صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

سه جادوگر به مکبث می‌گویند که او به زودی «اربابِ کاودور» نامیده می‌شود و یک روز به پادشاهی خواهد رسید. وقتی اولین بخش پیشگویی درست از آب درمی‌آید، او و همسر بلندپروازش تلاش می‌کنند که بخش دوم را هم تحقق ببخشند؛ و این تلاشی است که موجب جنون و آشوب می‌شود.
تاریخ انتشار: ۲۱:۰۱ - ۲۵ آذر ۱۴۰۰
فرارو- همکاری جوئل کوئن با دنزل واشنگتن و فرانسیس مک‌دورمند آدم را مطمئن می‌کند که با فیلمی تماشایی رو به رو است. این آدم‌های شصت‌ساله انرژی و نشاطی مثل انرژی جوانی اورسون ولز را در این اقتباس از نمایشنامۀ شکسپیر به نمایش گذاشته‌اند و فیلمی تقریبا ترسناک خلق کرده‌اند که پر از نیرو و جاه‌طلبی و خشونت است.
 
به گزارش فرارو؛ در صحنۀ اول فیلم با فضای سفید و گستردۀ یک صحرای شوم و غبار آلود مواجه می‌شویم. در این صحنه کاپیتان (با بازی رالف اینسون) افتان و خیزان پیش پادشاه می‌رود و گزارش پیروزی مکبث (دنزل واشنگتن) و دوست وفادارش بانکو (برتی کارول) را به او می‌دهد. در همین زمان است که سه جادوگر در مقابل مکبث و دوستش ظاهر می‌شوند و خبر پیروزی‌های آینده را به آن‌ها می‌دهند. مکبث از این پیش‌بینی که او جای پادشاه را خواهد گرفت دچار وسوسه می‌شود و همسرش (فرانسیس مک‌دورمند) هم او را ترغیب می‌کند. او تصمیم به قتل پادشاه دانکن می‌گیرد و خیلی زود این نقشه را عملی می‌کند. اما این واقعیت که توطئه‌گران هیچ وقت حاکمان خوبی نمی‌شوند، به علاوۀ احساس گناه، باعث زوال و آشفتگی روح مکبث و همسرش می‌شود؛ همان اتفاقی که برای کشورشان هم می‌افتد.
 
تا اینجا همه چیز مثل بقیه اقتباس‌ها از نمایشنامه مکبث است. اما آنچه این فیلم را متفاوت می‌کند خوش‌منظره بودن خارق‌العاده آن است. جوئل کوئن که این اولین کارگردانی او بدون همراهی برادرش اتان است، نوعی حالت تئاتری را با استفاده از مه و دیوار‌های سفید قلعه ایجاد می‌کند که تقریبا در همۀ صحنه‌ها قابل مشاهده است. اما او ابایی ندارد از اینکه گاهی دورنمایی از قلعه‌ها یا درختان کهن‌سال را نشان بدهد تا به بیننده یادآوری کند که ماجرا در اسکاتلند قرون وسطی اتفاق می‌افتد. طراحی صحنه‌های داخلی که توسط استفان دکانت (طراح تولید) انجام شده بسیار پرشکوه است و از عناصری گوتیک و کلاسیک بهره می‌برد که یادآور استفادۀ جولی تی‌مور از معماری فاشیستی در فیلم تیتوس یا شکل‌های اکسپرسیونیستی آثار تئاتری اوسون ولز است. منظره‌ها خیره‌کننده هستند و فیلمبرداری کاملا سیاه و سفید و سرزندۀ برونو دل‌بونل همه چیز را در حالتی از سایه و فضای خالی به تصویر کشیده است؛ درست مثل روح قهرمان داستان.
 
بازی واشنگتن در نقش مکبث همانطور که می‌توان انتظار داشت درخشان است؛ او خیلی خوب نقش فرمانده‌ای را ایفا می‌کند که نرم صحبت می‌کند، اما بسیار نیرومند است. او نسبت به برخی اجرا‌های تئاتری نقش مکبث خیلی کمتر آدمکش به نظر می‌رسد و جنبۀ اهل فکر بودنش بیشتر است اگرچه در نهایت باز هم عمل کردن برایش راحت‌تر است تا فکر کردن. او هنگامی که زمان تحقق پیش‌بینی نهایی (که مرگ خود اوست) فرا می‌رسد نسبتا آسوده خاطر به نظر می‌رسد و چندان در برابر مکداف (کوری هاکینز) که می‌خواهد او را بکشد مقاومت نمی‌کند و در برابر سرنوشت سر فرود می‌آورد. مک‌دورمند هم بی‌رحمی و خشونت نقش لیدی مکبث را کاملا باورپذیر ایفا می‌کند و در عین حال ضعف او را هم بسیار عالی نشان می‌دهد. فروپاشی روحی او بعد از اینکه شوهرش به او بی‌توجهی می‌کند بسیار طبیعی و باورپذیر از کار درآمده است.
 
فیلمنامه کاملا شسته و رفته و متمرکز بر خط اصلی داستان است. به همین خاطر تعداد بازیگرانی که نقش‌های فرعی در فیلم دارند زیاد نیست. کارول نقش بانکوی محتاط را ایفا می‌کند؛ هاوکینز در نقش مکداف با نگاهی پولادین و نیرومند ظاهر شده است و الکس هاسل نقش رز را به عهده دارد که بسیار جذاب و گاهی شرور است. اما در این میان احتمالا از همه خارق‌العاده‌تر کاترین هانتر است که نقش هر سه جادوگر را بازی کرده و بدن و صدایش را به شکلی واقعا ترسناک تغییر داده است؛ طوری که احتمالا هیچ پادشاهی جرات نمی‌کند از یک کیلومتری او رد شود.
 
موسیقی متن کارتر بارول در سراسر فیلم همچون ضربانی دقیق و یکنواخت، صدای گام‌های وقایع شوم را به گوش می‌رساند. فرصت مکبث دارد به پایان می‌رسد و در عمق چشم‌های دنزل واشنگتن می‌توان دید که او خودش از این واقعیت آگاه است. همین دانش او نسبت به سرنوشتش است که به این اقتباس از مکبث حالتی عمیق از تراژدی می‌بخشد.
 


  • کارگردان: جوئل کوئن (Joel Coen)؛
  • نویسنده: جوئل کوئن، بر اساس نمایشنامه‌ای از شکسپیر
  • بازیگران: دنزل واشنگتن (Denzel Washington)، فرانسیس مک‌دورمند (Frances McDormand)، الکس هاسل (Alex Hassell) و دیگران؛
  • امتیاز: 7.7/10
ارسال نظرات