صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۳۷۷۰۵
سه سلاح که باید چین را به توقف بحران اوکراین ترغیب کنند
ستون‌نویس نیویورک تایمزنوشت: پوتین در کازینوی قرن بیست و یکمی جهانی شدن شرط‌بندی کرد، اما قواعد آن را رعایت نکرد. امیدوارم نه تنها رهبران چین در مورد تصرف سریع تایوان قمار نکنند بلکه پکن در عوض به غرب و بسیاری از دیگر کشور‌های جهان در ابراز مخالفت با پوتین بپیوندد.
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۲ - ۱۷ اسفند ۱۴۰۰

فرارو- توماس فریدمن ستون‌نویس نیویورک تایمز و مفسر و نویسنده سیاسی امریکایی است. او سه بار برنده جایزه پولیتزر به عنوان ستون‌نویس هفتگی نیویورک تایمز برای پوشش خبری جنگ در لبنان، اخبار و تحولات اسرائیل و تاثیر جهانی تروریسم شده است. او مطالب زیادی در مورد امور خارجی، تجارت جهانی، خاورمیانه، جهانی شدن و مسائل زیست محیطی نوشته است.

به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز، هر روز که می‌گذرد جنگ در اوکراین به یک تراژدی بزرگ‌تر برای اوکراینی‌ها تبدیل می‌شود، اما هم چنین تبدیل به تهدیدی بزرگ برای آینده اروپا و جهان به طور کلی می‌شود. تنها یک کشور وجود دارد که ممکن است اکنون قدرت متوقف ساختن این تراژدی را داشته باشد و آن کشور ایالات متحده نیست. آن کشور چین است.

اگر چین اعلام کند که به جای بی‌طرفی به تحریم اقتصادی روسیه می‌پیوندد یا حتی حمله بی‌دلیل پوتین علیه اوکراین را به شدت محکوم کند و خواستار عقب نشینی نیرو‌های روس شود ممکن است ولادیمیر پوتین را به اندازه‌ای متزلزل سازد تا این جنگ شریرانه متوقف شود. چین با این اقدام دست کم می‌تواند باعث توقف پوتین شود، زیرا او در حال حاضر هیچ متحد مهم دیگری غیر از هند در جهان ندارد.

چرا «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین باید چنین موضعی را اتخاذ کند که ظاهرا رویای او برای تصرف تایوان را به همان شیوه‌ای که پوتین برای تصرف اوکراین تلاش می‌کند تضعیف خواهد کرد؟ پاسخ کوتاه این است: در هشت دهه گذشته صلح نسبی بین قدرت‌های بزرگ منجر به جهانی شدن سریع جهانی شد که کلید رشد سریع اقتصادی چین و خروج آن کشور از فقر برای حدود ۸۰۰ میلیون چینی از سال ۱۹۸۰ میلادی به این سو بوده است. برای چین، رشد مستمر آن کشور به توانایی صادرات و حضور در دنیای اقتصاد بازار آزاد که به طور پیوسته یکپارچه و مدرن می‌شود بستگی دارد.

کل معامله فاوستی (در داستان فاوست این گونه است که فاوست خسته و ناامید است. او تصمیم می‌گیرد تا با شیطان جهت کسب دانش بیشتر و قدرت جادو وارد گفتگو شود. او می‌خواهد از تمام دانش و لذت این دنیا بهره‌مند شود. در مقابل، نماینده شیطان، مفیستوفل ظاهر می‌شود. او این معامله را با فاوست انجام می‌دهد: مفیستوفل به قدرت جادویی او برای مدت زمانی کمک می‌کند، اما در پایان دوره روح فاوست به شیطان تعلق خواهد داشت و فاوست به شکل ابدی ملعون خواهد بود.) بین حزب کمونیست چین و شهروندان چینی مبتنی بر آن است که حزب کمونیست زمام امور را در دست داشته باشد در حالی که مردم از نظر اقتصادی وضعیت بهتری داشته باشند تا حد قابل توجهی به ثبات اقتصاد جهانی و نظام تجاری بستگی دارد.

برای استراتژیست‌های چینی که گرفتار این تفکر قدیمی شده‌اند که هر جنگی که دو رقیب اصلی چین مدرن یعنی آمریکا و روسیه را تضعیف کند باید چیز خوبی باشد می‌گویم که اشتباه فکر می‌کنند: هر جنگی نوآوری‌هایی را با خود به همراه دارد (راه‌های جدید برای مبارزه، پیروز شدن و زنده ماندن) و جنگ در اوکراین نیز از این قاعده مستثنی نیست.

ما پیش‌تر شاهد سه سلاح بوده‌ایم که به روش‌هایی مستقر شده‌اند که پیش از آن هرگز ندیده بودیم یا دست کم برای مدت زمانی طولانی ندیده بودیم. عاقلانه این است که چین این سه سلاح را مورد ارزیابی قرار دهد، زیرا اگر آن کشور اکنون به متوقف ساختن روسیه کمک نکند این سلاح‌ها یا در نهایت پوتین را تسلیم خواهند کرد به این معنی که اگر روزی چین تایوان را تصرف کند ممکن است علیه پکن نیز استفاده شوند یا به روسیه آسیب زیادی وارد می‌سازند که اثرات اقتصادی آن در همه جا دیده خواهد شد.

این تسلیحات حتی ممکن است پوتین را وادار کنند تا با تسلیحات هسته‌ای خود کار‌های غیرقابل تصوری را انجام دهد که می‌تواند پایه‌های جهانی را که آینده چین بر آن استوار است را بی‌ثبات و حتی ویران سازد.

مهم‌ترین نوآوری در این جنگ استفاده از معادل اقتصادی بمب هسته‌ای است که به طور همزمان توسط یک ابرقدرت و بازیگران بسیار قدرتمند دیگر اعمال شده است. ایالات متحده، همراه با اتحادیه اروپا و بریتانیا تحریم‌هایی را علیه روسیه اعمال کرده‌اند که اقتصاد آن کشور را فلج می‌کند، شرکت‌ها را به شدت تهدید کرده و پس‌انداز میلیون‌ها شهروند روس را با سرعت و گستره بی‌سابقه‌ای از بین می‌برد به گونه‌ای که وضعیت مشابه یک انفجار هسته‌ای را به ذهن متبادر می‌سازد.

پوتین اکنون متوجه این موضوع شده است و روز شنبه به صراحت گفت: «تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا شبیه اعلان جنگ» است. (ولادیمیر، تو هنوز نیمی از آن را نیز حس نکرده ای)!

ثانیا از آنجایی که جهان اکنون جایی بسیار پیچیده شده است افراد، شرکت‌ها و گروه‌های فعال اجتماعی می‌توانند تحریم‌های خود را بدون هیچ دستور دولتی اعمال کنند و انزوا و خفقان اقتصادی روسیه را فراتر از آنچه دولت‌ها احتمالا انجام خواهند داد تشدید نمایند.

این بازیگران تازه نوعی جنبش موقت جهانی طرفدار مقاومت و همبستگی اوکراین را تشکیل داده‌اند و به طور جمعی پوتین و روسیه را کنار می‌گذارند. به ندرت یا بهتر بگویم هرگز کشوری در طول تاریخ با این سطح از بزرگی و قدرت به این سرعت از نظر سیاسی طرد و از نظر اقتصادی فلج نشده بود.

سلاح سوم هم تازه و هم قدیمی است. آن سلاحی معنوی و احساسی است: غرب صدای خود را دوباره بازیافته است. در مواجهه با یورش خام و بدوی روسیه علیه دموکراسی ناقص، اما مشتاقی مانند اوکراین، جهان آزاد برانگیخته شده است. به طور کلی، آمریکا و جوامع لیبرال اغلب با رفتار احمقانه و متفرق به نظر رسیده‌اند این را می‌توان از هیتلر پرسید! با این وجود، اکنون غرب در برابر یورش پوتین متحد شده است.

این سه سلاح باید برای جلب توجه چین کافی باشند. بیایید به نحوه عملکرد تسلیحات مذکور در عمل دقیق‌تر نگاه کنیم.

دولت بایدن در تلاشی برای بازدارندگی پوتین بسته قدرتمندی از تحریم‌های اقتصادی عمیق و گسترده را تهیه نمود و به رهبر روسیه هشدار داد که اگر به اوکراین حمله کند روی دوام اقتصاد روسیه و بقای رژیم سیاسی‌اش قمار خواهد کرد. پوتین به طرز غم‌انگیزی این قمار و شرط‌بندی را انجام داد. نتایج سریع و بیرحمانه بوده اند.

از زمانی که موسسات مالی بزرگ روسیه یا تحت تحریم قرار گرفتند یا از سیستم ارتباطات مالی بین بانکی جهانی (SWIFT) کنار گذاشته شدند بازار سهام مبتنی بر روبل روسیه بسته شده است، اما فهرست‌های ثانویه شرکت‌های روسی به دلار در لندن هنوز در حال معامله هستند.

ریزش ارزش بازار معاملات بورس روسیه شگفت‌انگیز بوده است. ارزش سهام اسبربانک بزرگترین بانک روسیه از اواسط فوریه که در حدود ۱۴ دلار معامله شد بیش از ۹۹ درصد سقوط کرده است. میزان ارزش سهام آن بانک در معاملات روز چهارشنبه در لندن به ۱ سنت تنزل یافت.

به گزارش «رویترز» روز پنجشنبه موسسات رتبه‌بندی «فیچ» و «مودیز» رتبه روسیه را شش درجه تنزل دادند و اعلام کردند که تحریم‌های غرب توانایی روسیه برای بازپرداخت بدهی‌ها را زیر سوال برده و باعث تضعیف اقتصاد آن کشور شده است.

از زمانی که پوتین در سال ۲۰۱۴ میلادی به دلیل الحاق کریمه به فدراسیون روسیه و دامن زدن به شورش در شرق اوکراین با تحریم مواجه شد او در حال جمع آوری ذخایر ارز خارجی و طلا به ارزش حدود ۶۳۰ میلیارد دلار بوده است تا با دادن تمام سرمایه به بانک مرکزی خود، روسیه را از تحریم‌های جهانی بیشتر مصون نگه دارد.

به نظر می‌رسد که استراتژی ذخایر خارجی روسیه یک نقص بزرگ داشت: حدود نیمی از پول در خارج از کشور در بانک‌های خارجی نگهداری می‌شد و اکنون روسیه نمی‌تواند به دلیل تحریم‌ها به آن دسترسی پیدا کند. بنابراین، پس‌انداز روبلی بسیاری از روس‌ها در حال ویران شدن است. شبکه خبری «بلومبرگ» به نقل از «مارینا گرتسکایا» ۳۲ساله روس ساکن لندن اشاره می‌کند که او یک حساب پس‌انداز روبلی در یک بانک روسی آنلاین به نام Tink off داشت.

دو هفته پیش، دارایی او در آنجا ۷۴۰۰ دلار بود. ارزش روبل روز دوشنبه بیش از ۳۰ درصد در برابر دلار سقوط کرد. این بدان معنا بود بیش از ۲۰۰۰ دلار از پس‌انداز او از بین رفت. او می‌گوید: «این معادل حقوق یک ماه است». تقریبا به طور قطع در مورد ده‌ها میلیون شهروند روس همین موضوع صدق می‌کند و این تازه آغاز راه است.

خبرگزاری «رویترز» گزارش داد که تقریبا دو سوم هواپیما‌های تجاری روسیه توسط بوئینگ (۳۳۴ فروند هواپیما) یا ایرباس (۳۰۴ فروند هواپیما) ساخته شده است. بخش قابل توجهی از آن هواپیما‌ها متعلق به شرکت‌های لیزینگ ایرلندی است. روزنامه «آیریش تایمز» گزارش داده که AerCap مستقر در دوبلین که بزرگترین شرکت لیزینگ هواپیما در جهان محسوب می‌شود مالک ۱۵۲ فروند هواپیما در سراسر روسیه و اوکراین به ارزش تقریباً ۲.۴ میلیارد دلار است. علاوه بر این، شرکت‌های SMBC Aviation Capital و Avolon مستقر در دوبلین دارای ۴۸ فروند هواپیما هستند که به خطوط هوایی روسیه اجاره داده شده اند.

تحریم‌های اعمال شده از سوی اتحادیه اروپا این شرکت‌ها را ملزم می‌سازند تا تمام هواپیما‌ها اجاره داده شده به خطوط هوایی روسیه را تا پایان ماه مارس بازپس بگیرند. بوئینگ و ایرباس اعلام کردند که دیگر برای هیچ یک از این هواپیما‌ها خدمات یا قطعات یدکی ارائه نمی‌کنند. روز شنبه، شرکت هواپیمایی دولتی روسیه (آئروفلوت) اعلام کرد که تمام پرواز‌های بین المللی را به دلیل «شرایطی که مانع از انجام پرواز‌ها می‌شود» متوقف می‌سازد.

روسیه دارای ۱۱ منطقه زمانی است. اگر وضعیت فعلی ادامه یابد سیطره دولت مرکزی روسیه بر مناطق خشکی روسیه تضعیف خواهد شد. در خاور دور، شهر‌های زیادی از روسیه از نظر جغرافیایی بیش‌تر به پکن نزدیک هستند تا به مسکو. اکنون به تحریم‌ها فشاری را که از سوی بازیگران غیردولتی وارد می‌شود را نیز بیافزایید.

فرد جالب برای من «جک سوئینی» دانشجوی ۱۹ساله دانشگاه مرکزی فلوریدا است که یک حساب توئیتری با عنوان @RUOligarchJets یا هواپیما‌های الیگارش روسیه را ایجاد کرده که هواپیما‌های خصوصی میلیاردر‌های روس نزدیک به پوتین را ردیابی می‌کند. «بلومبرگ» در این باره نوشته است: «آن چه این جوان ۱۹ساله ارائه می‌دهد دسترسی آسان به درون به زندگی دوستان پوتین است».

این حساب تنها ظرف مدت چند روز ۵۳۰۰۰ دنبال کننده به دست آورد و اکنون تقریبا ۴۰۰۰۰۰ دنبال کننده دارد. سوئینی به تنهایی کار را برای دوستان پوتین به منظور پنهان‌سازی ثروت‌شان که اغلب از طریق شیوه‌های نامناسب کسب کرده‌اند دشوارتر می‌سازد. این جهانی شدن خشم اخلاقی است: از تماشای یک ویدئوی کوتاه آنلاین که نشان می‌دهد سربازان روس به تاسیسات انرژی هسته‌ای اوکراین شلیک می‌کنند تا کارمندی که آن ویدئو را در صفحه فیس بوک خود به اشتراک می‌گذارد تا گروهی از کارمندان که به روسای خود ایمیل ارسال می‌کنند نه ایمیلی از موضع ضعف بلکه برای آن که به آنان بگویند باید کاری انجام دهند وگرنه کارمندان و مشتریان خود را از دست خواهند داد.

این اتفاق در شرکت‌های سراسر جهان در حال رخ دادن است. مدت کوتاهی پس از حمله پوتین به اوکراین، بریتیش پترولیوم اعلام کرد که پس از حدود سه دهه همکاری با یک شرکت نفتی در روسیه، فعالیت‌های خود را در آن کشور متوقف خواهد کرد. برای

روسیه از دست دادن استعداد مهندسی نفتی، چون بریتیش پترولیوم ضربه بزرگی محسوب می‌شود. روسیه و روس‌ها اکنون از هر جهت طرد می‌شوند از بالرین‌ها گرفته تا تیم‌های فوتبال تا شرکت‌ها و ارکستر‌های‌شان. نکته جالب توجه آن است که به طور فزاینده‌ای این کارزار تحریم توسط بازیگران غیر دولتی و گروه‌های کوچک هدایت می‌شود. این طردی بیرحمانه است.

همان طور که «تایمز» هفته گذشته گزارش داد یک روز پس از این که برگزارکنندگان بازی‌های زمستانی پارالمپیک اعلام کردند که به ورزشکاران روسی و بلاروسی اجازه می‌دهند در این رقابت‌ها شرکت کنند هیئت مدیره تغییر موضعی خیره کننده را از خود نشان داد و ورزشکاران هر دو کشور را در آستانه مراسم افتتاحیه برگزاری مسابقات از شرکت در آن محروم کرد.

با این وجود، دو خطر بزرگ در مورد این نوآوری‌ها وجود دارد. اگر بمب هسته‌ای اقتصادی که ایالات متحده و متحدان آن کشور به تازگی در روسیه منفجر کردند اقتصاد روسیه را با همان سرعت و عمقی که من گمان می‌کنم در هم بشکند این خطر هر چند بعید وجود دارد که پوتین به سمت انجام رفتار‌های افراطی حتی غیر قابل تصور مانند استفاده از یک سلاح هسته‌ای واقعی پیش برود.

خطر دوم که به ویژه چین باید آن را در نظر داشته باشد این است که در حالی که دولت - ملت‌ها ممکن است تصمیم بگیرند تحریم‌های خود را در مقطعی به دلایل سخت گیرانه سیاست واقعی لغو کنند، اما بازیگران غیردولتی ممکن است از این خط مشی پیروی نکنند، زیرا این گونه بازیگران بسیار غیرمتمرکز هستند.

زمانی که گروه جهانی هکر‌های ناشناس اعلام کرد که در حال تلاش برای از بین بردن وب سایت‌های روسی است این اقدام به دستور هیچ دولتی صورت نگرفت. آن گروه خود به تنهایی این تصمیم را اتخاذ کرد. در چنین وضعیتی روسیه با چه فردی تماس می‌گیرد تا هکر‌های ناشناس آتش بس را با او بپذیرند؟

پوتین نسبت به دنیایی که در آن زندگی می‌کند کاملا نادان بوده است. او در کازینوی قرن بیست و یکمی جهانی شدن شرط‌بندی کرد، اما قواعد آن را رعایت نکرده بود جایی که در نهایت خانه همیشه برنده می‌شود یا خانه‌ای باقی نمی‌ماند.

بنابراین، من امیدوارم نه تنها رهبران چین در مورد تصرف سریع تایوان قمار نکنند بلکه امیدوارم پکن در عوض به غرب و بسیاری از دیگر کشور‌های جهان در ابراز مخالفت با پوتین بپیوندد. چین در صورت انجام این کار به عنوان یک رهبر واقعی در جهان ظاهر خواهد شد. با این وجود، اگر چین تصمیم بگیرد به جای همراهی با غرب با پوتین قانون‌شکن همراه شود جهانی بی‌ثبات‌تر و با رفاه کم‌تر را به خصوص برای پکن شاهد خواهیم بود. شی اکنون باید تصمیم بگیرد که کدام راه را انتخاب می‌کند.

ارسال نظرات