فرارو- حجتالله عبدالملکی، وزیر کار سه سال پس از ارائه طرح ایجاد شغل با یک میلیون تومان، همچنان معتقد است که این ایده قابلیت اجرایی دارد. او میگوید که در وزارت کار ۴۳۰ شغل را شناسایی کرده اند که برای شروع به کارشان سرمایه یک تا ده میلیون تومانی نیاز دارند.
به گزارش فرارو، البته این طرح تا برپایی نمایشگاه در نهادهای زیرمجموعه این وزارتخانه هم پیش رفته است. تا جایی که سازمان فنی و حرفهای کشور در تمام استانهای کشور نمایشگاه فرصتهای شغلی مهارت محور کم سرمایه بر را در طول هفتههای اخیر برگزار کردند.
اما در مقابل گروهی از اقتصاددانان و کارشناسان اقتصادی معتقدند که برای ایجاد شغل پایدار سرمایه بیشتر از ارقام اعلامی وزیر کار نیاز است. آنها میگویند که براساس لیست تازه وزارت صمت، برای ایجاد اشتغال پایدار در حوزه صنعت برای هر نفر به شکل متوسط بیش از ۵ میلیارد تومان سرمایه نیاز است.
در این رابطه محمود جام ساز، کمال اطهاری، زهرا کریمی و فرشاد مومنی، چهار اقتصاددان و استاد دانشگاه به سوالات فرارو درباره امکان ایجاد شغل با یک میلیون تومان پاسخ دادند. مشروح این گفتگوها در ادامه از نظر خوانندگان میگذرد.
نظرات وی را در گفتگو با فرارو در ادامه بخوانید:
وزیر جوان کار و امور اجتماعی که مبدع این طرح است در مجلس نه تنها منکر اظهارات خود در این خصوص شد بلکه در کمال تعجب ایجاد اشتغال را جزء تکالیف و وظائف وزارت کار و امور اجتماعی ندانست. اما اخیرا "این ساز مجددا" از سوی وزیر کوک شده و همان طرح اشتغال با ۱ میلیون تومان بدون ارائه راهکار مشخص رسانهای شده و اسباب شگفتی همه صاحبنظران را از دومنظر فراهم ساخته است.
اول دوگانگی در گفتار وزیر و دوم عدم شناخت ایشان نسبت به عارضه رکود تورمی، کاهش اسفبار ارزش پول ملی و به تبع قدرت خرید آحاد جامعه. امروزه قدرت خرید یک میلیون تومان برابر ارزش ۷ کیلوگرم گوشت قرمز است. حداقل حقوق و دستمزد ۳.۵ میلیون تومان است. حال در بهترین وضعیت با سپرده بانکی یک میلیون ریالی با نرخ ۲۰ درصد فقط ۱۶۰۰۰ تومان سود معادل ۵۳ سنت در ماه عاید سپرده گذار میشود. این عایدی ماهانه را با حداقل حقوق مقایسه کنید. لازم نیست تحلیل کنید اعداد خود سخن میگویند. خوب است آقای وزیر و مشاورانشان راهکار عملی سرمایه گذاری یک میلیون تومان برای ایجاد یک شغل را نیز ارائه کنند. شاید ایشان به تعریف جدیدی از شغل و شاغل رسیده اند. با در نظر گرفتن واقعیات ملموس معیشتی محاسبات نشان میدهد که یک میلیون تومان معادل ۴۵ دلار بدون درنظر گرفتن هزینه سر پناه فقط یک هفته حد اقل معیشت یک خانوار را تأمین میکند. صحبت از سرمایه گذاری با این ارقام توهمی بیش نیست. اینکه من از معادل دلاری ریال نام می برم به این علت است که اقتصاد ما دلاریزه شده.
اما درآمدها همچنان به ریال است. در کجای جهان حتی کشورهای فقیر آفریقائی میتوان با ۴۵ دلار که در حد پول تو جیبی است ایجاد شغل نمود. آیا کسانی که چنین طرحهای بی محتوائی را ارائه میدهند از خرد خود کمک نمیگیرند؟ تجربه خود اشتغالی با وام ۳ میلیون تومانی زمان احمدی نژاد را فراموش کرده اند؟ اینک ۳ میلیون تومان آن زمان چهار پنجم ارزش خود را از دست داده، و به ۶۰۰ هزار تومان تقلیل یافته. طبق گزارشهایی که در سایتهای مختلف و خبرگزاریها منعکس است در حال حاضر ایجاد یک شغل از ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان هزینه در بر دارد. آن هم از طریق طرحهای مولد و اشتغال زا با محوریت بنگاههای کوچک و متوسط بخش خصوصی و یا سرمایه گذاریهای دولتی در بخش عمرانی و زیر بنایی امکان وقوع مییابد.
طرحهای اشتغالزا باید براساس برنامههای مدون و با توجه به الزامات و اصول علم اقتصاد و با نگاه توسعه گرا ارائه شوند. ایجاد شغل مستلزم سرمایه گذاری امنیت سرمایه، صیانت ازحقوق مالکیت و بهبود شرایط کسب و کار است. تا بستر مناسب برای سرمایه گذاری مهیا نشود سرمایهها جذب نخواهند شد تا به ایجاد مشاغل بیانجامد.
در حال حاضر موسسات کوچک و متوسط که به اس ام ایها (small and medium-sized enterprises) شهرت دارند و موتور محرکه توسعه اقتصادی اند، تحت تأثیر سیاستهای داخلی و خارجی نامطلوب، خسارات ناشی از شیوع کوید ۱۹ و تحریمهای حداکثری آمریکا در وضعیت بسیار شکننده ای قرار دارند، دولت باید از طریق بانکها وامهای ارزان قیمت را در اختیار موسسات کوچک و متوسط تولیدی قرار دهد. تا بتوانند به تثبیت موقعیتشان پرداخته و رونق گیرند و قادر بحفظ اشتغال وحتی برگرداندن نیروهای تعدیل شده بکار شوند. والا پرداخت یک میلیون تومان برای خود اشتغالی تنها اتلاف منابع و افزایش نا امیدی جوانان را در پی خواهد داشت.
باید قدری فکر کرد و با خرد و اندیشه این مسائل را طرح نمود. آخر چگونه ممکن است در زمانی که بهای سبد معیشتی مردم ۱۰۰ تا ۱۵۰ درصد رشد یافته، با یک میلیون تومان بتوان اشتغال زائی کرد؟ من معتقدم بیان چنین طرح هائی از جانب یک وزیر اعتبار دولت را زیر سئوال میبرد؛ و بی اعتمادی و فاصله بین ملت دولت را افزون میکند. آنچه در این طرح دیده میشود فقدان عقلانیت عملی یعنی تناسب بین وسیله وهدف است. متأسفانه اهداف بزرگ دولتها همواره در نبود وسیله و ملزومات و بستر اجرائی ابتر مانده و جز اتلاف منابع نتیجهای در بر نداشته است. امکان سنجی برای دستیابی یه اهداف صورت نمیگیرد. ساماندهی اقتصاد مستلزم تغییر اندیشههای دگماتیسمی به نگاه توسعه گرا با هدف تأمین معیشت، رفاه و آسایش خاطر شهروندان در ملازمت با مبارزه بی امان با چپاولگران و اختلاسگران است.
نظرات وی را در گفتگو با فرارو در ادامه بخوانید:
سرمایه لازم برای ایجاد یک شغل صنعتی، خدماتی و... قابل ارزیابی و محاسبه است و معمولا این محاسبات را سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد انجام میدهند و براساس آن برنامههای توسعه را تدوین میکنند. اما طرح این اظهارات غیر منطقی وبچگانه به این دلیل است که برنامه هفتم توسعه در دستور کار قرار نگرفته است.
این امر آنچنان ابتدایی است که یک شوخی بزرگ به حساب میآید. شما ببینید با ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد دوره احمدی نژاد یک شغل در ایران ایجاد نشد؛ بنابراین مشخص است که برای ایجاد یک شغل پایدار چه ملزومات و چه میزان سرمایهای نیاز است. با این حال هر چه بخش نامولد جذب سرمایه بیشتری داشته باشد، مانع میشوند تا باقی بخشها شغل ثابت ایجاد کنند.
ارقامی که مربوط به ده سال قبل است نشان میدهد که برای ایجاد یک شغل مولد صنعتی ۳۰ میلیون تومان سرمایه نیاز بود. الان اگر بخواهید حساب کنید، احتمالا این میزان به یک میلیارد تومان هم رسیده است. اگر لیست فرصتهای سرمایه گذاری در بخش صنعت را مشاهده کنید، میبینید که برای یک فرصت سرمایه گذاری چه میزان نیاز به سرمایه پیش بینی شده و در مقابل این سرمایه گذاری چه میزان شغل ایجاد خواهد کرد. مگر اینکه تصور بر این باشد که بخواهیم برویم سر چهارراهها بادکنک بفروشیم. اگر چنین باشد که معتقدم چنین تفکری باعث شده اقتصاد ایران به چنین وضعی دچار شود.
نظرات وی را در گفتگو با فرارو در ادامه بخوانید:
با یک میلیون تومان میشود دستفروشی کرد، اما اینها که شغل نیست. از طرفی یک موضوع بسیار مهم که خیلی از مواقع نادیده گرفته میشود این است که همه مردم کارآفرین نیستند. همه مردم که اهل بخر و بفروش نیستند. بخش بزرگی از مردم آدمهایی هستند که اهل ریسک نیستند، نمیدانند، نمیتوانند و خیلی زود به یک آدمی بدل میشوند که یک میلیون هم بدهکار است.
اگر افرادی وجود داشته باشند که با یک میلیون تومان بتوانند معجزه کنند، یک میلیون تومان و حتی بیشتر را به دست میآورند. برای اینکه کسی که فکر دارد، توانمند است، در این شرایط بد هم موفق هستند. اما یکی «ولی» بزرگ وجود دارد، آن هم این است که برآیند این شرایط، یعنی یک عدهای موفق هستند و یک عدهای موفق نیستند، این است که اقتصاد ما در حال کوچکتر شدن است. پس شرایط برای کل مردم مطلوب نیست. یک عده ممکن است که معجزه کنند. کما اینکه ما میبینم که افرادی در حال حاضر میتوانند و از آن سو نابرابریها هم در حال افزایش است؛ بنابراین از همه مردم نمیشود انتظار داشت که معجزه گر باشند، هر چند خیلی از اینها که معجزه میکنند، از رانت و ارتباطهای ویژه برخوردار هستند.
البته نمیخواهم بگویم که همه این چنین هستند. درست است که بعضیها فوق العاده اند، ولی اینها بعضیها هستند؛ بنابراین با دادن پول به مردم نمیشود از همه کارآفرین ساخت.
در مورد میزان سرمایه مورد نیاز برای ایجاد یک شغل هم نمیشود، عدد ثابتی اعلام کرد. چرا که تورمهای سرسام آور باعث میشود که هر سال برای ایجاد یک شغل به سرمایه گذاری بیشتر و بیشتری نیاز وجود داشته باشد. البته به صورت اسمی این رقم بسیار زیاد افزایش مییابد. اگر تورم آن را کم کنید، احتمالا به صورت واقعی آنقدر رشد نمیکند که به صورت اسمی رشد میکند. در سالهای قبل ایجاد یک شغل با ۳۰ میلیون تومان امکان پذیر بود، ولی اگر شما زمان احمدی نژاد را در نظر بگیرید که وامهای زودبازده دادند. در نهایت هم خیلیها با بد بینی معتقد بودند که اشتغال زایی چندانی صورت نگرفته است. من هم از همان ابتدا موافق چنین طرحی نبودم و معتقد بودم که اگر شرایط خوب نباشد، طرحهایی که نوشته میشود به کار گرفته نمیشود وضرورتاً اشتغال زا نیست. اما در بهترین حالت گفتند که ۱۵ تا ۲۰ درصد این وامها به انحراف رفته که خیلی خوشبینانه بوده است.
در شرایط دهه هشتاد که هنوز این همه نگرانی نسبت به آینده عمیق نشده بود، هنوز نرخ ارز ارزان بود، واردات بسیار پر رونق بود. کار سادهای در داخل کشور نمیشد انجام داد و خیلیها به جای تولید به سمت واردات رفتند. آن دوره هم طرح اشتغال زایی موفق نشد. هر چند آن زمان یک میلیون تومان نبود و پول بیشتری بود.
در کل برای ایجاد اشتغال پایدار و مولد یک مجموعه از امور ضروری است و صرفا مسئله پول و سرمایه نیست. در حال حاضر میبینیم که افرادی در ترکیه خانه میخرند، ترکیهای که ثبات چندانی ندارد. اما در ایران ما یک دهه را از دست داده ایم و دهه دیگری در حال آغاز است و چشم انداز همچنان مبهم و نامعلوم است. در چنین شرایطی شما با پول چه کاری میتوانید انجام دهید. در حاضر پول وجود دارد، اما میرود؛ بنابراین اگر شرایط مناسبی در ایران وجود داشته باشد این پول همین جا شروع به فعالیت میکند و چه دلیلی دارد که از کشور خارج شود.
او میگوید که این افکار به عالم بی تجربگی و کم دانشی مربوط است.
اینجوری حساب کنید 1 میلیون نفر وام 1 میلیونی را بگیرند و اینکار را باهاش شروع کنند نه تنها خودشون به شغل پردرامدی میرسند بلکه هم از این راه یه درامدی هم برسه به کیهان و این دُرِ نایاب صداقت اخبار و تحلیلهاش رو از مرزهای ایران هم صادر کنه و همه جهان از طنزهاش بتونند استفاده کنند
مثلا کنار خیابان پارچه بنداز عروسک بفروش
شما از سن نوزده سالگی برو عروسک فروشی یک و پونصد هم حقوق باشه همشو پس انداز کنی شاید ده سال دیگر در سن بیست و نه سالگی ازدواج کنی تازه قیمتا همینطور باشه اما تو مملکت ما از شغل های خیابان حمایت نمیشه این در دنیا برعکسه
آقایان وزیر مشکل کارو میشه تو یه هفته حل کرد اما قیمتا رو چطور؟؟
یکی می گفت ماهی دو ساعت کار یک شغل حساب میشه
خدا ما را از شر مسئولین ..... نجات دهد
از وزیر محترم تقاضا داریم که نسبت به معرفی دوستان و آشنایان و همچنین نورچشمی های عزیزشان اقدام نمایند.
ظرفیت محدود است
ایشون دوباره همون حرف رو تکرار کردند و بار دوم دیگه نمیشه بهش گفت ناآگاه!
این هم درآمد زایی خوبی هست!!!
بعد وزیر کار میگه با یه میلیون میشه شغل ایجاد کرد
حتما شغل یه میلیون هم درآمدش ماهی 200 هزارتومان هست
مگه اینکه بزنی تو کار مواد فروشی و ....
نهایتا یه اسپند دودکنی و مقداری هم اسپند
قیمت یک عدد کفش کار 300000 تومان
قیمت یک عددبیل جنس خوب با دسته 200000 تومان
قیمت یک عدد کلنگ با دسته 200000 تومان
جمع میشه 900000 تومان
تازه 100000 تومان هم میشه پس انداز کرد !
یا عامدانه از سر خوشی این گونه طنز پراکنی میکنند که مردم تحقیر شوند ...
یا واقعا اول ما خلق الله شان ایراد دارد
ایا عمدی در کار است با گماردن اینگونه مسولان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دو نفر از دوستان و همکاران من که موفق به کسب مجوز شده اند همه حق حساب ها را تمام و کمال پرداخت کرده اند. به این "هزینه ها" اضافه کنید هزینه های واقعی راه اندازی آموزشگاه ( مثل کرایه ساختمان، آب و برق، مالیات، میز و صندلی و تخته سیاه )...
ادعای یک میلیون تومان برای راه اندازی کسب و کار واقعا یک جوک بی مزه و آزار دهنده است. شما به من مجوز کسب بدهید، من خودم بقیه کار را با جان کندن پیش خواهم برد. حداقل ده نفر هم به صورت تمام وقت مشغول به کار خواهند شد.
بادکنک فروشی آقا
شما صدتا بادکنک میخری باد میکنی سرچوب میبندی سر چهار راه میفروشی با پنجاه درصد سود.
نصف این بادکنکها میترکه سپس سودهای کرده رو نصف بادکنک هایی رو که ترکیده جبران میکنه و این چرخه رو ادامه میده تا جایی که همه بادکنکهاش ترکیده و دیگه سرمایه ای نداره
هم از شر یک میلیون تومن سرمایه اش راحت شده هم اینکه متاسفانه به علت نداشتن صلاحیت و فنون لازم نتوانسته شغلش رو نگه داره.
مهم اینه که وزیییییییییییییر با سوووووووووووووواد مملکت واسش شغل تهیه کرده.
داماد مسئولین که نیست
سرکار گذاشتن