صفحه نخست

سیاست

ورزشی

علم و تکنولوژی

عکس

ویدیو

راهنمای بازار

زندگی و سرگرمی

اقتصاد

جامعه

فرهنگ و هنر

جهان

صفحات داخلی

کد خبر: ۴۷۶۷۷۴
اندیشکده «کوئینسی» بررسی کرد
درحال‌حاضر این سوالات وجود دارد، رئیس‌جمهور بایدن چه مقدار وقت، انرژی و سرمایه سیاسی داخلی به پرونده ایران اختصاص خواهد داد؟ در هر صورت، بدون کاهش تحریم‌های آمریکا، روند حرکت اخیر ایران در برنامه هسته‌ای‌اش متوقف نخواهد شد. حتی اگر مذاکره یا کاهش تحریم‌های ایران منافع امنیت ملی آمریکا را تامین کند، همان‌طور که برجام هم به وضوح چنین می‌کرد، باز هم بایدن برای عدم گفتگو با ایران یا دادن امتیازی به این کشور در داخل به شدت تحت فشار است.
تاریخ انتشار: ۰۱:۰۳ - ۲۶ بهمن ۱۳۹۹

رابرت هانتر در Responsible Statecraft وابسته به اندیشکده «کوئینسی» نوشت: «دولت جدید آمریکا به دو دلیل، پرونده ایران را در راس اولویت‌های سیاست خارجی خود قرار داده است. نخست و پیش از هر چیز ضروری است که ایران از دستیابی به توانایی ساخت سلاح هسته‌ای یا حتی نزدیک شدن به این توانایی منع شود. دوم، میزان پوشش رسانه‌ای این موضوع در خود آمریکا و تفسیر‌های سیاسی درباره آن ایجاب می‌کند که به مساله ایران توجه ویژه‌ای شود.»

به گزارش انتخاب؛ در ادامه این مطلب آمده است: «در همین یکشنبه‌ای که گذشت، رئیس‌جمهور بایدن در پاسخ به این پرسش که آیا آمریکا تحریم‌ها را لغو می‌کند تا ایران را به میز مذاکره برگرداند، قاطعانه گفت: خیر! آن‌ها ابتدا باید غنی‌سازی اورانیوم را متوقف کنند. در همین حال، سران ایران هم گفته‌اند که اگر آمریکایی‌ها می‌خواهند ایران به تعهدات خود برگردد... باید تمام تحریم‌ها را نه فقط روی کاغذ که در عمل لغو کنند.»

بر اساس این گزارش، هر دو اظهارنظر می‌تواند بیانگر آغاز یک روند چانه‌زنی غیررسمی باشد، اگرچه درحال‌حاضر هر یک از طرفین مواضع و خواسته‌های حداکثری خود را بیان می‌کنند، اما بهتر است فعلا روی این اظهارنظر‌ها حساب نکنید. در مجموع به دلیل پیشینه عمیق اختلافات بین دو کشور، هرگونه تفسیری در مقطع فعلی غیرقابل قبول است.

اکنون شرایط بسیار شبیه به وضعیت فیلم‌های وسترن هالیوودی است و هر دو طرف منتظر نخستین حرکت طرف دیگری است. تهران و واشنگتن تمایلی به تنش‌زدایی ندارند، مگر اینکه طرف مقابل اولین حرکت را انجام دهد. خطر بزرگ این است که این لج بازی ممکن است به یک بازی خطرناک کبوتر و شاهین تبدیل شده و در نهایت منجر به جنگ احتمالی شود؛ بنابراین دولت بایدن چه کاری باید انجام دهد؟ درحال‌حاضر زمان برای دولت آمریکا محدود است، چراکه این نگرانی وجود دارد تا پیش از تصمیم‌گیری بایدن، ایران به توانایی ساخت سلاح هسته‌ای دست پیدا کند.

آنتونی بلینکن، وزیر امورخارجه نیز گفته است که اگر ایران همچنان به نقض برخی از محدودیت‌های اعمال شده در برنامه جامع اقدام مشترک ۲۰۱۵ ادامه دهد، پروسه بازگشت به برجام ممکن است چند هفته طول بکشد. بلینکن همچنین به این نکته اشاره کرده که داشتن اورانیوم غنی شده لازم برای ساخت سلاح هسته‌ای یک موضوع است و رسیدن به سلاحی که آن‌ها واقعا بتوانند آن را منفجر کرده یا از آن استفاده کنند، چیز دیگری است. آنچه بلینکن اشاره کرده درست است، اما در جهانی که تهدید‌ها اغلب به‌عنوان یک واقعیت اشتباه گرفته می‌شود، بعید به‌نظر می‌رسد چنین تمایزی تغییری در اصل موضوع ایجاد کند.

ساده‌ترین مرحله برای بایدن این است که با چرخش ساده قلمش از تصمیم دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ عقب‌نشینی کند. بدون شک چنین اقدامی از سوی رئیس‌جمهور آمریکا، ایران را به سمت تنش‌زدایی می‌کشاند. درحال‌حاضر، اما ظاهرا بایدن این موضوع را رد کرده است. در واقع، از زمان مبارزات انتخاباتی سال گذشته ریاست‌جمهوری، هم وی و هم مقامات عالی‌رتبه مدنظرش بر این موضوع که ایران باید نخست به تعهدات خودش پایبند شود تاکید کرده‌اند.

با وجود تقاضا‌ها برای رسیدگی هرچه سریع‌تر به پرونده هسته‌ای ایران، دولت جدید هنوز برای پیدا کردن خود نیاز به زمان دارد. دولت آمریکا باید با سیاست‌ورزی زیرکانه مانع از خسارتی عمده در آینده شود. بلینکن در ۳۱ ژانویه اذعان کرد که هنوز اطلاعات قطعی در مورد برنامه هسته‌ای ایران در اختیار ندارد. قابل ذکر است که رئیس‌جمهور بایدن در سخنرانی مهم سیاست خارجی خود در تاریخ ۴ فوریه هیچ اشاره‌ای به پرونده ایران نکرد.

علاوه بر این، آمریکا هر رویکرد جدی که می‌خواهد انتخاب کند باز هم باید حوادث چند سال گذشته را مد‌نظر قرار دهد، به علاوه اینکه اهداف واشنگتن در مورد ایران فراتر از مسائل هسته‌ای است. اوباما، ترامپ و اکنون هم مقامات دولت بایدن به‌طور قابل توجهی به همه فعالیت‌های خصمانه ایران در منطقه اشاره کرده‌اند. ایران با لیست پرشماری از انتقادات و خواسته‌ها مواجه است.

اتهام‌زنی‌های دو طرف به یکدیگر بلافاصله پس از انعقاد برجام در سال ۲۰۱۵ به‌طور جدی آغاز شد.

واشنگتن و تهران هرکدام یکدیگر را به نقض توافق متهم می‌کردند. ایران آزمایش موشک‌های بالستیک را ادامه داد، البته طبق قطعنامه ۲۲۳۱ مربوط به شورای امنیت سازمان ملل، آزمایش موشک برای ایران غیرمجاز نبود. دولت آمریکا طبق برجام در سال ۲۰۱۶ تحریم‌های هسته‌ای را لغو کرد، اما فشار در حوزه‌های دیگر همچنان ادامه یافت.

مساله پیچیده این واقعیت است که عامل اصلی تعیین‌کننده هر رویکردی از سوی آمریکا سیاست داخلی این کشور است، که اتفاقا بیشترین تاثیر را هم بر سیاست‌های واشنگتن در قبال خاورمیانه نسبت به سایر نقاط جهان دارد. به‌عنوان مثال اوباما اگرچه موفق شد برجام را به نتیجه برساند، اما در داخل با مخالفت سیاسی شدیدی روبه‌رو شد. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل در مارس ۲۰۱۵ در یک نشست مشترک با کنگره آمریکا از نمایندگان خواست تا مقابل تصمیم رئیس‌جمهور برای امضا برجام بایستند، جالب اینکه این اظهارات نتانیاهو با استقبال گسترده‌ای هم روبه‌رو شد.

علاوه بر این، شرکای اصلی واشنگتن در خاورمیانه با هرگونه برقراری روابط نزدیک بین آمریکا و ایران مخالف هستند و این فقط به‌دلیل نگرانی آن‌ها در مورد مسائل هسته‌ای نیست. عربستان سعودی و امارات متحده عربی می‌خواهند از داشتن رقیبی جدی برای نفوذ در خلیج‌فارس جلوگیری کنند. مهم‌تر اینکه، اسرائیل هم می‌خواهد نه تنها امنیت خود را تامین کند، بلکه همزمان قصد دارد به برنامه‌های هسته‌ای، موشک‌های بالستیک، حمایت تهران از حزب‌الله در لبنان و حماس در غزه پایان دهد. اسرائیل همچنین به لحاظ ژئوپلیتیکی به دنبال حفظ برتری خود در منطقه است.

با توجه به پیشرفت‌های نسبی ایران در حوزه آموزش، دانش فنی، کارآفرینی و ارزش‌های طبقه متوسط در مقایسه با بیشتر همسایگان عرب، کشور‌های منطقه نگرانی مشروعی نسبت به مدرنیزه شدن ایران و ادغامش در اقتصاد جهانی دارند. با تمام منافع متعارض و عدم تعامل جدی بین قدرت‌های مدعی منطقه‌ای، اهداف بلند مدت واشنگتن با محوریت ایجاد هرچه بیشتر ثبات در منطقه، درحال‌حاضر از دسترس خارج شده است.

درحال‌حاضر این سوالات وجود دارد، رئیس‌جمهور بایدن چه مقدار وقت، انرژی و سرمایه سیاسی داخلی به پرونده ایران اختصاص خواهد داد؟ در هر صورت، بدون کاهش تحریم‌های آمریکا، روند حرکت اخیر ایران در برنامه هسته‌ای‌اش متوقف نخواهد شد. حتی اگر مذاکره یا کاهش تحریم‌های ایران منافع امنیت ملی آمریکا را تامین کند، همان‌طور که برجام هم به وضوح چنین می‌کرد، باز هم بایدن برای عدم گفتگو با ایران یا دادن امتیازی به این کشور در داخل به شدت تحت فشار است.

منتقدان داخلی وی به علاوه رقبای منطقه‌ای ایران همچنین خواستار این هستند که موضوعات غیرهسته‌ای هم بخشی از توافق با ایران باشد. به فرض اینکه مذاکرات یا توافقی با ایران شکل بگیرد که منافع آمریکا را نیز تامین کند، مالی باید بتواند روی تمایل رئیس‌جمهور بایدن برای مقابله با درگیری‌های سیاسی داخل حساب باز کند. در غیراین صورت، بن‌بست فعلی همچنان ادامه خواهد یافت.

برچسب ها: جو بایدن برجام
ارسال نظرات