صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۷۷۷۶۵
اگر نخواهیم بدبینانه به روسیه امروز نگاه کنیم، نتیجه ۲۰ سال حکومت پوتین که ظاهرا صرف تلاش برای بازگرداندن عظمت و بزرگی به روسیه شده، ابر‌های تیره‌ای است که در اطراف این کشور قابل مشاهده است. مشکلات داخلی و چشم‌اندازی از دو قطبی بودن جهان براساس مدل چینی- امریکایی، ناآرامی‌ها و اغتشاشات داخلی درکشور‌های همراه و پروکسی‌های روسیه و روابط مبتنی بر ناملایمات سخت مدارانه با واشنگتن بخشی از این فضای تیره را به خود اختصاص داده است.
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۵ - ۰۳ اسفند ۱۳۹۹

ابوالقاسم  دلفی در مقاله‌ای در روزنامه اعتماد نوشت: در شرایطی که موضوع الکسی ناوالنی ناراضی روس که هم‌اینک به حکم دادگاه در حبس به‌سر می‌برد، یکی از پدیده‌هایی است که در شرایط امروز روسیه پوتین و حاکم کاخ کرملین به میزان‌الحراره تحولات داخلی این کشور تبدیل شده در فضای سیاسی و رسانه‌ای رسمی کشور ما به ویژه صدا و سیما و برخی رسانه‌های دیگر بسیار مغفول مانده است.

اینکه چرا رسانه رسمی جمهوری اسلامی ایران، تحولات داخلی روسیه و نابسامانی‌هایی که در این کشور رقم می‌خورد را به غیر از توجه به تحولات واکسن ضد‌کرونای اسپوتنیک پنج و مرغوبیت تمام‌عیار آن در قبال سایر واکسن‌های بین‌المللی و غربی مورد توجه قرار نمی‌دهد، شاید به دلیل روابط استراتژیک و دیپلماسی نگاه به شرق جمهوری اسلامی ایران در آستانه سفر پرسروصدا و حاشیه‌دار رییس مجلس شورای اسلامی به مسکو، یا همسویی‌هایی که نظامیان دو کشور در تحولات منطقه‌ای به خصوص اوضاع سوریه و تحمل شیطنت‌ها و آزار و اذیت‌های متجاوزان صهیونیستی در این کشور علیه حضور مستشاری جمهوری اسلامی ایران دارند و یا مانور مشترک دریایی روز‌های اخیر ناوگان‌ها و شناور‌های رو سطحی جمهوری اسلامی ایران در آب‌های شمال اقیانوس هند با تعدادی از شناور‌های روسی که قرار بود رفقای چینی نیز در آن مشارکت کنند که به دلیل سال جدید چینی عذرخواهی کرده و به بعد موکول کرده‌اند و یا عوامل دیگر آشکار و پنهان دیپلماسی مورد قبول بخشی از تفکرات سیاسی کشور در ازای مقابله با بدعهدی‌ها و بی‌مسوولیتی‌های غرب و به خصوص ۳ کشور اروپایی در انجام تعهدات و مسوولیت‌های برجامی به آن متوسل و مبادرت به اصرار بر درستی آن دارند باشد. البته ممکن است عوامل دیگری هم مد‌نظر باشد که از خطوط قرمز این یادداشت و نوشتار خارج بوده و از آن عبور می‌کنیم.

بر‌اساس هر تحلیل و نظر گاهی به روابط تهران و مسکو که به دلیل همسایگی و شرایط جاری منطقه‌ای، باید از درجه اهمیت هم‌وزن خود برخوردار باشد، تحولات داخلی روسیه فاکتور و عنصری است که اگر دقیقا رصد نشود و از زوایای مختلف منافع ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی مورد توجه و بدان پرداخته نشود، ممکن است خدای نکرده یادآور دور‌ه‌هایی شود که نیکلای چاوشسکو آخرین رهبر رومانی در دوران کمونیسم با تمام احترامات فائقه به تهران سفر کرد و در بازگشت به کشورش دچار آنچنان سرنوشتی شد که هنوز پس از گذشت دهه‌ها از آن رخ داد برای تحلیل آنچه گذشته است و ما در تعامل با تحولات مقطع حساسی از تحولات دنیای شرق و بلوک کمونیسم مورد معامله قرار دادیم، زمان حسابرسی فرا نرسیده است.

همان‌گونه که در سطور ابتدایی یادداشت مورد اشاره قرار گرفت، تحولات حول و حوش رخداد‌های مربوط به ناراضی روسی که پس از ماجرا‌های فراوان و فراز و نشیب‌های یک سال گذشته به کشورش بازگشت و بلافاصله در فرودگاه دستگیر و روانه زندان شد به خاطر توجه و سمت و سویی که به تحولات داخلی روسیه ولادیمیر پوتین رییس‌جمهور تقریبا مادام‌العمر این کشور می‌دهد بسیار حائز اهمیت است.

از دیدگاه حاکمان کرملین، الکسی ناوالنی ابزار و آلت دست غرب برای بهره‌گیری از مخالفین جهت بی‌ثبات‌سازی روسیه تلقی شده و محور اصلی اتهامات علیه او را تشکیل می‌دهد. در همین حال طی یک ماهه اخیر و پس از زندانی شدن ناوالنی، اعتراضات نسبتا گسترده‌ای با شکل و محتوایی کاملا متفاوت در قد و قواره اعتراضات روسی در بسیاری از مناطق و شهر‌های این کشور برپا شده و به جای گردهمایی‌ها و تظاهرات‌های سراسری که با برخورد‌های شدید نیرو‌های امنیتی و پلیسی روسی روبه‌رو می‌شد به صورت سازماندهی شده در گروه‌های معدود و محدود ولی متصل به هم از منظر شکل و محتوا در اقصا نقاط روسیه اتفاق می‌افتد.

آقای پوتین در اظهارنظر هفته گذشته خود در مورد دستگیری و زندانی شدن ناوالنی در گفتگو با رسانه‌های روسی تاکید کرد که مخالفین ما همواره روی افراد جاه‌طلب و تشنه قدرت حساب باز کرده و از آن بهره‌برداری می‌کنند.

به گفته پوتین تظاهرات و گردهمایی‌های متعاقب دستگیری الکسی ناوالنی (در ۱۷ ژانویه گذشته) از خارج از روسیه و در پرتو شرایط ناشی از بحران کرونا سازماندهی و تغذیه می‌شود و اضافه کرده است که این فرد (از نام بردن ناوالنی نیز اجتناب می‌کند) در شرایطی مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد که تمامی کشور‌های جهان و روسیه در نتیجه درگیری با این ویروس مرگبار، دچار مشکل و رویارویی با نارضایتی‌های عمومی و نگرانی‌های ناشی از شرایط متعاقب آن تحلیل رفته‌اند. همچنین به‌زعم پوتین موفقیت‌های فراوان روسیه درمورد واکسن اسپوتنیک پنج خشم کشور‌های مخالف روسیه را برانگیخته و به هر میزان که روسیه قوی‌تر شود، سیاست‌های مانع‌تراشی علیه روسیه نیز قوی‌تر می‌شود.

از زمان دستگیری آقای ناوالنی تاکنون بیش از ۱۰ هزار نفر در جریان تظاهرات و حوادث متعاقب آن توسط پلیس روسیه دستگیر و بسیاری از آن‌ها بلافاصله به حبس‌های مختلف محکوم و روانه زندان شده‌اند. به دلیل برخورد‌های خشن و شدید پلیس روسیه با تظاهرات‌کنندگان و حامیان ناوالنی و به عبارتی مخالفین پوتین، تصمیم گرفتند که به جای توسل به گردهمایی‌های عظیم بدون مجوز در مراکز شهر‌های بزرگ به اقدامات و تحرکات کوچک‌تر و مستمر و پیگیرتر در شهر‌ها و نقاط مختلف روسیه که با یکدیگر اتصال شکلی و محتوایی دارند متوسل و اقدامات خود را تا بهار آینده به همین نحو ادامه دهند.

این شیوه مبارزه منفی، روشی بوده که سابقا در جریان تحولات داخلی بلاروس و انتخابات ریاست‌جمهوری آن کشور انجام گرفته و مردم در محله‌های خود و یا در بالکن‌های آپارتمان‌های‌شان با روشن کردن شمع، فانوس و یا موبایل‌های خود به حرکت اعتراضی می‌پردازند.

در‌خصوص ماجرا‌های الکسی ناوالنی بسیاری از نقاط تاریک و ناشناخته این پرونده نیز همچنان مبهم و بی‌پاسخ مانده که مهم‌ترین آن مربوط به مساله مسموم کردن او توسط چه کسی و چه اهدافی را از این رهگذر دنبال می‌کرده، می‌شود.

به هر صورت موضوع نا‌والنی دو نتیجه بارز را برای اوضاع جاری روسیه که در سطح داخلی حاکمان کرملین به شدت نگران کاهش محبوبیت پوتین هستند در پی داشته که در درجه اول نوع نگاه حاکمیت روسیه به اینکه الکسی ناوالنی تهدیدی برای قدرت فائقه در این کشوری تلقی شده سپس تبعات آن با همراهی نارضایتی‌های رو به افزایش مردمی که در بخشی از جامعه روبه‌رو شده است.

از سوی دیگر روسیه پوتین سال ۲۰۲۰ را با تحولات و رخداد‌های قابل توجه دیگری پشت سر نهاد و در حالی که شرط‌بندی بسیاری روی پیروزی ترامپ در انتخابات ایالات متحده کرده بود، در بیستم ژانویه ۲۰۲۱ جو بایدن دموکرات در کاخ سفید مستقر و ولادیمیر پوتین رییس‌جمهور روسیه به عنوان یکی از آخرین سران کشور‌های جهان بالاخره پیروزی او را تبریک گفت.

همچنین طی سال گذشته اصلاحات قانون اساسی روسیه و فراهم شدن مقدمات قانونی باقی ماندن پوتین برای سال‌های متمادی آینده درکاخ کرملین و اعطای مجوز به او برای شرکت در انتخابات سال ۲۰۲۴ با فراز و نشیب‌های مختلف و انعکاسات گوناگون در جامعه روسیه که به شدت درگیر مقابله با ویروس مرگبار کرونا و کاهش قیمت نفت که موجب اختلالاتی در روابط روسیه با سازمان کشور‌های تولید‌کننده نفت اوپک نیز شد، روبه‌رو بود.

هر چند اصلاحات قانون اساسی روسیه با رفراندوم اول جولای سال ۲۰۲۰ این فرصت را برای پوتین فراهم کرد که در سال ۲۰۲۴ نیز کاندیدای ریاست‌جمهوری باشد لیکن همچنان نارضایتی‌های مردمی از این نوع حکمرانی در شهر‌های مختلف فدراسیون روسیه قابل مشاهده است.

اگر از شرایط بحرانی و وخیم موج دوم کووید ۱۹ در رسیدن به مرز روزانه ۱۶ هزار مبتلا که در موج اول حداکثر ۱۲ هزار نفر در روز بود و حکایت از ثبت رقم ۲هزار مبتلا به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت در روسیه را تصویر می‌کرد، عبور کنیم، روسیه در این دوران با بحران‌هایی در کشور‌های پیرامونی و اقمار نزدیک خود از جمله تحولات بلاروس، اوضاع قره‌باغ و تاجیکستان نیز روبه‌رو بود که به نوعی ناکارآمدی سیاست‌ها در ابعاد خارجی را نیز بیشتر برملا کرد.

تحولات متعاقب انتخابات ریاست‌جمهوری در بلاروس و نارضایتی‌های مردمی پس از آن در همسایگی بلافصل مسکو، حواشی و دردسر‌های مختلفی برای پوتین و حاکمیت روسیه در قبال این پروکسی به همراه داشته و شرایط آتی را در کنار موضوع الحاق جزیره کریمه سخت‌تر خواهدکرد.

البته نارضایتی‌های مردمی در بلاروس در قبال روسیه و روس‌تبار‌ها هنوز فاصله قابل درکی با نارضایتی‌های مردم اوکراین که در پی الحاق «دموکراتیک» کریمه و جدایی آن از این کشور رخ داد، وجود دارد که رفتار‌های آتی مسکو در روند افزایشی یا کاهشی این نارضایتی‌ها بسیار اساسی خواهد بود.

تحولات جاری تاجیکستان نیز به ویژه در شرایطی که موضوع قره‌باغ به شدت مسکو را درگیر تحولات این منطقه کرده از درجه اهمیت بسزایی برای آینده روسیه برخوردار است. آنچه در حواشی تحولات بلاروس، تاجیکستان و قره‌باغ در قبال سیاست‌های مسکو نسبت به هم‌پیمانان خود قابل رویت است، ناظر بر این واقعیت است که پیمان‌های دوستی همجواری که بعضا مبتنی بر فساد طراحی شده، شرایطی را فراهم می‌کند که مسوولان کشور‌های هم‌پیمان و پروکسی که در مصدر کار قرار می‌گیرند، کمتر تحولات جامعه خود را درک می‌کنند و اتفاقات غیر‌منتظره، دور از انتظار نخواهد بود.

از طرف دیگر و به زعم ناظران آشنا با تحولات روسیه در چشم‌انداز انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۴ این کشور، حکومت ناچار به فشار و سخت‌تر شدن در قبال جامعه خواهد بود، درحالی که به ظاهر پوتین و حاکمیت روسیه مایل نیستند که در سال‌های منتهی به ۲۰۲۴ با حرکت‌ها و اعتراضات مردمی روبه‌رو باشند که اروپا و غرب را وادار به عکس‌العمل‌های شدید علیه روسیه کند. یادمان نمی‌رود که در دوران حکومت ترامپ روسیه کمتر شاهد برخورد‌های امریکا و اقدامات تحریمی علیه این کشور بود.

لیکن در پرتو شرایط جدید درکاخ سفید و توجه بیشتر بایدن و حزب دموکرات امریکا به موضوعات و مسائل حقوق بشری به خوبی ارزش مواضع و نوع برخورد اروپایی‌ها در قبال تحولات داخلی روسیه درک می‌شود و چنانچه دو سوی آتلانتیک در قبال روسیه به همصدایی بیشتری نزدیک شوند در آن هنگام حتی تکنوازی‌های گاه به گاه خانم مرکل نیز که بیشترین توجه را در اروپا به سیاست همسایگی با روسیه دارد برای مسکو کارایی لازم را نداشته و همانند تصمیمات اخیر تحریمی اتحادیه اروپایی در قبال اقدامات سایبری روسیه در مجلس آلمان، تحریم‌های شدیدتری را برای روسیه مدنظر خواهند داشت.

دوران حکومت ترامپ از منظر اقدامات بی‌سابقه او علیه هم‌پیمانان غربی امریکا، بی‌تفاوتی در قبال موضوعات حقوق بشری روسیه، امکانات و فضا‌هایی که برای شرکت‌ها وکمپانی‌های روسی ایجاد شده بود، بسیار حائز اهمیت تلقی می‌شد و در شرایط متفاوت با این وضعیت در واشنگتن، تحریم‌ها علیه روسیه فزونی می‌یابد و هیچ موافقتنامه سازنده‌ای با دولتی (بایدن) که گروگان مناقشات و سیاست‌های داخلی امریکاست به دست نخواهد آمد.

ضمن آنکه سیاه‌نمایی علیه روسیه در تمامی سطوح سیاستمداران امریکایی افزایش یافته و مسکو منتظر همراه شدن بایدن با خط ضد روسی کنگره امریکا خواهد شد؛ لذا به همین دلایل برای اولین بار طی ۳۰ سال گذشته تغییر ریاست‌جمهوری در ایالات متحده هیچ‌گونه انگیزه قابل‌توجهی در روسیه به وجود نیاورده است.

لازم به یا آوری است که اصولا روس‌ها در تصورات نخبگان خود جهان را همچنان دوقطبی می‌بینند. لیکن در این جهان دو قطبی پیش رو، جای روسیه خالی است و مناسبات امریکا- چین جایگزین آن شده است.

از طرفی به نظر می‌رسد ایالات متحده نیز روند به فراموشی سپردن روسیه را به عنوان قطب دیگر جهان دوقطبی آغاز کرده و از این به بعد ابتکارات و تحرکات روس‌ها در این روند را پاسخی ندهد و در بهترین شرایط قابل تصور، روسیه باید از روابط خود با آلمان و فرانسه راضی باشد و اگر این واقعیت شکل حقیقی و عملیاتی به خود بگیرد به معنی خودکشی روسیه خواهد بود.

اگر نخواهیم بدبینانه به روسیه امروز نگاه کنیم، نتیجه ۲۰ سال حکومت پوتین که ظاهرا صرف تلاش برای بازگرداندن عظمت و بزرگی به روسیه شده، ابر‌های تیره‌ای است که در اطراف این کشور قابل مشاهده است. مشکلات داخلی و چشم‌اندازی از دو قطبی بودن جهان براساس مدل چینی- امریکایی، ناآرامی‌ها و اغتشاشات داخلی درکشور‌های همراه و پروکسی‌های روسیه و روابط مبتنی بر ناملایمات سخت مدارانه با واشنگتن بخشی از این فضای تیره را به خود اختصاص داده است.

به عقیده برخی ناظران غربی «عقلانیت استراتژیک» ناظر بر این نگاه است که پوتین باید در متنوع‌سازی هم‌پیمانان خود تدابیری اتخاذ کند و در آسیا با ژاپن و هند نزدیکی بیشتری داشته و روابط روسیه با اروپا و امریکا را متحول و درگیر گشایش‌هایی کند. البته روانشناسی پوتین حکایت از اکراه او برای تغییر روابط با اروپا دارد. اروپایی‌ها از اصلی‌ترین مشتریان انرژی روسیه بوده و آلمان‌ها بیشترین وابستگی را در این زمینه به مسکو دارند.

معذالک به دلیل فاسد خواندن دیدگاه‌های سلطه‌طلبانه روسیه که باقی‌مانده از دوران شوروی است، شدیدا درصدد قطع وابستگی و خروج از یوغ انرژی مسکو هستند. روسیه مدعی است به دلیل تقاضای بالای انرژی در چین می‌تواند مسیر خط لوله‌ها را به سمت همسایه چینی خود تغییر دهد و اروپا را دچار مشکل کند. اروپایی‌ها درصدد حل مشکلات‌شان با چین هستند و چین به عنوان بزرگ‌ترین مصرف‌کننده انرژی جهان به دلیل اینکه گمان دارد مسیر جنوبی تامین انرژی خود با عبور از منطقه خلیج‌فارس که توسط امریکا و هند کنترل می‌شود و تهدیدات ناشی از دزدی‌های دریایی در تنگه مالاگا و هرمز امنیت لازم تامین انرژی از این ناحیه را ندارد لذا به سمت تامین انرژی خود از روسیه گرایش پیدا کرده است.

با نگاه به تصویر نه چندان شفاف و کلی که از اوضاع جاری همسایه شمالی کشور ارایه شد و توجه به این واقعیت که در مبحث انرژی و ورود جمهوری اسلامی ایران به بازار‌های جدیدی در اروپا و چین، مسکو رقیب سرسختی خواهد بود که ابزار لازم برای دور زدن ما را نیز در‌اختیار دارد و شرایط تحریمی که هر روز دامنه خود را بر روسیه تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌کند و به رغم اذعان به ضرورت همکاری‌های مسالمت‌آمیز سایبری و ITC تهران - مسکو و تدارک پروژه «شهر هوشمند» آیا می‌توان راهبرد کلان کشور در نگاه به شرق را با سرمایه‌گذاری نا‌محدود در مناسبات با مسکو محصور و از بغض بجا و واقعی علیه بدعهدی‌های غرب و اروپا، عازم ناکجاآباد شویم؟ ...

ارسال نظرات