فرارو- عنوان این فیلم در واقع مثل خلاصه‌ای کوتاه از داستان آن است؛ فیلمی که پر از ایده‌های عجیب است؛ مجموعه‌ای از چندین دنیای درهم و برهم با آدم‌های انگشت‌دراز و سگ‌های پرنده؛ و از همۀ این‌ها جذاب‌تر بازی خیره‌کننده و فوق‌العادۀ میشل یئوه است.
به گزارش فرارو؛ هیجان فیلم بدون هیچ معطلی و مقدمه‌ای شروع می‌شود و یک لحظه هم نمی‌گذارد که نفس بکشید. شروع قصه در یک رختشویخانۀ درب و داغان در کالیفرنیای جنوبی اتفاق می‌افتد؛ جایی که اِوِلین وانگ عصبی و نگران به همراه شوهر خونسردش به اسم ویموند آن را اداره می‌کنند.
پدر یانگ قرار است برای جشن سال جدید به کالیفرنیا بیاید؛ دختر بزرگش النور قرار است دوست جدیدش را در مهمانی به بقیه معرفی کند و جلسه‌ای هم قرار است با ادارۀ مالیات برگزار شود؛ جلسه‌ای که سرنوشت کسب و کار خانواده به آن وابسته است. جیمی لی کورتیس نقش نمایندۀ ادارۀ مالیات را بازی می‌کند؛ آدمی سرسخت و عبوس که انگار تجسم کامل نظام بوروکراتیک است.
اما قبل از این قرار ملاقات اتفاق عجیبی می‌افتد؛ ویموند همسرش را به داخل یک گنجۀ وسایل نظافت می‌کشد؛ یک هدفون بلوتوثی روی گوشش می‌گذارد و او را به یک بُعد دیگر می‌فرستد. حالا یانگ برای اینکه بتواند با مامور مالیات ملاقات کند و دنیا (یا حداقل این دنیا) را نجات بدهد باید به ابعاد و جهان‌های بی‌نهایتی دست پیدا کند که در آن‌ها او یک آشپز، یک ستارۀ سینما و یک رزمی‌کار حرفه‌ای است؛ او باید همۀ این قابلیت‌ها را با خودش به راهرو‌های پرپیچ و خم ادارۀ مالیات بیاورد.
البته او در این دنیا‌های موازی تنها نیست؛ اعضای خانوادۀ او هم نسخه‌های خودشان را در اینجا‌ها دارند. آن‌ها باید برای نجات کسب و کارشان با هم متحد باشند و بیگانگی‌هایشان را کنار بگذارند.
دن کوان و دانیل شاینرت مشترکا کارگردانی این فیلم را به عهده داشته‌اند. کاملا معلوم است که این دو نفر دانشجویان فوق‌العاده‌ای در آموختن سینما بوده‌اند. خیلی از صحنه‌های فیلم آن‌ها یادآور شلوغی‌های متافیزیکی فیلم‌های واچوفسکی‌هاست و خیلی از صحنه‌های دیگر هم آدم را یاد فیلم‌های مایکل گوندری و اسپایکی جونز می‌اندازد. جاه‌طلبی و بلندپروازی دن و دانیل کاملا مشهود و خیالپردازی آن‌ها واقعا بی‌حد و مرز است.
در این داستان همه چیز شیر تو شیر و درهم برهم است و هیچ چیز غیر ممکنی وجود ندارد. اما در عین حال هیچ چیزی تصادفی نیست. همه چیز طبق یک منطق عجیب و غریب و پیچیده و در دل مسیر زمانی دایره‌وار فیلم اتفاق می‌افتد. هر موضوعی که در فیلم مطرح می‌شود نقشی کلیدی در پیش بردن داستان دارد و این قدرت قصه‌گویی کارگردان‌ها را نشان می‌دهد. هر وقت که فکر می‌کنید همه چیز به اوج خودش رسیده است، فیلم یک ورق دیگر رو می‌کند و حال و هوای فیلم را یک پله هیجان‌انگیزتر و مفرح‌تر می‌کند.
«همه چیز، همه جا، ناگهان» در یک کلام فیلمی است که شما را در تمام مدت تماشای آن در دل جهان‌های گوناگون و رنگ و وارنگ خودش غرق می‌کند و هیجان‌زده و مشتاق نگه می‌دارد.
- کارگردانی و فیلمنامه: دن کوان (Dan Kwan)، دانیل شاینرت (Daniel Scheinert)
- بازیگران: جیمی لی کورتیس (Jamie Lee Vurtis)، جنی اسلیت (Jenny Slate)، میشل ینوه (Michelle Yeoh)
- امتیاز: ۸.۱/۱۰