون جدیدی هم تصویب نشده و این قانون از قبل وجود داشته، اما در مقطعی اجرا نمیشد.»
به دنبال اطلاعرسانی درباره به جریان افتادن دوباره طرح مصوب فروردین ۱۳۶۷ که تمام فارغالتحصیلان رشتههای پزشکی، نتیجه اجرای اجباری آن را اتلاف عمر و وقت خود میدانند و اجبار به انجام این طرح را تبعیضی آشکار در مقایسه با فارغالتحصیلان سایر رشتههای دانشگاههای دولتی و وابسته به وزارت علوم قلمداد میکنند، هفته اول مرداد ماه، دبیر شورای عالی برنامهریزی علوم پزشکی اعلام کرد که دانشجویان ایرانی خارج از کشور متقاضی انتقال به داخل که بعد از ۲۰۱۹ تحصیل خود را در خارج آغاز کردهاند، به شرط آنکه دانشگاه انتخابیشان، از فهرست مورد تایید وزارت بهداشت باشد، باید در آزمون صلاحیت علمی شرکت کنند و دانشجویانی که بعد از سال تحصیلی ۲۰۲۳- ۲۰۲۲ به خارج کشور رفتهاند هم، در صورت تقاضای انتقال میتوانند در آزمون صلاحیت علمی شرکت کنند، اما فقط میتوانند به رشتههای مقطع کارشناسی منتقل شوند.
طبق این تصمیم جدید، در واقع دانشجویان پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی که خارج از کشور تحصیل کرده و حالا میخواهند به ایران بازگردند، صرفنظر از اینکه چه میزان از وقت و عمر و سرمایه خود و خانواده را به صرف یادگرفتن علم پزشکی رساندهاند، در صورت قبولی در آزمون صلاحیت علمی تنها میتوانند به رشتههایی با مقطع کارشناسی منتقل شوند.
رویه جدیدی که توسط این مقام مسوول اعلام شد، نقطه مقابل مصوبهای بود که شهریور ۱۳۹۷ در همین شورا به تصویب رسید و حق انتقال به دانشگاههای داخل کشور را از تمام دانشجویان مشغول به تحصیل در رشتههای علوم پزشکی از ابتدای سال ۲۰۱۹ سلب میکرد.
سلب امکان ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر برای دانشجوی رشتههای پزشکی مهاجر به خارج از کشور در حالی است که هر دو سال یکبار، وزارت بهداشت فهرستی از دانشگاههای پزشکی خارجی مورد تایید را با استناد به نظام رتبهبندی تایمز، شانگهای و QS بازنگری و بهروزرسانی و منتشر میکند و در آخرین بازنگری هم ۹۰۷ دانشگاه از ۶۰ کشور جهان مورد تایید وزارت بهداشت است که متقاضیان تحصیل در رشتههای پزشکی میتوانند با اطمینان از تایید مدارک این دانشگاهها، اقدام کنند.
مجموع اقدامات چند ماه گذشته چیزی نیست جز تناقض و مانعتراشی و شعار. هنوز امضای مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی برای افزایش ۲۰ درصدی ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی خشک نشده است.
مسوولان و اعضای این شورا که از حمایت برخی نمایندگان ذینفع مجلس هم برخوردار بودند و توسط مسوولان وزارت بهداشت هم مشوقهای متعدد دریافت کردند، در حالی تصمیم به افزایش تعداد دانشجوی رشتههای پزشکی با توجیه رفع کمبود شدید پزشک در مناطق محروم گرفتند که طبق اعلام سال ۱۳۹۸ سازمان نظام پزشکی، در فاصله سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۷، پذیرش دانشجوی پزشکی رشد حدود ۱۱۷درصدی داشته و تعداد کل جامعه پزشکی در کشور هم تا پایان سال ۱۳۹۸ حدود ۱۳۹ هزار نفر شامل پزشک عمومی و متخصص با شاخص ۱.۷۴ به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت کشور است که به گفته مسوولان پیشین سازمان نظام پزشکی، این عدد در مقایسه با کشورهای منطقه چندان عدد بدی نیست، چنانکه شاخص تعداد پزشک به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت در کشور پاکستان، ۰.۸، در عربستان ۱.۴، در امارات ۱.۷ و در ترکیه ۱.۹ است.
همسو با این مصوبه که نتیجهای جز تضعیف نظام آموزشی و فارغالتحصیلی «شبه پزشک» نخواهد داشت، اختیار مهاجرت پزشکان برای تحصیل در دانشگاههای برتر جهان هم با خاکبرداری از چاله کهنه و فراموش شده «آزادسازی مدرک به شرط وثیقهگذاری یا گذراندن دوره طرح» سلب و محدود میشود آنهم با شعار «مهاجرت معکوس و نگهداشت نخبگان».
اما تناقض در این است که از همان تعداد انگشتشماری هم که رفتهاند و علم روز آموختهاند و حالا میخواهند به کشور برگردند و به مردم خدمت کنند، استقبال شایانی به عمل نمیآید، بلکه مانع پشت مانع جلوی پایشان میگذارند و زحمات آنها برای فراگیری تحصیلات تکمیلی و تخصصی در دانشگاههای خارجی را به نشستن پشت میز و نیمکت مقطع کارشناسی تقلیل میدهند. واقعا کدام گزاره را باور کنیم؟
من خودم تاز استخدام آموزش و پرورش شدم! با ارشد دولتی و بعد از 8 سال تدریس در بهترین غیرانتفاعی ها بدون بیمه و با کمترین حقوق حق التدریس. الان هم در اموزش و پرورش فیش حقوق 5 میلیون هست که با رتبه بندی 1.5 اضافه خواهدشد. در روستا و درمدارس محروم حاشیه شهر, در کلاس های 35, 40 نفره شلوغ, بچه ها اگر بخوان برن بیرون باید از روی میز و صندلی ها پا بگذارند و بیرون بروند!!! این کلاسها فقط صرف جمع کردن اونها و کمی تربیت و کمی سواد میشه و سرکله زدن و تربیت بیشتر وقت کلاس رو میگیره تا اموزش عمیق اونها. همچنین خیلی از بچه ها هستند که از همین الان هم کار می کنند و درس و سواد براشون مهم نیست. همین باعث شده در همین مناطق محروم متاسفانه کلی شاگرد با استعداد داشته باشم که عمرشون اونجا داره هدر میره. اونجا فقط دنبال درست کردن امار سواد و کاهش آمار بی سوادی هستند! وگرنه با یک پنجم امکانات مدارس خاص , من خودم شخصا قول میدم چندتا دانشجو پزشکی در میان مدت تحویل بدم!!! اونم کسایی که یک شغل معمولی و ابرومند براشون آرزو هست و استعدادشو دارند! نه اینکه مثل بعضی افراد رفاه زده خانوادشون میلیونی برای کنکورشون خرج کنه و از اونور این حقوق ها معلومه که چنگی به دلشون نمی زنه. الان همه مردم در مشکل هستند, من خودم هم دارم اسنپ هم کار میکنم و کل حقوقم داره میره برای قسط های وام. شاید اگر من هم می تونستم مهاجرت می کردم. اما اگر عدالت آموزشی باشه و همه چیز به نفع یک قشر خاص نباشه, سریعا نفربعد که می تونه از قشر متوسط یا ضعیف باشه , جایگزین بشه. کشورها رو قشر متوسط می سازند,
اصلا ۹۰ درصد اینا نمیفهمن مقاله و به روز بودن و شواهد یعنی چی.
اینکه مهاجرت زیاد شده است منطقی است ولی اینکه بعضی دوستان ۲ ترم با پول بدون اینکه توانایی قبول شدن در ایران را داشته باشند در دانشگاه خارجی تحصیل کنند و سپس بخواهند برگردند و توقع اینکه فرشی قرمز برایشان پهن شود دلیل درستی برای این به اصطلاح مانع تراشی ها بوده است مگر نه پزشکان عادی توسط سیستم استثمار میشوند و این دوستانی که با این گرانی دوست دارند برگردند دارای جایگاه از پیش آماده هستند کسانی هستند که پول و موقعیت را از قبل دارند، و هم اکنون با ایجاد پروپاگاندا اینکه پزشکان میروند ( کسانی که نخبه بودند ولی جایی برایشان نبود) چرا نمیگذاریم نخبگان برگردند ( پولدارانی که سیستم امتحان و شایسته سالاری را دور زده اند) به احتمال زیاد در نهایت نیز به هدف خودشان خواهند رسید.
و برای اطلاع دوستانی که قضاوت میکنند نا انسته ولی نه مغرضانه میانگین حقوق پزشکان عمومی در شهرها زیر ۱۰ میلیون است و این واقعیت است پروپاگاندا نیست. بهترینهای کنکور تجربی به مانند بقیه بهترین ها آینده ای در این کشور ندارند، رشته ای با مسئولیت جان بیمار بدون تامین مالی همراه با قضاوت های یکطرفه مردم مساوی میشود با دلسردی و تلاش برای مهاجرت.
اتفاقا باهوش كسي خست كه محيط و زمان خودش را بشماسد و از فرصت ها استفاده كند نه اينكه كمبود هاي خودش رو با زير پاي كس ديگر را خالي كردن جبران كنه پس شما باهوش مبودي باهوش كسي هست كه به مردمش خدمت ميكنه و درامد خوب هم بخاطر عرضه خود و استفاده از موقعيت هايش پيدا ميكند اين رو بعنوان يك مهندس ميگويم نه پزشك خود برتر بيني و حسادت و كبر انسان را به نابودي ميكشاند
اینجاپزشکها حقوقچندانیندارنوپزشکهای ایرانیروهم قبولندارن. پزشکهایی که از ایرانمیان باید تویه ازمونسخت شرکت کنن که ۹۹ درصد رد میشن. ایرانبهشتپزشکانهست. مهاجرت و فرار پزشکها از ایران هماشکتمساحی هستش که افزایشحقوقبگیرن. اینمقالهفراروهم قطعا توسط یه به اصطلاحپزشکنوشتهشده.
همین حالا خیلی ازجوانهای باسواد ما کنکور امتحان نمیدهند وازدیپلم به بعد به خارج ازکشور می روند وپزشکی را آنجا شروع میکنند. اینها راه حل نیست که میدهید. یا فکراساسی کرد .
بجز پزشکان هیئت علمی بپرسید حقوق استخدامی ماهانه یک پزشک چنده؟ مناطق محروم را نخواستیم( که 300 الی 400 بیمارستان داریم که متخصص اطفال وداخلی وبیهوشی وجراحی وزنان استخدام نمیشوند) چرا متخصصین رادیو لوژی (سونوگرافی) درمرکز استانها استخدام نمی شوند؟ چرا پاتولوژیستها استخدام نمیشوند چرا متخصصین قلب وعروق استخدام نمی شوند؟ چرا متخصصین رادیولوژی وسونوگرافی درمرکز استانها استخدام نمی شوند؟............... باید درخواب دید که متخصص با حقوق 8 میلیون تومان استخدام بشود ومنتظر کارانه ناچیز باشد ................(البته 10 درصد پزشکان خصوصی و.. را نمی گویم که درآمدشان زیا د داست)
چرادندانپزشکها درمرکز استانها استخدام نمی شوند؟ و....
درآمد یک پزشک عمومی در امریکا نهایتا بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار دلاره که ۲۵ درصدش مالیاته که درآمد بالایی نیست و مثل بقیه اقشار جامعه است.چنین فرهنگی باید در ایران هم جا بیفته و پزشکان خودشون رو تافته جدا بافته و فرد خیلی خاص و عجیبی نبینن.افرادی وارد این رشته بشن که عشق و علاقه دارن نه یک عده دلال مسلک.اونیکه دنبال پوله از اول خودش رو علاف نکنه و پول مملکت رو هدر نده و بره دنبال بساز بفروشی و معامله و دلالی.پزشک دلال صفت بی اخلاقه و بیمار رو تلکه و مفلس میکنه.همون بهتر که چنین افراد بی اخلاقی مملکت رو ترک کنن و برن بقیه جاهای دنیا رو ببینن تا کمی بادشون بخوابه و خودشون رو جمع کنن و بفهمن پزشکی مفهوم اش زدن جیب مردم نیست بلکه مفهوم اش خدمت به انسانیته.(ارجاع به کلام بقراط و توصیه های او به پزشکان)
خوب این انصاف نیست
اینکه وضع اقتصادی مملکت خرابه دلیل نمیشه
حقوق قشر پایین رو به حداقلی برسونن که بشه زندگی کرد اما حقوق قشر تحصیل کرده رو کمتر بالا ببرن
در نتیجه همه از تحصیل کرده و نکرده اختلاف جزیی داشته باشن
اونوقت تحصیل کرده ها علاقه به مهاجرت پیدا میکنن
من خودم فوق لیسانس دارم از یکی بهترین دانشکاه با کار تحقیقی که در یکی از بهترین مجلات علمی دنیا مقاله شده الان بعد بعد ۳۲ سال بازنشسته شدم
حقوقم ۸ میلیون ۶۰۰ هست در حالی که از بستگان نزدیک با مدرک الکی داره کار میکنه با سنوات کمتر ازمن حقوقش بیشتره
متاسفانه
درضمن اینکه دیپلمه ها و سیکلی ها رسیدن به تحصیل کرده ها نتایج نظام هماهنگ پرداخت محمودخانه
قسمت دوم فرمایشت صحیح است.
قسمت اول هم دربرخی بیمارستانها صدق می کند و در برخی نه.(همانطوریکه متخصص هادر بیمارستانها متفاوت میگیرند)
واقعا پزشکان بیشتر ادعا هستند تا عملکرد
ضمنا به قول یکی از دوستان دکترها را هم مسخره میکنن! طرف رو سردر گوشت فروشی زده دکتر پروتئین!!! خخخ
اطلاعات ندارید لطفا اظها نظر نفرمایید اصلا از این رقمها خبری نیست .درکل یک دانشگاه شاید از 1000 نفر پزشک 20 نفربه سقف 120 میلیون برسند خیلیها با 10 میلیون و 20 میلیون تومن کارمیکنند .
اون 20 نفر هم اگردانشگاه ازدست بدهد بیماران باید خدمات درمانی رابجای دولتی از بخش خصوصی دریافت بکنند..........
تازه همونرا هم به روز پرداخت نمی کنند مثلا الان دارند برخی بیمارستانها آذر ماه 1400 وبرخی فروردین 1401 را پرداخت میکنند چون تامین اجتماعی پول بیمارستانها را تا مهرماه 1400 داده است و.....
اینکه شرایط برای جامعه پرشکی ایده آل نیست درست.
اینکه جامعه پزشکی باید به حقوق خود برسد هم درست..
اما آیا در این کشور پزشکان استثنا هستند و خونشان رنگینتر از بقیه اقشار هستند؟ یا اینکه برعکس پزشکان یکی از معدود طبقات برخوردار جامعه هستند
که حامعه نیاز شدیدی به آنها دارد و برای آنها بسیارهرینه می کند؟
این بار مالی که به همه اقشار ایران بابت همه تحصیل در مدارس ودانشگاه وارد می شود ،نباید سبب شود که این طبقه عزیز خود را وامدار ایران و ایرانی بدانند و مثل بقیه مردم و اقشار، در وطن بمانند و به مردمی که حیات و همین پیشرفتشان را مدیون آنها هستند خدمت کنند؟
اگر شرایط سخت است برای همه هست همان کارگران و کارمندانی که با کمترین حقوق، بیشترین فشار و سختی ها روی دوششان است و بزرگترین حجم مالیات ها را هم می دهند، مستحق خدمات پزشکان و دیگر متخصصانی هستند که با امکانات و مالیات ایشان به مدارج بالای تحصیلی رسیده اند.
اگر بنا باشد دانشگاههای ما برای کشورهای پیشرفته نیروی نخبه پرورش دهند چه سود؟
بنظرم باید هر پزشک یا متخصصی کهمفتخر به فارع التحصیلی شد متناسب با خدمات دریافتی و سالهای تحصیل و نیاز جامعه ، مدتی را متعهد به خدمت در ایران باشد از دو تا 5 برابر مدت تحصیل...
تا شاید بتواند بخشی از خدماتش به مام میهن را جبران کند.
من به اون کارگر معدنچی اهانتی نکردم اون حقشه که سختی کار و مزایای مربوزگطه رو داشته باشه و اگه پایه اداره کار برای یه کارگر بی تجربه و ساده معمولی ۶میلیون هست برای یه کادگر معدنچی لااقل سه برابر اون باید باشه و برای یه استاد تمام دانشگاه که عمری تو راه تخصصش کار کرده قطعا حقش ۶۰ میلیون در ماه هست
الان کارگرهای معمولی و آبدارچی های یه جاهایی مثل برخی صنایع نفت و گاز و فولاد بین ۱۵ تا ۲۰ میگیرن اونوقت همزمان به یه استاد تمام خیلی بدن ۲۵ تا ۳۰ میلیون، اون کارگر جایی نمیتونه بره ولی اون استاد دانشگاه قطعا میتونه مهاجرت کنه و خیران اون برا مملکت خیلی زیاده، و اگه خیلی هاشون تا حالا نرفتن از بی عرضه گیشون نیست
همین الان کلی پزشک بیکار هست اونا که میرند که هیچ ولی با برداشتن انحصار که اول از همه بدست خود جامعه پزشکی ایجاد شده میشه در مناطق محروم هم پزشک داشت
2- این سهمیه مناطق خیلی بی انصافی هست چون به خاطر محرومیت یک منطقه به اون فرد تعلق میگیره اما در اکثر موارد افرادی که اتفاقا وضع خوبی دارند و در منطقه خودشان جزو خانواده های سرشناس و ثروتمند هستند از سهمیه استفاده میکنند
بهتر هر کس که میخواد از سهمیه استفاده کنه متعهد شه که از تخصصش در منطقه خودش استفاده کنه که سبب حل مشکل نبود متخصص در نقاط محروم میشه
اگر هم نمیخواد که میتونه با شرایط برابر با بقیه کنکور بده.
كلا شرايط بايد جوري باشد كه ملت هميشه درحال دويدن دنبال پزشكان باشند وآنها فخرفروشي كنند!
فکر نکنید اینجا ریختن, باید خیلی خیلی تاپ باشین تا کار درست گیر بیارین.
در مورد اخر هم باید عرض کنم اکثر مهاجران افغان در ایران افراد محترم و سخت کوشی هستند اون عده اندکی هم که از مهمان نوازی ایرانی ها ناراضی اند همونایی هستند که پول ملی ایران را در تلوزیون افغانستان مسخره می کردند و دست اخر مجبور شدن به چرخ هواپیمای امریکا اویزون بشن. الانم برخی از همان عده دارن توی ایران نمک می خورن و نمکدان می شکنن. اگر دوست ندارن می تونن بروند به کمپ های مهاجرت یونان و ...
ظاهرا دستانی در کارهست تا نخبه گان و افراد شایسته و توانمند صحنه را به نفع افراد نالایق و ناشایست و منفعت طلب
منم اگر شرایطش داشتم میرفتم ، خدا عاقبت ماها که نمیتونیم ازینجا بریم بخیر کنه....
یک نکته دیگه اینگه مردم فکر میکنن با افزایش ظرفیت مشکل حل میشه اما نمیدونن برای آموزش همین تعداد افزایش یافته نیروی متخصص و کلی امکانات لازمه
من پدر پزشک هستم. چالشی رو که در این خصوص دیده ام که البته یک از دهها چالش مربوط به قشر پزشکی رو می خواهم مطرح کنم. شاید از این طریق یکی از مشکلات آنها حل شود و شاهد خروج پزشکان جوان از مملکت نباشیم. اطلاع دارید که یک دانشجوی پزشکی حدود 7 تا 8 سال طول می کشه تا فارغ التحصیل بشه. یعنی بعد از 8 سال تحصیل و سن حدود 26 سال پزشک عمومی می شود و تازه وارد بازار کار که چه عرض کنم طرح خدمت با حقوق ناچیز می شود. . یعنی در سن 28 تا 29 سال تا حدودی می تواند دنبال کار بگردد که از نظر زمانی به نسبت سایر رشته ها خیلی دیرتر به شرایط نرمال می رسد. و به علاوه امام تشکیل زندگی مشترک و ازدواج تا این زمان ابدا میسر نیست، مگر اینکه هزینه ها را والدین تقبل کنند. ببینید این چه فشاری روی فرد نخبه ای که توانسته در رشته های پزشکی قبول شود بگذارد. حال اگر بخواهد ادامه تحصیل بدهد و تخصص بخواند 3 الی 4 سال طول می کشد تا درسش تمام شود. این در حالی است که کلینیکهای تخصصی در دست دانشجویان دوره تخصص(رزیدنت) است و شبانه روز با حداقل خواب باید در بیمارستانها کار کنند و فشار بسیار زیادی روی آنهاست. سن آنها هم حداقل 28 به بالاست و با وجود کار زیاد و طاقت فرسا که مطمئنا خیلی از دوستانی که پیام داده اند از آن اطلاع ندارند تا پارسال حقوق حدود 3میلیون تومان به آنها می دادند و الان پس از اینهمه اعتراض حقوق به ماهی 5میلیون رسیده. یعنی در سن حدود 30 سالگی باید کار شبانه روز بکنید ولی حقوق 5 میلیونی داشته باشید که با این پول نمیتوان هیچ کاری کرد. همینطور برای فوق تخصص...
خدایی در حق جامعه پزشکی ظلم می شود. معمولا سن بهبود وضعیت مالی جامعه پزشکان به نسبت سایر رشته ها حداقل 40 سال است.
با توجه به مطالب مطرح شده فوق لازم می دانم به عزیزانی که به دلیل کمبود اطلاعات کافی بعضا فرمایشات نا مناسب می کنند و دل جامعه پزشکان جوان را به درد می آورند عرض کنم که لطفا قبل از هر گونه نظری در خصوص این قشر حتما اطلاعاتی جمع آوری کنید.
ضمنا دولت و حکومت می بایست با توجه به وضعیت معیشت دانشجویان اینترن و رزیدنت که با وجود سن بالا و کار شبانه روز مخصوصا فداکاری در دوره کرونا، حقوق مکفی و مناسب جهت زندگی و تشکیل خانواده متناسب با جایگاه آنها تامین شود. وگرنه به زودی تا حداکثر 10 سال آینده فاجعه بزرگی در پزشکی کشور رخ خواهد داد و دولت ناچار خواهد شد نیروی متخصص پزشکی را از خارج از کشور وارد کنید
وضعیت ما مهندسین دیپلم ریاضی توسط هنرستانی ها برهم خورده
موضوع اصلی اینکه پزشکان بعد از مدتی کار در ایران پول خوبی نصیبشان می شود که توانایی مهاجرت را به آن ها می دهد. یک بلیط هواپیما تا کانادا نزدیک به ۴۰ میلیون تومان قیمت دارد. چند خانواده توانایی پرداخت این هزینه را دارند؟ کسی که مادرش یک معلم زحمت کش و پدرش یک کارمند شریف است اگر پزشک نباشد باید هر ماه غصه اجاره خانه را داشته باشد. اما وقتی پای نظام سلامت به میان می آید متاسفانه بقیه نادیده گرفته می شوند. همیشه همین طور بوده.
لذا مهندسین دارای مدرک دکترای تخصصی باید در بدترین شرایط 80% یک فوق تخصص رشته طب درآمد داشته باشند که ندارند!کاری به فارغ التحصیلان علوم انسانی یا رشته های پایه علوم تجربی ندارم ولی حق مهندسین نسبت به زحماتی که برای تک تک افراد جامعه متقبل میشوند رعایت نمیشود
لعنت به این میراث شوم رضا میرپنج
در ایران هموراره صفر و یکی است.
ورزش فقط فوتبال و علم هم فقط پزشکی.
علوم دیگر مخصوصا مهندسی و علوم پایه که مهاجرت چند برابری دارند اصلا به چشم نمی آیند.
فقط درآمد و پول در این موارد دخیل هستند. و برای حفظ جایگاهشان از نفوذ خود برای کم کردن رقبا کمک می گیرند.
البته الان واقعا باید نگران باشن چون پزشکا از نظر درآمد و امنیت شغلی اصلا قابل مقایسه با یه دکترای مهندسی یا علوم پایه نیستن و حالا که اینا هم با این درآمدهای افسانه ای مهاجرت میکنن واقعا باید برای مملکت نگران شد.
مهندسین و علوم پایه اکثرا با پول بسیار ناچیزی از ایران میرن و در کشورهای دیگه کار می کنن و حقوق های خوبی میگیرن .
ولی پزشکایی که این روزا مهاجرت می کنن با میلیاردها تومن پولی که اینجا به خاطر سیاست های حمایتی حکومت بدست آوردن مهاجرت می کنن و بعضی هاشون هم هنوز منبع درآمدشون ایرانه و فقط قراره برن کشورهای دیگه خرج کنن .
دخترت کار نمیکنه
نشسته درس میخونه که بره
منم با سهمیه استعداد درخشان وارد ارشد شدم
ولی بعد فارغ التحصیلیم سال ۹۶ و یکهو بالا رفتن دلار مجبور شدم کار کنم
برای رسیدن به دریافت ۱۲۰ ملیون در ماه شما باید کارکردی در حدود ۵۰۰ تا ۶۰۰ ملیون در ماه داشته باشی که با اعمال طرح پلکانی قاصدک به شما ۱۰۰ ملیون در ماه برسه که عملا غیر ممکنه حتی اگر ۳۰ روز ماه را کامل در بیمارستان بخوابی .
لطف بفرمایید بعنوان یه رسانه در جهت تنویر افکار جامعه طرح قاصدک را مطالعه بفرمایید.
با سپاس دکتر گودرز کوشکی متخصص بیهوشی
اولا بیشترین امار مهاجرت مال رشته های غیر پزشکی هست. ارشد و دکترای رشته های علوم پایه و مهندسی که دنیا قبولشون دارن. مدرک پزشکی ایران رو در اکثر دنیا قبول ندارن، چون هیچ کجای دنیا وزارت آموزش پزشکی از وزارت علوم جدا نیست. وقتی بخوان مهاجرت کنن باید کلی آزمون انجام بدن و درصورت قبولی به عنوان کمکی و نه طبابت میتونن اونجا کار کنن.
-دوما ایران بهشت پزشکان و مافیای پزشکان هست، هیچ جای دنیا زیر میزی و پول هایی که میگیرن اینطور وجود نداره.
-سوما کجای دنیا یه پزشک در چندساعت تو مطبش این تعداد مریض رو ویزیت می کنه؟! توی مطب هاشون که برید می بینید مریضا ها باید معطلی چند ساعته و حتی تا نیمه شب داشته باشن... بعد هم خیلی هاشون خوشون زحمت ویزیت نمی کشن و شرح حال مریض رو یک نفر دیگه میگیره! اوج بی احترامی به مریض و انسانیت.
- گذرت به بیمارستان آموزشی برسه هم که خدا به داد برسه! به اسم فلان پزشک دانشجو عمل می کنه و بلاها که سر مریض نمیارن و هیچ کس هم پاسخگو نیست... حتی توی بیمارستان خصوصی پزشک متخصص سراغ دارم که روزی 10 تا عمل از تومور مغزی تا ستون فقرات همزمان اتاق عمل بهش میدن. بعد میبنی چند نوچه دارن کاراش می کنن ایشون فقط تشریف میبره سر عمل ها واسمش رو جراح هست. کجای دنیا یه پزشک می تونه در روز این حجم از ویزیت و عمل داشته باشه؟!
- پزشک ها تو ایران، خصوصا جراح ها خودشون رو خدا می دونن چون معتقدن می تونن تو کار خدا دخالت کنند.
این مقاله هم سفارش خودشونه...
بله ولی بخش کوچکی هستن که صدای بلندی دارن گویا. توی هفته اخیر حداقل سه تا تیتر توی فرارو بوده در این مورد.
این همه سال دانشجوهای مهندسی می رفتن، عین خیالتون نبود، حالا آه و فغان تون بلند شده؟؟
یکم از مغز مبارک استفاده کنید، می بینید الان بحث دانشجو و غیر دانشجو نیست
سه دسته آدم هستن توی ایران:
یا می خوان از این جهنم فرار کنن، یا می خوان و نمی تونن
یا هم سیسمونی رو از ترکیه می خرن و عاغا زاده هاشون تور هاوایی میرن و رکوردهای اختلاس رو جابجا می کنن
چند دلیل مهم و غیر قابل انکاردارد که تحصیل در رشته پزشکی در اکثریت کشور ها آزاد هست و هیچ محدودیتی مثل ایران ندارد
در این شرایط اکثریت کشور ها خودشان به اندازه کافی پزشک دارند و خیلی خیلی کم و بسیار سخت پزشکان ایرانی و هر کشور دیگری را پذیرش می کنند .
درآمد پزشکی شاید در بعضی کشور ها جز درآمد های خوب باشد ولی در هیچ کشوری به اندازه ایران 10 تا 100 برابر دیگر مشاغل نیست بخصوص برای متخصصان و فوق تخصص ها
پس اینها هیچ جا نمی روند
اگر وزارت بهداشت و نظام پزشکی به جای محدود کردن و انحصار و مافیا بازی وظیفه اصلی یعنی نظارت دقیق خود را انجام دهد مشکل سواد و بی سواد حل می شود و نیاز نیست الکی محدود سازی کنید
90 درصد پزشکی تجربی هست و اتفاقا نیاز به علم خیلی بالایی ندارد.بیشتر به دقت و انصاف و وقت کافی گذاشتن برای بیمار دارد
که پزشکان ما از حاذق ترین پزشکان دنیا هستن! خواهرم و خاله ام و خواهر دوستم هر سه در کمال مظلومی در اثر اشتباه پزشکی فوت شدند. خواهرم رو که دو بار کشتن. یک بار خدا برش گردوند. دوباره در کمال بیرحمی از ما گرفتنش. تو بودی گفتی پزشکان ما از حاذق ترینن؟!!!!!!!!
حرفتون صحیحه
قبلا یک محدودیت کوچکی گذاشته بودن
که اون را هم با فشار برداشتند
مثل بقیه رشته ها باید پذیرش آزاد شود و بعد نظارت دقیق بر عملکرد پزشکان شود
نکبت زاده ها می روند تا دائم پولهایی که باباهاشون به جیب می زنند فقط اون ور خرج کنند
نخبگان سرمایه های اجتماعی هستند که نقدینگی خارج نمی کنند ولی گذشته و آینده ملتی را با خود می برند.
https://iranmohajer.net/%DA%AF%D9%88%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF%DB%8C%D9%86%DA%AF-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%9F/
سوال: آیا همه از اين good standing استفاده می کنند؟
آیا همه در همان شغل و تخصصی که د رایران داشتند به کار گرفته می شوند؟
آیا همه مهاجرت می کنند يا فقط يک اقامت می گیرند و منبع اصلی درامدشان از چند ماه حضورشان در ایران است؟
آیا درخواستها برای خودشان هست یا بردن فرزندان و خرج کردن درآمد ايران در ممالک دیگر؟
پزشک خوب بودن با کار و درامد داشتن دو موضوع متفاوته. خیلی پزشکان خوب داریم که درامد محدودی دارن ولی همینا برن خارج درامدشون چند برابر میشه
ماهم دلمون ميخاد بريم ولي نميتوني
مدرک پزشکی ایران در هیچ جای دنیا اعتبار نداره
بهش گفتن اگه میخواد طبابت کنه باید از اول پزشکی بخونه
من خودم چندین خانواده پزشک می شناسم
که خرج های چند میلیاردی می کنند و فرزندانشان را به کشورهای خارجی می فرستند تا پزشکی بخوانند و برگردد ایران و پول پارو کنند
پزشک یعنی فقط پول
#غربگدا