برخی از ما و کودکان فلفل دلمهای را در غذا دوست نداریم؛ شاید هم یک لیست بلند بالا از موادغذایی برای خودمان داشته باشیم که از آنها متنفریم.
به گزارش ریدرز دایجست، برای مثال پدر بزرگ و مادر بزرگهایمان امکان نداشت لب به سوشی بزنند؛ زیرا به علت ذائقه خاص، ایرانیها تمایل به خوردن گوشت کاملا پخته دارند.
در حال حاضر شاید بسیاری از جوانهای ایرانی عاشق سوشی باشند و یکی از لذیذترین غذاها برای آنان باشد، اما در ۵۰ سال گذشته این غذا دلچسب نبود.
در هنگام مواجه با تغییر در عادات غذایی، کمتر کسی است که به راحتی بپذیرد و در این مورد انعطافپذیر باشد.
برای شما ۱۰ مواد غذایی را که بسیاری از مردم ۱۰۰ سال پیش، لب به آن نمیزدند، ولی در حال حاضر به راحتی ما آنها را میخوریم را، گرد آوری کرده ایم. به نظر شما ۱۰ ماده غذایی که ما در حال حاضر به آنها لب نمیزنیم، ولی در ۱۰۰ سال آینده خیلی معمول میشود، چیست؟
بله درست خواندید گوجه. مردم ۱۰۰ سال پیش به هیچ عنوان به گوجه لب نمیزدند. مردم گوجه را «سیب سمی» مینامیدند. شاید به علت رنگ قرمز آن که یاد آور رنگ خون برایشان بوده حاضر به خوردن آن نبودند.
اما تمام این تصورات فقط به علت ترس از ناشناختهها بود. حالا گوجه عضو ثابت آشپزخانه ما است و تقریبا از سالاد گرفته تا املت، آبگوشت و پیتزا از گوجه استفاده میکنیم.
این غذا را مردم در گذشته فقط به زندانیان میدادند و خودشان نمیخوردند. البته این مورد هنوز در ایران مثل گوجه جا نیفتاده است. لابستر یا همان شاه میگو به علت نداشتن شکل دلچسب و پوستهی سخت برای خیلی از مردم قابل پذیرش نیست؛ اما به علت خواص فراوانی که دارد بعید نیست تا چند سال آینده در هرم غذایی ما، در طبقه غذاهای دریایی، جای ثابتی را برای خود بگیرد.
کلمپیچ سبز نوعی تلخی دارد که در گذشته تنها کسانی که به دنبال ماجراجویی بودند از این غذا میخوردند که نشان دهند برای سختیها آمادهاند.
اما در حال حاضر کلمپیچ به حاله سلامتی مشهور است و تقریبا در همهی غذاهای مدرن سالم وجود دارد. شاید بیمیلی مردم در گذشته به این خاطر بوده است که آنها اکثرا سبزیجات را خام میخوردند و کلم در حالت خام با ذائقهها متناسب نبوده است.
بیایید خومان را در ۱۰۰ سال پیش فرض کنیم، با غذهی درشت و سفت زیرخاک چه کاری انجام میدهیم؟ زمانی که سیبزمینی به عنوان غذا در اروپا معرفی شد خانوادههای سلتنطی و دهقانان که در گذشته خانوادههای اصیل و ثروتمند بودن به آن دست نزدند. بعد از گذشت مدتی سیبزمینی جزو غذای اصلی خانوادههای سلتنطی و دهقانان بود، گاهی اوقات هم فقرا.
کاکائو در حال حاضر طرفداران فراوانی دارد با این وجود بهتر است بدانیم که کاکائوهایی که ما میخوریم محصولات فراوری شده است و کاکائو خالص خیلی تلخ است که در آن دوران به ذائقهی همه خوش نمیآمده.
روزی که میخواستند دانهی کاکائو را معرفی کنند آن را به صورت نوشیدنی تلخ سرو کردند که مزه آن با هاتچاکلتهای امروزی خیلی متفاوت بود. پس بعید نیست که کسی از آن خوشش نیاید.
در یک قرن پیش هیچ کسی با استخوان و گوشتهای به آن چسبیده غذا درست نمیکرد؛ زیرا آنها از استخوانها برای غذا دادن به سگها و حیوانات دیگر استفاده میکردند؛ اما امروزه چه کسی میتواند بگوید: «آبقلم تنها یک سوپ است» ما از آن به علت خواصی که دارد در بسیاری از غذاهایمان استفاده میکنیم.
در قرن پیش خاویار غذایی بود که ثروتمندان نمیخوردند و فقط غذای مردم فقیر بود. در سال ۱۹۱۰ به علت ماهیگیری بیش از حد ماهیگیران، ماهیهای خاویار کم شدند و قیمت آنها بالا رفت و دیگر فقیران قادر به خرید آن نبودند، پس این غذا فقط در سبد غذایی ثروتمندان جای گرفت.
امروزه از کینوآ به جای برنج استفاده میکنیم که خواصی بیشتر از برنج دارد و به ذائقه برخی خیلی خوشمزهتر است. در حدود یک قرن پیش تنها مردمان بومی از این غذا میخوردند و میدانستند که مقوی است.
در دهه۱۹۷۰ به عنوان یک غذای سالم معرفی و عرضه شد؛ اما استقبال چندانی از آن نشد. هم اکنون میتوانیم علت استفاده از کینوآ را همان مواد معدنی و ویتامینهایی که دارد بدانیم.
در دهه ۱۸۰۰ تقریبا تمام غذاها با چربیهای حیوانی درست میشد از سوپ گرفته تا غذاهای پلویی. همراه با انقلاب صنعتی و تبلیغاتی که درباره استفاده از چربیهای گیاهی مانند روغن آفتابگردان، زیتون و دیگر گیاهان شد دیگر کمتر کسی راضی به استفاده از چربی حیوانی، تحمل بوی بد و مضرات آن برای قلب شد.
نان چاودار در قرن پیش تنها مخصوص فقرا بود؛ اما حالا به علت شناسایی خواص که برای سلامتی دارد همه از آن استفاده میکنند. عادات غذایی ما بسته به فرهنگ ما، قابل تغییر است.
در حال حاضر ما از مواد غذاییای که بدانیم برای سلامتیمان مفید است غافل نمیشویم میخواهد سیب سمی باشد یا کینوآ. به هر حال امروزه ما بیشتر به خواص غذا اهمیت میدهیم تا شکل آن.