صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۶۹۶۵۷
جلال رشیدی‌کوچی، رییس کمیته امنیت کمیسیون شورا‌ها گفت: حجاب یک منشور چندوجهی است که پرداختن به آن در چارچوب فرهنگی و دینی همچنین رفتاری و اجتماعی می‌گنجد. چنین مقوله‌ای قبل از هر اقدام دیگری نیازمند فرهنگ‌سازی و آگاهی‌بخشی است. در یک رویکرد کلی می‌توان گفت که ۹۰ درصد مواجهه با مقوله حجاب باید در قالب کار‌های فرهنگی، ایجابی و علمی انجام شود و ۱۰ درصد نیز در قالب رویکرد‌های سلبی. اما متاسفانه اتفاقی که در حال حاضر در حال رخ دادن است، آن است که این فرآیند بر عکس شده است، یعنی تصویری که به افکار عمومی منعکس می‌شود، اغلب رفتار‌های سلبی در مواجهه با این پدیدار است.
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۹ - ۳۱ مرداد ۱۴۰۱

موضوع حجاب اگر مهم‌ترین معادله این روز‌های فضای مجازی و رسانه‌های کشور نباشد، بدون تردید یکی از اصلی‌ترین سوژه‌هایی است که توجه اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان را به خود جلب کرده است.

به گزارش اعتماد، روزی نیست که خبری در رد یا قبول، نحوه سیاستگذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های موجود در این زمینه منتشر نشود و انتقاد و اعتراضی در این خصوص شکل نگیرد؛ یک روز تصویر مواجهه دو نفر در BRT، روز دیگر فیلم مادری که برای نجات دختر بیمارش از گشت ارشاد فریاد کمک سر می‌دهد و نهایتا ویدیوی زنی که در ظاهر از خودروی گشت ارشاد به بیرون پرتاب می‌شود.

همه این گزاره‌های متفاوت نشانه آن است که هنوز راهبرد مشخصی برای مواجهه با مقوله حجاب در ساختار سیاستگذاری کشور طراحی نشده است.

یکی از نمایندگانی که در مجلس یازدهم بدون زدن عینک جناحی و سیاسی به کرات در خصوص این تعارضات صحبت کرده و لحن متفاوتی را نیز برای بیان دیدگاه‌هایش انتخاب می‌کند، جلال رشیدی‌کوچی، رییس کمیته امنیت کمیسیون شورا‌ها و امور داخلی مجلس است.

چهره‌ای که آرام‌آرام خود را در شمایل یک نماینده متفاوت معرفی کرده و توجه افکار عمومی و رسانه‌ها را به خود جلب می‌کند. شخصیتی که در گفتگو با «اعتماد» در عین حال که از پیگیری پرونده سپیده رشنو برای یافتن پاسخ‌هایی برای ابهاماتش سخن می‌گوید، معتقد است که موضوع حجاب را نیز نباید صفر یا صد درصدی دید.

این روز‌ها بحث حجاب به یکی از موضوعات اساسی جامعه بدل شده است؛ برخی از پروسه جرم‌زدایی و تبدیل بی‌حجابی به یک تخلف صحبت کرده و برخی دیگر نیز از افزایش برخورد‌ها دفاع می‌کنند، نظر شما در این خصوص چیست؟

حجاب یک منشور چندوجهی است که پرداختن به آن در چارچوب فرهنگی و دینی همچنین رفتاری و اجتماعی می‌گنجد. چنین مقوله‌ای قبل از هر اقدام دیگری نیازمند فرهنگ‌سازی و آگاهی‌بخشی است. در یک رویکرد کلی می‌توان گفت که ۹۰ درصد مواجهه با مقوله حجاب باید در قالب کار‌های فرهنگی، ایجابی و علمی انجام شود و ۱۰ درصد نیز در قالب رویکرد‌های سلبی. اما متاسفانه اتفاقی که در حال حاضر در حال رخ دادن است، آن است که این فرآیند بر عکس شده است، یعنی تصویری که به افکار عمومی منعکس می‌شود، اغلب رفتار‌های سلبی در مواجهه با این پدیدار است.

درباره ۱۰ درصد برخورد‌های سلبی توضیح بیشتری می‌دهید، اساسا چطور می‌شود این ۱۰ درصد هنجارشکن مورد نظر شما را از ۹۰ درصد روتین جامعه تشخیص داد؟

همان‌طور که نحوه مواجهه با ۹۰ درصد اکثریت جامعه باید ایجابی، فرهنگی و در کل نرم باشد؛ مقابله سلبی و قانونی با ۱۰ درصد هنجارشکن نیز ضروری است. به هر حال باید تفاوت قائل شد میان افراد عادی جامعه و افراد و جریاناتی که با اهداف خاصی به دنبال قانون‌گریزی یا هنجارشکنی در جامعه هستند. وظیفه فرهنگ‌سازی و کار‌های ایجابی با محیط‌های علمی، دانشگاهی، رسانه‌ای و... است و مسوول برخورد‌های سلبی نیز با نیروی انتظامی و سایر نهاد‌های حقوقی و قضایی است.

اما در حال حاضر به نظر می‌رسد، بیشتر رفتار‌های سلبی مورد توجه قرار دارند و خبری از رویکرد‌های ایجابی نیست؟

نکته‌ای که امروز در جامعه مشاهده می‌شود، آن است که نهاد‌هایی که باید کار‌های فرهنگی، ایجابی و علمی انجام دهند، عقب‌نشینی کرده و تنها نیروی انتظامی است که در بطن میدان قرار دارد. اخبار منتشر شده هم تنها در همین حوزه است. معتقدم با این دست فرمان دستاورد قابل توجهی در زمینه حجاب نصیب کشور نمی‌شود.

شما هنوز به پرسش قبلی من پاسخ ندادید، چطور می‌شود ۹۰ درصد مردم عادی را از ۱۰ درصد هنجارشکن تشخیص داد؟ آیا سنجشی در این زمینه وجود دارد؟

اغلب افرادی که حجاب مناسبی ندارند به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند. بالای ۹۰ درصد این افراد، پوششی که دارند مبتنی بر روال عادی زندگی‌شان است. یعنی فرد، قصدی برای هنجارشکنی یا دهن کجی به عرف و قانون ندارد و احساس می‌کند که با این نوع پوشش، حدود مورد نظر عرفی، شرعی و اجتماعی را رعایت کرده است. در واقع اکثریت این گروه، مبتنی بر سبک زندگی که دارند پوشش خود را انتخاب کرده‌اند. وقتی با این دسته از افراد صحبت می‌کنید، متوجه می‌شوید که برای انتخاب‌شان استدلال‌های عقلی، دینی و اجتماعی هم دارند. اینکه این استدلال‌ها تا چه اندازه درست است یا نه؟ بحث دیگری است. از سوی دیگر، اما ۱۰ درصد از افراد کم حجاب نیز هستند که با هدف هنجارشکنی و اتخاذ رفتار‌های غیرقانونی وارد جامعه می‌شوند. جدا کردن این ۱۰ درصد از ۹۰ درصد اکثریت یک ضرورت غیر قابل انکار است. باید با ریزبینی، محدوده مواجهه با هر کدام از این گروه‌ها را مشخص کرد.

به نظرم توضیحات شما کمکی به روشن شدن بحث نکرد. چطور می‌شود این ۱۰ درصد را از ۹۰ درصد باقیمانده شناسایی کرد. اساسا از منظر قانونی می‌توان محدوده این قلمرو‌های متفاوت را تعیین کرد؟

مثالی می‌زنم تا موضوع برای‌تان روشن‌تر شود. مدتی قبل، برنامه‌ای می‌دیدم که به نظرم بسیار عجیب آمد. در این ماجرا، ماموران نیروی انتظامی، تصمیم دارند با خانمی که در یک پارک اقدام به فروش مواد مخدر می‌کند، برخورد کنند. نکته عجیب اینجا بود که مردم عادی زمانی که متوجه شدند نیروی انتظامی در حال دستگیری یک خانم است، بدون اینکه بدانند، اصل موضوع چیست با این تصور که ماشین پلیس، خودروی گشت ارشاد است و به خاطر حجاب با آن خانم مجرم برخورد می‌کند، طرفِ خانم مواد فروش را گرفته بودند. این برخورد نشان می‌دهد تا چه اندازه برنامه‌ریزی‌ها و برخورد‌های غیراصولی می‌تواند اعتماد عمومی را از میان ببرد. این موضوع یک زنگ خطر برای همه ماست که نشان می‌دهد عملکرد نامناسب و سلیقه‌ای باعث شده حتی در برخورد با مجرمان سابقه‌دار مواد مخدر نیز مردم به این دلیل که طرف مقابل یک خانم است، طرف او را بگیرند و روبه‌روی پلیس بایستند. بدون تردید موضوع مهم در مجموعه برنامه‌ریزی‌ها، باید حفظ کرامت و عزت نفس شهروندان باشد.

در راستای همین حفاظت از کرامت انسانی است که به عنوان رییس کمیته امنیت کمیسیون شورا‌ها و امور داخلی اعلام کردید، قصد دارید، پرونده سپیده رشنو را دنبال کنید؟

احساس می‌کنم پیگیری پرونده خانم سپیده رشنو باید خارج از فضای روتین رسانه‌ای و تبلیغاتی دنبال شود. در خصوص این پرونده ابهاماتی برای خودم وجود دارد که تا زمان رفع آنها، ابعاد مختلف پرونده را پیگیری خواهم کرد. معتقدم همان‌طور که من متوجه این ابهامات هستم افکار عمومی نیز پرسش‌هایی در این زمینه دارد که باید به آن‌ها پاسخ داده شود. بی‌شک برای خارج‌نشین‌ها مهم نیست که سرنوشت یک بانوی ایرانی چه خواهد شد، چراکه دل‌شان برای مردم ایران نمی‌سوزد. آن‌ها به منافع خود می‌اندیشند و در این مسیر از قربانی کردن دختران ایرانی ابایی ندارند. مردم مطمئن باشند این پرونده را خارج از فضای رسانه‌ای و تبلیغاتی مرسوم دنبال خواهم کرد تا پاسخی برای ابهامات و پرسش‌هایی که برای خودم شکل گرفته، پیدا کنم.

بسیاری از تحلیلگران نسبت به ایجاد دوقطبی در جامعه پیرامون حجاب هشدار می‌دهند. در موضوع برخورد سپیده رشنو و طرف مقابل هم این دوقطبی نمایان بود. ظاهرا برخی بدشان نمی‌آید مردم در برابر هم قرار بگیرند. این‌طور فکر نمی‌کنید؟

از قول من بنویسید، هرکسی در هر جایگاه و مقامی به شکل‌گیری دوقطبی در هر امری کمک کند، به این کشور و مردمش خیانت کرده است. در هر لباس و جایگاه با هر شأنی؛ در داخل یا خارج کشور نباید زمینه شکل‌گیری دوقطبی‌های مخرب فراهم شود. نباید به بهانه حجاب مردم را در برابر هم قرار داد. ماجرایی که در بی‌آرتی اتفاق افتاد و دو بانوی ایرانی با هم درگیر شدند، رخداد‌هایی که در مترو، خیابان و... به وقوع می‌پیوندد و... خطرناک هستند و باید نسبت به آن‌ها حساس بود. این رویارویی میان ایرانی و ایرانی هیچ برنده‌ای ندارد. این مردم به رغم همه تفاوت‌ها، یک ریشه دارند و سرنوشت هر کدام از آن‌ها بر دیگری اثرگذار است. مسوولیت رسانه‌ها نیز در این زمینه بسیار کلیدی است. من و برخی دیگر از همکارانم در مجلس به دنبال طرح این مسائل و پیگیری این پرونده‌ها هستیم، اگر رسانه‌ها کمک کنند و موضوع را در بستر شفاف و معقول خود دنبال کنند، می‌توان دستاورد‌های مهمی به نفع منافع ملت کسب کرد، اما اگر با تیتر‌های جنجالی و فضاسازی‌های مخرب به دنبال به انحراف کشیدن بحث باشند، این ظرفیت‌ها دچار اشکال خواهند شد.

در پایان نظرتان را درباره بحث جرم‌زدایی از مقوله حجاب و تخلف فرض کردن بی‌حجابی که اخیرا از سوی دبیر ستاد امر به معروف مطرح شده، می‌فرمایید؟

چون هنوز اطلاعات جامعی درباره این موضوع ندارم، به من اجازه بدهید اطلاعات خود را در این زمینه بیشتر کنم، پس از آن درباره موضوع صحبت کنم.

برچسب ها: حجاب و عفاف
ارسال نظرات