صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۴۹۲۶۹
اکنون مساله همه ما ایران است و نه هیچ چیز دیگر. گرچه امیدواریم که نواصولگرایان موفق شوند، ولی متاسفانه شخصا معتقدم که تنها شانس و امکان آن‌ها تغییر دادن رویکردشان در حوزه سیاست است و پیش از این تغییر، در اقتصاد هیچ شانسی ندارند.
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۳ - ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۱

عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: پرسش این است که آیا دولت رییسی کار دیگری جز حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی می‌توانست انجام دهد؟ آیا این طرح موفق خواهد شد؟ اصلاح‌طلبان و منتقدان در برابر این طرح چه موضعی می‌توانند داشته باشند؟

به‌طور قطع اجرای این طرح از حیث یکدستی نیرو‌های دولت و حکومت و سکوت نسبی منتقدان با مانعی بیرونی مواجه نمی‌شود. مانع اصلی احتمالا در ایرادات درونی طرح است که متاسفانه جزییات ابعاد آن روشن نیست و حتی طرح در حال تغییر است، به ویژه اینکه قانون مجلس در توزیع کوپن نیز باید اجرا شود.

به نظر می‌رسد که مدیریتی متمرکز و با سخنگویی مسلط در اجرای این طرح وجود ندارد و در همین آغاز کار ناهماهنگی‌ها زیاد است و از همه مهم‌تر اینکه بدون حل برجام چشم‌انداز روشنی نخواهد داشت. ضمن اینکه دولت متوجه نیست، اجرای چنین طرحی حتما نقاط گریزی (باگ) برای سوءاستفاده وجود دارد که اکنون دیده نمی‌شوند و بعید می‌دانم که در عمل با اجرای موفقی همراه شود.

فارغ از این جزییات که امری فنی است، هدف اصلی این طرح، کسب منابع ریالی برای تامین کسری بودجه است و از آنجا که ایده‌های دولت برای حل دیگر مسائل اقتصادی نیز روشن نیست در نتیجه به نظر می‌رسد که تورم سال جاری اگر بیشتر از سال ۱۴۰۰ نشود، کمتر نیز نخواهد شد و عوارض افزایش قیمت‌های چند قلم کالای اساسی مزبور به سایر اقلام نیز سرایت خواهد کرد. به ویژه با قیمتی که برای گندم در نظر گرفته‌اند و نیز با افزایش ۶۰ درصدی دستمزد‌ها باید خود را برای شرایط سخت‌تری آماده کرد.

منتقدان نسبت به این وضعیت چه کاری می‌توانند یا باید انجام دهند؟ به‌طور خلاصه کار چندانی نمی‌توان کرد. این تصمیمی است که گرفته شده و بازگشت از آن و حتی اصلاح اساسی آن تقریبا غیرممکن است. حمایت منتقدین از تصمیمی که ابعادش روشن نباشد، پذیرفتنی نیست. ولی مخالفت با آن نیز ضرورتی ندارد. باید اجازه داد تا این قدرت کاملا یکدست کارایی خود را نشان دهد.

نقد اقتصادی این تصمیمات ممکن نیست، چون فاقد پایه و منطق اقتصادی است، نقد سیاسی نیز عوارض خود را دارد. باید منتظر بود تا خودشان آثار و تبعات مثبت و منفی سیاست‌های جاری را ببینند. فقط باید امیدوار بود که فنر نقدینگی باز نشود که با ابرتورم نمی‌توان شوخی کرد.

پاسخ به حل مساله امروزِ اقتصاد ایران را نباید در دانش اقتصادی دنبال کرد. متاسفانه امید به حل مسائل اقتصادی امروز ایران را باید در میدان سیاست جست‌وجو کرد که راه آن نیز باز نیست.

در هر حال امیدواریم که همه برداشت‌ها و تحلیل‌های بنده نادرست باشد و نواصولگرایان بتوانند مسائل اقتصادی را حل کنند. به ویژه آنکه دیگر حق ندارند عوامل خارجی و داخلی را عامل شکست بنامند. اکنون مساله همه ما ایران است و نه هیچ چیز دیگر. گرچه امیدواریم که نواصولگرایان موفق شوند، ولی متاسفانه شخصا معتقدم که تنها شانس و امکان آن‌ها تغییر دادن رویکردشان در حوزه سیاست است و پیش از این تغییر، در اقتصاد هیچ شانسی ندارند.

ارسال نظرات