عباس عبدی روزنامه نگار و تحلیلگر در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: بارها نوشتهام که وضعیت رشد جمعیت در ایران مطلوب نیست. در واقع آینده این موضوع نامطلوب است و وضعیت کنونی آن مشکلی ندارد، به همین علت باید فکری اساسی برای آن کرد. ولی نه از این ایدههای نابخردانهای که در حال طرح و حتی اجرا است.
اینکه زنان عشایر را از دسترسی به وسایل پیشگیری محروم کنند سیاست غیر انسانی است و هیچ کمکی به مساله جمعیت نمیکند، بلکه آن را بدتر میکند یا غربالگری را دچار مشکل کنند. جمعیت موضوعی است که هر گونه سیاستی که امروز درباره آن اتخاذ و اجرا شود آثارش دو دهه بعد آشکار خواهد شد.
مجبور کردن خانوادهها و زنان به فرزندآوری نتیجهای جز بدبختی و افزایش مرگ و میر کودکان و مادران ندارد. در کدام کشور جهان است که برای فرزندآوری غربالگری را حذف میکنند تا کودکان ناقصالخلقه به دنیا بیایند؟ در کدامشان دسترسی به وسایل جلوگیری را محدود میکنند؟ گمان نکنید که این نگاه فقط منحصر به منتقدین و اصلاحطلبان است.
آقای دکتر مرندی که یکی از طرفداران کنونی افزایش جمعیت است، در این باره تحلیل دقیقی دارد که خواندن آن مفید است: «ببینید مردم به زندگیشان نگاه میکنند و بررسی میکنند که آیا میتوانند بچه داشته باشند یا نمیتوانند. وقتی که دید نمیتواند و از پس فرزند بیشتر بر نمیآید، خب فرزند هم به دنیا نمیآورد.
الان چرا خانوادهها فرزند بیشتر نمیآورند؟ الان هم آیا کسی آنها را تشویق به فرزند کمتر میکند؟ این شیب تند کاهش جمعیت را ما با نیروی نظامی و اجبار مردم به دست نیاوردیم. بلکه انتخاب خود آنها با توجه به شرایطشان بود. مردم خودشان مراجعه کردند. خود خانم و یا آقا میخواست که لولههایش را ببندد و یا وازکتومی کند. پس این اراده مردم است؛ لذا باید ببینیم چرا مردم این اراده را دارند.
نباید ساده اندیشی کرد. نمایندگان طرحی آوردند و امضا گرفتند. سادهاندیشی است اگر فکر کنیم با این امضاها جمعیت زیاد میشود. این نگاه خطرناک است. اصلا چه کسی میداند این قانون وجود دارد یا ندارد؟ ما باید لایحهای بنویسیم و خیلی هم روی آن کار کنیم تا اجرا شود. خیلی کار مشکلی است.
ما این همه در مورد شیر مادر تبلیغ میکنیم چرا اثر نمیکند؟ این کاری است که صدمهای به کسی وارد نمیکند در قرآن هم هست. ولی به راحتی با یک شیرخشکی که حتی تبلیغ برای آن نمیشود، جایگزین میشود... جوانها مشکل اقتصادی دارند و اگر خانوادهها حمایت نکنند نمیتوانند از پس زندگیشان برآیند. من همین الان اگر از بچههای خودم که استاد دانشگاه هم هستند حمایت نکنم، زندگیشان تامین نمیشود.
نوههای من با حمایت مالی من دارند بزرگ میشوند. خوب این مشکلات را هم باید برطرف کنیم. همه که پدر بزرگی ندارند که بتواند کمکشان کند. دولت باید حمایت کند. یکی از مسوولان در جلسه کمیسیون میگفت که من به بچههایم میگویم بچهدار شوید، من حمایتتان میکنم. ولی حرفم را گوش نمیدهند.»
کل مطلب ایشان خواندنی و درست است که به تکرار همین مقدار بسنده میکنم. قرار نیست افزایش جمعیت ایران در چارچوب الگوی رشد جمعیت نیجر و اوگاندا و اتیوپی باشد که همزمان مرگ و میر و زاد و ولد بالا دارند، ایران باید از ساختارهای رشد جمعیت در کشورهای توسعهیافته تقلید کند. مثلا ایرلند یا آرژانتین، که هم مرگ و میر کم است و هم زاد و ولد قابل توجه است. برای این کار باید در درجه اول اشتغال را زیاد کرد.
در واقع معیشت خانوار را باید بهبود بخشید. در مرحله بعد باید از طریق رشد اقتصادی جامعه، خدمات ارزشمندی را برای زایمان، نگهداری کودک، آموزش و بهداشت کودکان فراهم کرد. اکنون زایمان و بزرگ کردن کودک بسیار گران تمام میشود. باید امکانات لازم را برای تسهیل خانواده و ازدواج فراهم کرد. وام ۷۰ میلیونی چاره درد نیست، اشتغال، اشتغال، درآمد و درآمد چارهساز است.
بدون پرداختن به اشتغال و تولید وقت خود را تلف میکنید. اخیرا یکی از آشنایان که با شور و علاقه فراوان صاحب اولین فرزند خود شد برحسب تصادف دچار زایمان زودرس شد. هزینه بیمارستان او چنان سنگین شده که احتمالا پشت دست خود را داغ میکند که دوباره بچهدار شود.
جالب است که بگویم اورژانس او را به بیمارستانی برد که بخشی از سهام آن و عضویت در هیات مدیره آن در اختیار خانواده کسی است که لغو غربالگری را به پزشکان تبریک گفته است و چنان هزینه سنگینی برای نگهداری یک کودک زودرس دریافت کردند (شبی ۵ میلیون تومان) که وسط درمان او را به بیمارستان دیگری بردند تا هزینه کمتری پرداخت کنند! (شبی یک میلیون تومان) البته خودشان میگویند نگهداری کودک به این مدت طولانی نیازی نبوده و هدف سودجویی غیرضرور داشتهاند زیرا در بیمارستان گفتهاند نیازی به ماندن کودک در بیمارستان نیست؟!
حالا اگر کسی فکر کند که تولد کودک معلول برای این افراد سود شخصی دارد چه جوابی باید به او داد؟ تازه این آغاز راه است و تا بزرگ کردن آن کودک راه طولانی در پیش است. بهعلاوه آنان وضع اقتصادی نامناسبی ندارند و با هر زحمتی که هست از پس پرداخت این هزینه برمیآیند، ولی بالای ۹۵درصد مردم فاقد چنین توانی برای پرداخت هستند.
بهتر است ابتدا این مشکلات را حل کنید. من حاضرم شرط ببندم که مطالعهای درباره سیاستمداران کنونی طرفدار افزایش جمعیت انجام و نشان دهم که خودشان و فرزندانشان بیش از دیگران از فرزندآوری گریزان هستند. آنان خودشان و فرزندانشان حاضر نیستند که اقدام به فرزندآوری کنند، بعد برای دیگران نسخه میپیچند.
مسوول اصلی کاهش رشد جمعیت کشور اصولگرایان طرفدار رشد جمعیت هستند، چون طرفداری به تنهایی کافی نیست، آنان مسوول کاهش تولید و درآمد کشور و فقر عمومی هستند و این عوامل ریشه اصلی کاهش رشد جمعیت است. با سیاستهای اقتصادی کنونی و نیز سیاست خارجی غیر مفید و نیز دستورات اداری کسی بچهدار نخواهد شد. با این کارها جز وقت تلف کردن و عرض خود بردن و برای مردم زحمت درست کردن کار دیگری نمیتوانید انجام دهید.