صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

ششمین قسمت از فصل دوم سریال ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی زاده و تهیه کنندگی علی طلوعی و رحمان سیفی آزاد در روز چهارشنبه شانزدهم تیر ماه وارد شبکه نمایش خانگی شد.
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۳ - ۱۹ تير ۱۴۰۰
فراروـ  قسمت ششم از فصل دوم سریال ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی زاده و تهیه کنندگی علی طلوعی و رحمان سیفی آزاد چهارشنبه ۱۶ تیر ماه ۱۴۰۰ وارد شبکه نمایش خانگی شد.

در خلاصه داستان قسمت ششم از فصل دوم سریال ملکه گدایان آمده است:

«فرمان قتل و اینک مرگ...!»
 
خسرو می‌میرد. خسرو در بیمارستان تمام می‌کند و خورشید و البرز را در انبوهی از غم و بلاتکلیفی باقی می‌گذارد. افرا از حضور افراد ملکه در بیمارستان با خبر شد؛ اما جر و بحث کردن با البرز را به پیگیری این موضوع ترجیح داد. افرا سعی می‌کند رشته وابستگی میان خودش و البرز را قطع کند. تا حد زیادی هم موفق می‌شود؛ اما بعد از ترک بیمارستان سراغ مهناز و ملکه می‌رود تا بفهمد چرا دست از سر البرز و خانواده‌اش بر نمی‌دارند.
 
پارسا با شنیدن خبر مرگ خسرو همه نقشه‌هایش را نقش بر آب می‌بیند و به‌سرعت به سمت بیمارستان می‌رود که در میانه راه با داریوش مواجه می‌شود. داریوش به اصرار فریبا پاکت پارسا را باز کرده و در آن مدارکی علیه خودش دیده است به همین دلیل سراغ پارسا آمده است.
 
اما پارسا همه فکرش متوجه البرز و نقشه‌ای است که به باد رفته می‌بیند. او غافل از این است که نقشه‌اش از همان ابتدا لو رفته است، از همان زمانی که حتی نقشه در ذهن خودش هم به وجود نیامده بود. پارسا از همان ابتدای حضورش در کنار ملکه بازی می‌خورد. مهناز از همان ابتدا هم با ملکه در ارتباط است و ملکه هم از همان ابتدا از پشت پرده کار‌های پارسا خبر دارد.
 
هرچه بیشتر می‌گذرد، لعیا در نقش ملکه بیشتر و بیشتر ذات پلید خودش را نشان می‌دهد. او همه چیز را زیر نظرش دارد. از عشاق پسرش و خطراتی که تهدیدش می‌کند تا زیردستانی مانند مهناز و پارسا. با همه آن‌ها هم با بی‌رحمی کامل رفتار می‌کند.
 
شخصیت جدیدی هم در کنار ملکه وارد داستان می‌شود. شخصیتی که ظاهراً فرهاد، برادر افراست. میلاد شجره، بازیگر و کارگردان خوب و با سابقه تئاتر نقش فرهاد را بازی می‌کند. فرهاد هنوز کاری نکرده و لب به سخن نگشوده است؛ اما به نظر می‌رسد که وفادارترین و خشن‌ترین فرد میان افرادش باشد.
 
ملکه گدایان در هر قسمت پیچیده و پیچیده‌تر می‌شود. سریالی که اگر در همان فصل اول به پایان می‌رسید، با داستان یک دست‌تر و منطقی‌تری مواجه بودیم؛ اما پیش رفتن سریال به این شکل مخاطب را خسته می‌کند و شخصیت‌های سریال نیز به نحوی شخصیت‌پردازی شده‌اند که دیگر توان ادامه این بازی را ندارند و جذابیت‌شان را نیز از دست داده‌اند.
 
بدین ترتیب ملکه گدایان که با وجود ساده و عامه‌پسند بودن داستانش با ریتم خوبی پیش می‌رفت، حالا در روایتش با چالش‌ها و دست‌انداز‌های زیادی مواجه شده است که سریال را از ریتم می‌اندازد.
ارسال نظرات