صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۵۰۰۹۵۱
تنش‌زدایی به جمهوری اسلامی ایران کمک خواهد کرد که نه تنها بتواند از بسیاری از چالش‌ها و مسائل در داخل کشور نظیر مساله اقتصادی که به معضلی برای زندگی روزمره مردم تبدیل شده، عبور کند، بلکه شرایطی را فراهم می‌کند تا تهران بتواند نفوذ خود را در منطقه تثبیت کند.
تاریخ انتشار: ۱۲:۵۰ - ۲۴ مرداد ۱۴۰۰

نوذر شفیعی؛ مساله اصلی - عبور از بحران: دولت سیزدهم در شرایطی روی کار می‌آید که کشور شرایط ویژه‌ای را به دلیل شیوع یک همه‌گیری خطرناک سپری می‌کند و روزانه تعداد زیادی از هموطنان ما به همین دلیل جان خود را از دست می‌دهند. در چنین شرایطی آنی‌ترین اولویت برای دولت جدید و وزارت خارجه دولت جدید باید پیگیری دیپلماسی سلامت و تلاش برای تسهیل ورود واکسن به کشور به منظور فراهم کردن مقدمات لازم برای عبور از بحران همه‌گیری کووید - ۱۹ باشد.

اولویت دوم - تنش‌زدایی: دیگر مساله‌ای که دولت سیزدهم باید به آن به عنوان یک اولویت اساسی بنگرد و در دستور کار خود قرار بدهد، مساله تنش‌زدایی با جهان است. امروزه بیشتر مسائل و مشکلاتی که ایران در داخل کشور خود با آن روبه‌رو است، ناشی از چالش‌هایی است که ما در عرصه بین‌المللی با آن‌ها مواجه هستیم و به‌رغم تلاش‌های بسیار هنوز موفق به حل و فصل آن‌ها نشده‌ایم.

یکی از دلایلی که باعث انباشت مشکلات در این حوزه و بروز برخی ناکامی‌ها در حل بحران شده، این است که این چالش‌ها یکدیگر را تقویت می‌کنند و هرکدام بر تشدید دیگری موثرند. برای نمونه، تنش ایران با غرب روی روابط ایران با کشور‌های منطقه و تشدید تنش‌ها در روابط ایران با همسایگان موثر بوده و مجموعه این تنش‌ها زمینه‌ساز بروز بسیاری از چالش‌هایی است که ما در داخل با آن مواجه هستیم. از همین رو تنش‌زدایی می‌تواند به عنوان یک اولویت جدی در دستور کار دستگاه سیاست خارجی دولت سیزدهم باشد.

در ذیل این تنش‌زدایی تثبیت شرایط منطقه‌ای قرار دارد. نگارنده بر این باوراست که اگر تنش‌زدایی با جهان پیرامون در دستور کار قرار نگیرد و به تبع آن، تنش‌های بیرونی مشکلاتی را در داخل کشور رقم بزند، مشکلات داخلی مانع از آن خواهد شد دولت فعالیت‌های موثر خود را در سطح منطقه ادامه بدهد و این مساله باعث خواهد شد آنچه «نفوذ ایران در منطقه» خوانده می‌شود، تحت تاثیر قرار بگیرد و تداوم نداشته باشد.

تنش‌زدایی به جمهوری اسلامی ایران کمک خواهد کرد که نه تنها بتواند از بسیاری از چالش‌ها و مسائل در داخل کشور نظیر مساله اقتصادی که به معضلی برای زندگی روزمره مردم تبدیل شده، عبور کند، بلکه شرایطی را فراهم می‌کند تا تهران بتواند نفوذ خود را در منطقه تثبیت کند.

تهران نباید خود را در موقعیتی قرار بدهد و شرایطی پدید آید که مجبور به عقب‌نشینی از خواسته‌های منطقه‌ای خود شود. موقع‌شناسی در سیاست خارجی یک اصل اساسی است و در صورت تداوم مشکلات داخلی، اگر راهی برای حل بحران‌ها پیدا نشود، این موضوع مانعی در برابر تداوم نفوذ منطقه‌ای ایران خواهد بود.

تا زمانی که این فرصت فراهم است و تنش‌زدایی می‌تواند به عنوان یک گزینه روی میز تصمیم‌گیران کشور در حوزه سیاست خارجی قرار داشته باشد، باید از این فرصت استفاده کرد. طرح این سوال که چه راه‌ها و الگو‌هایی برای تثبیت نفوذ و قدرت ایران در منطقه وجود دارد، شاید پاسخ‌های متفاوتی را به همراه داشته باشد، اما پیشنهاد نگارنده این است که دموکراسی انجمنی به عنوان یکی از روش‌های کارآمد و آزمون پس داده، می‌تواند روشی برای تثبیت قدرت و نفوذ ایران باشد.

یعنی به همان شکلی که امروز در لبنان ایران خود را به عنوان بخشی از ساختار قدرت مطرح کرده، در سوریه نیز می‌تواند از همین طریق نفوذ خود را تثبیت کند. همین نفوذ در عراق نیز از طریق نوعی دموکراسی انجمنی که رسمیت ندارد، اما به لحاظ عرفی اعمال می‌شود، تثبیت شده است. این الگو می‌تواند درباره دیگر کشور‌های منطقه نظیر یمن یا حتی بحرین نیز اعمال شود.

پیشنهادها: اعمال تغییر در نوع روابط میان کشور‌ها آسان نیست و روابط دو کشور به آسانی تبدیل به دوستی، دشمنی یا رقابت نمی‌شود. مجموعه‌ای از عوامل در شکل‌گیری الگو‌های رفتاری کشور‌ها در روابط با یکدیگر موثر است که ازجمله آن‌ها می‌توان به ادراک رهبران و اقدامات کشور‌ها در عرصه بین‌المللی اشاره کرد.

بنابراین برای تغییر رابطه باید ادراک رهبران و به تبع آن رویکرد‌ها تغییر کند و متناسب با آن یک سری اقدامات عملی و نمادین انجام بگیرد تا طرف‌های مقابل بر اساس این اقدامات نمادین به این باور برسند که در ایران برخی ادراکات و رویکرد‌ها تغییر کرده است.

در واقع این موضوع می‌تواند به صورت بنیادین زمینه را برای حل مشکلات کشور در عرصه بین‌المللی فراهم کند. الگویی که از نگاه نگارنده می‌تواند در این زمینه موثر باشد، دیپلماسی قدرت میانی (middle powerman-ship diplomacy) است. این نوع دیپلماسی به شما جایگاهی برتر از یک قدرت منطقه‌ای و پایین‌تر از یک ابرقدرت پیشنهاد می‌کند. در عین حال، دامنه منافع ملی و دامنه تحرکات دیپلماتیک یک قدرت میانی، فراتر از سطح یک منطقه است.

تنش‌زدایی و تلاش برای حل و فصل مسائل و چالش‌های بین‌المللی مهم‌ترین الگوی رفتاری یک قدرت میانی است. به آن معنا که این الگوی رفتاری یک قدرت میانی است که باعث می‌شود میان و او یک قدرت منطقه‌ای تفاوت وجود داشته باشد. یک قدرت میانی تلاش می‌کند چالش‌های خود را به طور مسالمت‌آمیز حل و فصل کند، چالش‌های منطقه‌ای را به طور مسالمت‌آمیز حل و فصل کند و حتی پا را فراتر گذاشته و در راستای حل مسالمت‌آمیز چالش‌های جهانی بکوشد.

اگر این الگوی رفتاری در دستور کار ایران قرار بگیرد، نقش و منزلتی را برای ایران فراهم می‌کند که امکان تامین منافع ملی با آسودگی خاطر فراهم باشد.

منبع: روزنامه اعتماد

ارسال نظرات