هرچند که تلاش دارند از مواردی جزیی مانند حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی (که عمده آن توسط دولت قبل و در بودجه سال جاری صورت گرفته) به عنوان یک نقطه قوت یاد کنند، اما شاکله بودجه نشان میدهد که با وجود شعارهای پرطمطراق، نه ساختاری تغییر کرده و نه نشانی از معجزه در آن یافت میشود.
کسری سیصد هزار میلیارد تومانی هم خیلی سریع توی چشم میزند. با این همه، تقصیر چندانی از این حیث متوجه دولت آقای رییسی نیست. با همه فرافکنیهایی که شده است تا نقش تحریمها در اقتصاد کشور تنزل یابد، اینک روشن است که واقعیت چیز دیگری است. برخورداری از مدیران بسیار قدرتمند در حالی که اقتصاد کشور ناتوان است، حداکثر به توزیع فقر میانجامد.
صدالبته که مدیران کارآمد در افزایش بهرهوری تاثیر فراوانی دارند و میتوانند از امکانات اقتصادی ناچیز هم فرصتهایی ارزشمند بسازند. به همین ترتیب مدیران ناکارآمد میتوانند عکس این رخداد را رقم بزنند، همانگونه که در دولتهای نهم و دهم با وجود نفت بشکهای ۱۲۰ دلار، مدیران بیعرضه بلایی بر سر کشور آوردند که آثارش تا مدتها باقی خواهد ماند. هماینک دولت آقای رییسی با دو پدیده مواجه است، تحریمهای کمرشکن و حامیانی که گمان میکنند با شعار به نفع دولت میتوانند نقیصهها را بپوشانند.
این شعارها همانند کف روی آب است، خیلی زود محو خواهد شد و آنگاه دولت میماند و مطالبات فراوانی که شهروندان ـ و حتی آنهایی که به آقای رییسی رای دادند ـ مطرح میکنند. دولت روحانی با آنکه از رای نسبتا بالایی برخوردار بود، در برابر خواستههای معیشتی شهروندان کم آورد و محبوبیت خود را به سرعت از دست داد.
طبعا رییسجمهور سیزدهم نیز از این جهت ضربهپذیر خواهد بود. با این همه، دولت آقای رییسی از یک فرصت استثنایی و تاریخی برخوردار است و آن، یکدستی حاکمیت و برخورداری از حمایت حداکثری سازمانهای سیاسی، اقتصادی و... است. این فرصت طلایی را تنها احمدینژاد آن هم در دولت نهم داشت و پیش و پس از آن برای هیچ رییسجمهوری فراهم نبود. اما اکنون دولت سیزدهم مستظهر به چنین پشتگرمیای است.
در این شرایط مذاکرات وین میتواند حال دولت و ملت را خوب کند، اما شرطش این است که شعاردهندگانی که دست بر قضا نان و نامشان در گرو تداوم تحریم و تعطیلی مذاکرات است، بر کول دولت سوار نشوند و با نشان دادن در باغ سبزهای جعلی، معیشت شهروندان را به گروگان نگیرند. آقای رییسی حتی اگر به فکر کسب محبوبیت برای انتخابات ریاستجمهوری دوره چهاردهم باشد، گریزی ندارد که رضایت نسبی مردم را به دست آورد. این جلب رضایت کاملا مشروع و انسانی است. راهش هم کاملا روشن است و از وین میگذرد.