فرارو- اگر دوست دارید سریال اکشنی ببینید که به استادانهترین شکل ممکن ساخته شده باشد، «فساد توکیو» همان چیزی است که میخواهید. قسمت اول سریال را استاد مسلّم ژانر جنایی یعنی مایکل مان کارگردانی کرده و این شما را از همان ابتدا درگیر داستان میکند. این سریال با اقتباس از خاطرات جیک آدلستاین ساخته شده؛ خبرنگاری آمریکایی که بیشتر دوران کاریش را در ژاپن گذراند.
به گزارش فرارو؛ انسل الگور در این سریال نقش جیک را بازی میکند. او روزنامهنگاری یهودی از میسوری آمریکاست که به عنوان تنها خبرنگار خارجی در بزرگترین روزنامۀ ژاپن مشغول به کار است. فیلمبرداری سریال در توکیو انجام شده و داستان آن به سالهای اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم برمیگردد. الگور برای بازی در این نقش به مدت یکسال به مطالعۀ زبان و آداب و رسوم ژاپنی پرداخته است. او تلاش کرده تا بلندپروازی جیک را به عنوان روزنامهنگاری که در فرهنگی کاملا متفاوت و بیگانه مشغول به کار میشود به خوبی به نمایش بگذارد.
یکی از ویژگیهای مثبت سریال این است که نمیخواهد جیک را به عنوان یک منجی غربی نشان بدهد. گاهی این ویراستار کرهای روزنامه است که جیک را به خاطر نادیده گرفتن هویت انسانی آدمها سرزنش میکند. البته بعد از مدتی این دو نفر به درک متقابل و هماهنگی لازم برای پرداختن به موضوعات چالشبرانگیز میرسند.
گزارشهای جیک در حوزۀ مسائل جنایی است و بعضی از اشتباهات اولیۀ او در کارش باعث میشود که یک کارآگاه پلیس به اسم هیروتو کاتاگیری (با بازی درخشان کن واتانابه) نسبت به او رویکرد خصمانهای پیدا کند. یکی از صحنههای جالب سریال صحنۀ گفتگو و جر و بحث جیک با هیروتو است؛ گفتگویی که نهایتا به قانع شدن کارآگاه پلیس ختم میشود.
آن چیزی که باعث درخشش جیک در کارش میشود ورود او به قلمرو مسائل مربوط به یاکوزا است؛ بزرگترین باند سازمانیافتۀ جرم و جنایت در ژاپن که یکی از عادیترین کارهایی که میکنند تهدید روزنامهنگارانی است که بخواهند بیش از حد در کار آنها سرک بکشند. جیک متوجه میشود که مجموعهای از خودکشیها که اخیرا اتفاق افتاده است، همگی توسط افرادی انجام شده که به نوعی به یاکوزا بدهکار بودهاند. بعد از اینکه او از این مسئله مطلع میشود، بین گزارش کردن این خبر یا فرار کردن مردد میشود و نهایتا راه اول را انتخاب میکند؛ انتخابی که تا حد زیادی به ارتباط او با هیروتو مربوط است.
به غیر از ویراستار روزنامه و مادرش، یک زن دیگر به اسم سامانتا هم هست که به جیک کمک میکند نگاه عمیقتر و وسیعتری در زندگی و کارش داشته باشد. سامانتا زنی آمریکایی است که در یکی از کافههای تحت کنترل یاکوزا مشغول کار است. شخصیتپردازی سامانتا (با بازی فوقالعادۀ راشل کلر) بسیار دقیق و متفاوت از کار درآمده و هر بار که ما (مثل جیک) فکر میکنیم او را شناختهایم، یک غافلگیری جذاب در انتظار ماست.
در واقع کل سریال همین جذابیت غافلگیرکننده را دارد. خشونت بخشی از زندگی روزمره در «فساد توکیو» است؛ هر چند که اصلا در نشان دادن صحنههای خشونت زیادهروی نشده، اما همان صحنههای پراکندهای که وجود دارد کاملا تاثیرگذار هستند. این سریال بیش از آنکه بخواهد همه چیز را به سرحد خشونت و خباثت بکشاند، بیشتر در قلمروهای خاکستری میان خوب و بد جریان دارد و این چیزی است که به آن عمق و نیرو میبخشد.
در مجموع باید گفت این سریال اثری متفاوت و مسحورکننده است، بخصوص برای کسانی که عاشق تعلیق، هیجان و داستانهای کارآگاهی باشند و از غرق شدن در فرهنگ شرق آسیا لذت ببرند.
- بازیگران: انسل الگورت (Ansel Elgort)، کن واتانابه (Ken Watanabe)، راشل کلر (Rachel Keller) و دیگران
- امتیاز: ۸.۲/۱۰