صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۱۰۸۵۹
با تصویب شورای اداری استان فارس
افزون بر نگرانی‌ها درخصوص سرنوشت خانه‌های تاریخی شیراز، جایگاه کمیته ۳ نفره برای بازنگری در میراثی بودن این خانه‌ها نیز مورد ابهام قرار دارد. براساس قوانین جاری، وزارت میراث فرهنگی متولی تشخیص میراثی بودن بناهاست و از این رو جایگاه قانونی این کمیته روشن نیست.
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۰ - ۰۳ آبان ۱۴۰۰

شورای اداری استان فارس در جلسه‌ای به ریاست رییس‌جمهوری ۱۳۳ طرح را در حوزه‌های مختلف برای اجرا مصوب کرده؛ یکی از این طرح‌ها تشکیل کمیته ۳ نفره‌ای با حضور نماینده استاندار فارس، نماینده میراث فرهنگی و نماینده شهرداری شیراز برای بازنگری در میراثی بودن ۲۰۰ خانه تاریخی در شیراز است.

به گزارش اعتماد، در این مصوبه تاکید شده که رای این کمیته لازم‌الاجراست. ابراهیم رییسی همچنین شامگاه دوشنبه ۲۶ مهر در یک برنامه تلویزیونی بر نگرانی‌ها درخصوص احتمال تخریب خانه‌های تاریخی شیراز افزود و گفت: «در سفر شیراز مطلع شدیم اجرای طرح بین‌الحرمین، از حرم شاهچراغ تا حرم سید علاءالدین حسین، از سال‌ها پیش آغاز شده، اما با موانعی مواجه و متوقف شده است، وقتی بررسی شد، معلوم گردید می‌شود مشکل را سریع حل کرد.»

محمدهادی ایمانیه، استاندار فارس هم می‌گوید: «مقرر شد برای ۲۰۰ خانه اطراف حرم شاهچراغ، هیاتی تشکیل شود تا اگر بنا تاریخی است بماند و اگر نه فکری به حالش کنند.»

افزون بر نگرانی‌ها درخصوص سرنوشت خانه‌های تاریخی شیراز، جایگاه کمیته ۳ نفره برای بازنگری در میراثی بودن این خانه‌ها نیز مورد ابهام قرار دارد. براساس قوانین جاری، وزارت میراث فرهنگی متولی تشخیص میراثی بودن بناهاست و از این رو جایگاه قانونی این کمیته روشن نیست.

سال‌هاست که برخی در شیراز می‌کوشند برای توسعه فضا‌های پیرامونی امامزادگان شاهچراغ و سیدعلاءالدین حسین، ۵۷ تا ۶۵ هکتار از بافت تاریخی این شهر را تخریب کنند و بین این دو امامزاده فضایی ایجاد کرده و آن را بین‌الحرمین بنامند. ده‌ها خانه تاریخی در شیراز طی دهه‌های ۱۳۸۰ و ۱۳۹۰ با هدف اجرای طرح توسعه امامزاده شاهچراغ تخریب شده‌اند، اما روند تخریب‌ها با پیگیری دوستداران میراث فرهنگی از سال ۱۳۹۶ متوقف شده بود.

اکنون و در پی سفر رییس‌جمهور به شیراز، چراغ تخریب خانه‌های تاریخی که ۴ سال خاموش شده بود، دوباره روشن شده است. عزت‌الله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز در سفر اخیرش به شیراز بافت تاریخی پیرامون امامزادگان شاهچراغ و سیدعلاءالدین حسین را «بافت فرسوده» خوانده و افزوده بود: «خانه‌های میان این دو حرم از میان رفته و ویران است.» مجموعه سخنان مسوولان و رویداد‌های یک هفته اخیر، باعث بروز نگرانی‌هایی بین دوستداران و فعالان میراث فرهنگی درباره سرنوشت ۲۰۰ خانه تاریخی در شیراز شده است.

نابودی هنر‌های به کار رفته در خانه‌های تاریخی شیراز

مریم نوروزی، پژوهشگر فرهنگ عامه و راهنمای بافت تاریخی درخصوص نگرانی‌هایی که درباره تخریب خانه‌های تاریخی شیراز وجود دارد گفت: «نگرانی اولیه مربوط می‌شود به از بین رفتن خانه‌ها و هنر‌های مستقر در آن‌ها که غیرقابل بازگشت هستند. طی بررسی‌ها و تحقیق‌هایی که تا به امروز صورت گرفته متاسفانه آخرین استادکاران هنر‌های فاخر مکتب شیراز فوت کرده و کسی جایگزین آن‌ها نشده و آن تعداد از استادکاران باقیمانده نیز در آستانه فراموشی هستند.

همچنین با بررسی دقیق تزییناتی که در بخش‌های توسعه‌یافته حرم مطهر شاهچراغ انجام شده، به سادگی مشهود است؛ هنری که جایگزین ارزش‌های از دست رفته شده، دارای هیچ‌گونه هویت و ارزش و ماندگاری نیست و هیچ هویت و اصالتی ندارد.»

وی افزود: «جدای از این نگرانی، شناسنامه هر شهر به وجود خانه‌های تاریخی و بنا‌های یادبود است. در حال حاضر دو مسجد مهم شهر شیراز (مسجد عتیق و مسجد اتابکی یا مسجد نو) که تقریبا تمام سفرنامه‌نویس‌های مشهور دنیا از آن‌ها نام برده‌اند با مساحت‌های زیاد در دو جبهه حرم مطهر شاهچراغ واقع شده و بلااستفاده مانده و غیرقابل بازدید رها شده اند.

اگر واقعا حرم شاهچراغ نیاز به توسعه دارد برای توسعه کافی است در‌های مساجد جامع عتیق شیراز و مسجد نو را رو به حرم بگشایند تا بتوان از فضای معنوی مساجدی که قدمت آن‌ها به بلندای تاریخ اسلام و در دوره صفاریان و اتابکان در شیراز بنا شده‌اند استفاده بهینه کرد.»

توسعه در بافت تاریخی یعنی ساخت پارکینگ و مجتمع تجاری

مریم نوروزی گفت: «متاسفانه تجربه نشان داده که توسعه حرم مساوی با ایجاد پارکینگ است و نه ایجاد محیط معنوی، به عنوان مثال هنوز گچبری‌های فاخر خانه‌های تاریخی پورنواب و منتصری بر در و دیوار پارکینگ‌های مجاور حرم شاهچراغ قابل مشاهده است.»

این پژوهشگر ادامه داد: «نگرانی بعد تکرار سرنوشت بافت تاریخی در ااطراف حرم مطهر امام رضاست که سبب شد گوهر‌های بافت تاریخی در مشهد از بین برود و در واقع توسعه مساوی شد با انبوه‌سازی هتل و واحد اقامتی و بافت تاریخی به کلی از بین رفت. بر کسی پوشیده نیست که مسیر به اصطلاح توسعه‌یافته قبلی در شیراز که در آن خانه‌های فاخر و مزار افراد بزرگ و عرفا به‌خاطر آن تخریب شد، مبدل شد به ساختمان بی‌روح شورای شهر و مجتمع تجاری.»

نوروزی گفت: «آیا نمی‌شود حداقل سازمان‌های مرتبط با میراث فرهنگی و... در چندین خانه تاریخی باشند؟ در شهری زندگی می‌کنیم که یک خانه خاتم، یک خانه نمایش، یک خانه نگارگری، یک موزه موسیقی، یک موزه مردم شناسی و... در شیراز نداریم و این در شهری، چون شیراز است که مشهورترین مکتب هنری نگارگری را داراست و این هنر در هنر‌های خانه‌های تاریخی آن به راحتی یافت می‌شود. آیا نمی‌توان هر کدام از این خانه‌ها را احیا و مرمت کرد و در جهت رشد و جذب گردشگر حتی گردشگری مذهبی استفاده کرد؟»

روند شکننده حفاظت از ثروت‌های فرهنگی - تاریخی در ایران

تابان قنبری، معمار و مدرس دانشگاه نیز گفت: «حفاظت از ثروت‌های فرهنگی در ایران برخلاف سایر نقاط جهان روندی شکننده و ناپایدار داشته و دارد و به تناسب نگاه‌های متضاد و ناهماهنگ میان دستگاه‌های متولی و موثر در امر سیاستگذاری بافت‌های تاریخی از جمله تصمیم‌ها در روش‌های اجرایی، نحوه و شیوه مداخله، برنامه زمانی و گروه‌های ذی‌نفع یا بهره‌برداران عمومی همواره دچار تحولات فراوان و گاه غیرتخصصی بوده است.

فرآیند توسعه و رشد در بافت‌های مرکزی و تاریخی شهر‌ها غالبا با دو رویکرد عمده همراه است. از یک‌سو گرایش و تمایل به حفاظت و نگهداری از بافت و عناصر ارزشمند آن و از سوی دیگر موج نوسازی و بازسازی و مداخلات مستقیم و کلان به هدف توسعه و نوزایی.

در این میان گرچه رویکرد به نوسازی عمدتا با پشتوانه‌های سیاسی و اقتصادی در اولویت و برتری نسبت به حفاظت و نگهداری از ثروت‌های فرهنگی-تاریخی قرارداشته است، لیکن کشاکش و مجادله بین «توسعه» و «حفاظت» همواره از مهم‌ترین زمینه‌های اثرگذار بر سیمای محدوده‌های تاریخی است.

در سه دهه گذشته براساس آنچه در دستور کار بازآفرینی شهری قرار دارد در راستای حفظ ارزش‌های فرهنگی-تاریخی، زیبایی‌شناسی و ضرورت احیای عملکرد و توانمندسازی بافت‌های تاریخی در دهه هشتاد میلادی «بازآفرینی اقتصاد مدار» در ادامه تحولات اقتصادی جهان در اواخر دهه ۸۰ میلادی و دگرگونی «ساختار‌های مدیریت منابع» منجر به ظهور رویکرد جدیدی در راهکار‌های حفاظتی بافت‌های تاریخی شد.»

بافت تاریخی شیراز چندپاره و گسسته شده

قنبری ادامه داد: «در شیراز نیز این رویکرد در جدال توسعه و حفاظت، از بافت مرکزی شیراز همواره در طول دو دهه اخیر، تغییرات و تصمیم‌های گاه نابجا و گاه تک‌بعدی را سبب شده که درنهایت امروز آنچه حاصل شده براساس گزارش‌ها و عکس‌های هوایی موجود، بافتی چندپاره و گسسته است.

در دو دهه اخیر بسیاری از بنا‌های تاریخی که هر یک می‌توانست با روش‌های بازآفرینی و مبتنی بر یک سیاستگذاری کلان و الگوی یکپارچه راهبرد اصلی و جهت‌گیری مشخصی را به صورت پیوسته دنبال کند، با تصمیم‌های کوتاه‌مدت و در مقیاس‌های کوچک دچار نوعی روند ترکیبی و بدون نقشه راه کلان نگر، بدون تعریف دقیقی از گروه‌های اجتماعی و نقش جامعه ساکن در بافت براساس دیدگاه‌های مقطعی مورد مداخله و گهگاه استفاده‌های صرفا تجاری به عنوان دوای درد این بافت و راهکاری جهت درمان ضعف بنیه و کالبد بافت تاریخی شیراز مواجه هستیم.

این راهکار‌ها در بیشتر مواقع به دلیل بنیه ضعیف اقتصادی بافت ناموفق بوده است و حاصلی جز تولید واحد‌ها و مجموعه‌های تجاری خالی و ضعف در جذب سرمایه و گردشگران اقتصادی نداشته است. واحد‌های تجاری خالی در دل مجتمع تجاری بزرگ‌مقیاس بین‌الحرمین در جوار حرم مطهر شاهچراغ نمونه عینی این رویداد است.

رویکرد‌ها و تصمیم‌هایی که بدون توجه به کشش و سقف اقتصادی منطقه اتخاذ می‌شود در این نقطه از بافت تاریخی شیراز به خصوص در پیرامون حرم شاهچراغ به عنوان یکی از هسته‌های قوی و سازمان‌بخش در مرکز شیراز سبب ایجاد بنا‌های تازه تاسیس نه چندان اثرگذار و قوی شده است.

این نکته بر کسی پوشیده نیست که اراضی پیرامون حرم شاهچراغ به دلیل موقعیت شهری و ارتباط نزدیک با یکی از نقاط عطف قدرتمند شهری از حساسیت و ارزش بیشتری برخوردار بوده و نقش موثری در تقویت چهره این بافت دارند.»

کاربری‌های بی‌روح به جای خانه‌های تاریخی

این مدرس دانشگاه گفت: «از طرفی نزدیک به ۳۵ هزار نفر در بافت تاریخی و فرهنگی شیراز ساکن هستند که بخش عمده آن‌ها ساکنان خانه‌های قدیمی و تاریخی این بافت هستند. بی‌ارزش یا کم‌ارزش جلوه دادن خانه‌های تاریخی پیرامون حرم مطهر شاهچراغ به عنوان راهکاری در ارایه برنامه‌های «توسعه و حفاظت» در بخش زیادی سبب از بین رفتن خانه‌های تاریخی ثبتی و تبدیل آن‌ها به کاربری‌های جدیدی شده که متاسفانه هیچ عامل جذب کننده یا موثری جهت ارتقای ارزش‌ها و مولفه‌های هویت‌ساز ندارند و اکثرا تنها در حد تلاشی جهت پر کردن جای خالی بنا‌های پخته و پرجزییات از دست رفته و تخریب شده باقی‌مانده و بی‌روح و بی‌اثر به مثابه شیء تولید شده قد علم کرده‌اند.

در این میان گرایش به استفاده مجدد از ابنیه و آثار تاریخی توأم با تمایل متولیان به در اولویت قرار دادن ارزش‌های اقتصادی به عنوان رویکرد‌های نظری و عملی در مواجهه با امر حفاظت در سال‌های اخیر باید مورد بازنگری قرارگیرد.

این‌گونه دیدگاه‌های مبتنی بر گرایش‌های اقتصادمحور در ارزشمند بودن یا نبودن ابنیه بافت مرکزی و به خصوص بافت پیرامون حرم مطهر شاهچراغ چهره این بخش از بافت تاریخی را بیش از هر جای دیگر به جهت احداث زیرساخت‌های شهری از جمله دانه‌های تجاری، پارکینگ‌ها و مسیر‌های دسترسی سواره، سبب ایجاد نوعی آشفتگی و شلختگی در هندسه و ساختار بدنه‌ها و فرم فضا‌های شهری شده است که به نظر می‌رسد از طریق اقدامات رویه‌ای همچون آراستن جداره‌ها و دیوار‌های بی‌هندسه و بی‌امتداد، سعی شده به فضا‌های شهری موفق و جذاب نزدیک شود.»

حرم شاهچراغ؛ نقطه عطفی در بافت تاریخی شیراز

تابان قنبری گفت: «وجود حرم مطهر شاهچراغ که بخشی ارزشمند از تاریخچه و هویت ساکنان شیراز و شیرازی‌هاست و یک نقطه قوت و پر از خاطرات جمعی است که جایگاه ارزشمندی در حافظه تاریخی شهروندان شیراز و نیاکان ما دارد و در ساختار بافت تاریخی همواره نقطه عطفی جهت سازماندهی و ایجاد مرکزیت هندسی و فضایی و هدایت ارزش‌های دینی- بومی بافت تاریخی شهر شیراز داشته و اکنون هم امید است که در برنامه‌های توسعه شهری نیز این‌چنین قوی و سازمان‌بخش دیده شود نه اینکه از آن به عنوان یک بهانه جهت ساخت و ساز‌های آتی و جوانه زدن واحد‌های تجاری در جبهه‌های شهری این بنای ارزشمند استفاده شود؛ لذا برنامه‌ریزی و اتخاذ تصمیم برای این اراضی و بافت‌ها نیازمند افق دید کلان‌تر و تخصصی‌تری است که در عین دنبال کردن مسیر «بازآفرینی اقتصادمدار» که در بیشتر طرح‌های توسعه در ایران مورد توجه مسوولان است بتواند در برگیرنده طرح‌های مداخله‌گر با رویکرد «بازآفرینی از طریق حفاظت یا بازآفرینی حفاظت مدار» نیز باشد، چراکه این دیدگاه سبب عدم گسست مفهوم اثر تاریخی با محیط و بستری که در آن شکل گرفته شده و به این نکته اشاره دارد که بنا‌ها و نقاط ارزشمند نه تنها بنا‌های منفرد، بلکه پدیده‌های تاریخی با بار معنایی ملی و هویتی برای مردم یک شهر و گویای یک حادثه یا دوران تاریخی است که در دل و جان ساکنان جای دارد.»

ارسال نظرات