صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۲۱۷۵۴
دفاع از اوکراین در برابر حمله روسیه چالش‌های نظامی بیشماری را به همراه دارد. روسیه مرزی طولانی با اوکراین دارد و نیرو‌هایی را در اختیار دارد که پیش‌تر در خاک اوکراین در کریمه و دونباس مستقر شده اند. منطقه ذکر شده روس زبانان زیادی دارد که ممکن است پس از هشت سال اشغال و تحت تاثیر تبلیغات روسیه بیش‌تر با مسکو ابراز همدردی کنند تا با دولت کییف.
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۴ - ۲۷ آذر ۱۴۰۰

فرارو- فرانسیس فوکویاما؛ ولادیمیر پوتین همواره در اخاذی ماهر بوده است. او به تازگی از ناتو خواسته که حمایت خود را از نهایی شدن عضویت گرجستان و اوکراین پس بگیرد تعهدی که ابتدا در نشست بخارست در سال ۲۰۰۸ میلادی مطرح شد. روسیه لغو روند عضویت اوکراین در ناتو را شرط عدم تهاجم نظامی علیه آن کشور اعلام کرده است.

نیازی به گفتن نیست که نه امریکا و نه سایر کشور‌های عضو ناتو نباید به این خواسته پوتین تن دهند. حتی بحث در مورد آن نیز نمایانگر ضعفی باورنکردنی خواهد بود و به یکی از ضعیف‌ترین بهانه‌های جنگ در سالیان اخیر مشروعیت خواهد بخشید. از سال ۲۰۰۸ میلادی به این سو، اشتیاق بسیار کمی برای پذیرش آن دو کشور از سوی ناتو وجود داشته، زیرا هر دو بخش‌هایی از خاک شان تحت اشغال نیرو‌های نظامی روسی قرار گرفته اند.

عضویت در ناتو برای هر یک از دو کشور در آینده قابل پیش بینی ایده بدی بوده و خواهد بود. بیانیه بخارست هرگز نباید از ابتدا صادر می‌شد. دولت بوش گرجستان را تشویق کرد که روند عضویت چندان دور نیست باوری که احتمالا در ایجاد اعتماد بیش از اندازه در "میخائیل ساکاشویلی" رئیس جمهوری وقت آن کشور به کسب حمایت از سوی امریکا تاثیرگذار بود. او در همان سال اقداماتی را انجام داد که به دولت روسیه بهانه برای مداخله در آبخازیا و اوستیای جنوبی دارد جایی که نیرو‌های روسی اکنون در آنجا مستقر هستند.

گفتن این موضوع ممکن است باعث ناراحتی بسیاری از دوستان گرجی و اوکراینی من شود، اما دلایل بسیار خوبی برای کنار گذاشتن موضوع عضویت آن دو کشور در ناتو برای آینده قابل پیش بینی وجود دارد. دلیل اصلی من به ماهیت ناتو مربوط می‌شود. ناتو یک اتحاد نظامی است. براساس اصل پنجم آن تضمین می‌شود که حمله به یک عضو آن سازمان به عنوان حمله به کل اتحاد قلمداد می‌شود. اگر ناتو امروز اوکراین را به عضویت بپذیرد اعضای آن فورا درگیر جنگی مداوم با روسیه خواهند شد موقعیتی که هیچ یک از اعضای ائتلاف نمی‌خواهند در آن قرار گیرند.

وضعیت فعلی به دلیل تغییر موازنه قوا بین امریکا و روسیه به وجود آمده است. پس از فروپاشی سی سال گذشته اتحاد جماهیر شوروی تهدید از جانب روسیه کاهش یافت و نگرانی‌های دیگری مانند جنگ علیه تروریسم جایگزین آن شد. ناتو کم‌تر به عنوان یک پیمان نظامی قلمداد شد و بیش‌تر در قالب نوعی باشگاه سیاسی بود که عضویت در آن نشان دهنده همسویی با غرب بود. بسیاری از نیرو‌های امریکایی از اروپا خارج شدند و اکثر اعضای ناتو هزینه‌های خود را کاهش دادند و از میزان مانور‌های مشترک و تمرین‌های جنگی ناتو تا زمان اشغال کریمه توسط روسیه در سال ۲۰۱۴ میلادی کاسته شد.

دوره هژمونی امریکا تفکر بسیار غیر واقع بینانه‌ای را در مورد آن چه اتحاد ناتو می‌توانست انجام دهد ترویج کرد. ناتو به عنوان نوعی طلسم در نظر گرفته شد که صرف عضویت در آن مستقل از مسائلی مانند ساختار نیروها، جغرافیا یا تدارکات نظامی به طور جادویی از کشور به عضویت درآمده محافظت می‌کرد. با این وجود، ناتو در طول جنگ سرد بدان خاطر قدرت بازدارندگی در برابر حمله شوروی داشت که نیرو‌هایی را در زمین و حوزه میدانی در اختیار داشت که می‌توانستند هزینه‌های جدی را بر مهاجمان تحمیل کنند.

دفاع از اوکراین در برابر حمله روسیه چالش‌های نظامی بیشماری را به همراه دارد. روسیه مرزی طولانی با اوکراین دارد و نیرو‌هایی را در اختیار دارد که پیش‌تر در خاک اوکراین در کریمه و دونباس مستقر شده اند. منطقه ذکر شده روس زبانان زیادی دارد که ممکن است پس از هشت سال اشغال و تحت تاثیر تبلیغات روسیه بیش‌تر با مسکو ابراز همدردی کنند تا با دولت کییف.

در مقابل، ناتو در انتقال نیرو‌ها و تجهیزات نظامی از اروپای مرکزی به مرز‌های اوکراین با موانع وحشتناکی مواجه خواهد شد. روسیه احتمالا می‌تواند سریع‌تر از تعیین زمان تشکیل جلسه دادن ناتو برای رسیدگی به بحران نیرو‌های نظامی خود را به نیمه راه اوکراین برساند.

آن چه روسیه را از حمله به اوکراین در مرحله کنونی باز می‌دارد باز کردن یک نقشه یا امضای یک سند معاهده نیست بلکه مسئله نیرو‌های روی زمین است. موشک‌های ضد تانک جاولین، پهپاد‌های ترکیه، سامانه‌های فرماندهی و کنترل مدرن و سایر نظامیانی که می‌توانند هزینه‌های حمله به اوکراین را برای روسیه افزایش دهند منبع محاسبات مسکو برای دست نگهداشتن در حمله به اوکراین بوده اند.

در صورت حمله روسیه اوکراینی‌ها خود را در موضع وظیفه دفاع از کشور چه از طرف جنگ‌های پارتیزانی چه از طریق نیرو‌های نظامی متعارف خواهند دید و در صورت اشغال خاک کشورشان توسط روسیه این وضعیت تشدید خواهد شد. آنان نیاز به حمایت مادی در این تلاش از سوی سایر دموکراسی‌ها دارند.

رهبران اوکراین باید به سادگی صحبت درباره نهایی شدن عضویت در ناتو را متوقف کنند. زمانی که زلنسکی رئیس جمهوری اوکراین به طور علنی در مورد عضویت در ناتو صحبت کرد مقام های دولت بایدن به طور تشریفاتی از او حمایت کردند علیرغم آن که می دانستند این اتفاق هرگز رخ نخواهد داد.

در صورت در جریان بودن پروسه عضویت در ناتو این موضوع به پوتین بهانه ای برای توجیه حمله به اوکراین می دهد. این بدان معنا نیست که امریکا یا ناتو باید به طور رسمی از بیانیه بخارست آن طور که پوتین خواستار آن است صرفنظر کنند. در عوض، ما و اوکراینی ها باید عضویت در ناتو را فراموش کنیم و نفس عمیقی بکشیم و روی اقدامات مشخص برای افزایش هزینه مداخله روسیه از طریق تحریم های اقتصادی کرملین و آمادگی نظامی در برابر آن کشور تمرکز کنیم.

جهان از سال 2008 میلادی و بیانیه بخارست به این سو به طرز چشمگیری تغییر کرده است. آن سال، نقطه اوج تک قطبی بودن جهان تحت رهبری امریکا بود زمانی که هیچ چالش جدی ژئوپولیتیکی برای هژمونی امریکا وجود نداشت. در آن زمان، امریکا می توانست هر چند غیر عاقلانه به توسعه مستمر ناتو به سوی شرق اروپا فکر کند.

با این وجود، در همان لحظه امریکا خود را در عراق و افغانستان گرفتار می دید و بحران مالی عمیقی را تجربه می کرد که یک دهه بعد زمینه را برای دو قطبی شدن جهان فراهم کرد. آن چه در آن زمان به ندرت قابل اعتماد بود امروز اصلا معتبر نیست و صرفا اهرمی در دست یک خودکامه خواهد بود که باعث تحمیل ریسک می شود.

منبع: امریکن پرپس

ترجمه: فرارو

ارسال نظرات