صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

«قلب خونین» (Bloody Heart) سریال تازه‌ای است که بدون شک طرفداران درام‌های تاریخی کره‌ای را عاشق خودش خواهد کرد. این سریال با داستان گیرا، شخصیت‌های چندلایه، دیالوگ‌های عمیق و جلوه‌های بصری درخشانش هر چیزی را که از یک سریال خوب انتظار دارید به شما خواهد داد.
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۹ - ۰۶ خرداد ۱۴۰۱
فرارو- سریال «قلب خونین» از همان لحظۀ اولی که شروع می‌شود بیننده را با خودش درگیر می‌کند. در سکانس آغازین قسمت اول ما مقامات دربار چوسان را می‌بینیم که در حیاط قصر زانو زده‌اند و با فریاد و التماس از امپراطور می‌خواهند که ولیعهد لی تائه (با بازی لی جون) را از مقامش عزل کند. داخل قصر، امپراطور درمانده و درهم شکسته را می‌بینیم که به ولیعهد می‌گوید دیگر نمی‌تواند از او حمایت کند. امپراطور سئونجونگ در تمام دوران سلطنتش ملعبۀ دست دیگران بوده و در این آخرین روز‌های عمرش هم اوضاع با گذشته فرقی ندارد.
 
به گزارش فرارو؛ لی تائه بیرون می‌آید و در مقابل وزیر پارک جی وون (جانگ هیوک) زانو می‌زند و التماس می‌کند که او را از مقامش خلع نکنند. او قول می‌دهد که هرگز از خواسته‌های اشراف و مقامات سرپیچی نکند. با این کار لی تائه مقام خودش را نجات می‌دهد و به تخت می‌نشیند؛ اما نه مثل یک پادشاه واقعی بلکه مثل یک عروسک خیمه‌شب بازی که هدایتش در دست جی وون است. تنها چیزی که در وجود لی تائه واقعی است، عشقی است که در قلب او باقی مانده؛ عشق به دختری که همه فکر می‌کنند سال‌ها قبل مرده است.
«قلب خونین» در چند قسمت اولش شبیه نمایشنامه‌های شکسپیر است؛ سرشار از عشق و انتقام و فساد و قدرت‌طلبی. آن چیزی که لذت تماشای این داستان پر فراز و نشیب را چندین برابر می‌کند، جلوه‌های بصری فوق‌العادۀ سریال است. این سریال ضیافتی از تصاویر باشکوه و تاثیرگذار است. هر تصویری که می‌بینیم مثل یک اثر نقاشی هنرمندانه است؛ از منظرۀ وسیع و چشم‌نواز مزارع و دشت‌ها گرفته تا فضا‌های گرفته و خفقان‌آور داخل قصر لی تائه.
 
این جلوۀ بصری چشمگیر به وسیلۀ دیالوگ‌های زیبا و فکرشدۀ سریال تکمیل شده است. عواطف شخصیت‌ها (چه عاشقانه و چه نفرت‌آمیز) در قالب عباراتی شاعرانه و عمیق ارائه می‌شوند؛ عباراتی که مستقیما به قلب مخاطب نفوذ می‌کنند. حتی شخصیت دسیسه‌باز و دغلکاری مثل جی وون هم دیالوگ‌های ظریف و درخشان خودش را دارد. او خودش را دائما یک «خدمتگزار» می‌نامد و عمق خباثتش را می‌شود از پشت همین کلمات ریاکارانه‌اش دید.
بازی‌های سریال هیچ جای حرف و حدیثی ندارند و باعث می‌شوند که همۀ شخصیت‌ها چندلایه و عمیق به نظر برسند. لی جون با لرزش خفیف دست‌هایش موقع نوشیدن چای به ما نشان می‌دهد که شخصیت لی تائه در چه وضع متزلزل و بی‌ثباتی قرار دارد. ارتباط عاشقانۀ لی تائه و یو جونگ (کانگ هانا) یکی از مهم‌ترین محور‌های کشش و جذابیت سریال است و این جز با بازی‌های نیرومند، منعطف و باورپذیر لی جون و کانگ هانا نمی‌توانست اتفاق بیافتد. بازی جانگ هیوک هم به قدری عالی و چندبُعدی است که می‌شود گفت او یکی از بهترین شخصیت‌های منفی در تمام سریال‌های تاریخی کره‌ای را شکل داده است؛ شخصیتی که هم ترسناک است و هم بسیار جذاب.
 
اصل و اساس داستان سریال شاید خیلی چیز خلاقانه و تازه‌ای در خودش نداشته باشد و ما را به یاد سریال‌های دیگری که قبلا دیده‌ایم بیاندازد. اما جذابیت همیشه مساوی خلاقیت نیست. این داستان با اینکه تازه نیست، اما بسیار گیرا و پرپیچ و خم است و شیوۀ روایت استادانه و هنرمندانۀ آن، به اضافۀ زیبایی‌های بصری و عمق عاطفی‌اش، ما را بعد از دیدن هر قسمت مشتاقانه به تماشای قسمت بعدی می‌کشاند.
  • بازیگران: لی جون (Lee Joon)، جانگ هیوک (Jang Hyuk)، کانگ هانا (Kang Hanna) و دیگران
  • زمان انتشار: از ۱۲ اردیبهشت
ارسال نظرات