سجاد فیروزی در روزنامه شرق نوشت: تیم ملی فوتبال ایران مهیا میشود تا چند ماه دیگر در بزرگترین تورنمنت فوتبالی دنیا یعنی جام جهانی ۲۰۲۲ قطر به میدان برود. البته برای بهکاربردن کلمه «مهیا» باید وسواس زیادی به خرج داد، چون این تیم برخلاف همتایانش در آسیا و رقبایش در جام جهانی، ضعیفترین نوع آمادهسازی را در پیش گرفته و هنوز مشخص نیست که میتواند از پس این «حداقل» هم بهدرستی برآید یا خیر.
تیم ملی فوتبال ایران فعلا تمرکزش را معطوف به یک بازی دوستانه با کانادا در بامداد ۱۶ خرداد کرده که به اندازه کافی حرفوحدیث دارد. نخستوزیر کانادا در کنار تعدادی از نمایندگان مجلس این کشور مخالف حضور ایران در کانادا برای انجام بازی دوستانه هستند. از طرف دیگر، خانوادههای زیادی هم در کانادا حضور دارند که چندین نفر از اعضایشان را در سانحه هواپیمای اوکراینی از دست دادهاند؛ آنها هم حالا با راهاندازی کمپینی خواستهاند دولت کانادا مانع از حضور تیم ملی ایران در این کشور شود. این «مقدمات» که هنوز استارتنخورده، «سیاسی» شده، در مقایسه با جام جهانی «تمرین» است! چون رقابت ایران در جام جهانی به اندازه کافی گرفتار «سیاست و سیاسیبازی» است. ایران در گروه دوم جام جهانی قطر با تیمهای انگلیس، آمریکا و برنده پلیآف اروپا که یکی از سه تیم ولز، اسکاتلند یا اوکراین خواهد بود، مسابقه میدهد. بدون درنظرگرفتن گزینه سوم، همین دو گزینه نخست برای تشریح گروه سیاسی ایران در جام جهانی کفایت میکند.
ایران از لحاظ دیپلماتیک و سیاسی در دهههای اخیر ارتباط خوبی با انگلیس و آمریکا نداشته است. اگرچه در این دنیای عجیب سیاست، عنوان شده مشکل دولتها هستند و نه مردم، ولی هر بار که تجمعات خاصی انجام میشود، دو شعار «مرگ بر» آمریکا و انگلیس بهوفور از طرف ایرانیها شنیده میشود. اتفاقا همین موضوع دلیلی است که در ایران، شاید به شوخی، به جای گروه «مرگ»، از گروه تیم ملی در جام جهانی به عنوان گروه «مرگ بر» یاد میشود.
در این بین هم که عدهای با ساده و سخت دانستن بازیهای پیشرو، به ارزیابی بخت ایران برای صعود به مرحله حذفی پرداختهاند. ایران اگرچه در مقایسه با سایر نمایندگان آسیا کار راحتتری در جام جهانی در پیش خواهد داشت، ولی مسلم است بخت زیادی برای صعود ندارد؛ انگلیس یکی از تیمهای مدعی برای کسب عنوان قهرمانی در جام جهانی است و آمریکا هرگز شباهتی به تیمی که در جام جهانی فرانسه به ایران باخت ندارد؛ آنها تغییر نسل داده و یکی از بهترین نسلهای کنونی فوتبالشان را در اختیار دارند. شاید همین مورد میطلبد که در تحلیلها با دقت بیشتری عمل کرد و کار را برای بازیکنان تیم ملی، پیش از شروع جام جهانی دشوار نکرد. گو اینکه انتخاب کلمه مناسب، برای تحلیل بازیهای ایران هم میتواند موضوع مهمی باشد. این مبحث بیش از آنکه به ورزشیها برگردد، متوجه سیاسیون است؛ آنهایی که از فرط هیجان، ممکن است بعضا واژگانی به کار ببرند که چندان خوشایند یک محیط ورزشی نباشد.
برای واردشدن بیشتر به این موضوع میشود به سخنان یکی، دو ماه گذشته یکی از نمایندگان مجلس در بررسی شرایط تیم ملی در جام جهانی پرداخت. محمدتقی نقدعلی، نماینده مردم خمینیشهر، چندی پیش در نطق میاندستور خود در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی، اشارهای به گروه ایران در جام جهانی کرد و دو رقیب فوتبالی ایران را با اسامی خاصی مورد خطاب قرار داد. او گفت: «همگروهشدن تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران را با استکبار جهانی و روباه پیر، انگلیس، به فال نیک میگیریم. انشاءالله این مقابله و همگروهشدن به پیروزی قاطع تیم ملی ایران منتهی شود».
اطلاق دو واژه «استکبار جهانی» و «روباه پیر» به آمریکا و انگلیس که از کلمات یومیه تعدادی از سیاسیون است، شاید در فضای دیگری که حضور همین چهرهها را میطلبد، کاربرد داشته باشد، ولی مشخصا در عرصه فوتبال که فیفا به ظاهر هم شده تحرکات سیاسی در آن را نمیپذیرد، نمیتواند مناسب باشد. اختلاف سیاسی ایران با انگلیس و آمریکا، درست یا غلط، موضوعی است که طبق گفته همین نمایندهها مربوط به دولتهای مورد اشاره است و ارتباطی با مردم آن کشور ندارد. حال خطابکردن بازیکنان انگلیس و آمریکا با همان واژگان خاص سیاسی، نوعی بیملاحظگی است. ضمن اینکه اگر ایران یک درصد (که احتمال آن بیش از ۹۹ درصد است) به همین به اصطلاح «روباه پیر» ببازد و برابر «استکبار جهانی» هم نتواند نتیجهای درخور بگیرد، آیا بازهم نماینده مجلس حاضر میشود شکست تیم ملی برابر این دو کشور را با صدای بلند در نطق علنی مجلس بیان کند و بگوید ایران برابر «روباه پیر» شکست خورد؟
روی کاغذ و با توجه به جایگاه تیمها در رنکینگ کنونی فیفا، فوتبال ایران، ضعیفتر از انگلیس و آمریکاست. حال اگر قرار باشد در روی همین پاشنه کنونی بچرخد که بدیهی است ایران از پیش بازنده باشد، ولی اگر نماینده مذکور یا سایر نمایندگانی که پیروزی و موفقیت تیم ملی در جام جهانی برایشان اهمیت دارد، دغدغه دارند، بهتر است آستین همت بالا زده و کمی از نطقهای هیجانیشان پشت میکروفن کاسته و به یاری تیم ملی بشتابند که برای برگزاری بازیهای دوستانه هشتش گرو نه باقی مانده است.
اگر هم چنین توانی ندارند، شاید بهتر است دستکم در این عرصه ورزشی، از بهکاربردن عبارتهای تحریکآمیز دست کشیده و میدان فوتبال را با سیاست قاطی نکنند. آنها میتوانند از تحلیل روزنامه «گاردین»، یکی از روزنامههای مشهور انگلیسی، الگوبرداری کرده و گروه ایران در جام جهانی را گروه «دیپلماسی» خطاب کنند. امری (دیپلماسی) که اگر تبحری خاص در آن وجود داشته باشد، میتوان با آن بسیاری از گرههای کنونی را گشود.
به هر روی آنچه واضح است این است که راه گریزی از نگاه سیاسی بر بازیهای ایران در جام جهانی نیست، ولی برخلاف نگاههای حاشیهای، این گروه در دنیای فوتبال، محلی برای دیپلماسی و پیامآوری برای صلح خواهد بود؛ همانطور که بازی ایران با آمریکا در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه چنین شد. شیرینی این دیپلماسی وقتی بیشتر میشود که ایران بتواند شگفتیساز این گروه شده و نتایج درخوری مقابل انگلیس و آمریکا بگیرد؛ موضوعی که قطعا نمیتواند با بهکاربردن عبارت «غیرت ایرانی» به تنهایی حاصل شود، بلکه نیاز به برنامهریزی، همدلی و انسجام است تا تیم ملی نماینده «ورزشی» ایران در جام جهانی باشد.