پایان پکس آمریکانا؛ مرگ نظم مبتنی بر قواعد
در کمتر از صد روز از دور دوم ریاستجمهوریاش، دونالد ترامپ سیاست خارجی ایالات متحده را از رهبری نظام بینالملل به سوی انزوا، بیثباتی و فروپاشی قدرت نرم و سخت سوق داده است. با قطع بودجه نهادهای بینالمللی، تضعیف ناتو ، خاموش کردن صدای رسانهای آمریکا و بیاعتنایی به دیپلماسی، ترامپ عملاً پایان «پکس آمریکانا» را رقم زده و آمریکا را از معمار نظم جهانی به عامل هرجومرج بدل کرده است.
نماینده ویژه آمریکا در امور اوکراین گفت این کشور عضو ناتو نخواهد شد و این مسئله در حال رایزنی نمیباشد.
نشست لندن؛ کلید تغییر معادله قدرت در اوکراین
امانوئل مکرون اعلام کرد مذاکرات «مثبت و سازندهای» میان مقامات اروپایی، آمریکایی و اوکراینی برای پایان درگیریها در اوکراین برگزار شده است. در حالی که فرانسه و بریتانیا برای تشکیل نیروی اطمینان و تضمین امنیت اوکراین تلاش میکنند، روسیه با استقرار نیروهای خارجی مخالف است. توافق ۳۰روزه برای توقف حملات هنوز به کاهش خشونتها منجر نشده و حملات موشکی اخیر تنشها را تشدید کرده است. همزمان، زلنسکی رویکرد آمریکا را مورد انتقاد قرار داده و خواستار رویکردی عدالتمحور در مذاکرات شده است.
وزیر خارجه روسیه با بیان اینکه « ناتو باید پس از فروپاشی شوروی منحل میشد»، گفت: ناتو بزرگترین دشمن خودش است.
فراآتلانتیک در مسیر بحران مشروعیت؛
بازگشت ترامپ به کاخ سفید ضربهای جدی به اتحاد فراآتلانتیک وارد کرده و اعتماد اروپا به آمریکا را در زمینه امنیت، حمایت از اوکراین و نظم جهانی متزلزل ساخته است. همزمان، چرخش ترامپ بهسوی روسیه و کاهش تمرکز اروپا بر خاورمیانه، نظم سنتی غرب را با بحران روبهرو کرده است. اروپا ناگزیر است در یک نظم جهانی چندقطبی، رویکردی مستقلتر و واقعگرایانهتر اتخاذ کند.
فرمانده ارشد ناتو در اروپا درباره سرعت تولیدات دفاعی روسیه و جایگزینی مهمات و جنگافزارهایی که مسکو در جنگ اوکراین از دست میدهد، هشدار داد و گفت که این امر ذخایر مهمات روسیه را سه برابر کل ذخایر مهمات آمریکا و اروپا میسازد.
کریل دیمیتریف در مصاحبه با فاکس نیوز یادآور شد که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه نیز گفته که پیوستن اوکراین به ناتو غیرممکن است.
شکاف در رهبری غرب و فرصتطلبی کرملین
پس از فروپاشی شوروی، غرب تلاش کرد روسیه را در نظم جهانی ادغام کند، اما پوتین با رویکردی تهاجمی و جاهطلبانه بهدنبال احیای امپراتوری تزاری برآمد. او با سرکوب داخلی، دخالت در کشورهای همسایه و حمله به اوکراین، علیه نظم لیبرال جهانی ایستاد. در این میان، عقبنشینی آمریکا در دوره ترامپ و مواضع همدلانه با کرملین، نهتنها وحدت غرب را تضعیف کرد، بلکه مشروعیت جهانی دموکراسی را به چالش کشید.
ضرورت بازتعریف نقش اروپا در نظم چندقطبی؛
رهبران اروپایی با چالش انتخاب میان ایستادگی در برابر روسیه یا مصالحه مواجهاند. در حالی که بسیاری از کشورهای غیرغربی تحریمهای غرب را نمیپذیرند، اروپا باید یک بازنگری استراتژیک انجام دهد، از وابستگی صرف به آمریکا عبور کند و به بازیگری مستقل تبدیل شود. اگر رهبران اروپا به شفافیت با مردم خود روی آورند و اجازه دهند آنها مسیر دشوار، اما منطقیتر را انتخاب کنند، میتوانند به بازگشت به انرژی روسیه، تعامل مستقیم با چین و تقویت جایگاه جهانی خود بپردازند.
پایان روزهای طلایی همپیمانی نظامی غرب؛
با تضعیف تعهدات امنیتی ایالات متحده، اروپا به تدریج مسئولیت دفاعی بیشتری میپذیرد. بازگشت ترامپ به کاخ سفید و رویکردهای تحریکآمیز او علیه ناتو و اوکراین، رهبران اروپایی را وادار کرده تا بهدنبال یک شورای امنیتی غیررسمی اروپایی باشند. این تغییرات نهتنها نهادهای سنتی مانند ناتو را در معرض بحران قرار داده، بلکه آزمونی جدی برای توانایی اروپا در مدیریت امنیت خود در دنیای بیثبات قدرتهای بزرگ خواهد بود.
ترامپ؛ متحد دیروز، دردسر امروز ملیگرایان اروپا؟
ترامپ در میان اروپاییها چندان محبوب نیست: بر اساس یک نظرسنجی در ماه مارس، تنها شش درصد از فرانسویها و هشت درصد از ایتالیاییها او را «دوست اروپا» میدانند. این تصویر منفی، پیامدهایی برای رهبران ملیگرا در اروپا دارد. هرچه مواضع ترامپ بیشتر بهعنوان تهدیدی برای اروپا تلقی شود، رأیدهندگان در کشورهایی مانند ایتالیا و فرانسه ممکن است با تردید بیشتری به سیاستمداران محلی با رویکردهای مشابه اعتماد کنند.
نشریه بریتانیایی فایننشال تایمز از تصمیم کشورهای اروپایی برای جایگزین کردن آمریکا در ناتو تا سال ۲۰۳۵ پرده برداشت.
پشت پرده بازی قدرت میان واشنگتن و مسکو
سیاست ترامپ در قبال روسیه، قمار بزرگی است که با هدف مهار چین و بازتنظیم نظم جهانی انجام میشود، اما با هزینههایی سنگین همراه است. اعطای امتیازات گسترده به پوتین بدون تضمین تعهدات متقابل، مشروعیت این راهبرد را زیر سؤال برده است. تاریخ نشان میدهد که کرملین به تعهدات واشنگتن بیاعتماد است و هر توافقی را موقتی تلقی میکند. در نهایت، این سیاست ممکن است بیش از آنکه آمریکا را تقویت کند، هزینههای استراتژیک آن را افزایش دهد.
ترامپ؛ بزرگترین دشمن اتحاد ترنسآتلانتیک؛
سیاستهای ترامپ، ناخواسته به عاملی برای همبستگی بیشتر اروپا تبدیل شده است. تضعیف ناتو ، فشارهای اقتصادی و بیاعتمادی به واشنگتن، رهبران اروپایی را به سمت تقویت استقلال دفاعی و اقتصادی سوق داده است. اتحادیه اروپا در حال ایجاد ساختارهای مالی و نظامی مستقل است تا وابستگی خود به آمریکا را کاهش دهد. همگرایی دوباره بریتانیا و اروپا نیز سرعت گرفته است. در میان این چالشها، اروپا فرصتی برای بازتعریف جایگاه خود در نظم جهانی یافته است.
اروپاییها با تهدیدات جدید امنیتی، رشد احزاب افراطی و چالشهای اقتصادی روبهرو هستند و بهویژه نگران سیاستهای ترامپ و احیای قدرت روسیهاند. مقامات اروپایی در حال بازنگری اصول دفاعی خود هستند و به فکر تقویت صنایع دفاعی و بازگشت به خدمت سربازی اجباری هستند. کاهش هزینههای اجتماعی و استفاده از داراییهای بلوکهشده روسیه برای جبران خسارتهای جنگی نیز مطرح است.
آیا دولت ترامپ به دنبال تضعیف دلار است؟
اکونومیست گزارش میدهد که سیاستهای ترامپ و ونس در تضاد با سنت اقتصادی آمریکا، بهدنبال تضعیف دلار هستند. سقوط ارزش دلار در برابر یورو و ین، بازارهای مالی را متأثر کرده و شکاف در دولت آمریکا بر سر رویکرد ارزی را آشکار ساخته است. افزایش تعرفهها، تغییرات سیاست خارجی و تحولات اقتصادی اروپا نیز بر کاهش قدرت دلار تأثیر گذاشتهاند. این روند پیامدهای عمیقی برای فدرال رزرو، تجارت جهانی و جایگاه دلار در اقتصاد بینالمللی خواهد داشت.
ترامپ و بازگشت دکترین مونرو؛
سیاستهای ترامپ نظم جهانی را متزلزل کرده و جایگاه آمریکا را به عنوان یک قدرت باثبات به خطر انداخته است. از توقف کمک به اوکراین و اعمال تعرفه بر متحدان تا تمایل به روسیه و ادعاهای توسعهطلبانه، ترامپ رویکردی بیسابقه اتخاذ کرده است. اروپا در حال تجدیدنظر در امنیت خود است و سیاستهای نئو-مرکانتیلیستی و امپریالیستی او، جهان را به سمت بیثباتی و احتمالاً یک بحران بینالمللی جدید سوق میدهد.
دلار در لبه پرتگاه؛ اروپا به دنبال پایان امپراتوری مالی آمریکا
سیاستهای ترامپ، نظم جهانی را به چالش کشیده و اعتماد متحدان آمریکا را تضعیف کرده است. اروپا به دنبال استقلال نظامی و کاهش وابستگی به چتر امنیتی و اقتصادی آمریکا است. آلمان خواهان گسترش چتر هستهای فرانسه و بریتانیا شده و برخی کشورها احتمال تسلیح هستهای را بررسی میکنند. خروج آمریکا از تعهدات بینالمللی، دلار را در معرض خطر قرار داده و رقابت اقتصادی با چین و روسیه را تشدید کرده است.
معاهده آتلانتیک رو به افول؛
روابط آمریکا و اروپا تحت دولت ترامپ به شکاف عمیقی رسیده است. ترامپ با تضعیف حمایت از اوکراین و تغییر رویکرد جهانی آمریکا، متحدان سنتی را بیاعتماد کرده است. اروپا برای مقابله با این وضعیت، در حال افزایش بودجه دفاعی، تقویت بازدارندگی هستهای و کاهش وابستگی به چتر امنیتی آمریکا است. فرانسه و بریتانیا به دنبال ایجاد یک ائتلاف دفاعی مستقل هستند تا در برابر تهدیدات روسیه و چین آماده باشند.
استقلال دفاعی اروپا؛ رویا یا واقعیت؟
در پی کاهش حمایت آمریکا از اوکراین و متحدانش، اروپا ناچار به تجدیدنظر در راهبردهای امنیتی خود شده است. نشست شورای اروپا در مارس منجر به توافقی کلیدی برای افزایش سرمایهگذاریهای دفاعی و نقشآفرینی مستقیمتر در اوکراین شد. اروپاییها برنامهای را برای کاهش وابستگی به واشنگتن و تقویت توان دفاعی مستقل خود تدوین کردهاند، در حالی که همزمان با ایالات متحده در قالب ناتو همکاری میکنند تا از هماهنگی و انسجام استراتژیک بهره ببرند.