صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۱۸۰۸
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۴ - ۲۳ تير ۱۳۸۹


مراسم افتتاحيه فيلم «آغاز خلقت» آخرين اثر كريستوفر نولان، برگزار شد به گزارشی از متن و حواشی این مراسم توجه کنید.

1 -زمان شروع مراسم طبق اخبار سایت‌ها 17:30 است. به امید پیدا کردن جای مناسب ساعت 12:30 به لستر اسکوئر محل برگزاری مراسم می‌رسم. ردیف اول طرفداران نیم ساعتی است که پشت نرده‌ها صف کشیده‌اند و مسئولان در حال آماده کردن محیط هستند. 

2 -رفت و آمد مردم در محل زیاد است به نظر می‌رسد کارها با سرعت لازم پیش نمی‌رود. 

3 -کم کم نرده‌های بیشتری دور محل برگزاری قرار می‌گیرد و تعداد مردم هم به آرامی در حال افزایش است. اما همچنان بیشتر از یک یا دو ردیف صف پشت حفاظ‌ها وجود ندارد. 

4 -ساعت 15:30 است و اگر الان هم می‌آمدم می‌توانستم همین جایی که هستم بایستم. در صحبت‌های بقیه می‌شنوم که در مراسم فرش قرمز گرگ و میش ( (Twilight که هفته قبل برگزار شده در شرایطی که سه بازیگر اصلی فیلم هم حضور نداشتند شش هزار نفر شرکت کرده‌اند. اینجا ولی 2 ساعت مانده به مراسم بیشتر از 1200 نفر حضور ندارند. 

5 - صدای ووووزلا اینجا هم گهگداری به گوش می‌رسد. بازی شب قبل اسپانیا-آلمان از موضوعات داغ و پرطرفدار است. 

6 - ساعت از چهار که می‌گذرد سرعت افزایش جمعیت چند برابر می‌شود. خیلی‌ها بدون اطلاع قبلی و در حال عبور از محل به محض اینکه از آمدن دی کاپریو مطلع می‌شوند به جمعیت می‌پیوندند. دیگر تعداد ردیف مردم پشت حفاظ‌ها قابل تشخیص نیست. 

7 - یکی از برگزارکنندگان می‌گوید مراسم ساعت 18 شروع می‌شود. شاید پنج ساعت انتظار در ظاهر فرق چندانی با پنج ساعت و نیم انتظار نداشته باشد اما در شرایطی که لندن گرم ترین روزهای تاریخ خود را سپری می‌کند و چهار ساعت منتظر بوده‌ای این بدترین خبر ممکن است. کم کم به نفس برگزاری مراسم فکر می‌کنم و شرایط آن لحظه خودمان را با کسانی که منتظر آمدنشان هستیم مقایسه می‌کنم. این‌که آنها الان در چه حالی هستند و ما در چه حالی. 

8 - خبرنگاران مدتی است که در حال مصاحبه با مردم هستند و هر از چند گاهی صدای جیغ بلند جمعیت از محل مصاحبه به گوش می‌رسد. وقتی مصاحبه در نزدیکی ما انجام می‌شود می‌فهمیم که علت این واکنش، سوال خبرنگار درباره میزان علاقه مردم به دی کاپریو است. 

9 - فرشی که قرمز نیست و طرحش برگرفته از پوسترهای فیلم است 15 دقیقه قبل از شروع مراسم پهن می‌شود.
10 - راس ساعت 18 اولین لیموزین وارد می‌شود. دوربین‌ها همه آماده‌اند اما هیچکس افرادی را که از ماشین پیاده می‌شوند نمی‌شناسد. 

11 - لیموزین دوم با فاصله کوتاهی می آید و کن واتانابه همراه همسرش پیاده می‌شود و سریع شروع به امضا دادن می کند. 

          

12 - پیاده شدن لئوناردو دی کاپریو از ماشین بعدی همه را شگفت زده می‌کند. هیچ کس انتظار آمدن او در ابتدای مراسم را نداشت. او هم در هیاهوی جیغ تماشاچيان بلافاصله به سمت جمعیت می رود و پوستر و عکس و قلم است که به سویش سرازیر می شود. 

13 - سرعت برگزاری مراسم حیرت انگیز است. نفر بعدی جوزف گوردن لویت خوش آتیه است. بعد از او سیلین مورفی می آید که در کمال تعجب بدون توجه به مردم به سمت دیگری می رود. 

     

14 - نقطه مقابل مورفی، الن پیج است که با حوصله و سر فرصت تقریبا به تک تک طرفدارانش امضا می دهد. 

15 - لیموزین بعدی می‌آید و مایکل کین هنوز پیاده نشده که فریاد‌های سِر مایکل، سِر مایکل با لهجه‌های غلیظ انگلیسی شروع می‌شود. 

             

سِر مایکل هم کمی برای تصمیم‌گیری در مورد این‌که اول به کدام سمت برود دچار مشکل می شود و در نهایت به سمت ما می‌آید. 

کسانی که این سمت هستند طوری خوشحالی می‌کنند انگار در رقابت مهمی برنده شده‌اند. مایکل کین بعدا در مصاحبه‌اش می‌گوید تا به حال در چنین افتتاحیه مفصلی حضور نداشته و ماجرا برایش جالب بوده است. 

16 - ماریون کوتیار که از راه می‌رسد مشخص می‌شود فرانسوی‌های زیادی در جمعیت حضور دارند. آنها به زبان فرانسوی از کوتیار درخواست امضا می‌کنند و او هم حسابی برای هم وطنانش پارتی بازی می‌کند. 

17 - نفر بعد تام‌هاردی است که زیاد شناخته شده نیست و بیشتر از طرف خود انگلیسی‌ها مورد استقبال قرار می‌گیرد. 

    

18 - ساعت 18:30 دقیقه است که عامل اصلی تمام این ماجراها از راه می‌رسد. مردم انقدر درگیر صدا کردن و عکس و امضا گرفتن از بازیگران هستند که کمتر متوجه آمدن کریستوفر نولان و همسر تهیه کننده‌اش، اما توماس می شوند. اما آنهایی که می بیننداش ابراز احساسات می کنند و او هم مثل بقیه شروع به امضا دادن می‌کند و در همان حال گپی هم با طرفدارانش می زند. به نظر خونسرد می آید. 

19 - افراد مهم همه آمده‌اند و دیگر آماده رفتن می‌شوم. به صحنه که نگاه می کنم فقط شور و انرژی و هیجان می بینم. 

20 - در راه برگشت دیگر به نفس برگزاری مراسم فکر نمی‌کنم. دلیل‌اش را فهمیده‌ام.

برچسب ها: نولان اختتامیه
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
نظر: