صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۰۴۰۶۴
طولانی‌شدن مذاکرات یا تعویق آن به جمهوری‌خواهان رادیکال در درون کنگره این فرصت را می‌دهد تا با جذب برخی از دموکرات‌ها قانونی شبیه به قانون راهبردی مجلس ایران تصویب و برای همیشه باب مذاکرات در خصوص برجام را مسدود و زمینه را برای فروپاشی آن فراهم کنند.
تاریخ انتشار: ۲۳:۵۳ - ۱۷ شهريور ۱۴۰۰

حسین مسعودنیا؛ اگرچه در زمان انجام مذاکرات برجام و پس از امضای آن طیف وسیعی از اصولگرایان که از حامیان آقای رییسی در انتخابات سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری بودند، با برجام مخالفت و آن را توطئه‌ای از سوی غرب به‌ویژه امریکا برای نابودی صنعت هسته‌ای ایران تلقی می‌کردند، اما آقای رییسی در زمان تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری و پس‌از تشکیل کابینه هیچگاه برجام و مذاکرات مربوط به احیای آن را به‌طور کامل رد نکرد بلکه بر اعتبار برجام به عنوان یک توافق‌نامه تاکید و بر تداوم مذاکرات وین در صورت مفید بودن و رسیدن به نتیجه صحه گذاشت؛ ضمن آنکه در مذاکرات تلفنی با آقای ماکرون، رییس‌جمهور فرانسه، بر این مهم تاکید کرد که از بازگشت به مذاکرات وین و احیای برجام استقبال می‌کند البته مذاکراتی که تامین‌کننده منافع ملی ایران باشد؛ موضوعی که منطقی به نظر می‌رسد و منافع ملی ایران در هر تصمیم‌گیری سیاسی باید در اولویت باشد.

چنین مواضعی در حالی از سوی رییس‌جمهور مطرح می‌گردد که گاه برخی از مسوولان دیپلماسی دولت صحبت از آغاز مجدد مذاکرات تا سه ماه آینده می‌کنند.

هدف از نگارش این یادداشت پاسخ به این سوال است که اولا آقای رییسی برای آغاز مجدد مذاکرات در خصوص برجام با چه محذوراتی در داخل مواجه است و ثانیا چرا وقفه طولانی در روند احیای مذاکرات وین به صلاح منافع ملی نیست؟ در پاسخ به سوال نخست به نظر می‌رسد که دولت آقای رییسی برای آغاز مجدد مذاکرات وین با چند مشکل در داخل مواجه است.

۱- به‌رغم تاکید وی مبنی بر مستقل بودن در انتخابات ریاست‌جمهوری، واقعیت این است که پایگاه اصلی حامیان وی ائتلافی از طیف‌های مختلف اصولگرا بودند که در میان آن‌ها اصولگرایانی نیز بودند که مخالف برجام بوده و از همان ابتدا با آن مخالف و پس از امضای توافق تا مرحله آتش‌زدن آن پیش رفتند.

اما به نظر می‌رسد اکنون رییس‌جمهور نباید از مخالفت این گروه نگرانی داشته باشند چرا که اولا مخالفت بسیاری از آن‌ها با برجام نه بر اساس یک باور ایدئولوژیک بلکه صرفا به‌خاطر انجام آن توسط گروه رقیب و ثبت این موفقیت برای رقیب خود بود لذا ازآنجاکه در ایران رفتار گروه‌های سیاسی در قبال یکدیگر براساس بازی با حاصل جمع صفر بدون مدنظر قرار دادن منافع ملی است مخالفت آن‌ها با برجام در آن مقطع طبیعی بود.

بنابراین رییس‌جمهور نباید امروز نگران مخالفت این عده از سیاستمداران با دیپلماسی برجامی خود باشد چراکه آن‌ها جهت سیاسی کرسی‌های خود را براساس تحولات روز تغییر خواهند داد ثانیا با توجه به رویکرد اکثریت اصولگرایان حامی آقای رییسی به رفتار عقلانی و پذیرش واقعیت‌ها، اقلیت مخالف برجام توان مخالفت نداشته و ناگزیر از سکوت یا همراهی با وی در مقطع کنونی خواهند بود ثالثا آقای رییسی می‌تواند استدلال کند که وعده دولت وی تداوم مذاکرات و تلاش برای لغو تحریم‌ها بر اساس دستورالعمل مقام معظم رهبری یعنی لغو تحریم‌ها، راستی‌آزمایی و سپس بازگشت ایران به تعهدات خود در دوران انتخابات و پس از تشکیل دولت به مردم بوده و اکنون نیز وی درصدد پیگیری مذاکرات در چارچوب تصمیم نظام است.

۲- یکی دیگر از موانع فراروی احیای مذاکرات برای دولت، مصوبه راهبردی مجلس در خصوص مقابله با تحریم‌هاست که با مفاد مذاکرات وین در تضاد است چرا که مصوبه مجلس خواهان لغو کامل تحریم‌هاست حال آنکه مذاکرات وین در چارچوب برجام و برای بازگشت امریکا به تعهدات خود براساس مفاد برجام و لغو تحریم‌ها در چارچوب برجام همراه با بازگشت ایران به تعهدات برجامی است به نظر می‌رسد رییس‌جمهور در این خصوص نیز نباید نگرانی داشته باشند چرا که به دلیل یکدست بودن بلوک حاکمیت رویکرد مجلس همکاری با دولت است مضافا اینکه مجلس به خوبی از این مهم آگاه است که شعار اصلی دولت آقای رییسی تلاش برای بهبود وضع اقتصادی و معیشت مردم بوده است حال آنکه پیامد‌های روانی مشخص نبودن آینده مذاکرات سبب افزایش نرخ ارز و به تبع از آن افزایش قیمت بسیاری از کالا‌های اساسی مورد نیاز مردم در ماه نخست کار دولت جدید گردیده؛ واقعیتی که برازنده دولت مردمی و مجلس انقلابی نیست.

لذا بهتر است که مجلس و دولت با هماهنگی یکدیگر و در چارچوب اصول تعیین‌شده از سوی نظام به اصل مذاکره بازگردند البته مذاکره برای نیل به هدف نه مذاکره برای مذاکره با ماهیت فرسایشی.

صرف‌نظر از ضرورت احیای مذاکرات برجام به نظر می‌رسد این اقدام به چند دلیل باید سریع و در کوتاه‌ترین زمان باشد:

۱- در صورت احیای مذاکرات وین در داخل یک ثبات نسبی در بازار برقرار می‌گردد و این در راستای یکی از اهداف اصلی دولت است.

۲- به تعویق انداختن مذاکرات یا طولانی‌شدن آن به محور عبری عبری این فرصت را می‌دهد تا با استفاده از راهکار‌های متفاوت مانند تاثیرگذاری بر سیاست‌مداران امریکایی از طریق نهاد‌های صهیونیزمی در داخل امریکا به‌تدریج دولت امریکا و شخص بایدن را از مذاکره برای احیای برجام منصرف و با متهم کردن ایران به لغو تعهدات برجامی خود، زمینه بازگشت پرونده ایران به شورای امنیت و قرار گرفتن ایران ذیل بند هفت را فراهم کنند.

۳- طولانی‌شدن مذاکرات یا تعویق آن به جمهوری‌خواهان رادیکال در درون کنگره این فرصت را می‌دهد تا با جذب برخی از دموکرات‌ها قانونی شبیه به قانون راهبردی مجلس ایران تصویب و برای همیشه باب مذاکرات در خصوص برجام را مسدود و زمینه را برای فروپاشی آن فراهم کنند.

۴- اوضاع اقتصادی کشور بر اثر تحریم‌ها و پیامد‌های اقتصادی کرونا اقتضا می‌کند راهکار‌های مختلفی برای آزادسازی سرمایه‌های بلوکه‌شده ایران در کشور‌های مختلف در دستور کار قرار گیرد که شاید یکی از مهم‌ترین این راهکار‌ها احیای سریع مذاکرات وین باشد.

علی‌ای‌حال اگر دولت آقای رییسی براساس وعده انتخاباتی خود مصمم به حفظ برجام است یکی از بهترین راهکار‌ها بازگشت سریع به مذاکرات وین براساس تصمیمات نظام با مبنا قرار دادن اصل مذاکره برای نیل به هدف است. ضمن آنکه طرف‌های مقابل به‌ویژه امریکا نیز باید این مهم را مدنظر قرار دهند که دوران استفاده از دکترین همه گزینه‌ها روی میز است یا فشار حداکثری به پایان رسیده و بهترین راهکار برای اعتمادسازی اولیه جهت بازگشت به برجام، اجرای دقیق و کامل آن از سوی طرفین است.

منبع: روزنامه اعتماد

ارسال نظرات