صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۶۱۸۷۸
عبدالرضا فرجی راد؛ کارشناس حوزه ژئوپلیتیک در گفتگو با فرارو بررسی می‌کند:
«روسیه در شرایط فعلی چه در غرب، چه در شرق و چه حتی در شمالِ مرزهای خود، با انسدادهای قابل توجهِ ژئوپلیتیکی(تحت تاثیر جنگ اوکراین) رو به رو شده و دراین فضا، توسعه مناسبات با ایران که در جنوبِ جغرافیای روسیه قرار گرفته و موقعیت راهبردی قابل توجهی نیز دارد، از اهمیت زیادی برای آن ها برخوردار شده است. از این رو، ایران عملا فرصت های قابل ملاحظه ای را جهت کاهش دادن چالش های مرتبط با انسداد ژئوپلیتیکی روسیه در برهه زمانی کنونی برای این کشور فراهم می سازد.»
تاریخ انتشار: ۰۸:۰۰ - ۲۸ تير ۱۴۰۱

فرارو- در سفر "ولادیمیر پوتین" رئیس جمهوری روسیه به ایران و متعاقبا رایزنی ها و مذاکرات دوجانبه وی با مقام های ارشد کشورمان و البته شرکت در نشست سه جانبه با حضور روسای جمهور ایران و ترکیه، بسیاری از ناظران و تحلیلگرانِ حوزه روابط بین الملل، به طور خاص به واکاوی ابعاد مختلف این سفر و محرک های اصلی انجام گرفتنِ آن از سوی رئیس جمهور روسیه پرداخته و می‌پردازند.

در این راستا، برخی تحلیلگران، سفرِ پوتین به تهران را نوعی واکنش به سفرِ منطقه ای "جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا به خاورمیانه ارزیابی می کنند و معتقدند که روسیه و ایران از این طریق سعی دارند پیام های روشنی را به واشنگتن و دیگر کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس و حتی اسرائیل بفرستند. با این حال، برخی تحلیلگران نیز دلایل و محرک های دیگری را جهت توضیح ماهیت اصلیِ سفر پوتین به تهران ذکر می کنند و بر این باورند که این سفر را بایستی در چهارچوب های کلان ترِ استراتژیک و البته ژئوپلیتیک ارزیابی کرد.

فرارو در گفتگو با "عبدالرضا فرجی راد"، سفیر و دیپلمات سابق کشورمان و استاد حوزه ژئوپلیتیک، به واکاوی محرک های اصلی سفر ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به تهران می پردازد.

انسداد ژئوپلیتیکی روسیه منجر به اهمیت یافتنِ ایران شده است

همانطور که می دانید "جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا به تازگی سفر منطقه ای خود به خاورمیانه و رایزنی با رهبران اسرائیل و کشورهای عربِ حاشیه خلیج فارس را به پایان برده است. در این فضا، شماری از ناظران و تحلیلگرانِ حوزه روابط بین الملل بر این باورند که سفر ولادیمیر پوتین به تهران، نوعی واکنش به سفر بایدن به منطقه است و اساسا باید آن را در چهارچوب رقابتِ قدرت های بزرگ تحلیل و تفسیر کرد. آیا شما با این تفسیر موافقید؟

در مورد سفر بایدن به منطقه باید بگویم که جریان های سیاسی و رسانه ای غربی(به طور خاص آمریکایی) و منطقه ای، یک یا دو ماه بود که در مورد آن مانور می دادند. در این چهارچوب، این امکان وجود دارد که سفر ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه به تهران نیز به نوعی تنظیم شده باشد که بعد از سفر بایدن به منطقه اتفاق بیفتد.

با این حال، به دلیل اینکه سفر پوتین به تهران، با سفرِ اردوغان به کشورمان نیز همراه است و قرار است ملاقات‌های سه جانبه ای میان رهبران ایران، روسیه و ترکیه انجام گیرد، معادله کمی پیچیده تر می شود. با این همه، تشدید رقابت های ژئوپلیتیکی در جهان(پس از جنگ اوکراین) که در یک سوی آن، قدرت های غربی و متحدان منطقه ای آن ها قرار دارند و در سوی دیگر، بلوک شرق و متحدان آن حضور دارند نیز می تواند مزید بر علت باشد و توضیح دهنده چهارچوب های کلانِ سفر بایدن به منطقه و همچنین پوتین به تهران باشد.

ارزیابی شما از سفر منطقه ای بایدن به خاورمیانه چیست؟ آیا این سفر را می توان موفقیتی برای بازیگرانِ فعال در بلوک کشورهایی دانست که منافع خود را قالب تقابل با ایران می بینند؟

من برخلاف بسیاری از تحلیلگران و مفسران، سفرِ منطقه ای بایدن را سفری موفقیت آمیز نمی دانم. دلیل اصلی این دیدگاه من نیز این است که تبلیغات زیادی در دو ماه اخیر انجام شده بود که مثلا قرار است طرح صلح ابراهیم و یا سیستم دفاعِ هوایی مشترک منطقه ای با ابتکار آمریکا و حضور اعراب و اسرائیل توسعه پیدا کند و یا یک ناتوی عربی ایجاد شود. این در حالی است که در میدان عمل هیچکدام از این ها محقق نشد.

بایدن زمانی که که به اراضی اشغالی رسید، از ابتدا تا انتها، برخلاف مواضع مکرر و تندِ مقام های اسرائیلی، حتی یک کلمه در مورد ایران، با آنچه مطلوبِ صهیونیست ها بود، همراهی نشان نداد. حتی گزارش هایی منتشر شد که اسرائیلی ها طرح های زیادی را جهت مقابله و تحت فشار قرار دادنِ ایران داشته اند اما ظاهرا بایدن به هیچکدام از آن ها توجه نکرده است (این مسائل از سوی خبرنگارانِ حاضر در اراضی اشغالی به رسانه های بین المللی گفته شده است).

در این چهارچوب، بایدن صد در صد در جریان سفر منطقه ای خود بر ضرورت اتخاذ دیپلماسی با ایران تاکید کرده است. در عین حال باید توجه داشته باشیم که بایدن تا حد زیادی در بحبوحه سفر اخیر منطقه ای خود به خاورمیانه، اهداف انتخاباتی نیز داشت. وی به طور خاص به دنبال راضی کردنِ جامعه یهودیان داخل آمریکا و لابی‌های اسرائیلی بود. در این راستا بایدن به صراحت گفت که "من یک صهیونیست هستم و برای اینکه یکچنین فردی باشم، لزوما نیاز به یهودی بودن نیست". از این رو، شاهد بودیم که یک توافقتنامه که از هیچ ضمانت اجرایی هم برخوردار نیست به اسمِ "توافقنامه بیت المقدس" میان رهبران آمریکا و اسرائیل به امضا رسید و در قالب آن اینطور گفته شده که مثلا ما اجازه نمی دهیم ایران به سلاح های اتمی برسد. خوب اینکه اساسا پیشرفتی نیست و نکته ای است که آن ها سال ها در این مورد ادعا کرده و آن را تکرار می کنند. مساله ای که حامل بُعد منفیِ قوی برای اسرائیلی ها است. در این راستا، رهبران دو طرف حداقل می توانستند در توافقنامه مذکور به این نکته اشاره کنند که اجازه نمی دهیم ایران به نقطه گریز هسته ای برسد یا غنی سازی اورانیوم خود را به حد مشخصی برساند(رویکردی که اگر اتخاذ می شد، نوعی سیگنال همراهی کاملِ بایدن با سیاست های تهاجمی اسرائیل علیه ایران را می رساند).

با این حال، تاکید آن ها(به طور خاص طرفِ آمریکایی) بر مسائل کلی نشان می دهد که آمریکایی ها حتی در پایین ترین سطوح نیز حاضر به همراهی با اسرائیلی ها نشده اند. در این چهارچوب، این نکته مشخص می گردد که اولویت آمریکایی ها در قبال ایران، دیپلماسی است و به همین دلیل هم هست که می بینیم با سفر منطقه ای بایدن به منطقه و به طور خاص ورود وی به منطقه خلیج فارس، دو اتفاق مثبت به نفع ایران افتاد.

از یک سو، وزیر خارجه امارات اعلام کرد که ما به دنبال اعزام سفیر به ایران هستیم. بدون تردید این اقدامِ وی بدون هماهنگی با آمریکا انجام نشده است. البته که مقام های اماراتی تاکید داشته اند که وارد هیچگونه ابتکار و یا اتحادی که خلاف منافع ایران باشد نیز نخواهند شد. نکته مثبتِ دیگری که به نفع ایران بود، این مساله بود که بایدن در ملاقات با "مصطفی الکاظمی" نخست وزیر عراق، از اقدامات وی در میانجی گری میان ایران و عربستان و کمک های او به روندِ تنش زدایی از روابط دو طرف تشکر و قدردانی کرد. خوب از این منظر، هر دو مساله کاملا در راستای منافع ایران و به ضرر اسرائیل قرار داشتند.  

اخیرا شما در موضع گیری به این نکته اشاره کرده اید که روس ها به واسطه ایران و با توجه به شرایط خاص بین‌المللیِ ایجاد شده برای آن ها(تحت تاثیر جنگ اوکراین)، به دنبال توسعه نفوذ خود در منطقه هستند. در این نقطه این سوال مطرح می شود: چه نشانه ها و یا فَکت هایی را در راستای طرح این استدلال رصد کرده اید؟

البته من از توسعه نفوذِ روسیه(در خاورمیانه) از طریق ایران صحبت نکرده ام بلکه من به این نکته اشاره کرده ام که روس ها به دلیل انسدادِ ژئوپلیتیکی خود در شرایط کنونی سعی دارند تا راه های جدیدی را از جنوب و به طور خاص از طریق ایران باز کنند. نکته مهم این است که توجه داشته باشیم ژئوپلیتیکِ روسیه در شرایط فعلی بسته شده است و این موضوع چه در (مرزهای)غربی و چه شرقی این کشور عینیت یافته است. شاید این سوال پیش بیاید که وقتی روابط روسیه با چین خوب است، چرا باید از انسداد ژئوپلیتیکی آن در شرق سخن بگوییم؟

در پاسخ به این سوال باید گفت که شرق صرفا چین نیست بلکه کشورهایی نظیر ژاپن و کره جنوبی نیز حضور دارند و همین دسته از کشورها، سرمایه گذاری زیادی را در روسیه(پیش از جنگ اوکراین) انجام داده بودند و اکنون به دلیل وقوع جنگ اوکراین، از همکاری با روس ها کنار کشیده اند. در غرب نیز معادله روشن است و شاهد سردی قابل توجهِ روابط روسیه با غرب در حوزه های مختلف هستیم. در عین حال، چشم انداز روشن و امیدبخشی در مورد باز شدن چهارچوب های ژئوپلیتیکی روسیه در آینده و پس از جنگ اوکراین نیز وجود ندارد.

درست است که اکنون روس ها در حالِ ارائه تخفیف های قابل توجه در بحث فروش انرژی خود هستند و در عین حال معامله با روبل را نیز توسعه بخشیده اند و نگذاشته اند که ارزش پول ملی این کشور سقوط فاحشی کند. با این حال، باید توجه داشت که آن ها به خوبی می دانند که آینده خوبی در انتظارشان نیست. دلیل اصلی این مساله نیز این است که ژئوپلیتیکِ روسیه بسته شده است.

در مورد خودِ ایران نیز شاهد بوده ایم که پس از تشدیدِ سخت گیری ها و تحریم ها علیه کشورمان و ایجاد انسداد در ژئوپلیتیک ایران، اقتصادمان به هم ریخت و تورم شدیدی ایجاد شد و فقر زیاد شد و بسیاری از چالش های دیگر در حوزه های گوناگون ایجاد شد. این چشم انداز اکنون پیش رویِ روس ها نیز هست. نباید فراموش کرد که میزان ادغام روسیه در مقایسه با ایران در اقتصاد جهانی بیشتر است و همین مساله چالش هایِ به مراتب بیشتری را برای آن ها در مقایسه با ایران ایجاد می کند.

از این رو، روسیه اساسا راهی جز باز کردنِ ژئوپلیتیک خود ندارد(حوزه ژئوپلیتیکی آن ها همانطور که گفته شد در شرق، غرب و شمالِ مرزهایشان بسته شده است) و در این معادله، مرزهای جنوبی روسیه که ایران در مسیر آن قرار دارد، اهمیتِ قابل ملاحظه ای پیدا می کنند. دراین چهارچوب، روس ها مشکلی جهت رسیدن به ایران از طریق آسیای مرکزی و یا قفقاز ندارند و در این فضا، آن ها راهی جز کنار آمدن با ایران ندراند و در این معادله باید امتیاز بدهند و امتیاز بگیرند. در همین چهارچوب است که شاهدیم پس از مدت ها بار دیگر بحث "کریدور شمال به جنوب"، البته به نحو جدی تری بار دیگر مطرح شده است.

در عین حال، ترکیه نیز در همین چهارچوب حضور دارد. درست است که این کشور به غرب و ناتو وابستگی دارد با این حال، سیاست های یک دهه اخیر اردوغان موجب شده تا خود را در وسطِ رقابت های جاری ژئوپلیتیکی غرب و شرق نگه دارد. از این رو، شاهد بودیم که ترکیه در بحبوحه جنگ اوکراین، روسیه را تحریم نکرد و حتی صادرات خود به روسیه را افزایش داد. در این راستا، برنامه ریزی آتی جهت ملاقات رهبران ایران، روسیه و ترکیه در تهران و رایزنی های آن ها جهت توسعه روابط سیاسی و اقتصادی، همه و همه معطوف به تلاش هایِ به ویژه روسیه در حوزه باز کردن حوزه های ژئوپلیتیک این کشور قرار دارند.

در این فضا شاهدیم برخلاف دوران قبل که روس ها در مراوداتشان به ویژه با ایران دستِ بالا را می گرفتند، اکنون این، آن ها هستند که تمایل بیشتری به توسعه روابط و تعاملات با تهران دارند.

موضوعی که عملا موجب شده تا بده بستانِ واقعی تری میان تهران و مسکو صورت گیرد. مساله ای که تا حد زیادی در راستای منافع کشورمان نیز قرار دارد. در این فضا، همانطور که گفتم چهارچوب کلی اراده جدی فعلیِ روسیه در توسعه روابط با ایران را بایستی از منظر ژئوپلیتیکی تحلیل و تفسیر کرد و در عین حال سیاست سازان کشورمان باید این نکته را مد منظر داشه باشند که با توجه به شرایطِ جدید پیش آمده، نهایت استفاده را در راستای منافع ملی کشورمان داشته باشند.

ارسال نظرات
ناشناس
۱۱:۵۱ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۸
ایران باید مذاکرات مستقیم خود را با آمریکا آغاز کند تا موازنه مثبتی ایجاد شود.در غیر اینصورت دست بالا را به روس ها و اسراییلی ها و اعراب منطقه خواهد داد.
ناشناس
۱۱:۳۵ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۸
همه دنیا تحریمش کردن فقط مونده ایران و چین.واضحه میاد اینجاها تا کمک بخواد
لقمه نان
۱۱:۲۶ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۸
پوتین در تهران به دنبال تهران است!
ناشناس
۱۰:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۸
دور زدن تحریم ها .......
ناشناس
۱۰:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۸
امیدوارم ایران امتیاز های خوبی بگیره ، بای روبی رود های منتهی به دریای مازندران و افزایش آب این دریاچه ، سرمایه گذاری روسیه در ایران رود و راه آهن ایران ، انتقال تکنولوژی موشک شیطان دو و سوخو ۵۰ و هواپیما مسافری سوخو ۱۰۰ و بالگرد کاموف ۵۲
ناشناس
۱۰:۰۹ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۸
بعضی از این تحلیل گرهای ما خیلی باحالن فقط خبرهای رسانه ها را تکرار میکن. اوایل جنگ میگفتن روسیه سریع شکست میخوره و اقتصادش داغون میشه بدون این که درکی از تاثیر کالاهای صادراتی روس ها بر اقتصاد کلان داشته باشند و همون طور که دیدم پیش بینی شأن برعکس شد. الان میگن تمام راه های روسیه بسته شده و فقط یه مسیر به بیرون داره اونم از ایران. نابغه برو نگاه کن داره یه مسیر جایگزین برای کانال سویز میزنه از قطب شمال اونم حتما وقتی توی اخبار بگن متوجه میشی. خوبه شما دیگه تصمیم گیری نیستی ولی این سطح اطلاعات داغونت همون خونه بشین چایی بخور اخبار نگاه کن.
ناشناس
۰۸:۵۹ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۸
تمام امید پوتین گرانی نفت و گاز هست. برای این گرانی و اینکه عربستان و امارات تولید نفت و گاز خود را افزایش ندهند پوتین به بن سلمان متعهد شده که یمنی ها و حامیان انها حتی یک گلوله بطرف عربستان و امارات شلیک نکنند و ۵ ماه هست که یمنی ها حرف شنوی خود را نشان دادند و حتی یک گلوله بسوی عربستان و اماران شایک نکردند. همین هست که جو بایدن شانسی برای تشویق بن سلمان به افزایش تولید نفت ندارد چون بن سلمان نمی خواخد دوباره حوثی ها بدستور پوتین عربستان را اماج حملات موشکی و پهبادی کنند
ناشناس
۰۸:۵۴ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۸
پوتین با دو نیرو هرگز حاض نیست که مسئله اساسی پیدا کنه. یکی چین چون مشتری اصلی صادرات روسیه شده و دیگری اسراییل چون میداند که لابی های طرفدار اسراییل در امور مالی در جهان چه قدرتی دارند و اگر تحریمهای غرب علیه روسیه هنوز زهر لازم را ندارد بدلیل حمایت این لابیها از روسیه هست. اصولا حضور روسیه در سوریه به دو دلیل بود. اول اطمینان از ابنکه نفت و گاز ابران یا عراق با قطر به ساحل مدیترانه نرسد و دوم اهرمی بر اسراییل تا با ان بتواند از لابیهای طرفدار اسراییل در دنیای غرب امتیاز بگیرد. از همین رو نه از برگ کره شمالی به خاطر چین و نه از برگ ایران به خاطر این لابیها نمی تواند استفاده کامل کند مگر اینکه بتواند در جهت اسراییل ایران را به رویارویی نظامی با امریکا به عوض اکراین بکشد. فقط تصور کنید عناصر نفوذی یا خودسری در خلیج فارس به اسم ایران به ناوهای امریکا حمله کنند. مراد خاطر پوتین و اسراییل حاصل میشود
ناشناس
۰۸:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۴/۲۸
متاسفانه برخی دوستان چنان در سیاست ضد امریکایی افتادند که حتی مصلحت خودمان را هم فراموش کردیم. هدف روسیه از خرید پهباد یا همکاری با ایران یا سفر پوتین به تهران در این برهه فقط این است که که در دنیا اعلام کند که ایران به اردوی روسیه تعلق داره. روسیه بسیار اصرار داره که ایران را شریک استراتژیک خود بنامد. می دانید چرا؟ چون متاسفانه روسیه با هر مقیاسی که در نظر بگیرید در اکراین زمین گیر شده یا حداقل درگیر عملیات نظامی فرسایشی بسیار طولانی و پر هزینه شده. پوتین می داند که اگر نتواند ظرف چند ماه اینده جریان بازی را به نفع خود برگرداند یا حداقل غرب را مجاب به دادن امتیاز در اکراین کند سیر اضمحلال توان نظامی و اقتصادی و دیپلماسی روسیه بسیار سرعت خواهد گرفت و خیلی دیر خواهد بود. پوتین می داند که نمی تواند در میدان نبرد این سیر را متوقف کند. فقط دو میدان باقی می ماند. یا اقتصاد. که دارید می بینید تمام تلاش روسیه بر گرانی مواد غذایی و گاز و نفت در دنیا و غرب هست تا شاید سیاستمدارات تحت فشار افکار عمومی مرعوب شوند یا حداقل دچار تفرقه شوند. ولی غرب خود را برای دادن هزینه اقتصاد عملا اماده کرده و همین الان غرب و اروپا وارد رکود شدند. پس پوتین در زمینه اقتصاد هم نتوانست باعث تغییر مواضع غرب در اکراین شود. تنها برگ باقیمانده پوتین برای عقب راندن غرب ایجاد یک بحران بزرگ معادل اکراین برای غرب در نقطه ای دیگر از دنیاست تا بتواند در ازای بازیگری در ان بحران بتواند از غرب در اکراین امتیاز بگیرد. از همان هفته های اولیه عملیات اکراین پوتین تلاش زیادی کرد که جبهه کره شمالی را فعال کند. ولی در کره شمالی و شرق اسیا چین به پوتین اجازه نمی دهد که برای امریکا و غرب مسئله ای ایجاد کند. چون دودش مستقیم ابتدا به چشم چین می رود. همین هست که کره شمالی با وجود این همه ازمایش موشک ولی حاضر به انجام ازمایش هسته ای نشد. چون خط قرمز چین هست. و از انطرف هرگز در توان روسیه نیست که چین را هم از خود برنجاند. چون چین الان تنها وارد کننده عمده کالا از روسیه هست و اگر پوتین ملاحظه چین را در کره شمالی نکند همه چیز را خواهد باخت. پس فقط می ماند خاورمیانه و متاسفانه ایران. چون در خاورمیانه هم برای روسیه عالی است که امریکا درگیر بحران جدید بشود و هم برای اسراییل ارزو است که ببیند ایران و امریکا درگیر شدند. همین هست که می بینید مذاکرات قطر چه جور پایان یافت و سفر اعلام نشده اقای باقری به مسکو از سوی مسکو مطبوعاتی شد و حالا هم روسیه با برگ به ظاهر و فقط در ظاهر برای خرید پهباد از ایران عملا بدنبال بالا بردن سطح تنش بین ایران و اروپا و امریکا ست و خود پوتین هم علیرغم دیدار ماه قبل خود باز می خواهد به تهران سفر کند و دوباره به اروپا و امریکا پیغام بفرستد که می تواند خاورمیانه را به جهتی ببرد که اروپا و امریکا درگیر بیشتر شود. در داخل ایران هم برخی مسئولان ساده سیاست خارجی گمان می کنند می توانند از این ابزار و برگ پوتین برای امتیاز گیری از غرب استفاده کنند. ولی متوجه نیستند که پوتین و روسیه اجازه امتیاز گیری مفت و مجانی از روسیه را نمی دهد و این برای کیان میهن و امنیت خودنظام می تواند بسیار چالش افرین باشد. باور کنید اینبار غرب حاضر هست مانند جنگ جهانی دوم هر اندازه هزینه لازم باشد بپردازد تا پوتین و متحدان احتمالی او را ابتدا متوقف و در نهایت شکست دهد