روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: صادق زیباکلام میگوید که مدیریت غیرتخصصی، مشکلات تهران را پیچیده میکند و باید به حال تهران با مدیریت اصولگرایان گریست (!)
وی در گفتگو با روزنامه آرمان با نوعی عوامیگری و عوامفریبی بیسابقه اظهار داشت: درباره عملکرد آقای زاکانی در شهرداری تهران پیشداوری نمیکنم، اما با توجه به شناختی که ما از آقای زاکانی و عقبه اجتماعی و گرایشات ایدئولوژیکاش داریم، آیا به فضای سبز اولویت بیشتری خواهد داد یا امور دیگری بهویژه موضوعات ایدئولوژیک؟ واقعا ما با شناختی که از آقای زاکانی داریم به خوبی میدانیم که او افرادی را منصوب میکند که از لحاظ ایدئولوژی نزدیک به خودش باشند.
تصور کنید شما به آقای زاکانی بگویید که فردی در زمینه فضای سبز ایدهها و طرحهای جالبی دارد و میتوانیم از وی برای حضور در شهرداری استفاده کنیم. فکر میکنیم پاسخ آقای زاکانی چه باشد؟ من فکر میکنم به رئیسدفترش یا آن کسی که این پیشنهاد را بیان کرده خواهد گفت که شماره این فرد را نگه دارید و بعدا با وی تماس خواهم گرفت.
اما فردای همان روز فردی میآید و به آقای زاکانی پیشنهاد طرحی را میدهد مثلا در پارکها محلی برای خطابه و ارشاد مردم ایجاد کنیم یا مکانی را مانند تریبون درست کنیم تا افراد ژست تریبون بروند و مردم را هدایت کنند! آقای زاکانی این پیشنهاد را سریعا به عنوان یک طرح خیلی جالب مورد استقبال قرار میدهد و آن را به بعد موکول نمیکند.
مقصود من این است با توجه به شناختی که از آقای زاکانی داریم، خدمات و اقدامات ایدئولوژیک در خطی خاص مهم است. آقای زاکانی در هر جای دیگری که حضور داشته مقدم بر هر امر دیگری برایش ایدئولوژی مهم و به دنبال اشاعه آن خواهد بود.
وی همچنین گفته است: آقای زاکانی که جای خود دارند، آقای قالیباف هم که اصولگراست و به اندازه زاکانی تند نیست، در طی ۱۲ سال ریاست در شهرداری تهران مسائل زیادی برای پایتخت رقم خورد. به نظرم زاکانی وضع شهر را از شرایط فعلی هم تنزل خواهد داد.
پیشداوری زیباکلام درباره زاکانی در حالی است که همطیفان وی، شورای شهر اول تهران را به اسباب سرشکستگی اصلاحطلبان تبدیل کردند و سرانجام در اثر درگیریها و بنبست به وجود آمده وزارت کشور دولت اصلاحات مجبور به انحلال شورا شد.
در دوره اخیر هم این طیف، در مدت ۴ سال، که شهردار را جابهجا کردند و جز کارهای فانتزی مثل تغییر نام خیابانها و دوچرخهسواری شهردار (سهشنبههای بدون خودرو) در کنار انسداد خیابانهای شهر دربرف چند سال پیش، خاطرهای برجای نگذاشتند. یادمان نرفته که محسن هاشمی رئیس شورا چند بار گفت «دراین دوره حتی یک کیلومتر مترو در تهران ساخته نشد» و «طرح دوچرخهسواری (بیدود)، طرحی شکست خورده و نمایشی بود».
هاشمی همچنین گفته بود «قالیباف در بحث BRT جسارت داشت و اتوبوسها را وارد کرد. حناچی بیش از اندازه میترسد... با وجود اینکه ۶-۷ سال از دولت روحانی گذشته، در این مدت یک اتوبوس هم تزریق نشده است.
جالب این که وزارت اطلاعات با شهردار شدن حناچی مخالفت کرده بود. به گفته محسن هاشمی «وقتی وزیر کشور نتوانست حکم حناچی را امضا کند و با وزیر اطلاعات به اختلاف برخوردند، روحانی مستقیماً ورود پیدا کرد و مسئله خاتمه یافت.»، اما روحانی مدتی بعد با شهردار چپ افتاد و دستور داد او را به جلسات دولت راه ندهند؛ چون با طبقات اضافی ساختمانی که نهاد ریاست جمهوری در جماران در حال احداث بود، مخالفت کرده بود.
برخلاف این سوءمدیریت آشکار، گسترش اتوبانهای بزرگ در شهر (مثل اتوبان امام علی (ع) و خطوط مترو و بیآرتی، از جمله یادگارهای شهرداری قالیباف است؛ و امید میرود با بازگشت شهردار تهران به جلسات دولت، مسیر پیگیری و حل مشکلات پایتخت از طریق حمایت دولت، مجدداً هموار شود.